جستجو در مقالات منتشر شده


68 نتیجه برای هیجان

جعفر حسنی، هاجر اندرخور، یاسر تعدادی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده

گسترش سازه­ی هوش هیجانی در متون روان­شناختی منجر به راه اندازی پژوهش­های نوین در این حیطه شده است. یافته­های پژوهشی نشان می­دهند که هوش هیجانی با عوامل متعدد روانی اجتماعی همبسته بوده و نقش اساسی در مشکلات بین فردی ایفا می­کند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه­ی هوش هیجانی و مشکلات بین فردی بود. بدین منظور 140 نفر از دانشجویان دانشگاه سمنان به شیوه­ی نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای انتخاب و توسط پرسشنامه­های هوش هیجانی بار/ اُن و مشکلات بین فردی (بارکهام، هاردی و استارتوپ، 1994) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بیانگر این بود که بین اکثر مؤلفه­های هوش هیجانی و مشکلات بین فردی رابطه­ی منفی و معنادار وجود دارد. همچنین مؤلفه­های مختلف هوش هیجانی برخی از جنبه­های مشکلات بین فردی را مورد پیش­بینی قرار دادند. در مجموع، بر اساس یافته­های پژوهش حاضر می­توان گفت که هوش هیجانی با تأمین سلامت روانی، مشکلات بین فردی را کاهش داده و باعث بهبود کیفیت روابط اجتماعی و بین فردی می­شود
شیدا دیبائی، مسعود جان بزرگی، مسعود عارف نظری،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

پژوهش حاضر به بررسی ارتباط دوسوگرایی و کنترل هیجانی مادران و اضطراب کودکان و نوجوانان مبتلا به سرطان و نقش تعدیل­کنندگی جنس کودکان پرداخته است. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است و جامعه مورد نظر شامل کودکان و نوجوانان 8 تا 17 ساله مبتلا به سرطان می­باشد (بستری و غیر بستری) که به بیمارستان‌های تخصصی کودکان (6 بیمارستان) در شهر تهران، از آبان 87 تا خرداد 88 مراجعه نموده‌اند و همگی در مرحله فعال درمانی قرار داشتند. روش نمونه‌گیری بر اساس نمونه در دسترس است که تعداد 102 کودک و نوجوان (56 پسر و 46 دختر) و مادرهایشان حاضر به همکاری شدند. در این پژوهش از «پرسشنامه‌ کنترل هیجانی» و «پرسشنامه دو سوگرایی در ابرازگری هیجانی» برای مادران و «مقیاس تجدید نظر شده‌ اضطراب آشکار کودکان و نوجوانان» برای کودکان و نوجوانان، استفاده شده است. تحلیل داده­ها نشان داد، کودکانی که مادرانشان دو سوگرایی هیجانی بیشتری داشتند، اضطراب بیشتری نشان دادند. اما رابطه معناداری بین کنترل هیجانی مادر و اضطراب کودک مشاهده نشد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که دو سوگرایی و کنترل هیجانی مادر تغییرات اضطراب کودک را تبیین نمی­کنند؛ اما جنس کودک مبتلا به سرطان در رابطه بین اضطراب کودک و دوسوگرایی و کنترل هیجانی مادر نقش تعدیل­کننده دارد. به نظر می­رسد، جنس کودک در رابطه دو سوگرایی و کنترل هیجانی مادر با اضطراب کودک، در کمیت و کیفیت حمایت عاطفی که کودک درک می‌کند، اثر می‌گذارد و این احتمالا منجر به نوع سازگاری کودک با سرطان و اضطراب زیاد یا کم می­شود.
بیتا بمانی یزدی، پرویز آزادفلاح، فریبرز باقری،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

        هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تجارب هیجانی بر واکنش های قلبی _عروقی و پاسخ های عضلانی چهره در افراد دارای ریخت شخصیتی D بود. بدین منظور در مرحلۀ اول پژوهش 405 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی، به شیوه در دسترس انتخاب و پرسشنامۀ الگوی شخصیتی D را تکمیل نمودند، سپس بر اساس نمرات انتهایی توزیع ریخت شخصیتی D، دو گروه 15 نفری از پایین و بالای توزیع انتخاب شدند. در مرحلۀ دوم آزمودنی ها تحت کاربندی آزمایشی قرار گرفتند، به این ترتیب که پس از کار گذاشتن الکترودها بر روی نقاط مختلف دست و صورت، شاخص های EMG عضلات چین دهنده و گونه، PULSE و BVP، ابتدا در حالت پایه و سپس در دو حالت القای هیجانی مختلف (موسیقی شاد و غمگین) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که افراد با شاخص ریخت D بالا در هنگام تجربۀ هیجانی منفی (غم) در عضلۀ چین دهنده واکنش شدیدتری نشان دادند. در هنگام تجربۀ هیجان مثبت (شادی)، افراد دارای شاخص ریخت D پایین در عضلۀ گونه واکنش شدیدتری نشان دادند. در حالی که واکنش های قلبی _ عروقی در دو گروه، در حالت تجربۀ هیجان های مثبت و منفی تفاوت معناداری نشان نداد.
        در مجموع بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که ریخت شخصیتی D به عنوان عاملی که تجربۀ هیجان منفی را افزایش می دهد در نظر گرفته می شود. همچنین بازداری از ابراز هیجان های منفی، موجب افزایش فعالیت فیزیولوژیک می شود. بنابراین در نظر گرفتن این عامل شخصیتی در راستای سلامت جسمانی قابل توجه است.
علی راستی، جعفر حسنی،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مقایسه­ی سوگیری حافظه­ی صریح و ضمنی نسبت به پردازش اطلاعات هیجانی منفی در نوجوانان دارای اضطراب صفت بالا و پایین بود. با استفاده از فرم کودکان سیاهه­ی اضطراب حالت / صفت اسپیل­برگر دو گروه 20 نفری از نوجوانان دارای اضطراب صفت بالا و پایین انتخاب شدند. آزمودنی­های دو گروه پس از همتاسازی بر اساس متغیرهای سن، جنس و سطح تحصیلات توسط آزمون بازشناسی (سوگیری حافظه­ی صریح) و آزمون تکمیل ریشه­ی کلمات (سوگیری حافظه­ی ضمنی) مورد ارزیابی قرار گرفتند. مواد هیجانی شامل دو دسته لغات تهدیدزا و خنثی در آزمون بازشناسی و مجموعه­ی لغات مبهم بود. نتایج نشان داد که هیچ یک از آثار اصلی و تعاملی متغیّرهای سطوح اضطراب صفت و جنسیت بر حساسیت آزمودنی و سوگیری پاسخ محرک­های تهدید­زا و خنثی معنادار نبود، در حالی­که اثر اصلی متغیّر سطوح اضطراب صفت در آزمون تکمیل ریشه­ی کلمات معنادار بود. این یافته حاکی از وجود سوگیری حافظه­ی ضمنی در این دسته از افراد می­باشد. در کل، نتایج پژوهش حاضر با نتایج سایر پژوهش­ها همسو می­باشد و از اصول کلی حاکم بر سوگیری حافظه و اضطراب صفت حمایت می­کند. 
سمیه جمالی پاقلعه، احمد عابدی، الهام آقایی، راضیه زارع،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1389 )
چکیده

با توجه به اهمیت نقش هوش هیجانی در سلامت روان، هدف پژوهش حاضر عبارت از فراتحلیل تحقیقات انجام شده پیرامون رابطه میان هوش هیجانی و سلامت روان می باشد. این پژوهش با استفاده از تکنیک فرا تحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر رابطه هوش هیجانی با سلامت روان را مشخص نموده است. بدین منظور از بین 45 پژوهش،30پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بود، انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فراتحلیل بود. پژوهش حاضر مبتنی بر 4721 شرکت کننده و 30 اندازه اثر می باشد. یافته های پژوهش نشان داد رابطه هوش هیجانی و سلامت روان به طور کلی(47/0) می باشد زمانی که هوش هیجانی به عنوان صفت ارزیابی می شود ارتباط قوی تری با سلامت روان دارد(51/0 r=) نسبت به زمانی که به عنوان توانایی ارزیابی می شود(38/0r=). بنابراین هوش هیجانی بالاتر ارتباط معناداری با سلامت روان بهتر دارد.
جواد کاوسیان، پروین کدیور، ولی الله فرزاد،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده

پژوهش حاضر نقش واسطه­ای نیازهای اساسی روانشناختی (خودفرمانی، شایستگی و پیوستگی)، خودتنظیمی انگیزشی (انگیزش درونی، بیرونی و بی­انگیزگی تحصیلی) و هیجان­های تحصیلی (لذت از کلاس و ناامیدی از یادگیری) در ارتباط بین متغیرهای محیطی حامی خودفرمانی دانش­آموز با بهزیستی مدرسه را بررسی می­کند. از طریق نمونه گیری خوشه­ای در سه مرحله 520 دانش­آموز دختر و پسر از دبیرستان­های سطح شهر کرج انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس­های حمایت معلم از خودفرمانی دانش­آموز، حمایت والدین از خودفرمانی دانش­آموز، ارتباط با همکلاسی­ها، نیازهای اساسی روانشناختی، مقیاس انگیزش تحصیلی، بهزیستی مدرسه و پرسشنامه هیجان­های تحصیلی، می­باشد. داده­ها با بهره­گیری از تحلیل عاملی تأییدی، محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شده است. نتایج بدست آمده نشان می­دهد اثر مستقیم حمایت معلم از خودفرمانی دانش­آموز، حمایت والدین از خودفرمانی دانش­آموز و ارتباط با همکلاسی­ها بر نیازهای اساسی روانشناختی اثر مستقیم و معنادار دارند. همچنین حمایت معلم از خودفرمانی دانش­آموز از طریق متغیرهای واسطه­ای پژوهش بر بهزیستی مدرسه اثر غیرمستقیم معناداری ندارد. اما اثر غیرمستقیم حمایت والدین از خودفرمانی دانش­آموز و ارتباط با همکلاسی­ها بر بهزیستی مدرسه معنادار است. اثر مستقیم خودفرمانی، پیوستگی، بی­انگیزگی تحصیلی و هیجان تحصیلی لذت از کلاس بر بهزیستی مدرسه معنادار است، و در آخر اینکه خودفرمانی، شایستگی، پیوستگی، انگیزش درونی تحصیلی و انگیزش بیرونی تحصیلی بر بهزیستی مدرسه اثر غیر مستقیم و معنادار دارند. بر این اساس می­توان نتیجه گیری کرد که نیازهای اساسی روانشناختی، خودتنظیمی انگیزشی و هیجان­های تحصیلی نقش واسطه­ای بین متغیرهای محیطی حامی خودفرمانی دانش­آموز و بهزیستی مدرسه ایفا می­کنند.
حسن شفیعی، علیرضا آقایوسفی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده

پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر نوروزگرایی بر پردازش اطلاعات چهره های هیجانی در نوجوانان انجام شد. آزمودنی ها (30 نورزگرای بالا و 30 نورزگرای پایین) براساس نمرات بعد شخصیتی نوروزگرایی در پرسشنامه شخصیت نوجوانان آیزنک (JEPQ) و انجام یک مصاحبه بالینی نیمه ساختار یافته برگزیده شدند و سپس نسخه تصویری تکلیف رایانه ای دات پروب اصلاح شده روی آنها اجرا گردید. از تحلیل واریانس مختلط برای تحلیل نتایج استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که نوجوانان نوروزگرای بالا نسبت به چهره هیجانی خشمگین گوش بزنگی توجهی نشان می دهند در حالی که نوجوانان نوروزگرای پایین نسبت به چهره هیجانی خشمگین اجتناب توجهی نشان می دهند. نتایج این پژوهش نشان داد که صفت شخصیتی نوروزگرایی در نوجوانان می تواند باعث ایجاد سوگیری توجه نسبت به چهره های هیجانی گردد.
مهرداد اکبری، حسین زارع،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده

نوجوانی یکی از چالش انگیزترین دوره¬های رشد زندگی انسان است. تجربه¬های شخصی، زیستی و روان¬شناختی تغییرات گسترده¬ای را در این دوره به وجود می¬آورند و طی این تغییرات، افراد محرک های رفتاری و هیجانی جدید و متفاوتی را برای زندگی بزرگسالی خود کشف می¬کنند. هدف اصلی این مطالعه تعیین ارتباط بین هیجان طلبی، سبک¬های تصمیم¬گیری با رفتارهای مخاطره¬جویانه نوجوانان شهرستان دزفول بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. 450 دانش¬آموز دبیرستانی شهر دزفول به شیوه تصادفی چند مرحله¬ای انتخاب شدند. در این مطالعه از مقیاس سنجش رفتارهای پرخطر، مقیاس هیجان طلبی زاکرمن ( فرم 40 سؤالی) و پرسشنامه سبک¬های تصمیم¬گیری عمومی استفاده شد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رفتار مخاطره جویانه با نمره کلی هیجان طلبی و زیر مقیاس¬های آن رابطه مثبت معنی¬دار و با سبک¬های تصمیم گیری شهودی و وابسته رابطه مثبت و با سبک تصمیم گیری منطقی رابطه منفی داشت. همچنین سبک¬های تصمیم¬گیری شهودی و فوری با هیجان طلبی همبستگی مثبت و سبک منطقی همبستگی منفی داشت. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که هیجان طلبی، تصمیم¬گیری، جنسیت و سن در مجموع 40% از تغییرات واریانس رفتار مخاطره¬جویانه را تبیین می¬کنند.
سید کاظم رسولزاده طباطبایی، علیرضا مرادی، مریم تاجیک اسمعیلی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر انگیختگی خوشایند بر تحکیم حافظه بوده است. به همین منظور تعداد 60 نفر از جامعۀ دانشجویان دانشگاه­های تربیت مدرس، تهران و آزاد واحد تهران جنوب (30زن و 30 مرد) به صورت در دسترس انتخاب و پس از کسب ملاک­های لازم برای ورود به گروه نمونه به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. پس از یادگیری و یادآوری فوری فهرست لغات، در گروه آزمایش کاربست آزمایشی (تماشای قطعه فیلم­های برانگیزانندۀ مثبت) اعمال شد و آزمودنی­های گروه کنترل به تماشای قطعه فیلم خنثی پرداختند. در پژوهش حاضر نمرات آزمون های یادآوری آزاد تأخیری و بازشناسی که 30 دقیقه پس از یادگیری فهرست لغات انجام شدند، به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از آزمون t مستقل نشان داد، میانگین نمرات آزمون­های یادآوری آزاد تأخیری و بازشناسی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در سطح معناداری کمتر از 01/0، بیشتر است. این یافته­ها نشان می­دهند که القای انگیختگی پس از یادگیری موجب تحکیم حافظه برای آن مطالب می­شود و این امر بدون توجه به هیجانی یا خنثی بودن محرک­های یادگرفته شده است.  
قسیم نبی زاده چیانه، شهرام واحدی، محمد رستمی، محمد علی نظری،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

این پژوهش با هدف بررسی ویژگی‌های روان­سنجی آزمون خود‌ارزیابی تصاویر آدمک (SAM) به عنوان یک آزمون سنجش هیجان در ایران انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز در بهار 1389 شامل می­شود. این مطالعه در دو مرحله، یک مطالعه مقدماتی و یک مطالعه اصلی طراحی و اجرا شد. در مطالعه اول برای تعیین پایایی پرسشنامه محقق ساخته 9 سؤالی سنجش ابعاد خوشایندی و انگیختگی با حجم نمونه 128 نفر و در مطالعه دیگر، برای تعیین روایی و پایایی SAM، 92 نفر از دانشجویان با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای مورد آزمایش قرار گرفتند. داده‌ها به کمک روش ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌‌های مکرر و ضریب آلفای کرونباخ تحلیل شدند. بررسی میزان پایایی به دو روش باز‌‌آزمایی با فاصله دو هفته و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ انجام شد. ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه محقق ساخته در بعد خوشایندی 89/0 و در بعد انگیختگی 83/0 بدست آمد. ضریب پایایی به روش باز‌آزمایی برای آزمون SAM و پرسشنامه در دامنه 55/0 تا 78/0 قرار داشت. دامنه روایی همزمان 56/0 تا 87/0 و روایی ملاکی نیز قابل قبول و مطلوب بود. بر اساس نتایج این پژوهش SAM از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و در پژوهش ها و فعالیت های مورد نظر برای کاربرد پژوهشگران و متخصصان در ایران قابل استفاده است.  
حسین زارع، زهرا سلگی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با افسردگی، اضطراب و استرس در دانشجویان با استفاده از روش تحقیق توصیفی ـ همبستگی انجام شد. بدین­منظور به روشنمونه­گیری تصادفی خوشه ای 235 دانشجوی (102 پسر و 133دختر) دانشگاه پیام نور کرمانشاه با میانگین سنی31/23 و انحراف معیار 53/2 انتخاب شدند و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس(DASS-21) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیری و ماتریس همبستگی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از ارتباط منفی بین افسردگی با تمرکز مثبت/ برنامه ریزی و ارزیای مثبت/دیدگاه وسیع تر بود. همچنین بین افسردگی، اضطراب و استرس با همه راهبردهای ناکارآمد تنظیم شناختی هیجان (سرزنش دیگران، سرزنش خود، نشخوار فکری، فاجعه پنداری و پذیرش) همبستگی مثبت به دست آمد. از بین مؤلفه های تنظیم شناختی هیجان، فقط در مؤلفه ی نشخوار فکری تفاوت معناداری بین دانشجویان پسر و دختر وجود داشت. بین میزان افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان پسر و دختر نیز تفاوتی وجود نداشت. با در نظر گرفتن نتایج فوق، به نظر می رسد برای افزایش سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی دانشجویان، آموزش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان متمرکز بر برنامه ریزی/ تمرکز مثبت و ارزیابی مجدد مثبت بسیار ضروری است
محسن جعفریان فرد، حمیدرضا عریضی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

هدف پژوهش بررسی رابطه خستگی هیجانی و رفتار‌های شهروندی سازمانی با در نظر گرفتن نقش تعدیل‌کننده رفتار‌های شهروندی معطوف به فرد بود. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون بودند، که تعداد 144 نفر از آنان به شیوه نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار‌های به کار رفته در پژوهش شامل پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران (1990) و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ (1981) بود. داده‌ها از طریق تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. یافته‌ها نشان داد خستگی هیجانی یک رابطه منفی معنا‌داری با رفتار‌های شهروندی سازمانی دارد. همچنین رفتار‌های شهروندی معطوف به فرد رابطه خستگی هیجانی و رفتار‌های شهروندی معطوف به سازمان را تعدیل می‌کند. بدین معنی که در رفتار‌های شهروندی معطوف به فرد بالا، یک رابطه منفی معنی‌داری بین خستگی هیجانی و رفتار‌های شهروندی معطوف به سازمان وجود دارد ولی در رفتار‌های شهروندی معطوف به فرد پایین این رابطه معنا‌دار از بین می‌رود. در مواجهه با خستگی هیجانی سازمان‌ها باید کارکنان را حمایت نمایند تا از این طریق کارکنان بتوانند منابع بیشتری را بر عملکرد‌های سرمایه‌گذاری کنند.
مهدی رضا سرافراز، نیما قربانی، عابدین جواهری،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

با ساخت فرم کوتاه مقیاس خود مهارگری بیشتر مطالعات در این حوزه، برای سنجش ظرفیت عمومی خود مهارگری از آن استفاده کرده اند. یافته های ناهمخوان در مورد سازش یافتگی خود مهارگری در ساختار تک عاملی این مقیاس تردید ایجاد کرده است. مطالعه ی پیش رو با هدف ارزیابی ساختار عاملی این مقیاس در ایران انجام گردید. 247 (زن 188، مرد 53، نامشخص: 6) دانشجوی دانشگاه های استان تهران به مقیاس های فرم کوتاه مقیاس خود مهارگری، مقیاس نشخوار ذهنی، مقیاس حالت نگرانی، مقیاس احساس سرزندگی، مقیاس اضطرابوافسردگی، پاسخ دادند. یافته های تحلیل عامل تأییدی نشان داد مدل تک عاملی با داده ها برازش ندارد. تحلیل عامل اکتشافی ساختار دو عاملی را مطرح کرد که در تحلیل تأییدی مجدد برازش مطلوبی داشت. یافته ها با نگاهی به دیدگاه های مربوط به دو وجه خود مهار گری مورد بحث قرار گرفت و بر لزوم بازنگری نظریه ها و پژوهش در وجوه متفاوت بازدارنده و برانگیزنده ی خود مهارگری، صحه گذاشت.
فرشته حقیقت، عطا طهرانچی، پریسا دهکردیان، سید کاظم رسولزاده طباطبایی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش عوامل روانشناختی و متغیرهای مرتبط با درد در پیش بینی پریشانی هیجانی بیماران مبتلا به ام اس بود. نمونه مورد بررسی مشتمل بر 249 نفر از بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس از میان بیمارانی که به انجمن ام.اس شهر اصفهان مراجعه کرده بودند انتخاب شد و از آن میان 12 نفر به دلیل دارا نبودن ملاک های ورود حذف شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های خودکارآمدی مرتبط با درد، نیرومندی من و پرسشنامه چندوجهی درد پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که نیرومندی من و خودکارآمدی مرتبط با درد به شکل منفی و معناداری پریشانی هیجانی را در بیماران مبتلا به ام اس پیش بینی می کنند. حمایت اجتماعی نیز به شکل مثبت و معناداری پریشانی هیجانی را در بیماران مبتلا به ام اس پیش بینی نمود. این پژوهش در راستای مطالعات پیشین، نقش متغیرهای مرتبط با خود را در پیش بینی پریشانی هیجانی نشان داد. با توجه به همبستگی مثبت حمایت اجتماعی و پریشانی هیجانی در این مطالعه که با برخی مطالعات همراستا و با برخی دیگر متفاوت می باشد. پیشنهاد می شود در مطالعات آتی به بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و حمایت اجتماعی واقعی با پریشانی هیجانی پرداخته شود.
ملاحت امانی، اسماعیل شیری، مصطفی ولی پور، ولی شیری،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1392 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی نقش حساسیت به اضطراب و نظم جویی شناختی هیجان در اضطراب و افسردگی بود. ابتدا از میان 300 نفر مرد داوطلب شرکت در مطالعه، بر اساس نمرات­شان در مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس، تعداد41نفر که در مؤلفه­ی افسردگی DASS نمره­ی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین نمونه بودند، در گروه افسرده و تعداد 52 نفر که در مؤلفه­ی اضطراب DASS نمره­ی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین نمونه بودند، در گروه مضطرب و به­طور تصادفی تعداد 60نفر که نمرات بالایی نداشتند، در گروه بهنجار قرار گرفتند. سپس آنها فرم کوتاه پرسشنامه­ی نظم جویی شناختی هیجان و مقیاس حساسیت به اضطراب را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل آماری داده­ها با روش­های همبستگی پیرسون و تحلیل تشخیصی به روش گام به گام انجام شد.نتایج نشان داد که برای طبقه بندی افراد در هر کدام از گروه­ها، حساسیت به اضطراب، ارزیابی مثبت، تمرکز مجدد مثبت، فاجعه سازی، سرزنش خود و دیگران، سهم پیش­بینی معناداری داشتند، و حساسیت به اضطراب قوی­ترین متغیر پیش­بینی برای عضویت افراد در گروه­ها بود. به­طور خلاصه، 5/59 درصد از موارد به­درستی در گروه­ها قرار داده شده­اند. این یافته­ها نشان می­دهد کهحساسیت به اضطراب و نظم جویی شناختی هیجان به عنوان دو عامل مهم در آسیب شناسی روانی افسردگی و اضطراب نقش دارند که باید به هنگام روان درمانی توجه ویژه­ای به آنها مبذول شود.
منیژه فیروزی، عادل مهری، علی عباس کمری، مهناز شاهقلیان،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1392 )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی مشکلات هیجانی و سبک­های مقابله­ی کودکان مبتلا به لوکمیای لمفوبلاستیک حاد و مقایسه­ی آن با کودکان سالم بود. به این منظور، 55 کودک بستری در بخش خون و سرطان بیمارستان کودکان مفید و 45 کودک سالم مراجعه کننده برای انجام واکسن، در پژوهش شرکت کردند. شرکت­کننده­های بیمار و سالم از نظر آزمون تحلیل نقاشی کودکان در بیمارستان و نشانگرهای هیجانی کوپیتس در ترسیم صحنه تزریق، با هم مقایسه شدند. نتایج تفاوت معناداری بین کودکان مبتلا به سرطان و کودکان سالم از نظر تمام زیر­مقیاس­های آزمون تحلیل نقاشی کودکان در بیمارستان نشان داد. همچنین، شرکت­کنندگان دو گروه از نظر نشانگرهای هیجانی کوپیتس با یکدیگر مقایسه شدند. تفاوت دو گروه در استفاده از رنگ سیاه برای رنگ آمیزی، کوچک کشیدن خود، سایه­دار کردن صورت، بدن، دست و غیر معمول بودن تصاویر معنادار بود. بر اساس یافته­ها، کودکان مبتلا به لوسمی بیشتر از راهبردهای اجتنابی استفاده کردند، در حالی که کودکان سالم روش مقابله­ی رویارویی را به کار بردند. همچنین بر اساس نشانگرهای هیجانی کوپیتس، کودکان مبتلا به لوسمی مشکلات هیجانی بیشتری نشان دادند. این یافته­ها به مداخله­های بالینی برای کودکان مبتلا به سرطان کمک می­کند.
الهه عنایتی، مرتضی امیدیان، احمد عابدی،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر­بخشی آموزش هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان تیزهوش انجام شد. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و دارونما انجام شد؛ بدین منظور 45 نفر از بین دانش آموزان تیزهوش دختر سوم دبیرستان ناحیه 2 شهر اصفهان انتخاب شدند. سپس به شیوه­ی تصادفی در گروه آزمایش (15نفر)، دارونما (15نفر) و کنترل (15نفر) گمارده شدند. جهت سنجش متغیرهای اصلی مدل، از آزمون­های هوش هیجانی بار – ان و بهزیستی روانشناختی ریف استفاده شد. پس از گزینش، از سه گروه پیش آزمون گرفته شد و سپس گروه آزمایش تحت آموزش هوش هیجانی طی 8 جلسه­ی حداکثر 90 دقیقه­ای قرار گرفتند و پس از پایان برنامه، از سه گروه پس آزمون و دو ماه بعد پیگیری به عمل آمد. سپس داده­ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر نشان داد که آموزش هوش هیجانی در افزایش بهزیستی روانشناختی و مؤلفه­های آن از جمله پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد شخصی تأثیر دارد. به نظر می­رسد ارائه­ی دروسی با محتوای هوش هیجانی در مدرسه می­تواند بر سلامت روان و بهزیستی روانشناختی دانش آموزان تیزهوش مؤثر باشد.
سهراب امیری، جعفر حسنی، محمد حسین عبداللهی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر آزمون فرضیه همگرایی با خلق، نقش تجارب هیجانی مثبت و منفی در قضاوت اخلاقی براساس نقش تعدیل کننده سیستم فعال­ساز رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری (BIS) بود. ابتدا 600 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی براساس پرسشنامه شخصیتی کارور و وایت مورد آزمون قرار گرفته و پس از تحلیل داده­ها، بر اساس نمرات انتهایی توزیع تعداد 60 نفر از آنها در چهار گروه دسته بندی شدند. سپس هر گروه شخصیتی (به طور انفرادی) در معرض القای تجارب هیحانی مثبت و منفی قرار گرفتند؛ پس از هر مرحله القای هیجان، دو داستان­ اخلاقی شخصی و غیر شخصی به آنها ارائه شد تا به آنها پاسخ دهند.داده­ها پس از جمع­آوری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط، تحلیل شد.نتایج نشان داد که بین چهار گروه آزمودنی بر اساس ابعاد هیجان تفاوت معناداری در قضاوت اخلاقی شخصی و غیرشخصی وجود دارد. القای هیجان، می­تواند عملکرد افراد را در قضاوت اخلاقی شخصی و غیر شخصی بر اساس ابعاد شخصیتی متاثر ساخته، و محرکهای  هیجانی مثبت و منفی منجر به قضاوت­های غیرسودگرایانه­ در داستان­های اخلاقی شخصی می­شوند.
محسن میرزایی گرکانی، علی اصغر اصغرنژاد فرید، فهیمه فتحعلی لواسانی، پانته‌آ احدیان فرد،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش مقایسه­ی طرحواره­های هیجانی و بررسی رابطه­ی شدت اضطراب و نگرانی با طرحواره­های هیجانی در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری، اختلال اضطراب اجتماعی و گروه بهنجار بود. نمونه­ی پژوهش شامل 90نفر (30 نفر مبتلا به اختلال وسواسی- جبری، 30 نفر مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و 30 نفر گروه کنترل بهنجار) بود که به­صورت در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه­ی طرحواره هیجانی، نگرانی ایالت پنسیلوانیا، مقیاس اضطراب بک، مقیاس افسردگی بک و پرسشنامه­ی سلامت عمومی را تکمیل کردند. افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال وسواسی- جبری در زمینه­ی طرحواره­های هیجانی در ابعاد طرحواره­ی قابلیت درک، طرحواره­ی کنترل، طرحواره­ی توافق با دیگران، طرحواره­ی گناه و شرم و طرحواره­ی اندیشناکی، با گروه کنترل بهنجار تفاوت معناداری داشتند؛ البته در طرحواره­ی گناه و شرم نیز افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری تفاوت معناداری با افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی داشتند. برخی از ابعاد طرحواره­های هیجانی در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری و اختلال اضطراب اجتماعی با گروه بهنجار متفاوت بود و شدت اضطراب و نگرانی مرضی با برخی ابعاد طرحواره­های هیجانی رابطه داشت.
فاطمه طاهری، مهناز شاهقلیان، جهانگیر کاشفی نیشابوری،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی رابطه­ سبک­های دلبستگی و دوسوگرایی در ابراز هیجان با ناگویی هیجانی بود. 300 دانش­ آموز دختر مقطع متوسطه شهرستان آوج در سال تحصیلی 92-1391، پرسشنامه­ های سبک دلبستگی، دوسوگرایی در ابرازگری هیجان، و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو را تکمیل کردند. نتایج نشان داد رابطه­ ناگویی هیجانی با سبک دلبستگی ایمن و سبک دلبستگی اجتنابی، منفی و با سبک دلبستگی اضطرابی و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی، مثبت است. دوسوگرایی در ابرازگری و سبک دلبستگی اضطرابی پیش­ بینی کننده­ تغییرات دشواری در شناسایی هیجان، و دوسوگرایی در ابرازگری و سبک دلبستگی ایمن، پیش­ بینی کننده­ واریانس دشواری در توصیف هیجان بودند. 11 درصد واریانس مؤلفه­ تفکر برون­ مدار نیز توسط دوسوگرایی در ابرازگری و سبک دلبستگی اضطرابی تبیین شد. همچنین دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی، سبک دلبستگی اضطرابی و سبک دلبستگی ایمن، 21 درصد واریانس کل ناگویی هیجانی را تبیین کردند. به منظور پیشگیری از ابتلا به ناگویی هیجانی، علاوه بر تقویت ویژگی­های ایمنی­ بخش دلبستگی لازم است به افزایش توانایی تنظیم هیجان برای غلبه بر دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی توجه شود.

صفحه 1 از 4    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb