جستجو در مقالات منتشر شده


49 نتیجه برای اجتماعی

عباسعلی الهیاری، مراد حیدری، مهدیه ملیانی، نجمه حمید،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین افسردگی و حمایت اجتماعی در دانش آموزان دختر شاهد و غیر شاهد دبیرستانی شهر اهواز انجام شده است. نمونه پژوهش حاضر شامل 175 دانش آموز دختر (85 دانش آموز شاهد و 90 دانش آموز غیر شاهد) است که پرسشنامه های "حمایت اجتماعی" و "افسردگی بک" را تکمیل نمودند. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون t و ضریب همبستگی استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد که بین دانش آموزان شاهد و غیر شاهد از نظر میزان حمایت اجتماعی ادراک شده تفاوت معنی داری وجود ندارد، اما میزان افسردگی در دانش آموزان شاهد به طور معنی داری بیشتر از دانش آموزان غیر شاهد است، همچنین بین افسردگی و حمایت اجتماعی ادراک شده در هر دو گروه شاهد و غیر شاهد همبستگی منفی مشاهده گردید. دانش آموزان دختر شاهد علیرغم گزارش حمایت اجتماعی ادراک شده برابر با دانش آموزان غیر شاهد، افسردگی بیشتری را گزارش کردند.
زهره ابارشی، کارینه طهماسیان، محمد علی مظاهری، لیلی پناغی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر رشد روانی- اجتماعی کودک، رابطه بین مادر وکودک است  که خود اثرمندی والدگری بر آن موثر است. هدف این پژوهش این بود که بررسی شود آیا آموزش برنامه ارتقای رشد روانی- اجتماعی کودک می­تواند رابطه مثبت مادر- کودک و خوداثرمندی والدگری را افزایش دهد. روش این پژوهش شبه آزمایشی با گروه کنترل بود. نمونه اولیه از 43 مادر کودک زیر سه سال به روش داوطلبانه از سه مهد کودک بیمارستان های رضوی، قائم و امام رضا شهر مشهد انتخاب شدند و سپس به صورت داوطلبانه به گروه های آزمایش و کنترل واگذار شدند. آزمودنی­ها در مرحله پس آزمون به 30 نفر کاهش یافتند. مادران در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری پرسشنامه های رابطه والد و کودک و خوداثرمندی والدگری را تکمیل کردند.  سپس نتایج با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های مکرر تحلیل شدند.  نتایج نشان داد که مداخله خوداثرمندی والدگری را به طور معناداری افزایش داد  اما رابطه مثبت مادر و کودک افزایش نیافت. در حوزه های رابطه، وابستگی افزایش یافت. اما سایر حوزه ها مثل تعارض و نزدیکی افزایش معناداری نداشتند. به نظر می رسد علارغم ارتقای آگاهی و افزایش احساس خوداثرمندی والگری، رابطه مثبت مادر و کودک تحت تاثیر عوامل دیگری چون زمان کوتاه برای تاثیرگذاری، تمرینات ناکافی، حجم نمونه کم و عوامل کنترل نشده دیگری واقع شده باشد
فرزانه میکائیلی منیع،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین سازگاری اجتماعی و باورهای غیرمنطقی و تعیین نقش میانجی گرانه متغیر سبک های مقابله با تنیدگی انجام شد. در مطالعه ای توصیفی 280 نفر دانشجو(141 دختر و 139 پسر) از دانشجویان دانشگاه سراسری ارومیه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز(ذوالفقاری مطلق، 1377) ، آزمون سبک های مقابله ای اندلر و پارکر(راجر و همکاران، 1993) و مقیاس سازگاری اجتماعی بل(واربا و همکاران، 2007) برای سنجش متغیرها بکار رفتند و داده ها با بهره گیری از همبستگی گشتاوری پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل گردیدند. نتایج مطالعه حاضر نشان دادند باورهای غیرمنطقی با سازگاری اجتماعی رابطه منفی داشته و مولفه های آن قادر به پیش بینی سازگاری هستند(01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از این بودند که از بین سبک های مقابله، سبک اجتنابی می تواند در  رابطه بین باورهای غیرمنطقی و سازگاری اجتماعی بعنوان متغیری میانجی عمل کند. با توجه به نتایج حاصل احتمالا می توان نتیجه گرفت تغییر باورهای غیرمنطقی به دانشجویان در تغییر رفتار و سازگاری اجتماعی بهتر کمک خواهد کرد
مریم اسماعیلی، مهرداد کلانتری، کریم عسکری، حسین مولوی، سعیده مهدوی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش‌های ایمن سازی در برابر استرس در مقابل آموزش مهارت‌های اجتماعی بر بهزیستی روانشناختی فرزندان دختر جانبازان مبتلا به استرس پس از سانحه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان دختر 18-14 ساله شهر اصفهان بود. 45 نفر نوجوان دختر از میان جامعه فرزندان دختر جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه شهر اصفهان به شیوه‌ی نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای، انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایشی ایمن سازی در برابر استرس و آموزش گروهی مهارت‌های اجتماعی و کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). روش پژوهش آزمایشی بود. مداخلات آموزشی روان شناختی بر روی گروه‌های آزمایش انجام گرفت. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه بهزیستی روانشناختی برومند، مولوی و پرسشنامه روانشناختی ریف و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته بود. داده‌های بدست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مداخله با روش ایمن سازی در مقابل استرس و آموزش گروهی روابط بین فردی و مهارت‌های اجتماعی درمقایسه با گروه کنترل مؤثر می‌باشد. روش ایمن سازی در مقابل استرس نسبت به آموزش روابط بین فردی و مهارت‌های اجتماعی کارآمد تر بود.
صادق تقی¬لو، مهدیه صالحی، امید شکری،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر پیش­بینی بهزیستی­ذهنی با استفاده از متغیرهای برون­گرایی، روان­رنجورخویی، حل مسئله ساختاری و حل مسئله غیر انطباقی است. از این رو 528 نفر از دانشجویان دانشگاه­های آزاد اسلامی استان تهران بعد از انتخاب به روش نمونه­گیری چند مرحله­ای، پرسشنامه‌های حل مسئله اجتماعی و پنج عامل بزرگ شخصیت و مقیاس‌های بهزیستی ذهنی را تکمیل کردند. تحلیل داده­ها با استفاده از مدل­یابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای برون­گرایی، روان­رنجورخویی، حل مسئله ساختاری و حل مسئله غیر انطباقی در کل 47 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین می­کند. از سوی دیگر نتایج نشان داد برون­گرایی به صورت مثبت و روان­رنجورخویی و حل مسئله غیر انطباقی به صورت منفی، بهزیستی ذهنی را پیش­بینی می کند، روان­رنجورخویی متغیر حل مسئله غیر انطباقی را به صورت مثبت و حل مسئله ساختاری را به صورت منفی پیش­بینی می­کند. برون­گرایی علیرغم پیش­بینی حل مسئله غیر انطباقی به صورت منفی، حل مسئله منطقی را به صورت معنادار پیش بینی نمی­کند. بعلاوه رابطه بین حل مسئله ساختاری و بهزیستی ذهنی نیز معنادار نبود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر متغیرهای برون­گرایی، روان­رنجورخویی و حل مسئله غیر انطباقی نقش بسیار مهم و تعیین کننده‌ای در تبیین بهزیستی ذهنی دارند.
مهدی رضا سرافراز، هادی بهرامی احسان، علیرضا زرندی،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1389 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط دو سازه­ی کلی­نگر سنجش خودآگاهی یعنی بهوشمندی و خودشناسی انسجامی با مشکلات در سلامت جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی می­باشد. به این منظور 249 دانشجوی دانشگاه ورامین (170 نفر مؤنث، و 79 نفر مذکر) به مقیاس­های بهوشمندی (براون و رایان، 2003)؛ خودشناسی انسجامی (قربانی، واتسون وهارگیس، 2008)؛ سلامت جسمی، روانی، اجتماعی، معنوی (کاترندال و اویریارو، 2007)؛ و افسردگی، اضطراب، استرس (لویباند و لویباند، 1995)، پاسخ دادند. یافته­های پژوهش نشان داد هر دو سازه­ی بهوشمندی و خودشناسی انسجامی با همه­ی ابعاد سلامت به صورت منفی مرتبط بود. علاوه بر این خودشناسی انسجامی توانست همه­ی ابعاد سلامت را فراسوی بهوشمندی پیش­بینی کند. یافته­های پژوهش بر مبنای ماهیت انسجامی و زمانمند فرایندهای خودآگاهی و تمایز دو مفهوم بهوشمندی و خودشناسی انسجامی در سنجش این فرایندها مورد بحث قرار گرفت، و بر لزوم بررسی­های بیشتر در مورد جهت علّی روابط مشاهده شده و نیز ماهیت تأثیر گذار خودآگاهی بر ابعاد سلامت صحه گذاشت.
کیوان کاکابرایی، غلامعلی افروز، حیدر علی هومن، علیرضا مرادی،
دوره 5، شماره 2 - ( 12-1390 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه بهزیستی ذهنی، سبک های مقابله ای و حمایت اجتماعی ادراک شده والدین دارای بیش از یک فرزند استثنایی و عادی انجام شد. در پژوهش پس رویدادی حاضر 800 نفر از والدین (400 نفر والدین دارای کودکان استثنایی و 400 نفر والدین دارای کودکان عادی) به روش نمونه گیری تصادفی ساده و چند مرحله ای انتخاب شدند و به نسخه کوتاه سبک های مقابله ای با موقعیت های تنیدگی زا (کوهن، 2006)، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی (زیمت، 1988) و مقیاس های بهزیستی ذهنی رضایت از زندگی (دینر، 1985)، برنامه عاطفه مثبت و منفی (واتسون،1988) پاسخ دادند. نتایج بدست آمده از طریق تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که در ابعاد بهزیستی ذهنی میان دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده شد، در ابعاد رضایت از زندگی و عاطفه مثبت، والدین دارای کودکان عادی و در عاطفه منفی والدین دارای کودکان استثنایی نمره بالایی را بدست آوردند. نتایج همچنین نشان داد میان دو گروه در سبک های مقابله ای مسأله مدار و هیجان مدار تفاوت وجود دارد، اما در سبک مقابله ای اجتنابی تفاوتی مشاهده نگردید. همچنین یافته ها نشان داد که والدین دارای کودکان استثنایی در هر سه بعد خانواده، دوستان و دیگران مهم، نمره کمتری در مقایسه با والدین دارای کودکان عادی بدست آوردند. نتایج یافته ها نشان می دهد که وجود فرزند استثنایی به ویژه بیش از یک نفر می تواند سلامت روان شناختی خانواده و اعضای نزدیک را تحت تأثیر قرار دهد.
مژگان آگاه هریس، احمد علیپور، ندا گلچین،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

این پژوهش با هدف بررسی تفاوت شاخص توده بدنی و رفتارهای غذا خوردن دانشجویان در سطوح مختلف اضطراب اجتماعی جسمانی اجرا شد. بدین منظور، 357 دانشجوی دانشگاه پیام نور استان سمنان (شامل290 دختر و 67 پسر) از سه شهر گرمسار، شاهرود و سمنان با روش خوشه­ای چند مرحله­ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. سپس کلیه شرکت­کنندگان به گویه­های مقیاس اضطراب اجتماعی جسمانی و پرسشنامه سه عاملی غذا خوردن پاسخ دادند. وزن و شاخص توده بدنی آنها نیز به وسیله دستگاه سنجش ترکیب بدنی محاسبه گردید. پس از جمع­آوری اطلاعات، تحلیل داده­ها با استفاده از روش تحلیل واریانس نشان داد رفتارهای غذا خوردن و شاخص توده بدنی دانشجویان در سطوح مختلف اضطراب اجتماعی جسمانی متفاوت است. به طوری که رفتارهای نارسا کنش­ور و شاخص توده بدنی در افراد دارای سطوح بالای اضطراب اجتماعی جسمانی، بیشتر است. این یافته­ها بیانگر آن است که ارزیابی­های شناختی مضر یا تهدید­آمیز راه­اندازی شده به واسطه اضطراب اجتماعی جسمانی می­تواند به راه­اندازنده مهارگسیختگی در غذا خوردن یا افزایش ادراک گرسنگی باشد.
جواد اژه ای، وحید منظری توکلی، سید رحمان حسینی، وجیهه‌السادات هاشمی‌زاده،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

این پژوهش اثرات درمان شناختی – رفتاری گروهی، معنی درمانی گروهی و تلفیق آنها را بر افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان ناسازگار مورد بررسی قرار می دهد. نمونه ی پژوهش 60 دانش آموز ناسازگار در مدارس ناحیه 2 شهر ری بود که با استفاده از مقیاس سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (AISS) ناسازگار تشخیص داده شدند. سپس به صورت تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند. تمام دانش آموزان مقیاس سازگاری اجتماعی کالیفرنیا را درمرحله ی پیش آزمون پاسخ دادند. برای گروه اول درمان شناختی-رفتاری گروهی،گروه دوم معنی درمانی گروهی و گروه سوم درمان ترکیبی از هر دو روش به کار گرفته شد و گروه چهارم هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. سپس مقیاس سازگاری اجتماعی کالیفرنیا در مرحله ی پس آزمون در چهار گروه اجرا شد. تغییرات چهار گروه با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج تحلیل واریانس نشان داد افزایش نمره های سازگاری اجتماعی در پس آزمون معنی دار بوده است. نتایج آزمون توکی نشان می دهد که هر سه روش درمانی در افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان مؤثر بوده اند ولی درمان تلفیقی در مقایسه با دو روش درمان به طور جداگانه اثربخشی بیشتری داشته است. به طورکلی نتایج این پژوهش نشان می دهد که درمان تلفیقی می تواند به طور معناداری سازگاری اجتماعی دانش آموزان ناسازگار را افزایش دهد.
فرشته حقیقت، عطا طهرانچی، پریسا دهکردیان، سید کاظم رسولزاده طباطبایی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش عوامل روانشناختی و متغیرهای مرتبط با درد در پیش بینی پریشانی هیجانی بیماران مبتلا به ام اس بود. نمونه مورد بررسی مشتمل بر 249 نفر از بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس از میان بیمارانی که به انجمن ام.اس شهر اصفهان مراجعه کرده بودند انتخاب شد و از آن میان 12 نفر به دلیل دارا نبودن ملاک های ورود حذف شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های خودکارآمدی مرتبط با درد، نیرومندی من و پرسشنامه چندوجهی درد پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که نیرومندی من و خودکارآمدی مرتبط با درد به شکل منفی و معناداری پریشانی هیجانی را در بیماران مبتلا به ام اس پیش بینی می کنند. حمایت اجتماعی نیز به شکل مثبت و معناداری پریشانی هیجانی را در بیماران مبتلا به ام اس پیش بینی نمود. این پژوهش در راستای مطالعات پیشین، نقش متغیرهای مرتبط با خود را در پیش بینی پریشانی هیجانی نشان داد. با توجه به همبستگی مثبت حمایت اجتماعی و پریشانی هیجانی در این مطالعه که با برخی مطالعات همراستا و با برخی دیگر متفاوت می باشد. پیشنهاد می شود در مطالعات آتی به بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و حمایت اجتماعی واقعی با پریشانی هیجانی پرداخته شود.
محسن احمدی طهور سلطانی، رضا کرمی نیا، حسن احدی، علیرضا مرادی،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1392 )
چکیده

هدف این پژوهش ارائه­ی یک مدل علی جهت تبیین امیدواری با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری در نمونه­ای از دانشجویان ایرانی بود. به همین منظور نمونه‌ای 379 نفری از دانشجویان دانشگاه­های شهر همدان به روش نمونه­گیری تصادفی چند مرحله­ای انتخاب شدند و به پرسشنامه­های امیدواری سیمسون، مقیاس خودکارآمدی شرر و همکاران، مقیاس سبک‌های دلبستگی بزرگسالان، مقیاس چندوجهی حمایت اجتماعی ادراک شده، شاخص ارزشمندی زندگی (معناداری زندگی) و پرسشنامه­ی جهت‌گیری هدف پاسخ دادند. ابزار قبل از برازش مدل اصلی از نظر ویژگی‌های روان­سنجی از طریق روش‌های تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مورد بررسی قرار گرفتند. در مدل طراحی شده سبک­های دلبستگی، معناداری زندگی و حمایت اجتماعی متغیر نهفته برونزاد (مستقل)، خودکارآمدی و جهت گیری هدف تسلطی متغیرهای نهفته میانجی و امیدواری متغیر نهفته درونزاد (وابسته) در نظر گرفته شدند. یافته­ها نشان داد که به طور کلی مدل فرضی با داده­ها برازش دارد. همچنین نتایج نشان داد که مؤلفه­های حمایت اجتماعی و معناداری زندگی به طور مستقیم و غیر مستقیم، مؤلفه­ی دلبستگی ایمن به طور مستقیم و مؤلفه­ی دلبستگی نا­ایمن اجتنابی به واسطه­ی متغیر میانجی خودکارآمدی با امیدواری رابطه­ی معنادار دارند. در مجموع متغیرهای پیشنهاد شده برای تبیین امیدواری، روی هم توانستند 46/0 از واریانس امیدواری را تبیین کنند.
سهیلا حسینی، محمدنقی فراهانی، بتول رشیدی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش و سهم استرس ناباروری، روش­های مقابله با استرس، صفات شخصیت و حمایت اجتماعی، بر سازگاری زناشویی زنان نابارور انجام گرفت. این پژوهش از نوع مطالعات علی پس از وقوع بود. نمونه­ی پژوهش از بین 201 نفر زن نابارور که برای درمان به مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولی­عصر (عج)، واقع در مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره)، مراجعه می­کردند، به صورت در دسترس انتخاب شد. ابزار جمع­آوری اطلاعات عبارت بود از؛ سیاهه­ی استرس ناباروری، مقیاس سازگاری زوجی اصلاح شده، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده، نسخه­ی کوتاه فهرست مقابله با موقعیت­های استرس­زا، و پرسشنامه­ی شخصیت پنج عاملی گردون. داده­ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که در بین متغیرهای مورد بررسی، به ترتیب نگرانی­های ارتباطی، دیگران مهم، برون­گرایی، روش مقابله­ی هیجانی، نیاز به والد بودن و نگرانی­های جنسی، پیش­بینی کننده­های مناسب سازگاری زناشویی هستند. نتایج این پژوهش بر اهمیت عوامل روانی- اجتماعی مؤثر بر سازگاری زناشویی تأکید کرده­است.
کبری میرزایی، محمد حسین عبداللهی، مهناز شاهقلیان،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده

هدف پژوهش بررسی رابطه­ی باورهای فراشناختی با اضطراب اجتماعی و کمرویی با توجه به نقش واسطه­گری تنظیم هیجان بود. 700 دانش­آموز مقطع دبیرستان پرسشنامه­های کمرویی استنفورد و اضطراب اجتماعی را تکمیل کردند. بر اساس نمرات انتهایی مقیاس­ها، 110 نفر به­عنوان کمرو و 46 نفر به عنوان افراد مضطرب اجتماعی غربال شدند. برای تفکیک افراد کمرو با و بدون علایم اضطراب اجتماعی، مجدداً پرسشنامه اضطراب اجتماعی در نمونه­ی کمرو اجرا و بر اساس نمرات انتهایی، 45 نفر کمرو با اضطراب اجتماعی و 60 نفر کمرو بدون اضطراب اجتماعی مشخص شدند. برای همسان بودن حجم گروه­ها در هر سه گروه، 43 نفر پرسشنامه­های تنظیم هیجان و باورهای فراشناخت را تکمیل کردند. نتایج حاکی از ارتباط معنادار باورهای فراشناخت و راهبردهای تنظیم هیجان با اضطراب اجتماعی و کمرویی با و بدون علایم اضطراب اجتماعی بود. ارتباط معناداری میان باورهای فراشناخت و راهبردهای تنظیم هیجان به­ویژه سرکوب در گروه مضطرب اجتماعی و میان باورهای فراشناخت و ارزیابی مجدد شناختی در گروه کمرو با علایم اضطراب اجتماعی دیده شد؛ اما در گروه کمرو بدون علایم اضطراب رابطه­ی میان متغیر پیش­بین و واسطه معنادار نبود. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد برخی مؤلفه­های باورهای فراشناختی شامل باورهای منفی و کنترل افکار به واسطه­ی سرکوب، اضطراب اجتماعی را بهتر پیش­بینی می­کنند و مؤلفه­های باورهای مثبت و اطمینان شناختی به واسطه­ی ارزیابی مجدد شناختی، پیش­بینی کننده­ی کمرویی با علایم اضطراب بودند. نتایج نشان داد باورهای فراشناختی به واسطه­ی تنظیم هیجان پیش­بینی کننده­ی کمرویی بدون علایم اضطراب نمی­باشند.
زهرا علی اکبرزاده آرانی، مجید خاری آرانی، علی حاج باقری، فاطمه علی اکبرزاده آرانی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده

آمار فزاینده­ی کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی در ایران و تأثیر عمیق آنها بر سازگاری خانواده، به­ویژه مادران این کودکان و وجود مطالعات بسیار اندک در این گروه هدف، سبب شد این مطالعه با هدف بررسی تأثیر آموزش بر سازگاری مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر طبق نظریه­ی سازگاری روی، در سال 89-1388 انجام گیرد. مطالعه­ی نیمه تجربی حاضر بر روی 40 نفر از مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مراجعه کننده به مدرسه­ی استثنایی شهرستان آران و بیدگل طی سال­های 89-1388 صورت پذیرفت. مداخله به شیوه­ی حضوری و در 4 جلسه­ی آموزشی 2 ساعته به همراه 30 دقیقه پرسش و پاسخ در طی 2 هفته انجام گرفت. محتوای آموزش شامل آموزش شیوه­های سازگاری بر اساس ابعاد نظریه­ی سازگاری روی بود. پرسشنامه­ی سازگاری، قبل و 6 هفته بعد از پایان مداخله، مجدداً توسط واحدهای مورد پژوهش تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از آزمون t زوجی و دقیق فیشر نشان داد میانگین نمرات سازگاری اجتماعی مادران در بعد فیزیولوژیک، درک از خود، وابستگی و استقلال، ایفای نقش و سازگاری اجتماعی کل، قبل و بعد از آموزش، اختلاف معناداری دارد. این یافته­ها نشان داد که آموزش در تغییر سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مؤثر است.
کارینه طهماسیان، آسیه اناری، هاجر بهرامی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده

افسردگی­یک اختلال روان­شناختی شایع در میان مادران کودکان تازه متولد شده­است که با سازگاری روان­شناختی و اجتماعی کودک و مادر همبستگی دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر در افسردگی مادران کودکان زیر دو سال شهر تهران بود. گروه نمونه­ی این مطالعه­ی توصیفی- همبستگی شامل 220 نفر از مادران کودکان زیر دو سال شهر تهران بود که با روش نمونه­گیری هدفمند و در دسترس، از پارک­ها انتخاب شدند. همچنین، ابزار به­کار گرفته شده جهت گردآوری داده­ها شامل، پرسشنامه­ی افسردگی بک، شاخص استرس والدینی، مقیاس منابع حمایت اجتماعی، پرسشنامه­ی اثرمندی مادرانه، پرسشنامه­ی خلق و خوی کودک و مقیاس اضطراب جدایی مادرانه بود. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد استرس والدینی و خوداثرمندی والدینی در دو گام، حدود 29 درصد واریانس افسردگی مادرانِ کودکان زیر دو سال را تبیین می­کنند. لذا برنامه­های آموزشی و پیشگیرانه با در نظر گرفتن این متغیرها می­توانند سطح افسردگی در مادران را کاهش داده و از ناسازگاری­های بعدی پیشگیری کنند.
محسن میرزایی گرکانی، علی اصغر اصغرنژاد فرید، فهیمه فتحعلی لواسانی، پانته‌آ احدیان فرد،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش مقایسه­ی طرحواره­های هیجانی و بررسی رابطه­ی شدت اضطراب و نگرانی با طرحواره­های هیجانی در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری، اختلال اضطراب اجتماعی و گروه بهنجار بود. نمونه­ی پژوهش شامل 90نفر (30 نفر مبتلا به اختلال وسواسی- جبری، 30 نفر مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و 30 نفر گروه کنترل بهنجار) بود که به­صورت در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه­ی طرحواره هیجانی، نگرانی ایالت پنسیلوانیا، مقیاس اضطراب بک، مقیاس افسردگی بک و پرسشنامه­ی سلامت عمومی را تکمیل کردند. افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال وسواسی- جبری در زمینه­ی طرحواره­های هیجانی در ابعاد طرحواره­ی قابلیت درک، طرحواره­ی کنترل، طرحواره­ی توافق با دیگران، طرحواره­ی گناه و شرم و طرحواره­ی اندیشناکی، با گروه کنترل بهنجار تفاوت معناداری داشتند؛ البته در طرحواره­ی گناه و شرم نیز افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری تفاوت معناداری با افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی داشتند. برخی از ابعاد طرحواره­های هیجانی در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری و اختلال اضطراب اجتماعی با گروه بهنجار متفاوت بود و شدت اضطراب و نگرانی مرضی با برخی ابعاد طرحواره­های هیجانی رابطه داشت.
حمید اسدی، محمدباقر کجباف، سیدعلی کلاهدوزان، سعید گودرزی، ثریا حسینی رضی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر ساخت یک الگوی پیش­بینی کننده برای شناسایی عوامل محافظت کننده و خطر زا در دانشجویان در معرض خطر ابتلا به اختلالات روانی بود. طرح پژوهش همبستگی و جامعه­ی آماری4564 دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی بود که با روش نمونه­گیری طبقه­ای نسبی560 نفر انتخاب شدند. داده­ها با مقیاس­های سلامت عمومی گلدبرگ، حمایت اجتماعی بخشی پور، پیروی و عابدیان، سبک مقابله­ای اندلر و پارکر و مقیاس خطر خودکشی مرکز پژوهش سلامت رفتاری شمال غرب و مؤسسه پژوهشی منتر جمع آوری و بر­اساس رگرسیون لوجستیک تحلیل شد. نتایج نشان داد باورهای مذهبی، حمایت اجتماعی و سبک مقابله مسأله مدار در کاهش خطر ابتلاء به اختلالات روانی و سابقه اختلالات روانی، و سبک مقابله هیجان مدار در افزایش خطر ابتلاء به اختلالات روانی مؤثر است. بهره­مندی از باورهای مذهبی سطح بالاتر، به نسبت 34/0 به اندازه (66/0-)، برخورداری از حمایت اجتماعی به نسبت 64/0 به اندازه (36/0-) و سبک مقابله مسأله مدار به نسبت 77/0 به اندازه (23/0-) شانس خطر ابتلاء به اختلالات روانی را کاهش می­دهد. در حالی­که سابقه اختلالات روانی و سبک مقابله هیجان مدار، شانس خطر ابتلاء به اختلالات روانی را به ترتیب 4.35 و 1.95 برابر افزایش می­دهد. با ارائه یک الگوی پیش­بینی کننده می­توان عوامل محافظت کننده را تقویت کرد و عوامل خطر­زا را کاهش داد و از آن در جهت طرح­های پیش­گیری اولیه استفاده نمود.
حمید پورشریفی، زینب خانجانی، جلیل باباپور، منصور بیرامی، تورج هاشمی، بهزاد شالچی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

در پژوهش حاضر به روابط ساختاری محیط خانواده، موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی و راهبردهای شناختی تنظیم عاطفی با نشانگان درونی‌سازی و برونی‌سازی در میان نوجوانان پرداخته شده است. نمونه آماری این مطالعه را 1647 نفر نوجوان شاغل به تحصیل 18-15 ساله شــهرستان تبریز (840 نفر دختر و 807 نفر پسر) که با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند، تشکیل می‌دهد. نوجوانان با تکمیل مقیاس محیط خانواده (FES)، پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم عاطفی (ICARUS) و فرم خودسنجی نوجوان (YSR) از فرم‌های سن مدرسه مبتنی بر تجربه آخنباخ (ASEBA)، در پژوهش حاضر شرکت نمودند. شاخص های RMR, RMSEA, CFI, AGFI, GFI, X2, X2/df به منظور بررسی برازش مدل پیشنهادی با داده‌های گردآوری شده محاسبه گردیده‌اند. یافته‌های حاصل از پژوهش حاضر حکایت از آن دارند، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده‌ها برخوردار بوده و می‌توان از متغیرهای محیط خانواده، موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی به منظور تبیین نشانگان درونی‌سازی و برونی‌سازی استفاده کرد. علاوه بر این، مقایسه مدل‌ها در دو گروه دختر و پسر گویای آن است، مدل پیشنهادی در نمونه دختران از برازش مطلوبتری برخوردار می‌باشد.
محسن امیری، محمد حسین عبداللهی، مهناز شاهقلیان، غلامرضا صرامی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

با توجه به شیوع بالای اضطراب اجتماعی و اهمیت آن در افراد زیر 18 سال، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه‌گر آلکسیتیمیا در رابطه‌ی بین راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان و اضطراب اجتماعی بود. در این پژوهش 180 دانش‌آموز دختر دوره‌ی دبیرستان که با استفاده از نمونه‌گیری خوشه ای چند مرحله‌ای انتخاب شده بودند، نمونه‌ی پژوهش را تشکیل دادند. شرکت‌کنندگان پرسشنامه‌ی اضطراب اجتماعی کانور(Spin)، پرسشنامه‌ی تنظیم شناختی هیجان و مقیاس آلکسیتیمیای تورنتو-20 را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که راهبردهای سازگار و ناسازگار تنظیم شناختی هیجان به ترتیب با اضطراب اجتماعی همبستگی منفی و مثبت داشتند. همچنین آلکسیتیمیا با اضطراب اجتماعی همبستگی مثبت داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که آلکسیتیمیا می‌تواند بین رابطه‌ی راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان و اضطراب اجتماعی نقش واسطه‌گر داشته باشد. با توجه به یافته‌های پژوهش به نظر می‌رسد که راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان با واسطه‌گری آلکسیتیمیا بهتر می-تواند اضطراب اجتماعی را پیش‌بینی کند.
محسن شکوهی یکتا، سعید اکبری زردخانه، فهیمه قهوه چی الحسینی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بسته آموزشی مهارت‌های روانی- اجتماعی رانندگان بر استرس و فرسودگی شغلی انجام گرفته است. مطالعه حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون تک گروهی بود. گروه نمونه به‌صورت در ‌دسترس شامل 196 نفر از رانندگان شرکت واحد اتوبوس‌رانی شهر تهران بود که برای شرکت در این دوره معرفی شده ‌بودند. این گروه از افراد به‌صورت تصادفی در پنج گروه تقسیم و آموزش‌های موردنظر را در نه جلسه که به‌صورت دو بار در هفته برگزار می‌شد، دریافت کردند. شرکت‌کنندگان در دو مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون به پرسش‌نامه استرس شغلی و مقیاس پرسش‌نامه فرسودگی شغلی مسلش پاسخ دادند. به‌منظور تحلیل داده‌ها از تحلیل واریانس چند متغیری با طرح اندازه‌گیری‌های مکرر استفاده گردید. یافته‌ها نشان دادند که شرکت در این دوره آموزشی مهارت‌های روانی- اجتماعی، به افزایش میانگین گروه در اکثر زیر‌ مقیاس‌های استرس شغلی (001/0 p<) و کاهش در میانگین فرسودگی شغلی (003/0 p =) منجر شده است.مدیریت استرس و خشم و همچنین ارتباط سالم، همگی از مؤلفه‌های مؤثر در ایجاد بهزیستی و کاهش اثرات مخرب ناشی از تنش و فرسودگی شغلی است. با توجه به اهمیتی که مشاغلی مانند رانندگی از حیث دقت و تمرکز دارند، لازم است که با استفاده کاربردی از نتایج پژوهش حاضر و سایر مطالعات مشابه، ضمن کاهش اثرات ناشی از خستگی، تنش، در جهت افزایش دقت، تمرکز و توانمندی رانندگان گام برداشت.



صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb