4 نتیجه برای گناه
ضحی سعیدی، نیما قربانی، مهدیرضا سرافراز، محمدحسین شریفیان،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی ارتباط شفقت خود، ارزش خود و آمادگی برای شرم و گناه با تجربهی شرم و گناه پس از بازسازی تجربهی خطا و اشتباه پرداخته است. در این مطالعه شبه تجربی 80 دانشجوی دانشگاه تهران (زن 54، مرد 26) به مقیاسهای شفقت خود، ارزشخود و زیرمقیاس آمادگی برای شرم و گناه پرسشنامهی عاطفه خودآگاه-3 پاسخ دادند. بعد از القای هیجان شرم و گناه از طریق بازسازی تجربهی خطا و اشتباه در این افراد، میزان هیجانات ناخوشایند آنها از طریق چک-لیست صفات شرم و گناه مبتنی بر نظریهی تانگنی و پرسشنامه هیجانات ناخوشایند سنجیده شد. یافتهها نشان داد آمادگی برای شرم به صورت مثبت و شفقت خود به صورت منفی با هیجانات ناخوشایند ارتباط دارند. ارزش خود تنها با هیجان شرم ارتباط منفی داشت و آمادگی برای گناه با هیچکدام از هیجانات رابطهای نشان نداد. همانطور که پیشبینی شده بود، شفقت خود توانست فراسوی آمادگی برای شرم و گناه، هیجانات ناخوشایند را پیشبینی کند. در حالی که ارزش خود توانایی پیشبینی هیجانات ناخوشایند را نداشت. یافتهها با توجه به ماهیت متفاوت سازههای شفقت خود و ارزش خود تبیین شدهاند.
سمیرا رستمی، بهرام جوکار،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
احساسات شرم و گناه از مهمترین هیجانات اخلاقی بوده و نقش مهمی در تنظیم رفتارهای اجتماعی و اخلاقی دارند؛ ازاینرو شناسایی عوامل پیشآیند این هیجانات ضروری مینماید. بدین منظور، پژوهش حاضر در قالب یک مدل علّی به بررسی رابطۀ مؤلفههای دلبستگی و هیجانات شرم و گناه پرداخته است. در همین راستا، دلبستگی به والدین و همسالان، بهعنوان متغیر مستقل و احساس شرم و گناه، بهعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. شرکتکنندگان پژوهش شامل 398 نفر (218 دختر و 180 پسر) از دانشآموزان سال چهارم متوسطۀ شهر شیراز بودند، که به روش خوشهای چندمرحلهای تصادفی، انتخاب شدند. برای اندازهگیری متغیرهای پژوهش، از پرسشنامۀ دلبستگی به والدین و همسالان آرمسدن و گرینبرگ و مقیاس آمادگی احساس شرم و گناه کوهن و همکاران استفاده شد. روایی ابزارها به روش تحلیل عامل و پایایی آنها با استفاده از روش آلفای کرونباخ سنجیده شد. روایی و پایایی آزمونها قابلقبول بود. نتایج پژوهش آشکار ساخت که مؤلفههای دلبستگی (والدین و همسالان) احساس شرم را بهصورت منفی و احساس گناه را بهصورت مثبت پیشبینی کردند. علاوهبر این، نتایج مقایسۀ دیاگرام دختران و پسران مؤید نقش تعدیلکنندگی جنسیت بود. نتایج روشن ساخت که در گروه دختران برخلاف یافتههای مدل کلی، دلبستگی به همسالان پیشبین مثبت احساس شرم است. درمجموع، یافتهها شواهد مطلوبی در جهت تأیید نقش ارتباطات عاطفی در شکلگیری هیجانات اخلاقیاجتماعی در فرزندان فراهم کرد.
دکتر سمانه خزاعی، دکتر شکوه نوابی نژاد، دکتر ولی اله فرزاد، دکتر کیانوش زهراکار،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی احساس شرم و گناه در رابطه بین سبکهای دلبستگی و پرخاشگری پنهان زناشویی، انجام گرفته است. مطالعهی حاضر یک تحقیق همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را زوجین متأهل شهر بیرجند تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش حاضر را 320 زوج تشکیل دادند. روش نمونهگیری از نوع در دسترس بود. به منظور تجزیه و تحلیل روشهای آماری از همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معناداری وجود دارد. بررسی مدل مفهومی پژوهش نشان داد که احساس شرم و گناه در رابطه سبک دلبستگی اضطرابی و سازه های پرخاشگری پنهان (کناره گیری عاطفی و خراب کردن وجهه اجتماعی) نقش میانجی معناداری داشت. بهطورکلی نتایج نشان داد سبک دلبستگی اضطرابی بر احساس شرم و گناه تأثیر بیشتری دارد. همچنین نتایج بیانگر نقش مؤثر سبکهای دلبستگی ایمن، اضطرابی و اجتنابی بر کناره گیری عاطفی بود. احساس شرم با هر دو سازه پرخاشگری پنهان ارتباط مثبت معناداری داشت و احساس گناه فقط با خراب کردن وجهه اجتماعی رابطه معناداری داشت. نتایج بررسی نقش میانجی نیز حاکی از نقش معنادار احساس شرم و گناه در رابطه سبک دلبستگی اضطرابی و سازههای پرخاشگری پنهان (کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی) بود.
دکتر فاطمه دهقانی آرانی، خانم زهرا اسدی، دکتر حجتالله فراهانی،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ میان تمایل به کمک به دیگران و تابآوری و رشد پس از آسیب با نقش تعدیلکنندگی احساس گناه مرتبط با آسیب در افراد دارای سابقۀ ابتلا به بیماری کووید-19 در افراد نزدیک بود. به این منظور، 189 نفر از افرادی که یکی از نزدیکان آنها طی شش ماه اخیر بهعلت ابتلا به بیماری کووید-19 در بخش مراقبتهای ویژۀ بیمارستان بستری شده بودند، به شیوۀ در دسترس انتخاب شدند و اقدام به تکمیل پرسشنامههای رشد پس از آسیب، تابآوری، احساس گناه مرتبط با آسیب و نوعدوستی بزرگسالان کردند. براساس نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه، احساس گناه مرتبط با آسیب در رابطۀ میان تابآوری و تمایل به کمک به دیگران نقش تعدیلکنندگی نداشتند. در مقابل، احساس گناه مرتبط با آسیب در رابطۀ میان رشد پس از آسیب و تمایل به کمک به دیگران نقش تعدیلگنندگی داشت. نتیجه گیری از یافته های مطالعه حاضر میتواند گویای نقش عوامل بین فردی و درون فردی در ارتقای سازگاری و حتی رشد افراد متعاقب تجارب آسیب زا باشد.