23 نتیجه برای بهزیستی
محسن گلپرور، حمیدرضا عریضی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ساده و تعاملی بین بهزیستی معلمان (عاطفه مثبت و منفی و رضایت از زندگی و شغل) با باور به دنیای عادلانه و رفتارهای پرخاشگرانه دانشآموزان در مقابل آنها در شهر اصفهان به مرحله اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش، معلمان مرد و زن شاغل در دبیرستانهای شهر اصفهان درسال1387 (بهار) بودند که از بین آنها به شیوهی نمونهگیری چندمرحلهای، 240 معلم زن و مرد برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامههای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه رضایت شغلی (با 47 سؤال)، پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی (با 20 سؤال)، پرسشنامه رضایت از زندگی (با 5 سؤال)، پرسشنامه پرخاشگری دانشآموزان در مقابل معلمان (با 4 سؤال) و پرسشنامه باور به دنیال عادلانه شخصی (با 7 سؤال) بود. دادههای حاصل از پرسشنامههای پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که تعامل پرخاشگری دانشآموزان در مقابل معلمان و باور به دنیای عادلانه برای رضایت شغلی، رضایت از زندگی و عاطفه مثبت دارای توان پیشبین معنادار نیست (05/0P>). در مقابل برای عاطفه منفی تعامل رفتار پرخاشگرانه دانشآموزان در مقابل معلمان با باور به دنیای عادلانه دارای توان پیشبین معنادار بود. تحلیل رگرسیون پسین نشان داد که فقط در افراد دارای باور به دنیای عادلانه پایین، رفتار پرخاشگرانه دانشآموزان در مقابل معلمان قادر به پیشبینی عاطفه منفی است.
مریم اسماعیلی، مهرداد کلانتری، کریم عسکری، حسین مولوی، سعیده مهدوی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روشهای ایمن سازی در برابر استرس در مقابل آموزش مهارتهای اجتماعی بر بهزیستی روانشناختی فرزندان دختر جانبازان مبتلا به استرس پس از سانحه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان دختر 18-14 ساله شهر اصفهان بود. 45 نفر نوجوان دختر از میان جامعه فرزندان دختر جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه شهر اصفهان به شیوهی نمونهگیری تصادفی خوشهای، انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایشی ایمن سازی در برابر استرس و آموزش گروهی مهارتهای اجتماعی و کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). روش پژوهش آزمایشی بود. مداخلات آموزشی روان شناختی بر روی گروههای آزمایش انجام گرفت. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه بهزیستی روانشناختی برومند، مولوی و پرسشنامه روانشناختی ریف و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته بود. دادههای بدست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مداخله با روش ایمن سازی در مقابل استرس و آموزش گروهی روابط بین فردی و مهارتهای اجتماعی درمقایسه با گروه کنترل مؤثر میباشد. روش ایمن سازی در مقابل استرس نسبت به آموزش روابط بین فردی و مهارتهای اجتماعی کارآمد تر بود.
صادق تقی¬لو، مهدیه صالحی، امید شکری،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی بهزیستیذهنی با استفاده از متغیرهای برونگرایی، روانرنجورخویی، حل مسئله ساختاری و حل مسئله غیر انطباقی است. از این رو 528 نفر از دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی استان تهران بعد از انتخاب به روش نمونهگیری چند مرحلهای، پرسشنامههای حل مسئله اجتماعی و پنج عامل بزرگ شخصیت و مقیاسهای بهزیستی ذهنی را تکمیل کردند. تحلیل دادهها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای برونگرایی، روانرنجورخویی، حل مسئله ساختاری و حل مسئله غیر انطباقی در کل 47 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین میکند. از سوی دیگر نتایج نشان داد برونگرایی به صورت مثبت و روانرنجورخویی و حل مسئله غیر انطباقی به صورت منفی، بهزیستی ذهنی را پیشبینی می کند، روانرنجورخویی متغیر حل مسئله غیر انطباقی را به صورت مثبت و حل مسئله ساختاری را به صورت منفی پیشبینی میکند. برونگرایی علیرغم پیشبینی حل مسئله غیر انطباقی به صورت منفی، حل مسئله منطقی را به صورت معنادار پیش بینی نمیکند. بعلاوه رابطه بین حل مسئله ساختاری و بهزیستی ذهنی نیز معنادار نبود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر متغیرهای برونگرایی، روانرنجورخویی و حل مسئله غیر انطباقی نقش بسیار مهم و تعیین کنندهای در تبیین بهزیستی ذهنی دارند.
اسحق رحیمیان بوگر، منیژه فیروزی،
دوره 5، شماره 2 - ( 12-1390 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی و درماندگی روان شناختی دانشجویان بر اساس مؤلفه های باورهای فراشناختی بود. در یک طرح توصیفی مقطعی واپس نگر، 224 نفر (116 نفر دختر و 108نفر پسر) از دانشجویان دانشگاه سمنان به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس سلامت روانی (MHI-38) و پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ-30) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از همبستگی و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهایی درباره کنترل ناپذیری و خطر افکار، باورهایی درباره نیاز به کنترل افکار و وقوف شناختی با بهزیستی روان شناختی همبستگی منفی معنادار و بین این متغیرها با درماندگی روان شناختی همبستگی مثبت معنادار وجود داشت. باورها درباره نیاز به کنترل افکار، باورها درباره کنترل ناپذیری و خطر افکار، و وقوف شناختی قادرند تغییرات مربوط به بهزیستی روان شناختی دانشجویان را پیش بینی کنند و در مجموع 32 درصد بهزیستی روان شناختی را تبیین می نمایند. وقوف شناختی، باورها درباره کنترل ناپذیری و خطر افکار، و باورهای مثبت درباره نگرانی قادرند تغییرات مربوط به درماندگی روان شناختی دانشجویان را پیش بینی کنند و در مجموع 36 درصد درماندگی روان شناختی را تبیین می نمایند. بر اساس نتیجه گیری، باورهای مثبت درباره نگرانی، باورها درباره کنترل ناپذیری و خطر افکار، باورها درباره نیاز به کنترل افکار و وقوف شناختی در کاهش بهزیستی و افزایش درماندگی روان شناختی دانشجویان مهم هستند.
کیوان کاکابرایی، غلامعلی افروز، حیدر علی هومن، علیرضا مرادی،
دوره 5، شماره 2 - ( 12-1390 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه بهزیستی ذهنی، سبک های مقابله ای و حمایت اجتماعی ادراک شده والدین دارای بیش از یک فرزند استثنایی و عادی انجام شد. در پژوهش پس رویدادی حاضر 800 نفر از والدین (400 نفر والدین دارای کودکان استثنایی و 400 نفر والدین دارای کودکان عادی) به روش نمونه گیری تصادفی ساده و چند مرحله ای انتخاب شدند و به نسخه کوتاه سبک های مقابله ای با موقعیت های تنیدگی زا (کوهن، 2006)، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی (زیمت، 1988) و مقیاس های بهزیستی ذهنی رضایت از زندگی (دینر، 1985)، برنامه عاطفه مثبت و منفی (واتسون،1988) پاسخ دادند. نتایج بدست آمده از طریق تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که در ابعاد بهزیستی ذهنی میان دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده شد، در ابعاد رضایت از زندگی و عاطفه مثبت، والدین دارای کودکان عادی و در عاطفه منفی والدین دارای کودکان استثنایی نمره بالایی را بدست آوردند. نتایج همچنین نشان داد میان دو گروه در سبک های مقابله ای مسأله مدار و هیجان مدار تفاوت وجود دارد، اما در سبک مقابله ای اجتنابی تفاوتی مشاهده نگردید. همچنین یافته ها نشان داد که والدین دارای کودکان استثنایی در هر سه بعد خانواده، دوستان و دیگران مهم، نمره کمتری در مقایسه با والدین دارای کودکان عادی بدست آوردند. نتایج یافته ها نشان می دهد که وجود فرزند استثنایی به ویژه بیش از یک نفر می تواند سلامت روان شناختی خانواده و اعضای نزدیک را تحت تأثیر قرار دهد.
جواد کاوسیان، پروین کدیور، ولی الله فرزاد،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده
پژوهش حاضر نقش واسطهای نیازهای اساسی روانشناختی (خودفرمانی، شایستگی و پیوستگی)، خودتنظیمی انگیزشی (انگیزش درونی، بیرونی و بیانگیزگی تحصیلی) و هیجانهای تحصیلی (لذت از کلاس و ناامیدی از یادگیری) در ارتباط بین متغیرهای محیطی حامی خودفرمانی دانشآموز با بهزیستی مدرسه را بررسی میکند. از طریق نمونه گیری خوشهای در سه مرحله 520 دانشآموز دختر و پسر از دبیرستانهای سطح شهر کرج انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاسهای حمایت معلم از خودفرمانی دانشآموز، حمایت والدین از خودفرمانی دانشآموز، ارتباط با همکلاسیها، نیازهای اساسی روانشناختی، مقیاس انگیزش تحصیلی، بهزیستی مدرسه و پرسشنامه هیجانهای تحصیلی، میباشد. دادهها با بهرهگیری از تحلیل عاملی تأییدی، محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد اثر مستقیم حمایت معلم از خودفرمانی دانشآموز، حمایت والدین از خودفرمانی دانشآموز و ارتباط با همکلاسیها بر نیازهای اساسی روانشناختی اثر مستقیم و معنادار دارند. همچنین حمایت معلم از خودفرمانی دانشآموز از طریق متغیرهای واسطهای پژوهش بر بهزیستی مدرسه اثر غیرمستقیم معناداری ندارد. اما اثر غیرمستقیم حمایت والدین از خودفرمانی دانشآموز و ارتباط با همکلاسیها بر بهزیستی مدرسه معنادار است. اثر مستقیم خودفرمانی، پیوستگی، بیانگیزگی تحصیلی و هیجان تحصیلی لذت از کلاس بر بهزیستی مدرسه معنادار است، و در آخر اینکه خودفرمانی، شایستگی، پیوستگی، انگیزش درونی تحصیلی و انگیزش بیرونی تحصیلی بر بهزیستی مدرسه اثر غیر مستقیم و معنادار دارند. بر این اساس میتوان نتیجه گیری کرد که نیازهای اساسی روانشناختی، خودتنظیمی انگیزشی و هیجانهای تحصیلی نقش واسطهای بین متغیرهای محیطی حامی خودفرمانی دانشآموز و بهزیستی مدرسه ایفا میکنند.
الهه عنایتی، مرتضی امیدیان، احمد عابدی،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان تیزهوش انجام شد. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و دارونما انجام شد؛ بدین منظور 45 نفر از بین دانش آموزان تیزهوش دختر سوم دبیرستان ناحیه 2 شهر اصفهان انتخاب شدند. سپس به شیوهی تصادفی در گروه آزمایش (15نفر)، دارونما (15نفر) و کنترل (15نفر) گمارده شدند. جهت سنجش متغیرهای اصلی مدل، از آزمونهای هوش هیجانی بار – ان و بهزیستی روانشناختی ریف استفاده شد. پس از گزینش، از سه گروه پیش آزمون گرفته شد و سپس گروه آزمایش تحت آموزش هوش هیجانی طی 8 جلسهی حداکثر 90 دقیقهای قرار گرفتند و پس از پایان برنامه، از سه گروه پس آزمون و دو ماه بعد پیگیری به عمل آمد. سپس دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر نشان داد که آموزش هوش هیجانی در افزایش بهزیستی روانشناختی و مؤلفههای آن از جمله پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد شخصی تأثیر دارد. به نظر میرسد ارائهی دروسی با محتوای هوش هیجانی در مدرسه میتواند بر سلامت روان و بهزیستی روانشناختی دانش آموزان تیزهوش مؤثر باشد.
پوران صورتی، محمد نقی فراهانی، علیرضا مرادی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی نقش میانجیگر مدیریت رفتار مالی در رابطه ی بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی انجام شد. از اینرو نمونه ای به حجم 479 نفر از کارمندان دانشگاه های واقع در استان گیلان بعد از انتخاب به روش نمونه گیری خوشه ای، پرسشنامه های پنج بزرگ ایرانی (گردون)، مدیریت رفتار مالی و بهزیستی ذهنی را تکمیل نمودند. داده ها پس از گردآوری با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج تحلیل نشان داد، صفات شخصیت در کل 14درصد از واریانس مدیریت رفتار مالی و آن دو با هم (صفات شخصیت و مدیریت رفتار مالی) 32% از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین می کنند. همچنین نتایج نشان داد که از یک سو ضرایب مسیر سه عامل روانرنجورخویی/ ثبات هیجانی، برونگرایی/ شادخویی و وجدان/ فروتنی با بهزیستی ذهنی و در سوی دیگر ضرایب مسیر سه عامل وجدان/ فروتنی، گشودگی/ شایستگی و نرم خویی/ ملاحظه کار با مدیریت رفتار مالی معنادار است. در نهایت نتایج تحلیل نشان داد ضریب مسیر بین مدیریت رفتار مالی و بهزیستی ذهنی معنادار است و مدیریت رفتار مالی رابطه ی بین سه عامل وجدان/ فروتنی، گشودگی/ شایستگی و نرم خویی/ ملاحظه کار و بهزیستی ذهنی را میانجیگری می کند. در کل نتایج پژوهش حاضر نشان داد مدیریت رفتار مالی نقش معناداری در پیشبینی بهزیستی ذهنی ایفا می کند و با توجه به نقش میانجیگر مدیریت رفتار مالی در رابطه ی بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی میتوان نتیجه گرفت، احتمالاً با آموزش مهارت های مدیریت رفتار مالی به افراد، میتوان تأثیر مثبت صفات شخصیت بر بهزیستی ذهنی را افزایش و تأثیر منفی آن را کاهش داد.
امید شکری، محمدنقی فراهانی، رضا کرمی نوری، علیرضا مرادی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
مطالعهی حاضر با هدف مقایسهی بینفرهنگی ساختارـ محور روابط درونگروهی وقایع منفی زندگی، استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی در دانشجویان ایرانی و سوئدی انجام شد. 205 دانشجو (100 ایرانی و 105 سوئدی) به مقیاس وقایع منفی زندگی، پرسشنامهی استرس تحصیلی، برنامهی عاطفهی مثبت و منفی و مقیاس رضایت از زندگی پاسخ دادند. تحلیل روابط وقایع منفی زندگی، استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی در دانشجویان ایرانی و سوئدی با استفاده از چند طرح تحلیل رگرسیون سلسلهمراتبی انجام شد. نتایج طرحهای تحلیل رگرسیون نشان داد در حالیکه تفاوت بین دانشجویان ایرانی و سوئدی از نظر روابط ساختار ـ محور وقایع منفی زندگی، استرس تحصیلی و بهزیستی ذهنی از نظر آماری معنادار نبود، اما، نتایج مقایسههای درونگروهی نشان داد که در بین دانشجویان ایرانی در مقایسه با دانشجویان سوئدی، وقایع منفی زندگی در پیشبینی استرس تحصیلی و مؤلفههای شناختی و هیجانی بهزیستی ذهنی، و استرس تحصیلی در پیشبینی بهزیستی ذهنی از توان نسبی بالاتری برخوردار بودند. نتایج پژوهش حاضر در پیشبینی بهزیستی ذهنی، بر تشابه ویژگیهای کارکردی وقایع منفی زندگی و استرس تحصیلی دانشجویان ایرانی و سوئدی تأکید میکند.
شبنم جوانمرد، حمیدرضا عریضی، ابوالقاسم نوری،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر در سطح اول بررسی رابطهی سادهی بهزیستی روانی، شخصیت و تعارض کار-خانواده، و بررسی نقش میانجی بهزیستی روانی در رابطه بین این دو متغیر پنهان از طریق روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی کارکنان یک شرکت صنعتی در اصفهان بود که از میان آنها 217 نفر از طریق نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامهی تعارض کار- خانواده، مقیاس سرزندگی، پرسشنامهی جهتگیری به زندگی و پرسشنامه NEO-FFI (فرم کوتاه) بود. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که رابطهی ساده بین دو بعد تعارض کار-خانواده، همسازی، وظیفهشناسی، خوشبینی و سرزندگی معنادار بود؛ مدل معادلات ساختاری نیز معنادار بوده و نقش واسطهای خوشبینی و سرزندگی را در رابطهی بین همسازی و وظیفه شناسی از یک سو و ابعاد تعارض کار-خانواده از سوی دیگر تأیید میکند. در واقع این ویژگیهای شخصیتی با تأثیرگذاری بر راهبردهای مقابلهای و دسترسی به منابعِ فرد، سطح خوشبینی و سرزندگی و در نهایت ذخیرهی روانشناختی او را افزایش میدهند. این افزایش به خودی خود، مدیریت بهترِ مسئولیتهای کاری و خانوادگی و در نتیجه کاهش تعارض بین این دو حیطه را در پی دارد.
سمیرا یاوری، ربابه نوری، حمید رضا حسن آبادی،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1394 )
چکیده
چکیده
مصرف مواد از مهمترین مشکلات حوزه سلامت در جهان است .هدف پژوهش حاضر ارزیابی روابط ساختاری بین فعالیت مذهبی،نگرش به مواد، الگوگیری اجتماعی، بهزیستی معنوی و مصرف سیگار و قلیان در دانشجویان بود . تعداد 504 دانشجوی دختر و پسر از دانشگاه خوارزمی، پردیس کشاورزی دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامه بهزیستی معنوی، مقیاس فعالیت مذهبی، پرسشنامه الگوگیری اجتماعی، پرسشنامه عقاید منفی درباره مواد و بخش دخانیات پرسشنامه رفتارهای پرخطر پاسخ دادند. نتایج نشان داد که اثر فعالیت مذهبی بر مصرف سیگار و قلیان از طریق عقاید منفی
درباره مواد، الگوگیری اجتماعی و بهزیستی معنوی میانجی گری میشود. نتایج از وجود مکانیسمهایی خبر میدهد که از طریق آن مذهب بر مصرف دخانیات تاثیر میگذارد. لذا، توجه به این عوامل در برنامههای پیشگیرانه برای مصرف مواد به ویژه دخانیات شامل سیگار و قلیان به عنوان دروازه ورود به مصرف الکل و مواد دیگر می تواند
مهسا عمید، امید شکری، فریبا زرانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
هدف: مطالعه حاضر با هدف آزمون نقش واسطهای رفتارهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در رابطه جهتگیریهای مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در دانشجویان انجام شد. روش: 410 دانشجو (157 پسر و 253 دختر) به جهتگیری مذهبی درونی ـ بیرونی آلپورت (I/EROS)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS)، نسخه تجدید نظر شده دوم نیمرخ سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت (HPLP-II)، فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS) و رضایت از زندگی (SWLS) پاسخ دادند. در این مطالعه، به منظور آزمون نقش واسطهای رفتارهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در رابطه جهتگیریهای مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در دانشجویان از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که رابطه بین جهتگیری مذهبی درونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت مثبت و معنادار و رابطه بین جهتگیری مذهبی بیرونی با رفتارهای سبک زندگی سالم مثبت و غیرمعنادار بود. همچنین، رابطه بین رفتارهای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت با عاطفه مثبت و رضایت از زندگی مثبت و معنادار و با عاطفه منفی، منفی و معنادار بود.علاوه بر این،نتایج روش آماری معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین جهتگیری مذهبی درونی و حمایت اجتماعی با عاطفه مثبت و منفی و رضایت از زندگی از طریق از رفتارهای سبک زندگی سالم به طور نسبی میانجیگری میشود. در نهایت، در مدل مفروض، 29 درصد از پراکندگی نمرات رفتارهای سبک زندگی از طریق جهتگیریهای مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده تبیین شد. همچنین، در مدل مفروض به ترتیب 64 ، 16 و 38 درصد از پراکندگی نمرات عاطفه مثبت، عاطفه منفی و رضایت از زندگی از طریق رفتارهای سبک زندگی تبیین شد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که بخشی از پراکندگی نمرات بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در بافت پیشبینی این مولفههای شناختی و هیجانی بهزیستی از طریق ابعاد درونی و بیرونی جهتگیریهای مذهبی و حمایت اجتماعی ادراک شده، به کمک تفاوت در میزان استفاده از رفتارهای سبک زندگی سالم قابل تبیین است.
مجید برادران، حسین زارع، احمد علی پور، ولی اله فرزاد،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر شاخصهای روانشناختی و جسمانی بیماران مبتلا به فشار خون اساسی بود. نخست، شرکت کنندگان با استفاده از ملاکهای ورود و خروج غربال شدند، سپس، 26 بیمار مبتلا به فشار خون اساسی با استفاده از نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند(13 بیمار در هر گروه). افراد در گروه آزمایش، طی 5 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکرد. این مطالعه یک طرح شبهآزمایشی با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بود. نتایج نشان داد که بین دو گروه در بهزیستی روانشناختی و زیر مقیاسهای آن، همجوشی شناختی و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد مصاحبه انگیزشی، مداخله مؤثری در بیماران مبتلا به فشار خون اساسی است.
سمیه علی نسب، مهناز شاهقلیان، محمد نقی فراهانی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطۀ بین ابعاد شخصیت برونگرایی/ نورزگرایی و بهزیستی ذهنی با توجه به نقش واسطهای ذهنآگاهی بود. در یک مطالعۀ همبستگی، تعداد 152نفر (61پسر، 91دختر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه خوارزمی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به فرم کوتاه پرسشنامۀ تجدید نظر شدۀ شخصیت آیزنک و مقیاس ذهنآگاهی رگه پاسخ دادند. برای ارزیابی بهزیستی ذهنی با توجه به تعریف آن، از دو مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس عاطفۀ مثبت و عاطفه منفی استفاده شد.یافتهها نشان داد برونگرایی با بهزیستی ذهنی و ذهنآگاهی، رابطۀ مثبت و نورزگرایی با بهزیستی ذهنی و ذهنآگاهی، رابطۀ منفی دارد. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد ذهنآگاهی دارای نقش میانجی در رابطۀ بین برونگرایی و عاطفۀ مثبت است. همچنین ذهنآگاهی در رابطۀ بین نورزگرایی و عاطفۀ منفی و در رابطۀ بین نورزگرایی و رضایت از زندگی به عنوان واسطه عمل کرده است. سازۀ ذهنآگاهی میتواند تبیینکنندۀ رابطۀ تفاوتهای فردی در حوزۀ شخصیت با سلامت روانی باشد.
اصغر نوروزی، علیرضا مرادی، کریم زمانی، جعفر حسنی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا با درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی سالمندان انجام شد. روش پژوهش، تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. نمونه پژوهش شامل 66 نفر (46 زن و 20 مرد) بود که با روش نمونهگیری تصادفی ساده از میان سالمندان مراجعه کننده به مراکز توانبخشی سالمندان روزانه بهزیستی شهرستان ساری انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه آزمایشی (دو گروه) و کنترل جایگزین شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی استفاده شد. برای گروه آزمایشی اول معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا طی 8 جلسه 75 دقیقه ای آموزش داده شد و برای گروه آزمایشی دوم درمان پذیرش و تعهد به مدت 8 جلسه 75 دقیقه ای ارائه شد و در این مدت گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط نشان داد معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا و درمان پذیرش و تعهد موجب افزایش بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های آن در سالمندان میشود (P<0.01). هم چنین، یافته ها نشان داد بین اثربخشی دو گروه معنادرمانی و درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی سالمندان تفاوت معناداری وجود ندارد. براساس سافته ها می توان استدلال کرد که اندیشه های مولانا می تواند منبع خوبی برای غنی سازی مداخلات روان شناختی برای سالمندان محسوب شود.
راحمه صالحی، غلامرضا دهشیری،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
نقش رشد پس آسیبی در بیماری سرطان مورد تأیید قرارگرفته است که میتواند اثرات روانی مثبتی ر بیماران مبتلا به سرطان ایجاد کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطهی رشد پس آسیبی با بهزیستی معنوی، بهزیستی ذهنی، بهزیستی روانشناختی و امیدواری در بیماران مبتلا به سرطان بود. روش: نمونه پژوهش مشتمل بر ۲۲۵ بیمار مبتلا به سرطان بود که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامهی مسیر نقرهای، مقیاس بهزیستی معنوی، شاخص بهزیستی WHO-5، مقیاس رضایت از زندگی و عاطفهی مثبت و منفی و امیدواری بود. نتایج نشان داد که رشد پس آسیبی با متغیرهای بهزیستی روانشناختی، معنوی، ذهنی و امیدواری رابطه مثبت و معنیداری دارد و متغیرهای بهزیستی روانشناختی و بهزیستی وجودی و مؤلفهی گذرگاههای امیدواری نقش معنیداری در پیشبینی رشد پس آسیبی دارند. بهطورکلی نتایج پژوهش بیانگر اهمیت ابعاد رشد پس آسیبی در بهبود وضعیت روانی بیماران مبتلا به سرطان میباشد.
سعید آریاپوران، سمیرا رضایی عزیزآبادی، یداله قاسمی پور،
دوره 14، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده
مولتیپل اسکلروسیس(MS)، بیماری عصبشناختی پیشرونده است که بسیاری از افراد بهویژه زنان جوان به آن مبتلا هستند. بیماران مبتلا به(MS)،مشکلات روانشناختی را تجربه میکنند. پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ بهزیستی اجتماعی، بهزیستی معنوی و راهبردهای تنظیم هیجان در بیماران مولتیپل اسکلروزیس و افراد غیربیمار انجام شد. در این پژوهش علّی-مقایسهای، جامعۀ آماری این پژوهش را 700 بیمار شهر کرمانشاه تشکیل دادند. از میان آنها 149 نفر به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. همچنین از میان افراد غیربیمار 149 نفر از نظر سن و جنسیت با گروه بیمار همگن شدند. دادهها با استفاده از مقیاسهای بهزیستی اجتماعی، بهزیستی معنوی و تنظیم هیجان جمعآوری شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری دوراهه نشان داد که بهزیستی معنوی و مولفههای آن (بهزیستی مذهبی و بهزیستی وجودی)، بهزیستی اجتماعی و سه بعد آن (شکوفایی اجتماعی، پذیرش اجتماعی و انطباق اجتماعی) و بازارزیابی هیجان در بیماران MSMS پایینتر از غیربیماران بود. اما بین بازداری هیجان در دو گروه تفاوت وجود نداشت. براساس نتایج، بهبود بهزیستی اجتماعی و معنوی و افزایش تنظیم هیجان بیماران MSMS از طریق آموزشهای مبتنی بر معنویت و بهزیستی اجتماعی و همچنین آموزش تنظیم هیجان پیشنهاد میشود.
خانم طیبه تازیکی، دکتر خدامراد مؤمنی، دکتر جهانگیر کرمی، دکتر غلامعلی افروز،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیشبینهای کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران دانشآموزان کمتوان ذهنی با میانجیگری ذهنآگاهی مادر انجام شد. در این پژوهش توصیفیـهمبستگی، با نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای 298دانشآموز (از 878دانشآموز) از مدارس ابتدایی دانشآموز کمتوانی ذهنی استان گلستان، در سال تحصیلی 1399ـ1398، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارتنداز: پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان راتر، مقیاس مهارتهای اجتماعی ماتسون، پرسشنامه پنجوجهی ذهنآگاهی، پرسشنامه کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف. دادهها با آمار توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد همبستگی مثبت معناداری بین مهارتهای اجتماعی و ذهنآگاهی با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی وجود دارد. همچنین همبستگی منفی معناداری بین مشکلات رفتاری با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی وجود دارد. بعلاوه نقش میانجی ذهنآگاهی در رابطه مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری با کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مورد تأیید قرار گرفت (01/0>P). براساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت افزایش مهارتهای اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان در مدرسه موجبات ارتقاء کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی مادران آنها را فراهم میسازد.
علی بیگی، محمود نجفی، محمدعلی محمدی فر، عباس عبداللهی،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر رویکرد تلفیقی جدید در درمانهای روانشناسی است که رفتاردرمانی شناختی را با درمان راهحلمحور و روانشناسی مثبتنگر به بهترین وجه ترکیب کرده است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر و رفتاردرمانی شناختی سنتی بر بهزیستی ذهنی و تابآوری در نوجوانان با علائم افسردگی بود. طرح پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. به این منظور، از بین دانشآموزان پسری که نمره افسردگیشان بالاتر از نمره برش بود، و ملاکهای ورود و خروج را دارا بودند، به تصادف 17 نفر به گروه آزمایشی1 (رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر)، 17 نفر به گروه آزمایشی 2 (رفتاردرمانی شناختی)، و 17 نفر به گروه کنترل (بدون مداخله)، اختصاص یافتند. مقیاسهای بهزیستی ذهنی دانشآموزان و تابآوری کونور و دیویسون به عنوان پیشآزمون اجرا شدند، و پس از اجرای مداخلات، مقیاسهای فوق به عنوان پسآزمون اجرا شدند. یک ماه پس از اجرای پسآزمون، مقیاسهای فوق به عنوان پیگیری اجرا شدند. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که نمرات دانشآموزان در بهزیستی ذهنی دانشآموزان و تابآوری در مرحله پسآزمون و پیگیری در رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر در مقایسه با رفتاردرمانی شناختی و گروه کنترل به طور معناداری بالاتر بود. به نظر میرسد که؛ رفتاردرمانی شناختی مثبتنگر برای تقویت مولفههای عملکرد مثبت میتواند اثربخشی بیشتری داشته باشد. لازم است پژوهشهای بیشتر این موضوع را مشخص کنند.
دکتر عبدالصمد نیکان، احمد ترابی، زهرا محسنی نسب، اسیه بهادری، زبنب جوانمرد، معصومه حسینی راد،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر استرس، تاب آوری، تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی- عروقی بوده است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران قلبی و عروقی شهر تهران در سال 1401 میباشند. حجم نمونه آماری با توجه به ماهیت روش مطالعه 30 نفر بوده است. ابزار پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی میباشد. مبتنی بر یافتههای پژوهش حاضر مشخص گردید طرحواره درمانی بر تابآوری بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، همچنین مشخص گردید که طرحواره درمانی نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اثربخش تر بوده است.