شبنم جوانمرد، حمیدرضا عریضی، ابوالقاسم نوری،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر در سطح اول بررسی رابطهی سادهی بهزیستی روانی، شخصیت و تعارض کار-خانواده، و بررسی نقش میانجی بهزیستی روانی در رابطه بین این دو متغیر پنهان از طریق روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی کارکنان یک شرکت صنعتی در اصفهان بود که از میان آنها 217 نفر از طریق نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامهی تعارض کار- خانواده، مقیاس سرزندگی، پرسشنامهی جهتگیری به زندگی و پرسشنامه NEO-FFI (فرم کوتاه) بود. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که رابطهی ساده بین دو بعد تعارض کار-خانواده، همسازی، وظیفهشناسی، خوشبینی و سرزندگی معنادار بود؛ مدل معادلات ساختاری نیز معنادار بوده و نقش واسطهای خوشبینی و سرزندگی را در رابطهی بین همسازی و وظیفه شناسی از یک سو و ابعاد تعارض کار-خانواده از سوی دیگر تأیید میکند. در واقع این ویژگیهای شخصیتی با تأثیرگذاری بر راهبردهای مقابلهای و دسترسی به منابعِ فرد، سطح خوشبینی و سرزندگی و در نهایت ذخیرهی روانشناختی او را افزایش میدهند. این افزایش به خودی خود، مدیریت بهترِ مسئولیتهای کاری و خانوادگی و در نتیجه کاهش تعارض بین این دو حیطه را در پی دارد.
وحیده صالح میرحسنی، نیما قربانی، احمد علی پور، ولی الله فرزاد،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای پنج عامل شخصیت در تنظیم رابطه بین استرس ادراکشده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی بود. 390 رئیس بانک با روش نمونهگیری خوشهای تک مرحلهای و از دو خوشه بانک دولتی و خصوصی انتخاب شدند و مقیاسهای پنج عامل شخصیت نئو (120 آیتمی)، استرس ادراکشده کوهن و همکاران (1983)، استرس عینی (محققساخته)، اضطراب و افسردگی کاستلو و کامری (1967)، علائم جسمانی بارتون (1995)، روی آنها اجرا شد. یافتهها نقش واسطهای سه عامل نورزگرایی، برونگرایی، و وظیفهشناسی را در تنظیم رابطه بین استرس ادراکشده و اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی تأیید کردند. تأثیر استرس عینی ازطریق استرس ادراکشده بود، که این امر بر اهمیت ذهنی استرس تأکید میکند. این یافتهها در سایه تعامل همزمان این سه ریخت (نورزگرایی پایین، همراه با وظیفهشناسی و برونگرایی بالا) در کاهش عوارض استرس موردبحث قرارگرفتند.