49 نتیجه برای اجتماعی
سمیرا یاوری، ربابه نوری، حمید رضا حسن آبادی،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1394 )
چکیده
چکیده
مصرف مواد از مهمترین مشکلات حوزه سلامت در جهان است .هدف پژوهش حاضر ارزیابی روابط ساختاری بین فعالیت مذهبی،نگرش به مواد، الگوگیری اجتماعی، بهزیستی معنوی و مصرف سیگار و قلیان در دانشجویان بود . تعداد 504 دانشجوی دختر و پسر از دانشگاه خوارزمی، پردیس کشاورزی دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامه بهزیستی معنوی، مقیاس فعالیت مذهبی، پرسشنامه الگوگیری اجتماعی، پرسشنامه عقاید منفی درباره مواد و بخش دخانیات پرسشنامه رفتارهای پرخطر پاسخ دادند. نتایج نشان داد که اثر فعالیت مذهبی بر مصرف سیگار و قلیان از طریق عقاید منفی
درباره مواد، الگوگیری اجتماعی و بهزیستی معنوی میانجی گری میشود. نتایج از وجود مکانیسمهایی خبر میدهد که از طریق آن مذهب بر مصرف دخانیات تاثیر میگذارد. لذا، توجه به این عوامل در برنامههای پیشگیرانه برای مصرف مواد به ویژه دخانیات شامل سیگار و قلیان به عنوان دروازه ورود به مصرف الکل و مواد دیگر می تواند
مهدیه عطری فرد، راضیه مخبراین نژاد، ابوالفضل زارعی، مریم السادات حسینی،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1394 )
چکیده
پرسشنامه هراس اجتماعی»، ابزار سرندی شناخته شده بین المللی در زمینه اختلال هراس اجتماعی (اختلال اضطراب اجتماعی) است که سازندگان آن، عبارات آن را در قالب سه خرده مقیاس مجزای ترس، اجتناب و علائم فیزیولوژیک طراحی کرده اند و مطالعات بین المللی متعدد و همچنین تعداد کمی مطالعه داخلی بر روی آن انجام گردیده است. کاستی های مطالعات قبلی، نویسندگان مقاله حاضر را به وارسی این پرسشنامه در نمونه ایرانی غیربالینی واداشته است. بدین منظور، 475 نفر از بین دانشجویان دانشگاه تهران، با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و «پرسشنامه هراس اجتماعی» را تکمیل نمودند. برای تجزیه تحلیل داده ها، از روش اعتبار متقابل و تحلیل عاملی اکتشافی، موازی و تأییدی، استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و موازی، ساختار 2 عاملی «پرسشنامه هراس اجتماعی» و نتایج تحلیل عاملی تأییدی، برازش بهتر ساختار 2 عاملی حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی و ساختار 5 عاملی سازندگان این ابزار را با داده ها نشان داد. در مجموع، نتایج این مطالعه نشان می دهد که برخلاف مجزا کردن عبارات ترس، اجتناب و علائم فیزیولوژیک در شکل اولیه این ابزار، عبارات ترس و اجتناب حوزه های مختلف، برای سنجش شدت این اختلال، در کنار هم قرار می گیرند؛ پدیده ای که با طبیعت اضطراب اجتماعی و رابطهی تنگاتنگ ترس و اجتناب، هماهنگ است.
فریدون یاریاری، مجتبی دهقان، امین حسینی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
در سالهای اخیر استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی در ایرانیان افزایش یافته است. هدف این پژوهش مقایسه برخی از علل گرایش به استفاده از این شبکههای اجتماعی (رضایت از تصویر بدن، تنظیم هیجان و احساس تنهایی) در دانشجویان دختر و پسر بود. روش این پژوهش از نوع علّی- مقایسهای است. جامعهی این پژوهش، کلیهدانشجویان دختر و پسر خوابگاهی دانشگاه خوارزمی واحد کرج در 94 بودند که از این بین 97 نفر دانشجو ( 48 نفر - سال تحصیلی 93 دختر و 49 نفر پسر) به صورت دردسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از فرم کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی اجتماعی- عاطفی بزرگسالان، مقیاس رضایت از تصویر بدنی و خرده مقیاس تنظیمهیجان پرسشنامه هوش هیجانی استفاده شد یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که دو گروه در رضایت از تصویر بدن تفاوت معناداری نداشتند؛ اما میانگین تنظیم هیجانی و احساس تنهایی کلی و تنهایی اجتماعی و عاطفی در گروه دختران به گونهی معناداری بیشتر بود؛ بنابراین تنظیم هیجانی و احساس تنهایی به نظر میرسد در استفادهی بیشتر دختران از شبکه های اجتماعی نقش دارد.
احمد علیپور، مهناز علی اکبری دهکردی، فاطمه امینی، عبدالله هاشمی جشنی،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر حمایت اجتماعی ادراک شده بر پیروی از درمان از طریق تاب آوری، و امید در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بوده است. تعداد 234 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 از میان بیماران دیابتی دارای پرونده در شبکه بهداشت و درمان شهرستان لامرد به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده(MSPSS)، مقیاس امید (HS)، تاب آوری ( CD-RISC) و پرسشنامه ی پیروی کلی (GAS) در این پژوهش تکمیل کردند. تحلیل مدل بر اساس نرم افزار AMOS-16 انجام گرفت. تحلیلهای الگویابی معادلات ساختاری نشان دادند که الگوی پیشنهادی برازنده دادهها نمیباشد و نیاز به بهبود دارد. در نتیجه، با حذف مسیرهای غیرمعنیدار برازش الگوی نهایی با داده ها تأیید گردید. تحلیلهای دیگر نیز نشان دادند که دو مؤلفه حمایت دوستان و حمایت دیگر افراد مهم توانستند تاب آوری را پیش بینی نمایند و همچنین مؤلفه حمایت دوستان و حمایت دیگر افراد مهم به صورت غیر مستقیم پیروی را از طریق متغیر تاب آوری پیش بینی می کنند. متغیر امید نیز نقش واسطه ای در مدل نداشتند. از یافته های این پژوهش می توان این گونه نتیجه گیری کرد که سازه تاب آوری می تواند به عنوان متغیر واسطه ای تاثیر حمایت اجتماعی ادراک شده (مانند، حمایت دوستان و حمایت دیگر افراد مهم) بر پیروی از درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 را تقویت نماید.
محسن امیری،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین شدت ناشنوایی، سن کودک، حمایت اجتماعی، عوامل جمعیتشناختی و عملکرد خانوادگی با استرس و سلامتروانی، در میان والدین کودکان ناشنوا انجام شده است. در این مطالعه توصیفی همبستگی، تعداد180 نفر از والدین کودکان ناشنوا به روش نمونهگیری در دسترس وارد مطالعه شدند. ابزار جمعآوری دادهها شاخص استرس والدین، مقیاس سلامتروانی، مقیاس حمایت اجتماعی، مقیاس سنجش خانواده و پرسشنامۀ خصوصیات جمعیتشناختی والد و کودک بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس چند متغیری و رگرسیون چندگانه با روش سلسله مراتبی استفاده شد. ضرایب همبستگی نشان داد که بین شدت ناشنوایی و سن کودک با استرس والدگری و شاخص کلی سلامت روان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین حمایت اجتماعی و میزان درآمد خانوادگی و زیر مقیاس نقش در آزمون کارکرد خانواده رابطۀ منفی و معناداری وجود داشت. همینطور بین حل مشکل و ابراز عواطف با استرس والدگری و سلامت روان، رابطه منفی و معنادار بود. بنابراین عملکرد خانوادگی، ویژگیهای کودک، حمایت اجتماعی درک شده و میزان درآمد والدین با سلامتروانی و استرس والدگری رابطه دارند.
عبدالامیر گاطع زاده، احمد برجعلی، حسین اسکندری، نورعلی فرخی، فرامرز سهرابی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
هدف این پژوهش آزمون مدل علّی افسردگی براساس مؤلفههای سبک زندگی با میانجیگری سلامت اجتماعی بود. جامعۀ آماری پژوهش حاضر کلیه افراد بالای 18 سال شهر اهواز بودند که به روش نمونهگیری تصادفیِ چند مرحلهایِ خوشهای و براساس برآورد حجم نمونۀ کوکران، از بین آنان 383 نفر انتخاب شدند. دادههای این پژوهش با استفاده از پرسشنامۀ سبک زندگی ارتقادهنده سلامت والکر و پلیرکی (1996)، سلامت اجتماعی کییز (2004) و نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک (1996) جمعآوری شدند. شیوع افسردگی بالینی در جمعیت مورد مطالعه ۱۵٪ بود. نتایج تحلیل مسیر بیانگر تأیید برازش مدل فرضی پژوهش بود. سبک زندگی با سلامت اجتماعی و افسردگی ارتباط دارد و سلامت اجتماعی نقش واسطه ای در رابطه بین سبک زندگی و افسردگی دارد. همچنین ضرایب تحلیل مسیر در این مدل نشان داد تغذیه، مسئولیتپذیری در قبال سلامت، فعالیت جسمی و رشد معنوی اثر مستقیم و غیر مستقیم معناداری بر افسردگی دارند
سید صادق نبوی، فرامرز سهرابی، غلامعلی افروز، علی دلاور، سیمین حسینیان،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر پیشبینی سلامت روان معلمان، بر اساس خودکارآمدی و با میانجی گری حمایت اجتماعیِ ادراکشده بوده است. با توجه به اهداف پژوهش، روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیۀ معلمان دورۀ ابتدایی و متوسطۀ شهر تهران بوده است که از میان آنها تعداد 447 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای اجرای پژوهش انتخاب شدند. بهمنظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامۀ سلامت عمومی، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی ، پرسشنامه حمایت اجتماعی استفاده به عمل آمد. نتایج تحلیلِ مسیر نشان داد که متغیر حمایت اجتماعی می تواند رابطۀ بین خودکارآمدی و سلامت روان را در بین معلمان میانجی گری نماید. متغیر خودکارآمدی هم اثر مستقیمی بر روی سلامت روان دارد و هم بهواسطۀ حمایت اجتماعی می تواند رابطۀ غیرمستقیمی با سلامت روان داشته باشد. درنهایت در مدل مفروض 15درصد از پراکندگی نمرات سلامت روان معلمان از طریق نقش واسطه ایِ حمایت اجتماعیِ ادراکشده، تبیین شد. بین معلمان زن و مرد از لحاظ شدت نشانههای بیخوابی و اضطراب تفاوت معنیداری وجود دارد. میتوان نتیجهگیری نمود که حمایتِ اجتماعی نقش کلیدی در خودکارآمدی و سلامت روان معلمان دارد.
محمد رضا لطفی، قاسم آهی، ایمان صفایی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
امروزه از اینترنت و شبکههای اجتماعی استفادههای فراوان و بعضاً بیمارگونی میشود؛ لذا این پژوهش با هدف بررسی نقش ویژگیهای شخصیت مرزی و حساسیت به طرد در پیشبینی عضویت در شبکههای اجتماعی انجام شد. در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، از بین دبیران مقطع متوسطۀ شهرستان خوسف استان خراسان جنوبی که تعداد آنها 200 نفر، (111 نفر زن، 89 نفر مرد) بود با روش سرشماری، 182 نفر انتخاب شدند که با مقیاس شخصیت مرزی، پرسشنامۀ حساسیت به طرد و پرسشنامه شبکههای اجتماعی پاسخ دادند. برای آزمون فرضیههای پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافتهها نشان داد که حساسیت به طرد و ویژگیهای شخصیت مرزی، در پیشبینی عضویت در شبکههای اجتماعی نقش دارد و این دو متغیر 27درصد از واریانس عضویت در شبکههای اجتماعی را تبیین مینمایند. به نظر میرسد داشتن ویژگی شخصیت مرزی و حساسیت به طرد در روابط بین فردی واقعی از عوامل اثرگذار در گرایش به استفاده بیشتر و اجبارگونه از شبکه های اجتماعی است.
مهناز شریفیان، مجید صفاری نیا، سوسن علیزاده فرد،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل ساختاری رابطه بین سازگاری زناشویی، خودابرازگری جنسی و اضطراب رابطه جنسی در اختلال واژینیسموس با میانجیگری سبکهای تبادل اجتماعی بود. جامعه شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های مرتبط با درمان اختلالات جنسی در شهر تهران بود. اعضای نمونه 220 نفر از زنان با اختلال واژینیسموس بودند. در پژوهش حاضر از مقیاس های سازگاری زناشویی، پرسشنامه اضطراب ارتباط جنسی، مقیاس خودابرازگری جنسی، ابزار زنانه چندوجهی اختلال دخول واژینال و پرسشنامه تبادل اجتماعی برای جمع آوری دادهها استفاده شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش نسبتاً خوب مدل بود. همچنین نتایج نشان داد که تمام مسیرهای بین متغیرهای پژوهش از لحاظ آماری معنی دار است. طبق نتایج، رابطه غیرمستقیم خودابرازگری جنسی، سازگاری زناشویی و اضطراب رابطه جنسی با میانجیگری سبکهای تبادل اجتماعی معنی دار به دست نیامد. با اینکه سازگاری زناشویی و اضطراب رابطه جنسی به صورت مستقیم، شدت نشانههای اختلال واژینیسموس را پیش بینی میکرد؛ اما اثر غیرمستقیم این مولفه ها بر روی شدت اختلال واژینیسموس از طریق مسیر سبکهای تبادل اجتماعی معنی دار نبود. بنابراین اضطراب جنسی و سازگاری زناشویی مولفه های مهمی در پیش بینی اختلال واژینیسموس هستند و باید به عنوان یکی از اهداف اصلی درمان در زنان با اختلال واژینیموس مورد توجه قرار بگیرند.
هیمن نادرزاده، مهدیه صالحی، مرجان جعفری روشن، رویا کوچک انتظار،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
پژوهشهای بالینی و اپیدمیولوژی نقش فرایندهای شناختی را در شکل گیری و تداوم اختلال اضطراب اجتماعی ثابت کرده اند. هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب اجتماعی مبتنی بر طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری تحریف های شناختی در میان دانش آموزان متوسطه دورهی دوم بود.جامعه شامل تمام دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان مریوان بودند که از میان آنها 400 نفر(200 نفرپسر،200نفردختر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گزینش انتخاب نمونه با مراجعه به مدارس، در بین دانش آموزان مشکوک به اضطراب اجتماعی(با تشخیص مشاور مدرسه و منطبق با علائم ذکر شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانپزشکی ویرایش پنجم) پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور توزیع و تکمیل و در صورت تائید تشخیص این اختلال در دانش آموزان، بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه گیری انجام شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی کانور، پرسشنامه طرحوار های ناسازگار اولیه یانگ(فرم کوتاه) و پرسشنامه تحریف های شناختی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل ساختاری پژوهش برازش دارد. به طور کلی پنج حوزه طرحواره های ناسازگار اولیه( بریدگی و طرد ، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی وگوش به زنگی بیش از حد و بازداری) توان پیش بینی 63 درصد از متغیراضطراب اجتماعی را دارند. همبستگی مستقیم معناداری بین متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه واضطراب اجتماعی وجود دارد. تحلیل بوت استراپ نشان داد تحریف های شناختی میانجی بین طرحواره های ناسازگار اولیه واضطراب اجتماعی است. نتایج این پژوهش از نقش طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان عامل ایجاد آسیب پذیری برای اضطراب اجتماعی و نقش تحریف های شناختی به عنوان مکانیسم مرتبطکننده طرحوارههای ناسازگار اولیه به اضطراب اجتماعی حمایت می کند
آیت سعادت طلب، مصطفی جعفری،
دوره 14، شماره 1 - ( 4-1399 )
چکیده
نشاط معنوی رضایت قلبی و لذتی است که در زیر امواج متلاطم زندگی، به تاب آوری کمک می کند. در تبیین رابطه نشاط معنوی با سلامت نیز قابل توجه است که نشاط معنوی موجب امیدواری و افزایش معنا در زندگی می شود. بر اساس اهمیت نقش نشاط معنوی، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نشاط معنوی در رابطه میان سرمایه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری کارکنان در برابر همه گیری بیماری کووید 19 در دوران فاصله گذاری اجتماعی انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نوع توصیفی پیمایشی با طرح همبستگی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه کارکنان زن و مرد شاغل به کار در پردیس کشاورزی دانشگاه تهران در اسفند سال 1398 بود که در حدود 574 نفر بودند. حجم نمونه شامل 234 کارمند زن و مرد بودند که بر طبق جدول مورگان تعیین و با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامههای ویژگیهای جمعیت شناختی، نشاط معنوی، سرمایه های اجتماعی، حمایت اجتماعی و تاب آوری به صورت حضوری و انفرادی صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که مدل طراحی شده برای تبیین تاب آوری کارکنان با توجه به نقش نشاط معنوی، از شاخص های برازش قابل قبولی برخوردار بود. بر این اساس رابطه متغیرهای سرمایه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری از طریق نشاط معنوی در قالب تحلیل مسیر مورد تأیید قرار گرفت. بدین شرح که متغیر نشاط معنوی نقش تسهیل کننده در رابطه میان سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری نشان داد. همچنین دو متغیر پیش بین سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی اثر مستقیم و مثبت بر تاب آوری کارکنان داشتند. در جمعبندی یافته های پژوهش حاضر می توان گفت رابطه مستقیم سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی با تاب آوری مثبت معنادار بود. همچنین رابطه غیرمستقیم سرمایه اجتماعی وحمایت اجتماعی با تابآوری از طریق نشاط معنوی، مثبت و معنادار بود. بر این اساس مدل پژوهش تأیید شد. یافته های پژوهش حاضر بدین معنی بود که نشاط معنوی در بین کارکنان نقش تسهیل کننده در افزایش تاب آوری دارد. بدین شرح که با افزایش سرمایه اجتماعی و احساس حمایت اجتماعی در کارکنان، نشاط معنوی آنها نیز افزایش یافته و در نهایت تاب آوری آنها در برابر استرس بیماری کرونا افزایش می یابد. بر این اساس بر طبق نتایج می توان گفت جهت تبیین تاب آوری در مقابل بیماری کرونا در دوران فاصله گذاری اجتماعی، از مزایای سرمایه های اجتماعی و احساس حمایت اجتماعی سود برد و نشاط معنوی و تاب آوری را در ایام بیماری ارتقاء بخشید.
رضا عظیمی،
دوره 14، شماره 1 - ( 4-1399 )
چکیده
کرونا –مانند هر بیماری دیگر- در ابتدای امر خود را همچون یک پدیده زیستی نشان داد که سلامت افراد را مورد تهدید قرار می دهد، ولی حتی بیماری های غیر واگیردار نیز همچون یک «واقعیت چندبعدی اجتماعی» عمل می کنند، در این مقاله؛ ابتدا سعی می گردد با مرور ادبیات نظری از دیدگاهی که بر واقعیت اجتماعی«پیچیده»، «لایه مند» و همراه با «برآیی یا emergent» تاکید دارد، در مقابل"برساخت گرایی رادیکال" دفاع شود، این نوشته همچنان تاکید دارد که "برساخت گرایی ملایم" دارای تعامل کامل با دیدگاه واقعیت اجتماعی پیچیده است. سپس در ادامه برداشت این دو رویکرد در بررسی همه گیری ویروس کرونا (به عنوان یک مسئله) بکار گرفته خواهد شد، کرونا در اینجا به مثابه یک واقعیت پیچیده در ابعاد زیستی، انسانی(عاملیت) و اجتماعی عمل می کند، این واقعیت پیچیده و چند وجهی است، هر سطح از واقعیت دارای قدرت های علی غیر تقلیل، مرتبط و متداخل با دیگری است. به همین منظور ما با نوعی از «پیچیدگی علی» در بررسی مسئله کرونا مواجهیم، بررسی واقعیت چند سطحی و پیچیده کرونا زمانی که فقط به نوعی «برساخت» فرو کاهیده می شود، باعث می شود سیاست های اتخاذی در مقابل آن هم با کم و کاستی های جدی روبرو شود، به عبارت دیگر فروکاهی واقعیت اجتماعی به فهم انسانی(مغالطه معرفت شناختی) نتیجه ای جز مجازات ما توسط واقعیت در بر نخواهد داشت، اشاره خواهد شد که این برساختگرایی در اشکال مختلف برنامه ریزی در مقابله با مسئله کرونا، در سیستم سلامت حاکم گردید و نتایج آن چیزی جز «انکشاف چندباره واقعیت»و انتخاب مسیر «آزمایش و خطا» یا گاها سردرگمی در سیاست گذاری برای جامعه نبوده است. برای همین باید بتوان قدرت های علی واقعیت های زیستی، فردی(عاملیت) و اجتماعی را همزمان در بررسی پدیده مذکور بررسی نمود.
مجید صفاری نیا، سهیلا دهخدایی،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر ارائۀ مدل اکتشافی جهت بیان روابط بین عوامل شخصیتی، سبکهای دلبستگی، منبع کنترل، راهبردهای مقابلهای و استرس ادراک شده با ادراک بیماری در مبتلایان به هموفیلی، با تأکید بر نقش میانجی سبکهای تبادل اجتماعی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر است. به منظور اجرای پژوهش از بیماران عضو کانون حمایت از هموفیلی در شهر اصفهان، 450 نفر، به شیوۀ تصادفیِ ساده انتخاب شدند. ابزارهای بهکار رفته در این پژوهش شامل پرسشنامۀ پنجعاملی شخصیتی نئو، مقیاس سبکهای دلبستگی هازن و شیور، مقیاس کنترل راتر، پرسشنامۀ سبکهای مقابله با استرس اندلر و پارکر، پرسشنامۀ استرس ادراکشدۀ کوهن، پرسشنامۀ ادراک بیماری و پرسشنامۀ سبکهای تبادل اجتماعیِ لیبمن بود. نتایج پژوهش حاکی از رابطۀ خطی ویژگیهای شخصیتی روانرنجوری، مسئولیتپذیری، برونگرایی و انعطافپذیری، دو سبک مقابلهای (هیجانمدار، مسئلهمدار و اجتنابی) و سبک دلبستگی ایمن با ادراک بیماری است. همچنین نتایج نشان داد ویژگیهای شخصیتی (روانرنجوری، برونگرایی، دلپذیر بودن، انعطافپذیری و مسئولیتپذیری)، سبکهای مقابلهای (اجتنابی و هیجانمدار)، سبک دلبستگی (ایمن و ناایمن دوسوگرا) و منبع کنترل از طریق میانجیگری سبک تبادل اجتماعی انصاف با ادراک بیماری ارتباط دارند. بنابراین به منظور ارائۀ اقدامات، جهت بهبود ادراک بیمارانِ مبتلا به هموفیلی، لازم است علاوه بر توجه ویژه به ویژگیهای شخصیتی، سبکهای مقابلهای، سبک دلبستگی، منبع کنترل و استرس ادراکشده، متوجه سبک تبادل اجتماعی انصاف نیز بود.
پیمان مامشریفی، فرامرز سهرابی، هانیه رضائی فر، هانیه روزبهانی، نازنین اسدی، سارا شعبانیان اول خانسری، زهرا روشن قیاس،
دوره 14، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده
| هدف پژوهش حاضر پیشبینی سلامت روان بر اساس متغیرهای حمایت اجتماعی و ویژگیهای شخصیتی بود. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیۀ اعضای هلالاحمر هفت استان (آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، زنجان، گیلان، کرمان و هرمزگان) بودند که از میان آنها 218 نفر با روش تمام شماری بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازهگیری شامل پرسشنامه حمایت اجتماعی (SSQ)، پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO) و پرسشنامه سلامت روانی (SCL-25) بودند. سپس دادههای حاصل با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام تجزیهوتحلیل شد. نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی با سلامت روان رابطه منفی معناداری وجود داشت. همچنین بین بعد شخصیتی روان رنجور خویی با سلامت روان رابطۀ مثبت معناداری وجود داشت (نکته: نمرات بالا در پرسشنامه سلامت روان حاکی از پایین بودن سلامت روانی است). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد که حمایت اجتماعی و بعد شخصیتی روان رنجور خویی توانستند 20 درصد از واریانس متغیر سلامت روان را تبیین و آن را پیشبینی کنند. بر اساس نتایج پژوهش میتوان گفت که متغیرهای حمایت اجتماعی و ویژگیهای شخصیتی میتوانند نقش مهمی در ارتقا سلامت روان در افراد داشته باشند و لزوم توجه به این متغیرهای مهم در برنامههای ارتقا سلامت روان باید مدنظر قرار گیرد. |
سعید آریاپوران، سمیرا رضایی عزیزآبادی، یداله قاسمی پور،
دوره 14، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده
مولتیپل اسکلروسیس(MS)، بیماری عصبشناختی پیشرونده است که بسیاری از افراد بهویژه زنان جوان به آن مبتلا هستند. بیماران مبتلا به(MS)،مشکلات روانشناختی را تجربه میکنند. پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ بهزیستی اجتماعی، بهزیستی معنوی و راهبردهای تنظیم هیجان در بیماران مولتیپل اسکلروزیس و افراد غیربیمار انجام شد. در این پژوهش علّی-مقایسهای، جامعۀ آماری این پژوهش را 700 بیمار شهر کرمانشاه تشکیل دادند. از میان آنها 149 نفر به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. همچنین از میان افراد غیربیمار 149 نفر از نظر سن و جنسیت با گروه بیمار همگن شدند. دادهها با استفاده از مقیاسهای بهزیستی اجتماعی، بهزیستی معنوی و تنظیم هیجان جمعآوری شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری دوراهه نشان داد که بهزیستی معنوی و مولفههای آن (بهزیستی مذهبی و بهزیستی وجودی)، بهزیستی اجتماعی و سه بعد آن (شکوفایی اجتماعی، پذیرش اجتماعی و انطباق اجتماعی) و بازارزیابی هیجان در بیماران MSMS پایینتر از غیربیماران بود. اما بین بازداری هیجان در دو گروه تفاوت وجود نداشت. براساس نتایج، بهبود بهزیستی اجتماعی و معنوی و افزایش تنظیم هیجان بیماران MSMS از طریق آموزشهای مبتنی بر معنویت و بهزیستی اجتماعی و همچنین آموزش تنظیم هیجان پیشنهاد میشود.
خانم معصومه تدریس تبریزی، دکتر مجید صفاری نیا، دکتر مهناز علی اکبری دهکردی، دکتر احمد علی پور،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین ناگویی هیجانی و عملکرد جنسی زنان با میانجیگری سبکهای تبادل اجتماعی صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل ساکن شهر تهران بود که از این میان 550 نفر از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. در پژوهش حاضر از مقیاس ناگویی هیجانی، مقیاس عملکرد جنسی زنان و پرسشنامه سبکهای تبادل اجتماعی به عنوان ابزار استفاده گردید. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شد. روابط واسطهای در الگوی پیشنهادی نیز با استفاده از روش بوت استرپ آزموده شدند. نتایج مدلیابی معادلات ساختاری حاکی از برازش مدل بود و نشان داد، ناگویی هیجانی با میانجیگری سبکهای منفعت طلبی و سرمایه گذاری افراطی رابطه ناگویی هیجانی و عملکرد جنسی را میانجیگری میکنند. با توجه به نتایج، جهت بهبود عملکرد جنسی باید به سبکهای تبادل اجتماعی توجه کرد. یافتههای پژوهش حاضر چهارچوب مفیدی را در شناسایی مؤلفههای تأثیرگذار در حوزه روانشناسی اجتماعی در عملکرد جنسی زنان فراهم میکند که در برنامههای پیشگیری و درمانی میبایست مدنظر قرار گیرد.
یونس یوسفی، اسرین محمدی، سارا تواضعی، احمد امانی،
دوره 16، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
مقدمه: مادران کودکان مبتلا به سندرم داون با چالشهای بسیاری مواجه هستند. اضطراب، استرس، افسردگی، نگرشهای ناکارآمد، افکارخودآیند و هیجانهای منفی و سبکهای پاسخدهی ناکارآمد مانند دوری از موقعیتها و نداشتن ارتباط با دیگران از جمله مشکلات گزارش شده توسط این مادران است.
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عوامل محافظ خانواده، احساس تنهایی عاطفی و اجتماعی و استرس فرزندپروری در مادران کودکان مبتلا به سندرم داون بود.
روش: طرحِ پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان شامل 30 نفر از مادران کودکان مبتلا به سندرم داون در سنندج بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15نفر) جایگزین شدند. مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه به صورت گروهی اجرا شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مداخله گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش نمرات مادران در عوامل محافظ خانواده، کاهش احساس تنهایی عاطفی و اجتماعی و استرس فرزندپروری (در ابعاد آشفتگی والدین و تعامل ناکارآمد والد-کودک) میشود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد میشود از مداخله گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد برای بهبود تعاملات و راهبردهای مبتنی بر ارزش در مادران کودکان مبتلا به سندرم داون استفاده کرد.
دکتر جعفر شعبانی، دکتر علیرضا قربانی، خانم صدیقه میر،
دوره 16، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
هدف: مقاله با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سرزندگی تحصیلی و سلامت اجتماعی انجام شده است. روش: تحقیق کمی-کاربردی از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بوده و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه شهر بندرانزلی است که به صورت تصادفی در دوگروه 20 نفره کنترل و آزمایش جاگماری شدند. برای ابزار جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (2008)، سلامت اجتماعی کییز و شاپیرو(2004) و همچنین از پروتکل آموزش ذهن آگاهی هم به عنوان متغیر مداخله ای پژوهش استفاده شده است. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل کوواریانس تک متغیره با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس بهره گرفته شده است. یافته: تحقیق نشان داد که همانا آموزش ذهن آگاهی بر سرزندگی تحصیلی و سلامت اجتماعی موثراست. نتیجه: آموزش ذهن آگاهی می تواند موجب ارتقای سلامت اجتماعی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر گردد.
خانم زهرا رمضان نیا، دکتر حسین زارع، دکتر سوسن علیزاده فرد،
دوره 16، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر، یک مطالعه به روش مدل یابی معادلات ساختاری است که با هدف تعیین میزان برازش مدل باورهای وسواسی براساس ادراک اجتماعی، تئوری ذهن یا ذهنی سازی، و همدلی با میانجیگری تنظیم هیجان در یک جمعیت غیربالینی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل 400 نفر از بزرگسالان 25 تا 55 ساله شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از جمعیت عمومی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه باورهای وسواسی OBQ، تکلیف بازشناسی هیجان (ERT)، آزمون ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم بارون و کوهن (2001)، پرســشنامه بهره همدلی بارون- کوهــن و ویلرایت (2004)، و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان کرایج و گارنفسکی (2019) بود. طبق نتایج، متغیرهای برونزاد ادراک اجتماعی و همدلی به همراه متغیر میانجی «راهبردهای مثبت تنظیم هیجان و راهبردهای منفی تنظیم هیجان» بر متغیر ملاک یعنی باورهای وسواسی اثر معناداری داشتند. بطوریکه ادراک اجتماعی، همدلی و راهبردهای مثبت تنظیم هیجان به صورت منفی و راهبردهای منفی تنظیم هیجان به صورت مثبت توان پیشبینی باورهای وسواسی را داشتند. بطوریکه ادراک اجتماعی، همدلی و راهبردهای مثبت تنظیم هیجان به صورت منفی و راهبردهای منفی تنظیم هیجان به صورت مثبت توان پیشبینی باورهای وسواسی را داشتند. در بین ضرایب مسیر بین متغیرهای پژوهش، ضرایب متغیر برونزاد ذهنیسازی بر متغیر ملاک (باورهای وسواسی) و راهبردهای منفی تنظیم هیجانی (به عنوان متغیر میانجی)، دارای اثر معنادار نبود. یافته های این پژوهش، تلویحات کاربردی بسیاری هم برای پیشگیری و هم ارائه درمانهای جامع تر و بهتر برای وسواس دارد.
دکتر مرضیه السادات سجادی نژاد، دکتر مهدیه شفیعی تبار،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدل ساختاری تبیین سرمایه های اجتماعی-هیجانی بر اساس هوش هیجانی و واکنش پذیری هیجانی با نقش واسطه ای صبر بود. طرح پژوهش حاضر کاربردی و از نوع پژوهشهای همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. نمونه مورد مطالعه 625 نفر( 399 نفر زن و 226 نفر مرد) از دانشجویان دانشگاه اراک بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های سرمایه های اجتماعی-هیجانی و تاب آوری، هوش هیجانی، واکنش پذیری هیجانی و صبر پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان داد که متغیرهای صبر و هوش هیجانی اثرات مستقیم معناداری بر سرمایه های اجتماعی-هیجانی دارند. همچنین نقش واسطه ای صبر در اثر هوش هیجانی و واکنش پذیری هیجانی بر سرمایه های اجتماعی-هیجانی معنادار است( P<0/05). در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که هوش هیجانی و واکنش پذیری هیجانی بر سرمایه های اجتماعی-هیجانی با واسطه صبر اثر معناداری دارند. لذا پرورش این فضیلت اخلاقی میتواند در تقویت سرمایه های اجتماعی-هیجانی سودمند باشد.