فاطمه شاهی صدرآبادی، زهره خسروی، شکوه السادات بنی جمالی، لیلا چراغ ملایی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
آشفتگی هیجانی به عنوان یک ویژگی مرکزی آسیبشناسی در اختلالهای گوناگون به ویژه اختلال وسواس اجباری مطرح است. خشم یکی از این هیجانهای اصلی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته و همین یافتههای اندک نیز تناقضهای متعدد و آشفتگی زیادی دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته خشم در این افراد صورت گرفت. این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان 29 نفر از افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری بودند که به روش نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی انتخاب شدند. جمعآوری اطلاعات نیز از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، مصاحبه روایتی و تصویرسازی ذهنی صورت گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از اصول تحلیل تفسیری پدیدارشناختی استفاده شد. نتایج پژوهش شامل 7 مضمون بود. مضامین شامل کنترلگری، نفرت، کینه، درماندگی، همآمیزی خشم –نفرت، ناراحتی و کنترلناپذیری بودند. نتایج نشان میدهند تجربه هیجان خشم در اختلال وسواس اجباری دارای طیف گستردهای است که میتواند نشانگر ناهمگونی این اختلال نیز باشد. از آنجا که دو مضمون اصلی مربوط به تجربه نفرت بود یافتهها بیانگر نقش کلیدی نفرت در این اختلال هستند. رابطه بین خشم و نفرت را نیز میتوان دقیقتر در این اختلال مورد بررسی قرار داد. اما ارتباط هرکدام از مضامین با برخی از ویژگیهای این اختلال میتواند مطالعات را به سمت تقسیمبندی دیگری برحسب کیفیت تجربه هیجانی نیز سوق دهد. به این معنی که تجربههای هیجانی بارز و اختصاصی در هر دسته میتواند دلالت بر آسیبشناسی متفاوت و در نتیجه رویکرد درمانی متفاوت برای درمان اختلال داشته باشد. علاوه بر این مقایسه معنای تجربه خشم و دیگر هیجانهای اصلی با اختلالهای اضطرابی و اختلالهای طیف وسواس نیز میتواند در شناخت و متمایز سازی این اختلال از سایر اختلالات موثر باشد.