4 نتیجه برای رضایت از زندگی
محمد نقی فراهانی، شهرام محمدخانی، فرهاد جوکار،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی رضایت از زندگی در معلمان شهر تهران با کیفیت زندگی، بهزیستی ذهنی و عزت نفس آنان انجام شده است. از طریق روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی نمونه ای به حجم500 نفر از معلمان تهرانی انتخاب شده و بااستفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی، بهزیستی ذهنی به همراه پرسشهایی دربارهی وضعیت اقتصادی اجتماعی معلمان که در یک پرسشنامهی متحدالشکل فراهم شده بود از طریق دو کارشناس ارشد آقا و خانم در نواحی مختلف آموزش و پرورش مورد آزمایش و بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد، رضایت از زندگی از طریق دو متغیر دیگر یعنی بهزیستی ذهنی و کیفیت زندگی قابل پیش بینی است. اگرچه تا اندازه ای رضایت از زندگی از طریق متغیرهای کیفیت زندگی همچون ملزومات زندگی، سلامت بدنی، روابط بین فردی و معنی دار بودن زندگی قابل تبیین است ولی به تنهایی برای یک پیش بینی قوی کافی نیست. رضایت از زندگی علاوه بر داشتن یک کیفیت زندگی مناسب، نیازمند بهزیستی ذهنی نیز میباشد. در تحقیق حاضر هنگامی که متغیرهای کیفیت زندگی با متغیر بهزیستی ذهنی در کنار هم قرار گرفتند درصد زیادی(41 %) از واریانس رضایت از زندگی را تبیین و پیش بینی میکردند.
مهسا عمید، امید شکری، فریبا زرانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
هدف: مطالعه حاضر با هدف آزمون نقش واسطهای رفتارهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در رابطه جهتگیریهای مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در دانشجویان انجام شد. روش: 410 دانشجو (157 پسر و 253 دختر) به جهتگیری مذهبی درونی ـ بیرونی آلپورت (I/EROS)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS)، نسخه تجدید نظر شده دوم نیمرخ سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت (HPLP-II)، فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS) و رضایت از زندگی (SWLS) پاسخ دادند. در این مطالعه، به منظور آزمون نقش واسطهای رفتارهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در رابطه جهتگیریهای مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در دانشجویان از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که رابطه بین جهتگیری مذهبی درونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت مثبت و معنادار و رابطه بین جهتگیری مذهبی بیرونی با رفتارهای سبک زندگی سالم مثبت و غیرمعنادار بود. همچنین، رابطه بین رفتارهای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت با عاطفه مثبت و رضایت از زندگی مثبت و معنادار و با عاطفه منفی، منفی و معنادار بود.علاوه بر این،نتایج روش آماری معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین جهتگیری مذهبی درونی و حمایت اجتماعی با عاطفه مثبت و منفی و رضایت از زندگی از طریق از رفتارهای سبک زندگی سالم به طور نسبی میانجیگری میشود. در نهایت، در مدل مفروض، 29 درصد از پراکندگی نمرات رفتارهای سبک زندگی از طریق جهتگیریهای مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده تبیین شد. همچنین، در مدل مفروض به ترتیب 64 ، 16 و 38 درصد از پراکندگی نمرات عاطفه مثبت، عاطفه منفی و رضایت از زندگی از طریق رفتارهای سبک زندگی تبیین شد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که بخشی از پراکندگی نمرات بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در بافت پیشبینی این مولفههای شناختی و هیجانی بهزیستی از طریق ابعاد درونی و بیرونی جهتگیریهای مذهبی و حمایت اجتماعی ادراک شده، به کمک تفاوت در میزان استفاده از رفتارهای سبک زندگی سالم قابل تبیین است.
سمیه علی نسب، مهناز شاهقلیان، محمد نقی فراهانی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطۀ بین ابعاد شخصیت برونگرایی/ نورزگرایی و بهزیستی ذهنی با توجه به نقش واسطهای ذهنآگاهی بود. در یک مطالعۀ همبستگی، تعداد 152نفر (61پسر، 91دختر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه خوارزمی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به فرم کوتاه پرسشنامۀ تجدید نظر شدۀ شخصیت آیزنک و مقیاس ذهنآگاهی رگه پاسخ دادند. برای ارزیابی بهزیستی ذهنی با توجه به تعریف آن، از دو مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس عاطفۀ مثبت و عاطفه منفی استفاده شد.یافتهها نشان داد برونگرایی با بهزیستی ذهنی و ذهنآگاهی، رابطۀ مثبت و نورزگرایی با بهزیستی ذهنی و ذهنآگاهی، رابطۀ منفی دارد. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد ذهنآگاهی دارای نقش میانجی در رابطۀ بین برونگرایی و عاطفۀ مثبت است. همچنین ذهنآگاهی در رابطۀ بین نورزگرایی و عاطفۀ منفی و در رابطۀ بین نورزگرایی و رضایت از زندگی به عنوان واسطه عمل کرده است. سازۀ ذهنآگاهی میتواند تبیینکنندۀ رابطۀ تفاوتهای فردی در حوزۀ شخصیت با سلامت روانی باشد.
دکتر وجیهه ظهورپرونده، اقای حسین یعقوبی سینی،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه همدلی عاطفی و جهتگیریهای ارتباطی خانواده با رضایت از زندگی دانشآموزان در زمان بحران بیماری کرونا با در نظر گرفتن نقش میانجی شفقت ورزی بود. این پژوهش به لحاظ روش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود و جامعه آماری آن شامل کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه دوره دوم ناحیه پنج و شش شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1403 نفر بود که تعداد 301 نفر از این دانش آموزان به روش خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. گردآوری دادهها در این پژوهش به روش میدانی و با استفاده از پرسشنامههای رضایت از زندگی دینر و ایمونز، لارسن و گریفین (1985)، جهتگیریهای ارتباطی خانواده ریچی و فیتزپاتریک (1990)، همدلی دیویس (1983) و شفقتورزی – فرم کوتاه ریس و همکاران (2011) انجام گرفت و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از معادلات ساختاری استفاده شد و در کلیه تجزیه و تحلیلهای آماری این پژوهش از نرم افزار Amos-24 و SPSS-26 استفاده گردید. نتایج نشان داد بین همدلی عاطفی با رضایت از زندگی و جهتگیریهای ارتباطی خانواده با رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود دارد. بین همدلی عاطفی با شفقتورزی و جهتگیریهای ارتباطی خانواده با شفقتورزی نیز رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین شفقتورزی با رضایت از زندگی دانشآموزان در زمان بحران بیماری کرونا رابطه معناداری وجود دارد.