جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای رابطه

زهره ابارشی، کارینه طهماسیان، محمد علی مظاهری، لیلی پناغی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر رشد روانی- اجتماعی کودک، رابطه بین مادر وکودک است  که خود اثرمندی والدگری بر آن موثر است. هدف این پژوهش این بود که بررسی شود آیا آموزش برنامه ارتقای رشد روانی- اجتماعی کودک می­تواند رابطه مثبت مادر- کودک و خوداثرمندی والدگری را افزایش دهد. روش این پژوهش شبه آزمایشی با گروه کنترل بود. نمونه اولیه از 43 مادر کودک زیر سه سال به روش داوطلبانه از سه مهد کودک بیمارستان های رضوی، قائم و امام رضا شهر مشهد انتخاب شدند و سپس به صورت داوطلبانه به گروه های آزمایش و کنترل واگذار شدند. آزمودنی­ها در مرحله پس آزمون به 30 نفر کاهش یافتند. مادران در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری پرسشنامه های رابطه والد و کودک و خوداثرمندی والدگری را تکمیل کردند.  سپس نتایج با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های مکرر تحلیل شدند.  نتایج نشان داد که مداخله خوداثرمندی والدگری را به طور معناداری افزایش داد  اما رابطه مثبت مادر و کودک افزایش نیافت. در حوزه های رابطه، وابستگی افزایش یافت. اما سایر حوزه ها مثل تعارض و نزدیکی افزایش معناداری نداشتند. به نظر می رسد علارغم ارتقای آگاهی و افزایش احساس خوداثرمندی والگری، رابطه مثبت مادر و کودک تحت تاثیر عوامل دیگری چون زمان کوتاه برای تاثیرگذاری، تمرینات ناکافی، حجم نمونه کم و عوامل کنترل نشده دیگری واقع شده باشد
نازیلا ایوانی، ربابه نوری، محمد حاتمی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

در دوران جوانی و انتخاب همسر روابط اجتماعی با جنس دیگر، دارای اهمیت فراوان و ویژگی های خاصی است. طرح واره های ناسازگار اولیه، نقش مهمی را در این روابط ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر شناسایی سهم هریک از طرح واره ها، در تبیین کیفیت رابطه دوستی با جنس دیگر در دختران دانشجو بود. 196 نفر از دختران دانشجوی دانشگاه های شهر کرج که دارای یک رابطه ی دوستی دگرجنس بودند، با پاسخ به دو پرسشنامه ی طرح واره های اولیه یانگ فرم کوتاه (یانگ 1999) و کیفیت روابط اجتماعی (ساراسون 1983) در این پژوهش شرکت کردند. رابطه ی هریک از طرح واره ها با ابعاد کیفیت رابطه ی دوستی با جنس دیگر با استفاده از روش آماری همبستگی و سپس رگرسیون گام به گام بدست آمد. برطبق یافته ها، طرح واره ی اطاعت 16% از تعارض را تبیین کرد. طرح واره ی بی اعتمادی/ بد رفتاری 36% از حمایت ادارک شده ی پایین، و طرح واره های خود انضباطی ناکافی و ایثار هر یک 5% از حمایت ادراک شده ی پایین را تبیین کردند. طرح واره ی انزوای اجتماعی 10% و خود تحول نیافته/گرفتار، 4% از عمق ادراک شده ی پایین را تبیین کردند. طبق نتایج پژوهش حاضر می توان علاوه بر تشخیص آسیب پذیری افراد در روابط بین فردی با جنس دیگر، از طریق افزایش خودآگاهی، آموزش مهارت های ارتباطی و درمان طرح واره ای به اصلاح الگوهای ناکارامد و کاهش پیامدهای روابط با جنس دیگر در دختران پرداخت.
مهناز شریفیان، مجید صفاری نیا، سوسن علیزاده فرد،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

هدف پژوهش  حاضر بررسی مدل ساختاری رابطه بین سازگاری زناشویی، خودابرازگری جنسی و اضطراب رابطه جنسی در اختلال واژینیسموس با میانجیگری سبک‌های تبادل اجتماعی بود. جامعه شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های مرتبط با درمان اختلالات جنسی در شهر تهران بود. اعضای نمونه 220 نفر از زنان با اختلال واژینیسموس بودند. در پژوهش حاضر از مقیاس های سازگاری زناشویی، پرسشنامه اضطراب ارتباط جنسی، مقیاس خودابرازگری جنسی، ابزار زنانه چندوجهی اختلال دخول واژینال و پرسشنامه تبادل اجتماعی  برای جمع آوری داده‌ها استفاده شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش نسبتاً خوب مدل بود. همچنین نتایج نشان داد که تمام مسیرهای بین متغیرهای پژوهش از لحاظ آماری معنی دار است. طبق نتایج، رابطه غیرمستقیم خودابرازگری جنسی، سازگاری زناشویی و اضطراب رابطه جنسی با میانجیگری سبک‌های تبادل اجتماعی معنی دار به دست نیامد. با اینکه سازگاری زناشویی و اضطراب رابطه جنسی به صورت مستقیم، شدت نشانه‌های اختلال واژینیسموس را پیش بینی می‌کرد؛ اما اثر غیرمستقیم این مولفه ها بر روی شدت اختلال واژینیسموس از طریق مسیر سبک‌های تبادل اجتماعی معنی دار نبود. بنابراین اضطراب جنسی و سازگاری زناشویی مولفه های مهمی در پیش بینی اختلال واژینیسموس هستند و باید به عنوان یکی از اهداف اصلی درمان در زنان با اختلال واژینیموس مورد توجه قرار بگیرند.

مرضیه پاغنده، سعید حسن زاده، سوگند قاسم زاده،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

چکیده
آسیب شنوایی یکی از پیچیده‌ترین آسیب‌های حسی است که بر تنیدگی فرزندپروری و تعامل والد-کودک تأثیر دارد. برنامه تعامل والد-کودک برگرفته از نظریه درمان مبتنی بر تعامل والد-کودک است که شیلا آیبرگ براساس نظریه‌ی رفتار کنشگر، روان‌درمانی سنتی کودک و رشد نخستین کودک تدوین کرده است. این برنامه  هم از نظریه‌ی دلبستگی و هم از نظریه‌ی یادگیری اجتماعی به منظور دستیابی به شیوه‌ی فرزندپروری مقتدرانه بهره جسته است. از این رو به نظر می‌رسد تعامل والد-کودک برای آموزش نحوه تعامل صحیح با کودک و کاهش تنیدگی فرزندپروری؛ بالاخص برای گروه آسیب‌دیده شنوایی که دارای والدینی شنوا هستند، مؤثر است. والدینی که دارای فرزندی با آسیب‌شنوایی هستند، ارزیابی شناختی منفی از توانمندی‌های خود به عنوان والد دارند از این رو باعث کاهش سلامت روانی و بهزیستی والدین می‌شوند. مطالعه حاضر، با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش تعامل مادر-کودک برای مادران دارای کودک با آسیب‌شنوایی بر کاهش تنیدگی فرزندپروری و رابطه والدین با کودک انجام شده است. پژوهش حاضر، از نوع نیمه‌آزمایشی بود و در آن از طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون و مرحله پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. نمونه شامل 30 کودک دارای آسیب‌شنوایی پیش‌دبستانی و والدین‌شان بودند که به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برنامه تعامل والد-کودک توسط پژوهشگر تدوین و طراحی گردید. این برنامه شامل تهیه نیازسنجی و تدوین یک سری مؤلفه‌های برنامه آموزش والدین (مهارت‌‌های تعامل کودک‌مدار و مهارت‌های والدگری) بود. مهارت‌های تعامل کودک‌مدار شامل جایزه دادن، تقلید، بازتاب، توصیف، اشتیاق و جلب توجه و تمرکز مدنظر قرار گرفت، و سپس مهارت‌های والدگری شامل صدور فرامین خوب، تشویق فرمان‌برداری، محروم‌سازی با روی صندلی قرار گرفتن به خاطر نافرمانی و ایجاد قوانین معتبر در خانه تنظیم گردید. سپس آزمودنی‌های گروه آزمایش برنامه تعامل والد-کودک را در قالب ‌12 جلسه دو ساعته در طی یک ماه دریافت کردند. برای بررسی تعامل والد-کودک و تنیدگی فرزندپروری از مقیاس رابطه‌ی والد-کودک و مقیاس تنیدگی والدگری استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که میانگین نمرات در تعامل والد-کودک و تنیدگی فرزندپروری در پدران اثرگذار بوده؛ ولی در مادران، در مقایسه با گروه کنترل در پس‌آزمون در مقایسه با پیش‌آزمون افزایش بیشتری یافته است. نتایج این پژوهش اهمیت مشارکت والدین در برنامه آموزشی تعامل والد-کودک به عنوان والد-درمانگر را نشان می‌دهد. یافته‌ها همچنین اثربخشی برنامه تعامل والد-کودک بر بهبود رابطه بین والدین با کودک دارای آسیب شنوایی را نیز نشان می‌دهد.

 

- مسعود تقدسی، - محمد نقی فراهانی، - مرتضی منطقی،
دوره 16، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده

فروپاشی رابطه زوجی، آسیب‌های زیادی برای هر یک از زوج‌ها و افراد نزدیک به آن‌ها دارد؛ بنابراین پژوهش در این زمینه از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر در فروپاشی رابطه زوجی رسمی و شرعی، در ایران است. به این منظور، روش پژوهش کیفی استراوس و کوربین، به کار گرفته شد. تعداد 10 متخصص و 12 فرد باتجربه طلاق مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای جلوگیری از سوگیری جنسیتی شرکت‌کنندگان از لحاظ جنسیت کنترل شدند. مصاحبه‌ها ابتدا با افراد متخصص رابطه زوجی انجام و داده‌های مستخرج از این مصاحبه‌ها پس از تجزیه‌وتحلیل، مصاحبه نیمه‌ساختاریافته‌ای را، جهت مصاحبه با افراد منتخب از گروه هدف، شکل داد.  داده‌های جمع‌آوری‌شده، 3 مقوله اصلی، عوامل برون زوجی، درون زوجی و فردی را مشخص کردند. تفاوت‌های فرهنگی، مذهب، فضای‌مجازی و رسانه، تعاملات اجتماعی، بسترسازی اجتماعی نامناسب، عوامل اقتصادی، تعامل مخرب بین زوج و خانواده، اثرگذاری منفی خانواده، مداخله نابجا، عدم حمایت از عوامل برون زوجی؛ فقدان مهارت، تعارض نقش‌ها، مشکلات جنسی، فرزندآوری، تفاوت‌ها، فقر تعامل، رفتار مخرب بین زوجی، عدم تفاهم، تغییر سبک زوج، شیوه شکل‌گیری از عوامل بین زوجی و فقدان اعتماد، بی‌تفاوتی نسبت به تعهدات، فردگرایی، فقدان دانش در مورد زندگی زوجی، بی‌تفاوتی نسبت به مسائل دیگری، احساس زیان، ازبین‌رفتن جذابیت‌ها، تغییر در ارزش‌های اساسی، اختلالات روانی، شخصیتی و جسمانی، نگرش‌های مخرب به رابطه زوجی، خصوصیات رفتاری و ویژگی‌های شخصیتی از عوامل فروپاشی رابطه زوجی هستند. از داده‌های به‌دست‌آمده از این پژوهش می‌توان در برنامه‌ریزی‌ها، آموزش و کمک به ارتقای سلامت فرد، خانواده و جامعه  استفاده کرد.
 
سمیرا عطار، دکتر حسن زارعی محمود ابادی، دکتر نجمه سدرپوشان،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی بسته آموزشی فرزند پروری ذهن آگاهانه بر بهبود رابطه والد کودک ، استرس فرزند پروری و احساس تنهایی بود. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی بود . جامعه آماری شامل تمام والدین مراجعه کننده به کلینیک‌های روانشناسی و مشاوره شهر شیراز و همچنین روانشناسان و متخصصان در حوزه‌ی کار با کودک بودند. از میان  جامعه آماری ، تعداد 30 نفر که به کلینیک مشاوره آرام مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند آنگاه در دو گروه کنترل و ازمایش( هرکدام 15 نفر) به روش تصادفی جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه تنیدگی رابطه والد کودک جرارد ، پرسشنامه استرس فرزندپروری ابدین و مقیاس احساس تنهایی راسل و همکاران بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها در بخش کمی از شاخص‌های آماری توصیفی مانند فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و به منظور تعمیم یافته‌ها از آمار استنباطی، از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. در نهایت این نتیجه حاصل شده است که بسته ی آموزشی فرزند پروری ذهن آگاهانه  بر بهبود رابطه ی والد کودک  تاثیر دارد، بسته ی آموزشی فرزند پروری ذهن آگاهانه بر کاهش استرس فرزند پروری در مادران تاثیر دارد و بسته ی آموزشی فرزند پروری ذهن آگاهانه بر کاهش احساس تنهایی در مادران تاثیر دارد.
شیما خواجه وند، دکتر سید عبدالمجید بحرینیان، دکتر مریم نصری، دکتر فاطمه شهابی زاده،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثریخشی درمان مبتنی بر ذهنی­ سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن کودکان مضطرب انجام شد. روش پژوهش حاضرنیمه­ آزمایشی، همراه با پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران کودکان مضطرب شرکت پالایش نفت شهر بندرعباس در سال 1402 بودند که براساس ملاک های ورود و خروج 45 نفر واجد شرایط ورود به مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ازمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی­ها با استفاده از پرسشنامه­ های تنظیم هیجان شیلد و کیکتی (1997)، رفتار خوردن کودکان واردل و همکاران (۲۰۰۱) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس- فرم والدین (1998) در مراحل پیش­ آزمون، پس­ آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه کنترل با درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن کودکان مضطرب وجود دارد و درمان مبتنی بر ذهنی­ سازی و رابطه والد-کودک منجر به کاهش منفی­ گرایی هیجانی و مشکلات رفتارهای خوردن و افزایش تنظیم هیجانی انطباقی در کودکان مضطرب شده است. نیزدرمان مبتنی بر ذهنی­ سازی موثرتر از درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در تنظیم هیجان کودکان مضطرب است. بنابراین باتوجه به یافته­­ های پژوهش می­ توان نتیجه گرفت که از برنامه­ های درمانی مبتنی بر ذهنی­سازی و رابطه والد-کودک می­ توان به ‌عنوان مداخلات مناسب در جهت بهبود تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن در کودکان مضطرب استفاده کرد.

سپیده اسم‌زمانی‌آغمیونی، رویا رسولی، آزاده طاهری،
دوره 18، شماره 4 - ( 12-1403 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی همدلی در ارتباط میان ذهن‌آگاهی رابطه‌ای و صمیمیت زوجی است. با توجه به تأثیرات بنیادین روابط زوجی بر سلامت روان فردی و اجتماعی، شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت و صمیمیت در این روابط از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بوده و جامعه آماری آن شامل تمامی دانشجویان متأهل دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1402-1401 می‌باشد. نمونه‌گیری به روش در دسترس و به تعداد 300 نفر از دانشجویان متأهل زن و مرد انجام گرفت. برای جمع‌آوری داده‌ها از سه پرسشنامه معتبر شامل پرسشنامه صمیمیت زوجی (وندن‌بروک و ورتمن، 1995)، مقیاس همدلی (جولیف و فارینگنون، 2006) و مقیاس ذهن‌آگاهی رابطه‌ای (کیمز و همکاران، 2018) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارهای SPSS26 و AMOS24 و از طریق تحلیل مدل‌سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین ذهن‌آگاهی رابطه‌ای و همدلی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد(β=0.27, p<0.001) همچنین، همدلی به‌طور معناداری با صمیمیت زوجی رابطه داشت (β=0.36, p<0.001)، و بین ذهن‌آگاهی رابطه‌ای و صمیمیت زوجی نیز رابطه مثبت معناداری یافت شد (β=0.17, p<0.002) . مقایسه مدل‌های مستقیم و کامل نشان داد که همدلی نقش میانجی جزئی در ارتباط بین ذهن‌آگاهی رابطه‌ای و صمیمیت زوجی ایفا می‌کند. این یافته‌ها اهمیت درک نقش همدلی و ذهن‌آگاهی در بهبود صمیمیت زوجی را تأکید می‌کند و می‌تواند به‌عنوان مبنای طراحی مداخلات روانشناختی برای تقویت روابط زوجی مورد استفاده قرار گیرد.

لیلا کبیری، ملوک خادمی اشکذری، سعید اکبری زردخانه، کیوان صالحی، حسین پورشهریار،
دوره 19، شماره 3 - ( 9-1404 )
چکیده

چکیده
تحولات فزاینده فرهنگی_اجتماعی در سال­های اخیر و نیز، آمار بالای مشکلات سلامت­روان­شناختی در سنین حساس نوجوانی و خلأ پژوهشی در این زمینه، اهمیت واکاوی عوامل ایجاد احساس حال خوب در نوجوانان را آشکارتر می­سازد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی شرایط احساس حال خوب و ارائه مدل مفهومی بهزیستی در نوجوانان ایرانی بود. در مطالعه حاضر، رویکرد کیفی، دیدگاه سازاگرایانه و طرح پژوهش نظریه داده­بنیاد با هدف نظم‌دهی مفهومی به­کار گرفته شد. جامعه مورد مطالعه، نوجوانان ایرانی ساکن عمدتا شهر قزوین در بازه سنی 16 تا 19 سال بودند که به­ روش نمونه­گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع­آوری داده­ها طی سال­های 1403 تا 1404 از مصاحبه نیمه­ساختار یافته حضوری استفاده شد و کدگذاری بر اساس طرح چارمز، طی دو مرحله کدگذاری اولیه و متمرکز به­صورت دستی انجام شده و مرتب­سازی مضمون­ها به کمک نرم افزار اکسل 2019 صورت گرفت که در نتیجه آن، دوازده مفهوم اصلی شامل شامل مشغولیت، خوش­بینی، شادکامی، رابطه با خود، رابطه با دیگران، رابطه با خدا، رابطه با هستی، سلامت خود و خانواده، رشد شخصی، اجتماع شکوفا، ارزش‌های اخلاقی و امکانات مادی به­دست آمد که هر کدام دارای مقوله­ها، زیرمقوله­هایی می­باشند. نتایج این پژوهش، رهیافت­هایی برای سیاست­گذاران و پرورش­کاران به­منظور فراهم­سازی بستر مناسب برای ایجاد احساس حال خوب و در نتیجه، افزایش سطح بهزیستی نوجوانان که می­توانند نقش مؤثری در ساختن جامعه ایفا کنند، دارد


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb