سعید ملکی، سیدرضا حسینی کهنوج، الهام ویسی، پیروز رحمانی لیر،
دوره 5، شماره 15 - ( بهار 1395 )
چکیده
سکونتگاههای روستایی به عنوان چشمانداز فرهنگی، حاصل از تعامل بین انسان و محیط در طی فرآیندهای متأثر از عوامل و نیروهای درونی و بیرونی دچار تغییر و تحولاتی در بافت کالبدی – فضایی (خصوصاً در ابعاد مسکونی) خود شده است؛ این امر موجب پدید آوردن مسائل و نارساییهای بسیاری برای زیست و ادامه سکونت در این فضاها شده است. در این راستا پژوهش حاضر، با استفاده از روشهای اسنادی- تحلیلی و رویکرد کاربردی حاکم بر آن، به دنبال روشن ساختن تفاوتهای منطقهای و سطحبندی نواحی همگن در زمینه ابعاد گوناگون مسکن (بهداشتی- درمانی، زیربنایی-رفاهی، تسهیلات و تأسیسات، استحکام و سازه) در مناطق روستایی ایران بوده است. برای این منظور، از روشهای تحلیل عاملی و تکنیک تصمیمگیری چندمعیاره تاپسیس فازی برای وزندهی و برای تفسیر نتایج، به تهیه نقشههای مربوطه با از سیستم اطلاعات جغرافیایی اقدام شد. نتایج پژوهش نشان داد؛ مناطق روستایی استانهای مازندران (467/0)، اصفهان (464/0)، البرز (455/0) و تهران (449/0) بالاترین سطح برخورداری و مناطق روستایی استانهای سیستان و بلوچستان (265/0)، خراسان جنوبی (267/0)، هرمزگان (267/0) و کرمان (270/0) در پایینترین سطح از حیث برخورداری از شاخصهای مسکن روستایی قرار دارد. همچنین استانهای کشور در زمینهی شاخصهای ذکر شده، تفاوت معناداری با یکدیگر دارند و سطح برخورداری استانها در این زمینه با یکدیگر برابر نیست؛ بنابراین لازم است در جهت هدایت توسعهی آتیه این روستاها به سوی توسعهای پایدار و رهایی از مشکلات موجود، برنامهریزیهای مؤثر و عملی در جهت بهبود وضعیت توزیع فضایی مسکن در این سکونتگاهها انجام گیرد و مناطق سطوح پایین نسبت به مناطق سطوح بالاتر، بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
حسین فراهانی، فرزاد ویسی، سوران منوچهری،
دوره 6، شماره 0 - ( ویژه نامه گردشگری روستایی(زمستان 1396) 1396 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر بررسی و تحلیل وضعیت گردشگری روستاهای بخش خاوومیرآباد با رویکردی سیستمی و با در نظرگیری تمامی گروههای درگیر و عناصر مرتبط بوده است. نوع تحقیق کاربردی و از حیث جمعآوری اطلاعات، توصیفی- تحلیلی است. جمعآوری اطلاعات در بخش نظری با استفاده از منابع اسنادی و در بخش عملی، پیمایشی مبتنی بر توزیع پرسشنامه در میان گردشگران (100 نفر بر اساس بازدید دو ماهه اول سال و دیدگاه کارشناسان میراث فرهنگی)، مسئولین (30 نفر از مسئولین نهادهای توسعه روستایی و گردشگری منطقه) و ساکنین محلی (261 خانوار از میان 2736 خانوار بخش براساس فرمول کوکران و تصحیح آن) بوده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی (میانگین) و آزمونهای آمار استنباطی همچون T تک نمونهای و رتبهای فریدمن نشان از مطلوب نبودن سطح تقاضای منطقه داشته است، ناآشنایی با منطقه نیز مهمترین مؤلفه در ضعف تقاضای منطقه شناخته شده است. همچنین در بعد عرضه نیز منطقه دارای وضعیت رضایت کنندهای نیست و ضعف تبلیغات، اطلاعرسانی و آموزش در کنار کمبود خدمات و تسهیلات مهمترین موانع عملکرد مطلوب بعد عرضه بوده است. در مقابل، وضعیت بعد عوامل بیرونی تأثیرگذار بر سیستم گردشگری منطقه در حد رضایت کنندهای ارزیابی شده است و شرایط فرهنگی در میان مؤلفههای این بعد در مقایسه با دیگر مؤلفهها، عمدهترین نقش را در توسعه گردشگری منطقه داشته است.
سعدی محمدی، فرزاد ویسی، کیومرث خداپناه، ژیان دانشور،
دوره 14، شماره 51 - ( 3-1404 )
چکیده
هدف: با توجه به این اصل که لازمه حل هر معضلی، برنامهریزی برای حل آن است، پژوهش کاربردی حاضر نیز، با این هدف در نواحی روستایی مرزی شهرستان مریوان انجام گرفته و به دنبال آن است که با تدوین برنامه راهبردی که انعطافپذیر و آیندهنگر میباشد، در جهت تنوعبخشی به اقتصاد روستاهای منطقه بواسطه جذب سرمایهها حرکت نماید.
روش پژوهش: دادههای این پژوهش در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش عملی به روش پیمایشی، مبتنی بر مصاحبه، توزیع پرسشنامه و مشاهده گردآوری شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش حاضر، رویکرد کیفی است که مبتنی بر مصاحبه و قضاوت گروه دلفی است. بر این مبنا؛ با بهرهگیری از تیم دلفی پژوهش، برنامه استراتژیک تنوعبخشی به اقتصاد منطقه بواسطه جذب سرمایهها و راهاندازی کسبوکارهای خرد، تدوین گردید. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر 24 نفر از مسئولین توسعه منطقه، متخصصین، صاحبان کسبوکار خرد و مدیران محلی هستند که به روش هدفمند انتخاب گردیدند.
یافتهها: یافتهها حاکی از آن است که در نواحی روستایی مورد مطالعه، تعداد 8 نقطه قوت در مقابل 18 نقطه ضعف (عوامل درونی) و 6 فرصت در مقابل 9 تهدید (عوامل بیرونی) در برابر ایجاد محیط متنوع اقتصادی و فضای مطلوب کسبوکار بواسطه جذب سرمایهها، شناسایی و مورد تایید قرار گرفتند. همچنین تلاقی مجموع وزنهای عوامل داخلی (3/40) با مجموع وزنهای عوامل خارجی (2/49)، نشاندهنده قرارگیری منطقه مورد مطالعه در موقعیت محافظهکارانه است.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که الگوی مطلوب، برای جذب سرمایهها در راستای تنوعبخشی به اقتصاد منطقه، الگوی محافظه کارانه است و بایستی با رویکردی بازنگرانه، برنامهها، سیاستها و اقدامات انجام گرفته در راستای تغییر وضعیت نامطلوب موجود محیط کسبوکار منطقه مورد مداقه و تغییر قرار گیرند. همچنین چشمانداز آینده فضای کسبوکار منطقه با تنوعبخشی اقتصادی بواسطه جذب سرمایهها نشان داد که این منطقه روستایی در دورنمایی 15 ساله متناسب با توانمندیها و پتانسیلهایش میتواند به عنوان مرکز ممتاز تجارت مرزی، مرکز ممتاز کشاورزی، مرکز ممتاز تولیدیهای خرد و مرکز ممتاز گردشگری روستایی در سطح استان کردستان و در کنار سایر رقبا (شهرستانهای دیگر استان) شناخته شود.