3 نتیجه برای کمانرودی کجوری
موسی کمانرودی کجوری، فرهاد عزیزپور، علی جانبازی،
دوره 3، شماره 9 - ( 8-1393 )
چکیده
روند توسعه ی شهر شیراز از دهۀ 1330 به بعد، موجب رشد شتابان جمعیت و پراکندهرویی در پیرامون، بهخصوص در امتداد محورهای ارتباطی برونشهری منتهی به آن، شده است؛ سهم پراکندهرویی در رشد و گسترش شهر شیراز از 02/22 درصد در دهه ی 45-1335 به 8/72 درصد در دهه ی 85-1375 افزایش یافته است. این روند، تغییر کارکرد غالب اقتصادی ناحیه ی سکونتگاهی (شهرستان) شیراز از کشاورزی به چندنقشی (با غلبه ی بخش خدمات)، الحاق و ادغام برخی روستاها در شهر شیراز و تحولات ساختاری اجتماعی، سیاسی و فضایی گسترده در این ناحیه را به دنبال داشته است. روستای «گویم» که در فاصله ی 20 کیلومتری شمال غربی شهر شیراز و در مجاور جاده ارتباطی برونشهری شیراز-اردکان واقع شده است، یکی از سکونتگاههای پیرامونی این کلانشهر میباشد. این مقاله، پراکندهرویی شهر شیراز و تأثیرات آن بر تغییرات ساختاری-کارکردی روستای «گویم»در سالهای90-1380 را مورد بررسی قرار داده است. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز با مطالعات کتابخانهای و میدانی جمعآوری و با استفاده از آمار توصیفی، تجزیه و تحلیل شده است. همچنین از سیستم اطلاعات جغرافیایی در تحلیل میزان، جهت، الگو و شکل پراکندهرویی شهر شیراز در بین سالهای 1335 تا 1385 و روستای «گویم» در سالهای 90-1380 استفاده شده است. سه مولفه اقتصاد، اجتماع و فضا با 24 شاخص، مبنای شناخت و تحلیل این پژوهش قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد روستای «گویم» از سال 1380 تا 1390 به شدت تحت تأثیر روند پراکندهرویی شهر شیراز قرار گرفته و با تغییرات ساختاری-کارکردی شگرفی مواجه شده است؛ این روستا در این دهه به یکی از مهم ترین سکونتگاههای مهاجرپذیر پیرامونی شهر شیراز تبدیل شده و مساحت آن حدود 3/3 برابر افزایش یافته است. همچنین، 3/59 درصد شاغلین ساکن این روستا در بخش خدمات و 2/32 درصد نیز در بخش صنعت اشتغال دارند.
موسی کمانرودی کجوری، احمد زنگانه، احمد قلی نیا،
دوره 8، شماره 30 - ( زمستان 1398 )
چکیده
امروزه پراکندهرویی یکی از مهمترین مسائل توسعه شهری کشورهای در حال توسعه است. این مفهوم بیشتر در نیمقرن اخیر وارد ادبیات مدیریت و برنامهریزی شهری این کشورها شده است. البته ماهیت این پدیده در کشورهای در حال توسعه با کشورهای توسعهیافته متفاوت است. این پدیده در این کشورها اغلب بهدلیل روستاگریزی و در کشورهای توسعهیافته بهدلیل شهرگریزی بهوقوع میپیوندد. این پدیده در کشورهای توسعهیافته اغلب بهواسطه گسترش شهر بر روی عرصههای روستایی پیرامون روی میدهد. برخی شهرهای ایران نیز همانند سایر کشورهای در حال توسعه، این نوع گسترش را در مرحله رشد شتابان خود در ششدهه اخیر تجربه کرده که شهر بابل یکی از این شهرها است. این روند اغلب موجب استحاله و دگردیسی ساختاری و کارکردی روستاهای کشور و ادغام آنها در شهرها شده است. از جمله این پیامدها، تغییر نقش اقتصادی این روستاها از کشاورزی به خدماتی است. جامعه آماری این پژوهش، شهر بابل و روستاهای واقع در بخش مرکزی شهرستان بابل است. محدوده زمانی این پژوهش، سال 1335 تا 1395 است. سوال اصلی این پژوهش این است که شهر بابل از چه الگوی گسترشی در سالهای 1335 تا 1395 برخوردار بوده و چه تغییرات اقتصادی را در روستاهای پیرامون خود در محدوده بخش مرکزی شهرستان بابل برجای گذاشته است؟ بنابراین هدف این پژوهش، شناخت الگوی گسترش شهر بابل در این دوره و تأثیر آن بر ویژگیهای اقتصادی روستاهای پیرامون آن است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث نوع داده، کمی است که به روش توصیفی-تحلیلی انجام میپذیرد. داده و اطلاعات این پژوهش اغلب به روش کتابخانهای جمعآوری شده است. جهت تحلیل داده و اطلاعات این پژوهش از آمار توصیفی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که پراکندهرویی شهر بایل در این دوره موجب تغییر نسبت شاغلین بخشهای اقتصادی این شهر و روستاهای پیرامون آن شده است.
مرتضی خواجهوند، موسی کمانرودی کجوری،
دوره 14، شماره 52 - ( 6-1404 )
چکیده
هدف: توسعه قطبی در ایران در ششدهه اخیر، به توزیع ناعادلانه فرصتها، منابع و سرمایهگذاریها و ناترازی مناطق منجر شده است. در این فرایند، شهرها بهعنوان قطبها، مراکز و نقاط رشد، نقش محوری را در شکلدهی مهاجرت و جذب مهاجران در کشور ایفاء کردهاند. شهر ابهر نیز بهعنوان یکی از این نقاط رشد، با امواج گوناگون مهاجرتها در چنددهه اخیر مواجه بوده است.
روش پژوهش: در مقاله حاضر که ماهیت توصیفی و تحلیلی و هدف کاربردی دارد، مبادی، عوامل و حجم مهاجرت به شهر ابهر بررسی و تحلیل شده است. جامعه آماری این پژوهش، 34887 خانوار (سرپرستان خانوار) ساکن شهر ابهر بوده است. حجم جامعه نمونه، تعداد 380 خانوار بوده که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه گردید. دادهها و اطلاعات از نوع کمی و کیفی بود و به دو روش کتابخانهای-اسنادی و میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) بهدست آمده است. برای نمونهگیری، از روش تصادفی نظاممند استفاده شد. بازه زمانی این پژوهش، سال 1335 تا 1400 ه.ش است. برای پردازش و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS و تکنیک آماری رگرسیون چندگانه و برای تحلیل دادههای مکانی و تهیه نقشهها از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است.
یافتهها: نتایج این پژوهش حاکی است که 57/63 درصد مهاجران به شهر ابهر از مبادی روستایی و 42/37 درصد از مبادی شهری مهاجرت کردهاند. بیشترین و کمترین نسبت مهاجران به این شهر، بهترتیب از مبادی شهرستانهای ابهر (47/63 درصد) و سلطانیه (1/58 درصد) بوده است. براساس نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه، عوامل اقتصادی (0/49) بیشترین و عوامل تفریحی-توریستی (0/23) کمترین نقش را در مهاجرت به شهر ابهر ایفاء کردهاند.
نتیجهگیری: بدین سبب، مهمترین راهکار پیشنهادی پژوهش، کاهش نابرابریهای منطقهای از طریق توزیع متعادل فرصتهای شغلی، امکانات و خدمات میان شهر ابهر و مناطق روستایی پیرامون است.