جستجو در مقالات منتشر شده


84 نتیجه برای رضا

علی بیگی، محمدعلی محمدی فر، محمود نجفی، علی محمد رضایی،
دوره 10، شماره 1 - ( دوره 10، شماره 1 1395 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه صمیمت زوجین و باورهای معنوی و اعمال مذهبی افراد با انسجام و سازگاری خانوادگی انجام گرفت. در این مطالعه توصیفی همبستگی، تعداد 234 زن و مرد متاهل از بین کارمندان و دانشجویان شهرستان­های شاهرود و میامی به صورت خوشه­ای تصادفی وارد مطالعه شدند. ابزار جمع­آوری داده­ها مقیاس صمیمیت زوجین، مقیاس تجربه معنوی و مقیاس انسجام و سازگاری خانوادگی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام­به­گام و نرم­افزار SPSS-16 استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که گشودگی (ریزمولفه صمیمیت زوجین)، معنایابی در زندگی و ارتباط با خداوند (ریزمولفه­های معنویت)، به ترتیب، به طور معناداری در پیش­بینی انسجام خانوادگی نقش داشتند. هم­چنین، مشکلات در صمیمیت (ریزمولفه صمیمیت زناشویی)، و فعالیت­های اجتماعی مذهبی (ریزمولفه معنویت)، به ترتیب، در پیش­بینی سازگاری خانوادگی نقش داشتند. به نظر می­رسد که افراد با تجربه معنوی بالا که روابط صمیمانه­ای را در زندگی زناشویی تجربه­کرده­اند، انسجام و سازگاری خانوادگی بالایی را گزارش می­کنند.


جمیله زارعی، رضا پورحسین، اعظم طرفداری، مجتبی حبیبی عسکرآباد، مریم باباخانی،
دوره 10، شماره 1 - ( دوره 10، شماره 1 1395 )
چکیده

هدف: در بحث سلامت جنسی، عوامل مختلفی مطرح است. در مجموع، عوامل تاثیرگذار بر سلامت جنسی شامل عوامل زیستی، عوامل روانشناختی و عوامل فرهنگی می شود. پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش عوامل زیستی و روانشناختی به عنوان متغیرهای پیش بین با در نظر گرفتن نقش واسطه ای عوامل فرهنگی در سلامت جنسی زنان یائسه انجام شده است. در این راستا اثرات مستقیم و غیرمستقیم این متغیرها در جهت تبیین سلامت جنسی بررسی گردید.

روش: ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه تصور از خود بک، مقیاس طرحواره های جنسیتی بم، پرسشنامه خود کارآمدی شرر، پرسشنامه شخصیت خودشیفته آمز، پرسشنامه کیفیت روابط، مقیاس عملکرد جنسی زنان، و چک لیست علائم یائسگی بود که بر روی 307 نفر از زنان یائسه ساکن شهر تهران در سال 1393 و 1394 اجرا شد. 

یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که عوامل فرهنگی به صورت مستقیم بر سلامت جنسی تاثیر گذار است. همچنین عوامل زیستی و روان شناختی نیز به صورت مستقیم و غیر مستقیم با واسطه ی عوامل فرهنگی سلامت جنسی را پیش بینی می کند.

نتیجه گیری: بررسی نتایج پژوهش در خصوص برازش مدل نشان داد که الگوی حاضر را می توان جهت تبیین سلامت جنسی زنان یائسه مورد قبول واقع کرد.


الهام توکلی، شهلا پزشک، ژانت هاشمی آذر، علی دلاور، غلامرضا صرامی،
دوره 10، شماره 4 - ( دوره دهم، شماره چهارم، زمستان 1395 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرات برنامۀ مهارت‌آموزیِ مبتنی بر بازی‌های عصب‌نمایشی و در چارچوب نظریۀ دلبستگی بر سلامت روان نوزادان انجام شده است. بدین منظور 90 مادر باردار با استفاده از نمونۀ در دسترس از دو مرکز درمانی در تهران (بیمارستان نیکان و مرکز سلامت مادران) انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شد‌ند. گروه پیش و پس از تولد (30)، گروه پس از تولد (30) و گروه گواه (30). ملاک‌های ورود در این مطالعه شامل سلامت روان مادر، سن مادر (20 تا 35)، سطح تحصیلات مادر (دیپلم تا دکترا) و نخست‌زا بودن وی بود. سلامت روان نوزاد در پایان شش ماهگی از طریق مقیاس هشدار پریشانی کودک و مصاحبه با مادر سنجیده شد. در مقایسۀ نتایجِ به دست آمده از سه گروه مشخص شد که هیچ‌یک از نوزادان گروه پیش و پس از تولد نشانه‌های خطر را در شش ماهگی نشان نمی‌دادند در حالی که 33٪ گروه پس از تولد و 40٪ گروه گواه نشانه‌های خطر را نشان می‌دادند. این نتایج با مصاحبه‌ها همسو بود. بنابراین آموزش مادران برای بازی و پاسخ‌گویی به نیازهای نوزادان از دوران بارداری می‌تواند تأمین­کنندۀ سلامت روان نوزادان‌شان باشد. به نظر می­رسد بازی­های عصب نمایشی، روش درمانی مناسب و موثری است که می­تواند برنامه ­های  فرزندپروری پیش از تولد و مداخلات پیشگیری زودهنگام برای نوزادان را غنی ­تر کند.


مریم عظیمی، علیرضا مرادی، جعفر حسنی،
دوره 11، شماره 1 - ( دوره یازدهم، شماره اول، بهار 1396 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بی­خوابی حضوری و مبتنی بر اینترنت بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان افراد مبتلا به  همبودی بی­خوابی با افسردگی بود. طرح پژوهش شبه تجربی از نوع  پیش‌آزمون-پس‌آزمون و پیگیری برای دو گروه آزمایشی و کنترل بود. با استفاده از روش نمونه­گیری دردسترس، چهل و پنج نفر از کارکنان و اساتید دانشگاه که در پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ و پرسشنامه افسردگی بک نمره بالاتر از برش کسب کردند و از طریق مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاکهای تشخیصیDSM-5، افسردگی و بی­خوابی داشتند، انتخاب شدند. با استفاده از گمارش تصادفی، در هر سه گروه، 15 نفر جایگزین شدند. گروههای آزمایش 6 جلسه درمان شناختی-رفتاری برای بی‌خوابی دریافت کردند. نتایج نشان داد اجرای حضوری پروتکل درمان درکاهش نمرات فاجعه­سازی، افزایش قدرت درک دیدگاه دیگران و تمرکز مجدد بر برنامه­ریزی موثرتر از روش اجراء با استفاده از اینترنت بود. دو گروه آزمایشی در راهبردهای نشخوار فکری، تمرکز مجدد مثبت، ملامت دیگران و ملامت خویش با گروه کنترل تفاوت معنی­ داری داشتند، اما در ارزیابی مجدد مثبت و پذیرش بین سه گروه تفاوتی دیده نشد. بر اساس یافته­های پژوهش هر دو شیوه اجرای درمان در بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان موثر است


نرگس نقوی، مهدی اکبری، علیرضا مرادی،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان1396، دوره 11، شماره 2 1396 )
چکیده

پژوهش حاضر به ارزیابی مدلی پرداخته است که نقش پیش­بینی­کنندگی بی­نظمیِ هیجانی، عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب تجربه­گرایانه و افکار تکرارشوندۀ منفی را در کمال­گرایی مثبت و منفی، بررسی می­کند. روش: در یک طرح پژوهش مقطعی، 412 دانشجوی کارشناسی دانشگاه تهران، علامه طباطبایی و خوارزمی با استفاده از نمونه­گیری در دسترس شرکت کردند. این دانشجویان مقیاس کمال­گرایی مثبت و منفی، پرسشنامۀ افکار تکرارشوندۀ منفی، مقیاس مشکل در تنظیم هیجان، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی و پرسشنامۀ اجتناب تجربه­گرایانه را تکمیل کردند. داده­ها با استفاده از مدل‌سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. یافته­ها: بی­نظمی هیجانی هم به‌صورت مستقیم و هم غیرمستقیم (به‌واسطۀ افکار تکرارشوندۀ منفی) با کمال­گرایی مثبت ارتباط معنی­داری ندارد. اما به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم با کمال­گرایی منفی ارتباط معنی­دار دارد. عدم تحمل بلاتکلیفی تنها به‌صورت مستقیم با کمال­گرایی مثبت ارتباط معنی­دار دارد و به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم با کمال­گرایی منفی ارتباط معنی­دار دارد. اجتناب تجربه‌گرایانه به‌صورت مستقیم با کمال­گرایی مثبت ارتباط معنی­دار دارد و به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم با کمال­گرایی منفی ارتباط معنی­دار ندارد. متغیرهای بی­نظمی هیجانی، عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب تجربه­گرایانه، به‌طورکلی قادر به پیش­بینی 12درصد از کمال­گرایی مثبت، 64درصد از کمال­گرایی منفی و 58درصد از افکار تکرارشوندۀ منفی هستند. نتایج نشان داد که کمال­گرایی مثبت و منفی دو مدل ساختاری متفاوت هستند و افکار تکرارشوندۀ منفی تنها در ارتباط کمال­گرایی منفی با برخی متغیرهای برآیندی، نقش واسطه­ای ایفا می­کند


نجمه شفاعت، شاهرخ مکوند حسینی، علی محمد رضایی،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان1396، دوره 11، شماره 2 1396 )
چکیده

هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری چند مؤلفه ای بر شدت بی خوابی و کیفیت خواب بیماران مبتلا به سرطان پستان پس از عمل جراحی  بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و انتصاب تصادفی با احتساب معیارهای ورود و خروج از نمونه، نمونه ای به حجم 30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل) قرار گرفتند. معیارهای ورود و خروج کنترل شدند و پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ، شاخص شدت بی خوابی مورین در سه مرحله )پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری( توسط همه آزمودنی ها تکمیل شد. پروتکل شش جلسه ای گروه درمانی شناختی-رفتاری چند مؤلفه ای تنها بر روی گروه آزمایش اجرا گردید، درحالیکه گروه گواه تنها جلسات ملاقات ساده با رواندرمانگر داشتند. داده ها از پرسشنامه ها استخراج شد و با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. تفاوت های معناداری در میانگین کیفیت خواب  درمراحل پس آزمون و  پی گیری و نیز در شدت بی خوابی در مرحله پی گیری، میان دو گروه بدست آمد و میانگین گروه آزمایش پایین تر از گروه کنترل بود. گروه درمانگری شناختی- رفتاری چند مؤلفه ای باعث بهبود شدت بی خوابی و کیفیت خواب بیماران مبتلا به سرطان پستان پس از عمل جراحی می شود و به منظور بهبود مشکلات خواب آنان توصیه می گردد.
 


محبوبه خواجه رسولی، محسن دهقانی، علی رضا جمشیدی فرد،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان1396، دوره 11، شماره 2 1396 )
چکیده

هدف از این مطالعه، بررسی نقش عواطف استرس، اضطراب و افسردگی و ترس از درد در پیش‌بینی ناتوانی حرکتی، در بیماران با درد مزمن در ناحیۀ ستون فقرات بود. نمونۀ پژوهش شامل ۵۳ نفر (۴۱ زن و ۱۲ مرد) مبتلا  به درد مزمن ناحیۀ ستون فقرات بودند که به‌صورت دردسترس از میان بیمارانی که در فاصلۀ ۳ ماه به کلینیک مراجعه کردند، انتخاب شدند و به‌صورت داوطلبانه در مطالعه شرکت کردند. پرسشنامۀ مقیاس افسردگی اضطراب و استرس، پرسشنامۀ ناتوانی درد، مقیاس نشانگان اضطراب و درد، و پرسشنامۀ ترس از درد توسط شرکت‌کنندگان تکمیل شد.  داده‌های به‌دست‌آمده در پژوهش، با استفاده از روش‌های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون، مورد آزمون قرار گرفتند. بر اساس نتایج یافته‌های حاصل از ضرایب همبستگی، از بین زیرمقیاس‌های افسردگی، اضطراب و استرس، افسردگی بیشترین میزان همبستگی را با ناتوانی حرکتی داشت. همچنین از بین زیرمقیاس‌های آزمون نشانگان اضطراب و درد، به‌ویژه بعد فرار- اجتناب، همبستگی مثبت و معناداری با متغیر ناتوانی حرکتی داشت. یافته ها نشان داد که مؤلفۀ افسردگی ۲۸درصد و مؤلفۀ فرار- اجتناب ۳۶درصد از واریانس ناتوانی حرکتی را تبیین می‌کند.نتایج نشان داد به نظر می رسداگرچه درد ممکن است در ابتدابه عنوان یک مشکل مربوط به سلامت جسمانی در نظر گرفته شود، با این حال مؤلفه های روانشناختی مثل افسردگی، اضطراب و استرس می توانند نقش مهمی را حداقل در حفظ شرایط درد مزمن ایفاکنند که این مساله باید در مداخلات توانبخشی مورد توجه قرار بگیرد
اصغر نوروزی، علیرضا مرادی، کریم زمانی، جعفر حسنی،
دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1396، دوره 11، شماره 3 1396 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی معنادرمانی مبتنی بر اندیشه­ های مولانا با درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی روان­شناختی سالمندان انجام شد. روش پژوهش، تجربی با طرح پیش ­آزمون- پس­ آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. نمونه پژوهش شامل 66 نفر (46 زن و 20 مرد) بود که با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده از میان سالمندان مراجعه ­کننده به مراکز توانبخشی سالمندان روزانه بهزیستی شهرستان ساری انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه آزمایشی (دو گروه) و کنترل جایگزین شدند. جهت جمع ­آوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روان­شناختی استفاده شد. برای گروه آزمایشی اول معنادرمانی مبتنی بر اندیشه­ های مولانا طی 8 جلسه 75 دقیقه­ ای آموزش داده شد و برای گروه آزمایشی دوم درمان پذیرش و تعهد به مدت 8 جلسه 75 دقیقه­ ای ارائه شد و در این مدت گروه کنترل هیچ­گونه مداخله­ ای دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط نشان داد معنادرمانی مبتنی بر اندیشه­ های مولانا و درمان پذیرش و تعهد موجب افزایش بهزیستی روان­شناختی و مؤلفه­ های آن در سالمندان می­شود (P<0.01). هم چنین، یافته­ ها نشان داد بین اثربخشی دو گروه معنادرمانی و درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی روان­شناختی سالمندان تفاوت معناداری وجود ندارد. براساس سافته ها می توان استدلال کرد که اندیشه های مولانا می تواند منبع خوبی برای غنی سازی مداخلات روان شناختی برای سالمندان محسوب شود.   
 
مهرداد پورشهبازی، مهدی ایمانی، مهدی رضا سرافراز،
دوره 11، شماره 4 - ( زمستان 1396، دوره 11، شماره 4 1396 )
چکیده

معنویت‌‌گرایی و عمل به باورهای دینی، به‌‌عنوان دو متغیر مرتبط با بهزیستی روان‌‌شناختی و جسمی، در تبیین بسیاری از پیامدهای مثبت روان‌‌شناختی در مبتلایان به درد مزمن سهیم‌‌اند. در این پژوهش نقش احتمالی این متغیرها در پیش‌‌بینی پذیرش درد (قبول درد و تعهد به انجام فعالیت‌‌ها بدون اعتنا به حضور درد) در مبتلایان به بیماری آرتریت روماتوئید بررسی شد. این پژوهش از نوع توصیفی‌‌همبستگی بود. برای دستیابی به اهداف پژوهش، تعداد 80 بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید به روش نمونه‌‌گیری غیرتصادفی هدفمند، انتخاب شده و به پرسش‌نامۀ سنجش نگرش معنوی، مقیاس عمل به باورهای دینی (معبد)، پرسش‌نامۀ ویرایش‌‌شدۀ پذیرش درد مزمن پاسخ دادند. داده‌‌ها به‌‌وسیلۀ ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه‌‌وتحلیل شد. یافته‌‌ها نشان داد که توانایی معنوی 13درصد از تغییرات تعهد به انجام فعالیت‌‌ها (یکی از مؤلفه‌‌های پذیرش تجربۀ درد) را پیش‌‌بینی می‌‌کند (01/0p<). ضمناً عمل به باورهای دینی رابطۀ معناداری با پذیرش تجربۀ درد و ارزش‌‌های زندگی نداشت. بر این اساس، هنگامی‌‌که معنویت‌‌گرایی در رفتار فرد تجلی می‌‌یابد (توانایی معنوی)، در پیش‌‌بینی پذیرش تجربۀ درد و ارزش‌‌های زندگی مبتلایان به درد مزمن مفید واقع می‌‌شود؛ اما اگر معنویت‌‌گرایی صرفاً در حوزۀ ذهنی باشد، چنین پیامد مثبتی حاصل نخواهد شد.
محمد رضا لطفی، قاسم آهی، ایمان صفایی،
دوره 11، شماره 4 - ( زمستان 1396، دوره 11، شماره 4 1396 )
چکیده

امروزه از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی استفاده‌های فراوان و بعضاً بیمارگونی می‌شود؛‌ لذا این پژوهش با هدف بررسی نقش ویژگی‌های شخصیت مرزی و حساسیت به طرد در پیش‌بینی عضویت در شبکه‌های اجتماعی انجام شد. در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، از بین دبیران مقطع متوسطۀ شهرستان خوسف استان خراسان جنوبی که تعداد آن‌ها 200 نفر، (111 نفر زن، 89 نفر مرد) بود با روش سرشماری، 182 نفر انتخاب شدند که با مقیاس شخصیت مرزی، پرسش‌نامۀ حساسیت به طرد و پرسش‌نامه شبکه‌های اجتماعی پاسخ دادند. برای آزمون فرضیه‌های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که حساسیت به طرد و ویژگی‌های شخصیت مرزی، در پیش‌بینی عضویت در شبکه‌های اجتماعی نقش دارد و این دو متغیر 27درصد از واریانس عضویت در شبکه‌های اجتماعی را تبیین می‌نمایند. به نظر می‌رسد داشتن ویژگی شخصیت مرزی و حساسیت به طرد در روابط بین فردی واقعی از عوامل اثرگذار در گرایش به استفاده بیشتر و اجبارگونه از شبکه های اجتماعی است.  
 


سید علی کاظمی رضایی، مهناز شاهقلیان، سید ولی کاظمی رضایی، انسیه کربلایی اسمعیل،
دوره 12، شماره 1 - ( دوره دوازدهم، شماره اول 1397 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی مدل معادلات ساختاری میان مکانیزم‌های دفاعی و تصور از خود در دانشجویان بود. تعداد 154 دانشجوی شاغل به تحصیل در دانشگاه خوارزمیبه شیوه تصادفی چند مرحله‌ای انتخاب و اطلاعات حاصل از پرسشنامه سبک‌های دفاعی و آزمون تصور از خود بکدر مورد آنها تجزیه و تحلیل شد. مدل مفهومی پژوهش با داده ها برازش داشت. اندازه شاخص­های مطلق (76/0)، نسبی (89/0)، بیرونی (87/0) و درونی (91/0)، برازندگی کیفیت مدل ارائه شده را نشان دادند. ضرایب مسیر نشان دادند مکانیزم­های دفاعی روان­رنجور و رشد نیافته با ابعاد مختلف خودپنداره ارتباط دارند. کلیه مسیرهای مورد بررسی به جز مسیر مکانیسم دفاعی رشد یافته به سه حیطه از تصور از خود (ذهنی، جسمی و شغلی) معنادار هستند. همچنین ارتباط مثبت و معنادار مکانیزم­های دفاعی رشد نیافته و روان­رنجور با خودپنداره تبیین شد. نتایج مطالعه حاضر بر اهمیت رابطه دفاع­ها که در مدیریت عواطف نقش دارند، در شکل­گیری تصور از خود تأکید دارد.
 
راحمه صالحی، غلامرضا دهشیری،
دوره 12، شماره 2 - ( دوره دوازدهم، شماره دوم 1397 )
چکیده

نقش رشد پس آسیبی در بیماری سرطان مورد تأیید قرارگرفته است که می‌تواند اثرات روانی مثبتی ر بیماران مبتلا به سرطان ایجاد کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه‌ی رشد پس آسیبی با بهزیستی معنوی، بهزیستی ذهنی، بهزیستی روان‌شناختی و امیدواری در بیماران مبتلا به سرطان بود. روش: نمونه پژوهش مشتمل بر ۲۲۵ بیمار مبتلا به سرطان بود که با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه‌ی مسیر نقره‌ای، مقیاس بهزیستی معنوی، شاخص بهزیستی WHO-5، مقیاس رضایت از زندگی و عاطفه‌ی مثبت و منفی و امیدواری بود. نتایج نشان داد که رشد پس آسیبی با متغیرهای بهزیستی روان‌شناختی، معنوی، ذهنی و امیدواری رابطه مثبت و معنی‌داری دارد و متغیرهای بهزیستی روان‌شناختی و بهزیستی وجودی و مؤلفه‌ی گذرگاه‌های امیدواری نقش معنی‌داری در پیش‌بینی رشد پس آسیبی دارند. به‌طورکلی نتایج پژوهش بیانگر اهمیت ابعاد رشد پس ‌آسیبی در بهبود وضعیت روانی بیماران مبتلا به سرطان می‌باشد.
سید اسماعیل حسینی، محمد پویان، علیرضا ولیزاده، علیرضا مرادی،
دوره 12، شماره 4 - ( دوره دوازدهم، شماره چهار 1397 )
چکیده

مطالعه­ی دوره­های افسردگی اساسی و عوامل مؤثر بر آن­ها، برای درک ماهیت این اختلال و تدوین راهبرد درمانی مؤثرتر، ضروری است. مدت زمان تقریبی دیرش یک دوره اختلال­افسردگی ­اساسی به صورت متوسط بین 3 تا 12 ماه است؛ درحالی­که این نسبت برای دوره‌های مزمن تا  24 ماه طول می‌کشد. هدف این پژوهش، مدل­سازی دینامیکی نحوه­ی تأثیر داروهای ضد افسردگی و درمان­های شناختی رفتاری موج سوم، بر دوره‏ های اختلال افسردگی، با استفاده از مدل دینامیکی مرتبه دوم بود. با استفاده از برنامه­ نویسی متلب و تغییر پارامترهای مدل، که هر کدام بیانگر یک عامل مؤثر در اختلال­ افسردگی است، نحوه­ی تأثیر درمان­ها، بر روی دوره ‏های ­افسردگی بیماران، در بازه­ی زمانی یک عمر طبیعی 64 ساله، مدل­ سازی شد. دوره­های افسردگی اساسی، قبل و بعد از درمان با داروهای ضد­افسردگی نظیر ایمی­پرامین ویا معادل آن و درمان به­روش تعهد و پذیرش مبتنی بر توجه ­آگاهی و رفتار­درمانی­ دیالکتیکی، برای بیمارانی، که به مدت 14 هفته خدمات درمانی، دریافت کردند، به دست آمد. یافته­ها نشان ­داد، برای بیشتر افراد دارای اختلال­ افسردگی­ اساسی، عود پس از بهبودی، پدیده‌ای رایج است. مدت زمان بهبودی از افسردگی، در شرایط عدم دریافت درمان، بیش از 144 ماه، با دریافت داروهای ضد­افسردگی  71 ماه، با رفتاردرمانی دیالکتیکی 68 ماه، و برای ترکیب مداخله داروهای ضد­افسردگی و رفتار­درمانی ­دیالکتیکی 59 ماه، است. نتایج مدل­سازی دینامیکی نشان ­داد، که ترکیب دو مداخله، روش تعهد و پذیرش همراه با رفتار­درمانی­ دیالکتیکی و درمان دارویی، نتایج بهتری در درمان افسردگی و پیشگیری از عود دارد. این روش ترکیبی، در حدود 10 ماه، مدت زمان لازم برای بهبودی از افسردگی را کاهش می­دهد.

اعظم منصوری نیک، ایران داودی، عبدالکاظم نیسی، مهناز مهرابی زاده هنرمند، محمدرضا تمنایی فر،
دوره 12، شماره 4 - ( دوره دوازدهم، شماره چهار 1397 )
چکیده

ادراک ناهمخوانی بین بدن واقعی و بدن آرمانی در افراد باعث می‌شود آنها راهبردهای مقابله ای را برای مدیریت تجارب پریشان کننده تصویر بدن‌شان به کار برند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ناهمخوانی بدن با راهبردهای مقابله ای غیر انطباقی تصویر بدن (اجتناب تجربه ای و ترمیم ظاهر) با میانجیگری شفقت به خود و شرم از بدن در دانشجویان دختر انجام گرفت. اعضای نمونه را ۳۰۰ دانشجوی دختر دانشگاه شهید چمران اهواز که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند، تشکیل می‌دادند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ایده­ آل ­های تصویر بدن، مقیاس آگاهی از بدن شی ­انگاشته، پرسشنامه راهبردهای مقابله ­ای تصویر بدن و مقیاس شفقت به خود (فرم کوتاه) استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج نشان داد مسیر مستقیم ناهمخوانی بدن به اجتناب تجربه‌ای معنی دار نبود در حالیکه مسیر مستقیم ناهمخوانی بدن به ترمیم ظاهر معنی دار بود. علاوه بر این، مسیر شفقت به خود به شرم از بدن معنی دار بود. همچنین مسیر غیر مستقیم ناهمخوانی بدن به راهبردهای مقابله ای غیر انطباقی تصویر بدن از طریق شفقت به خود و شرم از بدن معنی‌دار بود. این مطالعه همسو با مدل درمان مبتنی بر شفقت نشان میدهد، شرم و شفقت، ابعاد هیجانی نارضایتی از تصویر بدنی محسوب می شوند.

ولی اله رمضانی، محمد سعید عبدخدایی، زهرا طبیبی، حمید رضا آقامحمدیان شعرباف،
دوره 13، شماره 1 - ( شماره سیزدهم، دوره اول 1398 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد سلامت و آسیب‌شناختی فرزندپروری در خانواده‌های ایرانی بود. طرح این پژوهش کیفی و شیوه مورد استفاده در آن، طرح داده‌بنیاد است. جامعه پژوهش شامل کلیه والدین مسلمان دارای فرزند بالای ده سال ساکن تهران و کرج در مقطع زمانی تابستان 1395 تا تابستان 1396 بود. نمونه مورد بررسی 44 نفر از والدین مسلمان ایرانی بودند که با مصاحبه نیمه‌ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند. داده‌های حاصل از مصاحبه‌ها، بر اساس الگوی پارادایمی یا مدل اشتراوس و کوربین از طرح داده بنیاد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت، حاصل کدگذاری‌های باز، محوری و گزینشی، 216 کد اولیه، 9 مقوله  3 مضمون بود. در تجزیه و تحلیل محوری کدهای اولیه، 9 مقوله اصلی عبارت بودند از: طرد کردن، محبت/حمایت، مراقبت افراطی، انعطاف‌ناپذیری، ساختار متعادل، آشفتگی، اجبار، قاطعیت/حمایت از خودمختاری، و اهمال/ انفعال. این مقولات را می‌توان به لحاظ مفهومی از هم متمایز نمود؛ هر چند وجوه مشترکی نیز با هم دارند. در ادامه تحلیل و در کدگذاری گزینشی، 9 مقوله اصلی، حول 3 مضمون انسجام یافتند که عبارت بودند از: صمیمت (طرد‌کردن، محبت/حمایت، مراقبت‌ افراطی)، ساختار/قانون (انعطاف‌ناپذیری، ساختار متعادل، آشفتگی)، خودمختاری/آزادی عمل(اجبار، قاطعیت/حمایت از خودمختاری، اهمال/ انفعال). از مقولاتی که حول هر مضمون سازمان می‌یابند، مقولات میانی، حالتی متعادل و سالم را ترسیم می‌کند و دو مقوله اول و آخر نشان‌دهنده جنبه‌های آسیب‌شناختی آن مضمون هستند. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشتر والدین مورد مطالعه، از نوعی سبک استبدادی در فرزندپروری (ترکیب مراقبت افراطی، انعطاف ناپذیری و اجبار) استفاده می­کنند و فرزندپروری سالم (ترکیب محبت/حمایت، انعطاف­پذیری و حمایت از خودمختاری) در رتبه دوم قرار داشت.

بهزاد سلمانی، جعفر حسنی، حمیدرضا حسن آبادی، شهرام محمدخانی،
دوره 13، شماره 1 - ( شماره سیزدهم، دوره اول 1398 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی کارآمدی رفتار درمانی شناختی با یا بدون تکنیک‌های فراشناختی و زولپیدم 10 میلی‌گرم برای افراد با اختلال بی‌خوابی مزمن بود. پس از بررسی ملاک‌های ورود و خروج، شش بیمار شامل 4 زن و 2 مرد  وارد مطالعه شدند. بیماران به طور تصادفی در سه گروه رفتار درمانی شناختی (CBT)، رفتار درمانی شناختی به همراه تکنیک‌های فراشناختی (CBT+) و درمان با داروی زولپیدم 10 میلی‌گرمی قرار گرفتند. تمام بیماران، شش مرتبه با استفاده از ابزارهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از درصد بهبودی، شاخص معنی‌داری بالینی، اندازه‌ی اثر و بهبودی تشخیصی تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که طی مراحل پس از درمان و پیگیری، بیماران که CBT+ دریافت کرده بودند دارای بازدهی خواب و کیفیت خواب بالاتری نسبت به بقیه بیماران بودند. بین دو گروهی که درمان CBT+ و CBT دریافت کرده بودند، تفاوت معناداری مشاهده نشد اما هر دو گروه بر زولپیدم 10 میلی‌گرمی، برتری داشتند. همچنین، بیمارانی که درمان زولپیدم 10 میلی‌گرمی دریافت کرده بودند، نتوانستند دستاوردهای درمانی را طی مراحل پیگیری حفظ کند. افزودن تکنیک‌های فراشناختی به CBT توانست کارآمدی آن را افزایش دهد. یافته‌های پژوهش حاضر را می‌توان به عنوان اطلاعاتی مقدماتی درباره روش‌های افزایش کارآمدی رفتار درمانی شناختی برای اختلال بی‌خوابی مزمن در نظر گرفت.
 
رضوان شفیعی، مریم صالح زاده، فهیمه دهقانی، محمدرضا مرتضوی زاده،
دوره 13، شماره 2 - ( دوره سیزدهم، شماره دوم 1398 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر نقش ابرازگری هیجانی و ترس از صمیمیت بر کیفیت روابط بین فردی بیماران مبتلا به سرطان  بود. پژوش حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و علی مقایسه­ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به سرطان مرکز شهید رمضان­زاده یزد بود. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد 115 نفر انتخاب شدند. در این تحقیق از پرسشنامه­های  ابرازگری هیجانی کینگ و امونز ، ترس از صمیمیت دسکاتنر و سلن و کیفیت روابط بین فردی پیرس، ساراسون و ساراسون استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد. یافته­ها نشان داد که بین متغیر ترس از صمیمیت با کیفیت روابط بین فردی بیماران مبتلا به سرطان همبستگی  منفی و معنادار (379/0-) و بین متغیر ابرازگری هیجانی با کیفیت روابط ین فردی بیماران مبتلا به سرطان همبستگی مثبت و معنادار (598/0) وجود دارد. همچنین براساس یافته­ها 49% از واریانس کیفیت روابط بین فردی بیماران مبتلا به سرطان به وسیله‌ی متغیرهای ابرازگری هیجانی و ترس از صمیمیت تبیین می‌شود.

نیلوفر کیان راد، حمید طاهر نشاط دوست، مهدی رضا سرافراز،
دوره 13، شماره 3 - ( دوره سیزدهم، شماره سوم 1398 )
چکیده

سازمان روانی انسان برای اغنای نیازهای هشیار و ناهشیار خود، بر اساس قوانینی عمل می‌کند که آنها را اصول نظم دهنده‌ی رفتار می‌نامند. تجربه‌ی استرس تعادلِ سازمان روانی انسان را بر هم می‌زند و در نتیجه، نشانه‌های اختلالات روانی و علائم جسمانی بر فرد عارض می‌شود. یکی از منابع استرس، داشتن فرزندِ بیمار است. بر این اساس در پژوهش حاضر به بررسی عوارض جسمانی و روانی استرس در مادران دارای کودک مبتلا به سرطان پرداخته شد و نقشِ واسطه‌ای الگوی خودنظم‌دهی در کاهش این عوارض مورد بررسی قرار گرفت. 245 مادر به مقیاس‌های استرس ادراک شده، چک لیست علائم بدنی، خودشناسی انسجامی، خودمهارگری، شفقتِ خود، هیجان‌های ناخوشایند و خودتخریب‌گری پاسخ دادند. نتایج نشان داد که خودنظم­دهی قادر به میانجیگری ارتباط بین استرس ادراک­شده با خودتخریب­گری، علائم جسمانی و هیجانات ناخوشایند (پیامدهای مخرب استرس) است. بر اساس نتایج پژوهش، تجربه‌ی استرس با اثرات مخربی هم در سطح علائم جسمانی و هم در سطح رفتار و هیجان همراه است. بنابراین داشتنِ ظرفیتِ درون روانی مناسب، فرد را برای مواجهه‌ی سازنده با منابع استرس مجهز می‌کند تا بتواند سریع‌تر و با عوارض کمتری به تعادل قبل از تجربه‌ی استرس بازگردد و نظم سازمان درون روانی خویش را حفظ کند. تلویحاً می‌توان مطرح کرد که بر اساس الگوی خودنظم‌دهی، داشتن یک مدیریت منسجم بر سازمان درون روانی خود، هم از نظر شناخت، هم هیجان و رفتار می‌تواند فرد را در داشتن ظرفیت تحمل بهینه برای استرس‌های اجتناب ناپذیر یاری کند.
حمید خانی پور، رضا عظیمی،
دوره 13، شماره 3 - ( دوره سیزدهم، شماره سوم 1398 )
چکیده

 مطالعات روانشناختی در ایران رشدی یک سویه داشته است و فضای پژوهشگری در آن ازجهت هستی شناختی در واقع گرایی خام و از جهت معرفت شناسی در اثبات گرایی کورکورانه باقی مانده است و به معرفت شناسی های متاخرتر مانند برساخت گرایی اجتماعی و روش های گفتمانی کمتر پرداخته شده است. اهداف کلی این پژوهش عبارت است از: (1) توصیف مسائل روش‌شناختی در رویکردهای گفتمانی؛ و  (2) شیوه اجرای روش های گفتمانی در روانشناسی سلامت. مفهوم گفتمان برخاسته از انتقاد به ایده آل عینیت یا در بعدی کلی تر  انتقاد از تکیه کردن بر تجربه گرایی صرف در تعریف و تمیز علم از غیر علم است. اتکا بر عینی‌نگری و تجربی نگری از جهات مختلف با ویژگی های ذهن مانند میل به هماهنگی شناختی و قصدمندی ناهمخوان است.  رویکردهای گفتمانی در روانشناسی سلامت بهتر می‌توانند پدیده‌هایی مانند عدم تبعیت از برنامه درمانی، تعریف بیماری و سلامتی و رابطه مسولیت پذیری در مراقبت های سلامتی را تبیین کنند. رویکردهای گفتمانی هم می توانند نشان دهند چگونه گفتمان های اجتماعی و مرتبط با قدرت علمی و اجتماعی، سلامتی و مسولیت در سلامتی را تعریف کنند و همین طور از طریق تحلیل مکالمات، شناسایی کنش های گفتاری، شناسایی خزانه های واژگان تفسیری و شناسایی راهبردهای گفتمانی دلایل مشکلاتی مانند عدم تبعیت از برنامه درمانی و اختلاف فهم بیمار و متخصصین سلامت را بکاوند. رویکردهای گفتمانی، حقیقت سلامت را از منظر زبانی بررسی می کنند و می توانند جهت گیری های افراد درباره پذیرش مداخلات یا مقاومت در برابر رعایت برنامه مداخله و درمان را تبیین کنند.  بنابراین رویکرهای گفتمانی در روانشناسی سلامت می توانند به روانشناسان سلامت کمک کنند تا روش های بهتری را  برای مراقبت از سلامتی پیدا کنند و بینش های جدیدی را درباره اینکه مراجعان چطور مفاهیم سلامت و بیماری را با زبان بر می سازند، به دست دهند.  

شیما رضیان، علی فتحی آشتیانی، حمیدرضا حسن آبادی، عماد اشرفی،
دوره 13، شماره 3 - ( دوره سیزدهم، شماره سوم 1398 )
چکیده

تصور از خود آن تصویر کلی است که یک فرد از خویشتن دارد. هدف از این پژوهش، تعیین ویژگی های روانسنجی مقیاس وضوح تصور از خود در جامعه ایرانی است. مطالعه حاضر تحلیلی-توصیفی از نوع همبستگی است. 577 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس وضوح تصور از خود، ابتدا مقیاس به فارسی ترجمه شد، بعد نسخه فارسی به انگلیسی برگردان گردید. سپس نسخه برگردان شده از فارسی با نسخه اصلی مقایسه شدند. شباهت ها و اختلاف ها بررسی و اصلاح شدند. بعد از آماده شدن مقیاس، برای تعیین اعتبار از روش های بازآزمایی، دونیمه کردن و آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تعیین روایی از روش های روایی سازه (روش تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی)، روایی همگرا و واگرا استفاده شد. داده های به دست آمده با روش های آماری تحلیل عاملی و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان دادند که این مقیاس در نمونه ایرانی دارای یک عامل می باشد. نتایج تحلیل عاملی تائیدی، موید ساختار به دست آمده در تحلیل عاملی اکتشافی بود و با مدل اصلی پیشنهاد شده پرسشنامه تفاوت نداشت. ضرایب اعتبار همسانی درونی ( آلفای کرونباخ)، دونیمه کردن و بازآزمایی، به ترتیب برابر با83 /0 ، 67 /0  و 85 /0 به دست آمد. همبستگی این مقیاس با مقیاس تصور از خود راجرز و زیر مقیاس ناراحتی فیزیولوژیکی پرسشنامه هراس اجتماعی، به ترتیب برابر با  62 /0 - ، 13/ 0 - بوده است. نتایج نشان می دهد، نسخه فارسی مقیاس وضوح تصور از خود ابزاری معتبر و روا است.


صفحه 3 از 5     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb