57 نتیجه برای کارآفرینی
مهیم شیهکی تاش، عبدالعزیز ولی نفس، ابوبکر رئیسی،
دوره 7، شماره 25 - ( 9-1397 )
چکیده
محمدرضا سلیمی سبحان، سلمان فیضی، محمد یاپنگ غراوی،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
توسعه پایدار گردشگری روستایی قادر به تأمین نیاز گردشگران، فراهم ساختن فرصتهایی برای افزایش رشد اقتصادی، حفاظت از مکانهای فیزیکی روستا و بهبود کیفیت زندگی است، این صنعت بهصورت همزمان قادر به افزایش فرصتها از طریق ایجاد زمینههای همزیستی توسعه پایدار و کیفیت زیستمحیطی است. این ویژگیها باعث شده است تا مفهوم توسعه پایدار بهصورت گستردهای در میان جوامع علمی موردبحث قرارگرفته و توسعه گردشگری پایدار به ابزاری مهم جهت مدیریت پایدار جوامع روستایی مبدل شود. هدف اصلی پژوهش بررسی تأثیر کارآفرینی روستایی برحمایت ساکنان از توسعه پایدار گردشگری با تأکید بر نقش میانجی محیط اجتماعی روستا در روستاهای دهستان سردابه اردبیل است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی، جامعه آماری پژوهش خانوارهای ساکن در دهستان سردابه اردبیل است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 286 خانوار برآورد گردید. دادههای پژوهش بهصورت اسنادی و پیمایشی(پرسشنامه) جمعآوری شد بهمنظور آزمون فرضیههای پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری در محیط نرمافزار Lisrel استفاده شد یافتههای پژوهش نشان داده است که کارآفرینی روستایی بر محیط اجتماعی روستا و حمایت ساکنان از گردشگری پایدار روستا تاثیرمثبت و معناداری دارد. همچنین نشان داد که محیط اجتماعی روستا بر حمایت ساکنان از توسعه پایدار گردشگری موثر بوده و اثرات محیط اجتماعی روستا در رابطه بین کارآفرینی روستایی با توسعه پایدار گردشگری به عنوان نقش میانجی دارای تأثیر مثبت و معناداز است.
بهروز راسخی، رضوان قنبری موحد، امیرحسین علی بیگی،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
شناخت نیازهای خدماتی کارآفرینان امکان ارائه خدمات مناسب از سوی دولت به کارآفرینان را فراهم میسازد. هدف از این پژوهش شناسایی نیازهای خدماتی کارآفرینان کشاورزی می باشد. جامعه آماری شامل 260 نفر از کارآفرینان کشاورزی شهرستان کرمانشاه بودندکه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 152 نفر تعیین شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد که "بازاریابی محصولات" مهم ترین نیاز خدماتی از دیدگاه کارآفرینان کشاورزی می باشد و نیازهای "مشاوره فنی"، "آشنایی با روش های کسب سرمایه" و "یادگیری مهارت های ارتباطی" در اولویت های بعدی قرار دارند. همچنین نتایج به دست آمده از آزمون من وایتنی نشان داد که بین کارآفرینان کشاورزی بر حسب مکان فعالیت و جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر کارآفرینان کشاورزی ساکن روستا در جنبه های ارتباطی و آموزشی و زنان کارآفرین در جنبه مدیریت و برنامه ریزی نیاز بیشتری به ارائه خدمات دارد.
علی ولیقلی زاده، فرزانه خوانین زاده، محمدرضا رضایی،
دوره 8، شماره 2 - ( 9-1398 )
چکیده
یکی از ابعاد بسیار مهم نظریههای توسعۀ پایدار روستایی، توسعۀ اقتصادی در کنار توسعۀ اجتماعی و اکولوژیک است. در این میان، گردشگری در جوامع روستایی نقش بسیار مهمی در توسعۀ اقتصادی آن دارد. یکی از مهمترین عوامل توسعۀ گردشگری در روستاها، توجه به کارآفرینی گردشگری است. از این رو، این مطالعه با هدف ارزیابی توسعۀ کارآفرینی در بحث گردشگری روستایی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق، افراد ساکن در روستای سریزد بوده که در مجموع دارای 415 نفر جمعیت است. تعداد حجم نمونه لازم برای تکمیل پرسشنامه طبق فرمول کوکران 200 نفر تعیین شد. در مرحله بعد، پایایی پرسشنامه با مقدار آلفای کرونباخ 77 درصد در قالب نرمافزار (SPSS) تایید شد. جهت پردازش دادهها، از نرمافزارSPSS استفاده گردید و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تی تک نمونهای و رگرسیون گام بگام بهره گرفته شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که مقدار محاسبهشده همه شاخصهای کارآفرینی، بالاتر از حد مبنای 5/2 بوده که میتوان گفت در راستای توسعه کارآفرینی مطلوب ارزیابی شده و گردشگری به شکل مثبت عمل کرده و توانسته گامهایی در جهت توسعه کارآفرینی در روستای سریزد بردارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان میدهد که از میان شاخصهای مؤثر، شاخص اعتماد بهنفس با ضریب (419/0) بیشترین تأثیر را در زمینه کارآفرینی در روستای سریزد به خود اختصاص داده است.
اسلام شاردری، سید علیقلی روشن، فاطمه سهرابی،
دوره 8، شماره 2 - ( 9-1398 )
چکیده
گردشگری روستایی میتواند بهعنوان منبع جدید درآمد برای روستاییان باشد. این دیدگاه کارآفرینانه مستلزم مدیریت و برنامهریزی خاصی است تا گردشگران علاوه بر دیدن مناظر و چشماندازهای طبیعی و تاریخی آن نقاط، با آدابورسوم و فرهنگ آنجا آشنا شوند. ازاینرو، در پژوهش حاضر، عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی شهرستان چابهار موردمطالعه قرار گرفت. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و توسعهای و به لحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی میباشد. جامعه آماری تحقیق، روستاهای هدف گردشگری تیس، بریس، رمین و باهوکلات میباشد که دارای بیشترین جاذبههای گردشگری میباشند. نمونه آماری این تحقیق مدیران و مردم محلی در دسترس میباشد. بهمنظور تعیین روایی صوری و محتوایی پرسشنامهها ازنظر متخصصین و اساتید خبره استفاده شد. همچنین روایی سازه نیز بهکاربرده شد. برای تعیین سنجش پایایی ابزار تحقیق از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن 85/0 محاسبه شد. بهمنظور بررسی و برازش متغیرهای نهفته و آزمون فرضیههای پژوهش از روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار LISREL استفاده شد. نتایج مدل یابی معادله ساختاری ضمن تأیید برازش مدل نشان داد که عوامل فردی، ساختاری، پشتیبانی- حمایتی و محیطی بر توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی تأثیر معناداری دارند؛ اما عامل اجتماعی – فرهنگی، تأثیر معناداری بر توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی ندارد. همچنین، نتایج این پژوهش نشان داد که عوامل ساختاری بیشترین تأثیر را بر توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی شهرستان چابهار دارد و عوامل فردی، محیطی، پشتیانی – حمایتی و اجتماعی- فرهنگی در درجات بعدی اهمیت قرار دارد.
سنور احمدی، حسین کوهستانی، حسین یادآور، حسین شعبانعلی فمی،
دوره 8، شماره 27 - ( 2-1398 )
چکیده
توسعه کارآفرینی به عنوان راهبردی کارآمد برای حل معضل بیکاری، توسعه اقتصادی، فقرزدایی و عدالت اجتماعی به ویژه در جوامع روستایی ضرورت دارد. کارآفرینی و به تبع آن، توسعه کارآفرینی زنان روستایی پدیدهای پیچیده و چند بُعدی است و تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد. در این تحقیق تلاش گردیده عوامل و مؤلفههای مؤثر بر توسعه کارآفرینی زنان روستایی کشور شناسایی شود. ازآنجا که راهبرد کارآفرینی زنان به عنوان بخش عظیمی از جامعه روستایی در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع روستایی اهمیت ویژه ای دارد؛ بنابراین مطالعات تلفیقی و ترکیبی از نتایج پژوهشهای انجام شده در زمینه توسعه کارآفرینی زنان روستایی، میتواند رویکرد جدیدی برای شناسایی راهکارهای جامع، فراروی پژوهشگران قرار دهد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی پژوهشهای انجام یافته در رابطه با کارآفرینی زنان روستایی طی ده سال گذشته (از سال 1386 تاکنون) است. در این پژوهش با بکارگیری روش فراتحلیل و با استفاده از نرم افزار جامع فراتحلیلCMA2 ، ضرایب همبستگی و نمونه های آماری تحقیقات مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که اندازه اثر متغیر بازاریابی (292/0) به استناد تفسیر اندازه اثر کوهن، تقریباً ضعیف ارزیابی میشود، و اندازه اثر سایر متغیرهای شاخص مورد بررسی (عوامل فردی، اجتماعی، اقتصادی، مالی) در حد متوسط و متوسط به بالا بوده است. طبق نتایج تحقیق، توسعه کارآفرینی زنان روستایی امری پویا و چند وجهی بوده، نیازمند توجه همزمان به عوامل فردی چون نیروی انسانی خلاق، حمایت های مالی و اقتصادی از زنان روستایی، عوامل فرهنگی و آموزشی و ارتقاء زیرساختهای محیطی در روستاهای کشور است.
عبدالرضا رحمانی فضلی، فرهاد عزیزپور، مریم شامانیان،
دوره 8، شماره 28 - ( 6-1398 )
چکیده
از مکانیسمهای عمده برای کاهش فقر و نابرابری در مناطق کمتر توسعه یافته، تأمین امکانات اشتغال مولد برای افراد بسیار فقیر است. از همین رو ضرورت توجه به کارآفرینی روستایی به مثابه حافظ امنیت اقتصادی روستا باید در اولویت سیاستها و برنامههای توسعه روستایی قرار گیرد. همچنین باید توجه داشت کارآفرینی در اجتماعات روستایی دارای درآمد اندک، در صورتی موفقیت حاصل مینماید که ابتکارات و تنوعات مشاغل از درون خود روستا برخیزد. این پژوهش با هدف تحلیل ظرفیتهای توسعه کارآفرینی در ناحیه روستایی دامغان انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که جهت گردآوری دادهها از مطالعات اسنادی و میدانی بهصورت پرسشنامهای استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل سوالات پژوهش از نرم افزارهای Spss و Arc Map استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد وضعیت مؤلفههای کارآفرینی در مناطق روستایی مورد مطالعه کمی پایینتر از مقدار متوسط و نزدیک به متوسط است. مناسبترین شرایط را میتوان در بعد کالبدی و سپس به ترتیب مؤلفههای در نهادی، اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و فردی مشاهده کرد. نتایج حاکی از این است که در روستاهای شهرستان دامغان، زیرساختهای کارآفرینی (از جمله زیرساختهای فیزیکی و سرمایهای) فراهم بوده اما محیط اجتماعی و بهخصوص اقتصادی برای گسترش کارآفرینی مهیا نیست. زیرساختها به تنهایی موجب ارتقای سایر مؤلفههای کارآفرینی نمیشود بلکه میتوان از آن به عنوان بستری برای شکوفایی سایر مؤلفهها استفاده کرد و کارآفرینی روستایی را ارتقاء بخشید. در واقع با کارآفرینی در روستاها میتوان روند توسعه روستایی را تسریع کرد زیرا کارآفرینی علاوه با کشف و شکوفایی سرمایههای پنهان اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و نهادی، منجر به به ایجاد درآمد پایدار و درنتیجه کاهش مشکلات (مهاجرت، بیکاری و غیره) برای روستاییان میشود.
شهاب نوبخت حقیقی، شهرام امیرانتخابی، بهروز محرمی ننه کران،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده
در این مقاله به بررسی اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه اشتغال وکارآفرینی روستایی پرداخته شده که باروش توصیفی– تحلیلی و بصورت پیمایشی انجام شده است. در روش میدانی جمعآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شده است؛ به منظور بررسی روایی پرسشنامهها, از متخصصین نظرخواهی گردید و برای اندازه گیری پایایی آن مقدار آلفای کرونباخ برابر با 826/0 به دست آمده است. جامعه آماری تحقیق, شامل کلیه کارشناسان و فعالان حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات محدوده تحقیق برابر 100 نفر بوده و حجم نمونه با کمک فرمول کوکران, 79 نفر تعیین گردید. برای انتخاب پاسخگویان از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد فناوری اطلاعات وارتباطات به دلیل تأثیردر افزایش تولید و درآمد روستاییان به میزان 336/0، در بازاریابی برای تولیدات ومحصولات روستاییان به میزان 355/0، درنوآوری فرایند تولید وایجاد فرصت های شغلی جدید به میزان 306/0و درافزایش مهارت های شغلی روستاییان به میزان 502/0؛ برتوسعه اشتغال وکارآفرینی روستایی درمحدوده موردمطالعه (شهرستان نمین ) تأثیر مثبت و معناداری دارد.
فردوس امیدپور، عبدالرضا رحمانی فضلی، فرهاد عزیزپور،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
رویکرد کارآفرینی از راهبردهای مهم توسعه روستایی است که در دهههای اخیر برای غلبه بر مسائل اقتصادی- اجتماعی پیش روی جوامع روستایی، موردتوجه قرارگرفته است. این رویکرد که تمایل به سمت نوآوری، ریسکپذیری و پیشنگری دارد، ذاتی یک فرد یا جامعه نیست و علاوه بر آن یک رویداد شانسی و تصادفی هم نیست بلکه پدیدهای است که شرایط محیطی که عملیات در آن صورت میگیرد (در قالب سطوح مختلف)تعیینکننده است .در همین ارتباط این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی در پی دستیابی به وضعیت ساختارهای مختلف توسعه کارآفرینی روستایی در شهرستان دلفان است. جامعه آماری این پژوهش 77556 نفر جمعیت روستایی این شهرستان است که بر اساس جدول مورگان 382 نفر از آنها با روش نمونهگیری طبقهبندی – تصادفی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها نیز پرسشنامهای است که پایایی آن بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که مقدار آن (85/0) به دست آمد. یافتههای حاصل از تحلیل آماری دادهها نیز نشان داد که ناحیه موردمطالعه، ساختارهای مناسبی برای توسعه کارآفرینی ندارد علاوه بر این امکانات و ظرفیتهای موجود هم بهصورت یکپارچه شکل نگرفتهاند و به لحاظ فضایی از الگوی متعادلی تبعیت نکرده است. عرصههای نزدیک به شهر و واقع در مسیرهای اصلی از شرایط نسبتاً بهتری برخوردار هستند. برای تعیین مکانیزم اثرگذاری ساختارها نیز از مدل رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد که نتایج آن نشان داد که ارتباط مؤلفه زیرساختی - فضایی با توسعه کارآفرینی مستقیم و تأثیرگذاری آن بیشتر از دیگر مؤلفههای اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و ویژگیهای فردی است که ارتباطی غیرمستقیم و اثرگذاری پایینتری نسبت به مؤلفه زیرساختی- فضایی در توسعه کارآفرینی ناحیه دارد.
بیژن رضایی، نادر نادری، معین سلیمانی،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
پژوهش حاضر باهدف واکاوی مؤلفههای تشکیلدهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی شهرستان کرمانشاه و ارائه راهبردهای بهبود آن انجام پذیرفت. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته با بهرهگیری از طرح آشیانهای (نهفته) بود که در بخش کیفی از رهیافت نظاممند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهرهگرفتهشد. جامعه موردمطالعه در بخش کیفی و کمی این پژوهش، شامل کارشناسان و خبرگان کارآفرینی و توسعه روستایی بود. روش نمونهگیری در بخش کیفی گلوله برفی و متواتر نظری و در بخش کمی نمونه در دسترس بود. ابزار جمعآوری دادهها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محققساخته بود. دادههای حاصل از مصاحبهها در بخش کیفی از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در بخش کمی با روش تحلیل اثرات متقابل تجزیهوتحلیل شد. در بخش اول نتایج حاصل از این پژوهش مهمترین مؤلفههای تشکیلدهنده اکوسیستم کارآفرینی روستایی مشخص شد و در بخش دوم ارتباط (تأثیرگذاری و تأثیرپذیری) بین مؤلفههای شناساییشده در بخش قبل موردبررسی قرار گرفت. در نهایت، با توجه به راهبردهای بهدستآمده از مدل پارادایمی نظریه بنیانی و بررسی وضعیت و موقعیت مؤلفهها در پلان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، مهمترین اولویتهای راهبردهای بهبود اکوسیستم کارآفرینی ارائه شد که شامل برنامهریزی و سیاستگذاری برای توسعه کارآفرینی روستایی، بهبود نظام آموزش کارآفرینی، بهبود زیرساختهای توسعه کارآفرینی و توسعه هنجارهای فرهنگی- اجتماعی بود.
حامد آرامش، فاطمه رس، سهیلا کشاورز،
دوره 9، شماره 34 - ( 12-1399 )
چکیده
پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی اثربخشی کارآفرینی اجتماعی در راستای توانمندسازی زنان جامعه محلی ارائهشده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان بلوچ مناطق حاشیهنشین چابهار در محلههای رمین، عثمانآباد، کمب، قدس، مرادآباد و تیس که از آنها نمونهای 266 نفری به روش نمونهگیری سهمی انتخاب شد. این پژوهش با روش آمیخته انجام گرفت. در بخش کیفی این روش، باتوجه به استراتژی فراترکیب عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان شناسایی شد و دربخش کمی با پخش دو پرسشنامه، این عوامل در جامعه آماری گفتهشده ارزیابی و رتبهبندی شدند. نتایج حاصل از روش کیفی فراترکیب این عوامل را در 21 شاخص دستهبندی کرد. دربخش کمی، نتایج حاصل از تحلیل نرمافزار SMART PLS نشان داد که تمامی شاخصهای حاصل از روش کیفی فراترکیب بهجز شاخص برخورداری از مهارت کافی اثر معناداری بر توانمندسازی زنان بلوچ مناطق حاشیهنشین چابهار داشتند و مهمترین این شاخصها، شاخص اعتمادبهنفس است و شاخصهای انگیزه ایجاد اشتغال، میزان تحصیلات، رفع تبعیض از بازار کار، سیاستهای حمایتی دولت به ترتیب در رتبههای دوم تا پنجم ازنظر اهمیت توانمندسازی زنان این منطقه برخوردارند.
حوریه مرادی، فرهاد جوان، سپیده امرایی، مریم بیرانوندراد،
دوره 9، شماره 34 - ( 12-1399 )
چکیده
کارآفرینی بهعنوان یک فرآیند اقداماتی نوظهور و ایجاد ارزش در مکانهای جغرافیایی است که در صورت برنامهریزی و مدیریت عقلایی میتواند سرمایهای برای توسعه فضای اجتماعی و جغرافیایی باشد. جریانهای کارآفرینانه روستایی، شکلگیری بنگاههای اقتصادی خرد و بازتابپذیری و نقشپذیری کارآفرینان در جریان-های توسعهای نواحی پیرامون شهرهای بزرگ، میتواند دگرگونیهای مکانی ـ فضایی را سبب شده و در توسعه کلانشهر نقش قابلتوجهی داشته باشد، بر این اساس، مقاله حاضر باهدف تبیین اثرات کارآفرینی روستایی در توسعه فضاهای پیراشهری شهرستان کرمانشاه بر پایهی روش فرایندی نگرش چندبعدی کارآفرینی طراحی شد. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه میدانی و پرسشنامهای بود. جامعه آماری شامل 21 روستای کارآفرین بافاصله کمتر از 20 کیلومتر از کلانشهر بود؛ این روستاها به دلیل حضور کارآفرینان و پیوستگی مکانی ـ فضایی با شهرستان کرمانشاه، با چالشها و مسائل بیش از دیگر نواحی روستایی روبرو بوده و بر توسعه شهرستان اثرگذار بودند. برای تحلیل اثرات از آزمونهای همبستگی و رگرسیون چندگانه در نرمافزار SPSS20 استفاده شد. یافتهها نشان داد بین متغیرهای روحیه کارآفرینی افراد، فرآیند اقتصادی و محیطی حاکم بر روستا و توسعه فضاهای پیراشهری رابطه مثبت و معنیداری در سطح یک درصد خطا برقرار است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای کارآفرینی روستایی (روحیه کارآفرینی افراد، فرآیند اقتصادی و محیط (بیرونی و درونی) حاکم بر روستا)، تأثیر معنیداری بر توسعه فضاهای پیراشهری داشته و توانایی تبیین 96 درصد از تغییرات متغیر توسعه فضاهای پیراشهری شهرستان را دارد. مهمترین متغیر اثرگذار نیز متغیر محیطی تشخیص داده شد.
بهمن خسروی پور، مریم طهماسبی، مریم عامری،
دوره 9، شماره 34 - ( 12-1399 )
چکیده
پژوهش حاضر به شناسایی عوامل زمینهای اثرگذار بر توسعه کارآفرینی زنان روستایی از دیدگاه اعضا صندوقهای اعتباری خرد زنان روستایی در شهرستان آبادان پرداخته است. این مطالعه کاربردی بوده و به روش پیمایش توصیفی بر روی نمونه 100 نفری از اعضای صندوقهای اعتباری خرد زنان روستایی آبادان انجامشده است. بهمنظور گردآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته تهیه و طی سه مرحله با اعمال نظرات متخصصان موضوعی، روایی آن تأیید گردید. بهمنظور تعیین پایایی ابزار تحقیق نیز ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن 83/0 به دست آمد. بر اساس یافتههای پژوهش، 37 متغیر بهعنوان عوامل زمینهای اثرگذار بر اقدامات کارآفرینانه اعضاء صندوقهای اعتباری خرد زنان روستایی شناسایی شد، که با بررسی وضعیت این متغیرها در شرایط حال حاضر زنان روستایی، این نتیجه حاصل شد که هیچیک از متغیرهای شناساییشده در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. بهطوریکه بالاترین امتیاز، 80/2، مربوط به اقدامات انجامشده در حوزه بسترسازی در جامعه و آمادهسازی خانوادهها و جامعه جهت تشویق زنان به تولید و اشتغال بود. افزون بر این، نمونه موردمطالعه در اولویتبندی وضعیت مطلوب متغیرهای زمینهای اثرگذار، ایجاد و توسعه مراکز رشد کارآفرینی در مناطق روستایی، ارائه کمکهای مالی در قالب سوبسید و دسترسی آسان کارآفرینان به اطلاعات موردنیاز، دانش و فناوریها را سه اولویت نخست خود برشمردند. همچنین بر اساس نتایج آزمون تحلیل عاملی نیز متغیرهای زمینهای اثرگذار بر توسعه کارآفرینی زنان روستایی در پنج دسته عوامل زیرساختیـ نهادی، آموزشی، فنی، فرهنگی و اجتماعی دستهبندی شدند که درمجموع، این عوامل حدود 67 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین مینمودند.
اصغر نوراله زاده، کامبیز هژبرکیانی، فرید عسگری،
دوره 10، شماره 35 - ( 2-1400 )
چکیده
افزایش بیکاری در کنار تخریب فزاینده منابع، از چالشهای اقتصادی- فرهنگی بسیاری از کشورهای درحال توسعه ازجمله ایران است. این معضلات در حیطه مناطق روستایی عمق و پیچیدگی بیشتری دارند. به بیان دیگر سالیان زیادی است که جامعه ما از کمبود تولید و به تبع آن نرخ بیکاری بالا در مناطق روستایی رنج میبرد که این امر موجب افزایش نرخ مهاجرت از روستاها به شهرها شده است. بررسیها نشان میدهد تا سال 1395 نرخ مهاجرت روستاییان به شهرها بسیار نگرانکننده شده بود و در برخی سالها کاهش سالیانه یک درصدی جمعیت روستایی را بههمراه داشته است، اما در سالیان اخیر این نرخ کاهش یافته بهطوریکه در سال 1399 مهاجرت معکوس به این مناطق تحقق یافته است. بههمین دلیل اهمیت بررسی و نوع اثرگذاری اعطای تسهیلات مالی بر سرمایهگذاری کسب و کارهای کوچک و متوسط و به تبع آن اثرات اشتغالزایی آن ضروری بنظر میرسد. صندوق کارآفرینی امید از سال 1384 با رویکرد بانکداری اجتماعی، حمایت از کسب و کارهای کوچک و متوسط با اولویت ایجاد اشتغال در مناطق روستایی و کمتربرخوردار را در دستور کار خود قرار داده است بهطوریکه طی سالیان گذشته توانسته تأثیر چشمگیری در اشتغال این مناطق داشته باشد. این مقاله به بررسی اثرات تسهیلات مالی صندوق کارآفرینی امید بر توابع سرمایهگذاری و اشتغال کسب و کارهای کوچک و متوسط در نواحی روستایی میپردازد. بدین منظور با استفاده از روش کتابخانهای دادههای تابلویی برای سالهای 1387 تا 1394 جمعآوری شده و با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیمیافته (GLS)، تابع سرمایهگذاری و همچنین با بهرهگیری از روش LSDV تابع اشتغال برای دوره مذکور برآورد شده و سپس اثر تسهیلات مالی بر این توابع در نواحی روستایی بررسی و مورد تحلیل قرار گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد تسهیلات مالی بهطور معناداری تأثیر مثبت در تابع سرمایهگذاری کسب و کارهای کوچک و متوسط در این نواحی داشته است که این تأثیر موجب افزایش سرمایه بنگاهها و اثر تبعی مثبت آن بر تابع تولید و ایجاد اشتغال در مناطق روستایی شده است.
علی اکبر عنابستانی، علیرضا معینی، امین فعال جلالی،
دوره 10، شماره 35 - ( 2-1400 )
چکیده
یکی از عوامل مهم برای توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی دسترسی و توزیع مناسب اعتبارات کارآفرینی در میان روستاییان است. در همین راستا توزیع مناسب فعالیت اعتبارت کارآفرینی میتواند نقش بسزایی در اثربخشی این اعتبارات در زندگی روستاییان داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل فضایی اعتبارات کارآفرینی روستایی در استان خراسان رضوی میباشد. روش انجام مطالعات در این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده که مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی میباشد. که اطلاعات تسهیلات پرداختی از طریق اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان خراسان رضوی که در 13 زمینه فعالیت در سال1398در سامانه کار ثبت نام کردهاند بدست آماده است. و بر اساس مدل ماباک میزان وام دریافتی به روستاییان استان خراسان رضوی رتبهبندی شد. بر اساس نتایج این پژوهش و تحلیلهای انجام شده در مدل ماباک، بیشترین میزان دریافت وام و تسهیلات اشغالزایی پس از شهرستان مشهد به شهرستان تربتجام اختصاص یافت و کمترین آن به شهرستان داورزن با 655 میلیون تومان اختصاص داشته است. بر این اساس میتوان بیان نمود که شهرستان مشهد با توجه به اینکه به عنوان مرکز استان است و نواحی روستایی آن به لحاظ دسترسی به موقعیت کلانشهر مشهد، امکان انجام فعالیت بیشتری دارند، لذا بیشترین مقدار وام و اعتبارات دریافتی را به خود اختصاص داده است. این امر بیانگر آن است که از نظر مقادیر اختصاص یافته در وام ها و اعتبارات پرداختی در بین شهرستانهای استان نابرابری وجود دارد.
آیت اله کرمی، ندا علی یاری،
دوره 10، شماره 35 - ( 2-1400 )
چکیده
روستاها دارای قابلیتهای اقتصادی فراوان بوده و بخش مهمی از توسعه یک کشور را بر عهده دارند. استقرار و بقای جامعه روستایی، بدون کار مولد و سودآور برای ساکنان غیر ممکن است؛ از کارآفرینی بهعنوان روش تحریککننده رشد و توسعه اقتصادی محلی نام برده میشود. بررسی عوامل مؤثر بر راهاندازی کسب و کار روستاییان میتواند الگویی جهت توسعهی اشتغال در دیگر نواحی روستایی باشد. لذا هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر سطح کارآفرینی روستایی در دهستان دشت ارژن شهرستان شیراز است. تحقیق حاضر ازنظر نوع هدف کاربردی و بهلحاظ تجزیه و تحلیل دادهها، توصیفی- تحلیلی است که بهصورت پیمایشی انجام شده است. در این پژوهش ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساختهای بود که روایی آن از طریق مصاحبه با صاحبنظران و پایایی آن نیز از طریق مطالعه پیشاهنگ صورت پذیرفت (آلفای کرونباخ 688/0 تا 959/0). دادهها بصورت تصادفی از 177 سرپرست خانوار روستایی ساکن در دهستان دشتارژن شهرستان شیراز گردآوری شد. نتایج نشان داد روستاییان منطقه مورد مطالعه در سه گروه قابل دستهبندی بوده و وضعیت اقتصادی، سطح دانش، وضعیت اجتماعی، وضعیت محیطی، حسمکان، نوآوری و عملگرایی، سن پاسخگو و سطح سواد از مهمترین عوامل اثرگذار بر سطح کارآفرینی روستاییان منطقه مورد مطالعه محسوب میشود
عطیه سلیمانی، احمد یعقوبی فرانی، سعید کریمی،
دوره 10، شماره 36 - ( 5-1400 )
چکیده
هدف این پژوهش تدوین مدل برای توسعه کارآفرینی پایدار در کسبوکارهای روستایی با بهره گیری از دیدگاه های خبرگان و افراد مجرب در این حوزه میباشد. مطالعه حاضر از لحاظ پارادایم، جزء تحقیقات کیفی بوده و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها، از روش تئوریبنیانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل صاحبان کسبو کارهای روستایی نمونه و کارآفرینان موفق بودند. روش نمونهگیری به صورت هدفمند بود و جمعآوری اطلاعات از طریق مصاحبههای عمیق انجام شد. به منظور تحلیل دادههای حاصل از 10 مصاحبه، تحلیل محتوا و سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت پذیرفت. کدهای باز، شامل 229 مفهوم و کدهای محوری نیز شامل 34 مقوله عمده بود که در مدل پارادایمی تحقیق، در قالب شرایط علی (عوامل فردی، ویژگیهای کسبوکار، مدیریت منابع، عملکرد مالی)، شرایط واسطهای (بستر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، رسانهها، فشار ذینفعان، محیط قانونگذاری، خودتنظیمی، قدرت سرمایهگذاران، مصرفگرایی اخلاقی جامعه، نقش حکومتها، کیفیت و هماهنگی نهادی، آموزش)، شرایط زمینهای (حاکمیت شرکتی، تعهدات اخلاقی، تعهدات زیستمحیطی، پیوند مسئولیت اجتماعی با عملیات کسبوکار، مدیریت پایدارمحور)، راهبردها (از جمله راهبردهای آموزشی ترویجی، مشارکت ذینفعان، اصلاح قوانین و مقررات، تمهیدات حمایتی و تشویقی و فعالیتهای تحقیق و توسعه) و پیامدها (مشتمل بر پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی، تعهد سازمانی، مزیت رقابت و پیامدهای سیاسی) نشان داده شده است. مدل ارائه شده میتواند به عنوان ابزار تحلیلی و برنامهریزی برای توسعه کارآفرینی پایدار روستایی مبنای عمل قرار گیرد تابر مبنای آن به گونهای منطقی و اصولی به بسترسازی، حل مشکل و اقدام در جهت دستیابی به پایداری در کسبوکارهای کارآفرینانه پرداخته شود.
علی موحد، مسلم قاسمی، لیلا اروجی،
دوره 10، شماره 36 - ( 5-1400 )
چکیده
کارآفرینی یکی از رویکردهای توسعه مناطق روستایی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی است و نقش مهمی بهعنوان یک راهبرد در بخش گردشگری دارد. فعالیتهای کارآفرینی میتواند تأثیرات مهمی در بخشهای مختلف نواحی روستایی و مقصدهای گردشگری روستایی داشته و تغییر و تحولات مهمی در این مقصدها ایجاد نماید. بخش الموت شهرستان قزوین با داشتن منابع و توان های گردشگری روستایی همراه با ظرفیتهای گردشگری بومگردی و فرهنگی، یکی از مناطقی است که در یک دهه گذشته با رشد گردشگری و فعالیتهای کارآفرینی همراه بوده است. هدف اصلی پژوهش، سنجش میزان و دامنه تأثیرات و پیامدهای برنامههای کارآفرینی بر تغییر و تحولات مقصدهای گردشگری روستایی در ابعاد مختلف است. این تحقیق از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت دادهها، یک پژوهش ترکیبی کمی- کیفی است. برای این منظور ابتدا از طریق مجموعه مطالعات کتابخانهای و میدانی، فعالیتهای کارآفرینی انجامشده در یک دهه گذشته شناساییشده و سپس تغییرات مقصدهای گردشگری روستایی در چهار بعد اقتصادی، مدیریتی- انسانی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی-فیزیکی مشخص شد. جامعه آماری اصلی پژوهش، گروه کارشناسان شامل دهیار و شوراهای مقصدهای گردشگری روستایی، محققان و پژوهشگران آشنا با منطقه و صاحبان کسبوکارهای گردشگری بودند که با توجه به محدود بودن تعداد آنها، کلیه این جامعه که 30 کارشناس مسلط بودند، در نظر گرفته شد. همچنین مردم محلی نیز بهعنوان جامعه آماری مکمل بهصورت کیفی و شیوه اشباع نظری جهت تکمیل اطلاعات بررسی شد. تجزیهوتحلیل دادهها نیز با استفاده از شاخصها و آزمونها و تحلیلهای آماری در کنار تحلیلهای کیفی انجامشده است. نتایج تحقیق نشان میدهد فعالیتهای کارآفرینی دارای تنوع مطلوبی است و میتواند بر کلیه بخشهای مقصدهای روستایی تأثیرگذار باشد و ابعاد مختلف را پوشش دهد. با این وجود سطح تأثیرات و پیامدهای کارآفرینی بر تغییرات مقصد عمدتاً در سطح متوسط رو به بالا بوده و میزان تأثیرپذیری مقصدها از برنامههای کارآفرینی، نسبی است.
محمد علیزاده طولی، بیژن رحمانی، رحمت الله منشی زاده، پگاه مرید السادات، محمدتقی رضویان،
دوره 10، شماره 36 - ( 5-1400 )
چکیده
یکی از مباحث مهم در بحث توسعه و به خصوص توسعه پایدار، بهرهگیری مناسب و بهینه از تواناییها و استعدادهای روستایی در جامعه روستایی است که از آن با عنوان کارآفرینی روستایی پایدار یاد میشود. با توجه به این موضوع، اهمیت به موقعیت خاص روستاها و رونق اقتصادی برای آنان امری ضروری و دور از اجتناب است هدف پژوهش حاضر شناسایی و توسعه کارآفرینی پایدار در روستاهای ساحلی قشم از نظر تعاونیهای برتر قشم است. این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی ـ بنیادی محسوب میگردد و از نظر روش تحقیق یک تحقیق توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان تعاونیهای روستایی قشم است. نتایج تحقیق نشان داد که مدل نهایی کارآفرینی پایدار روستاهای ساحلی مورد مطالعه متشکل از مؤلفههای آموزشی، فرهنگی ـ اجتماعی، زیرساخت – فیزیکی، سرمایه مالی، و در نهایت مؤلفه تولید ـ بازاریابی بوده است. بعلاوه بیشترین اثرگذاری کارافرینی پایدار در روستاهای ساحلی جنوب جزیره قشم مربوط به مؤلفه اقتصادی و کمترین اثر مربوط به مؤلفه دانش- مهارت بوده است.
مجتبی قدیری معصوم، محمدامین خراسانی، زهرا ترکاشوند، شیما عمیدی،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
پیشرانها نیروها و روندهای مهمی هستند که نقش بازساخت آینده فضاهای زندگی را بازی میکنند. بر همین اساس پیشرانها بهعنوان تسهیلکننده در دستیابی به اهداف و بهبود شرایط زندگی به خصوص در نواحی روستایی نقش به سزایی دارند. در این مقاله سعی شده مهمترین پیشرانهای توسعه کارآفرینی روستایی در ایران که منجر به بهبود و توسعه هرچه بیشتر و بهتر کارآفرینی روستایی میگردد، شناسایی و اولویتبندی گردد. توسعه کارآفرینی روستایی پتانسیلی برای کمک به تنوع بخشی به منابع درآمد و اشتغال روستایی است که فرصتهای مناسبی را برای کاهش مخاطرات معیشتی و ماندگاری در مناطق روستایی فراهم میکند. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهشهای کاربردی و به لحاظ محتوا از نوع پژوهشهای توصیفی- تحلیلی است. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز و تجزیه و تحلیل آنها از روش فراتحلیل و روش کیو استفاده شده است. در این راستا پیشرانهای توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی از طریق مرور ساختار یافته 50 مقاله داخلی و خارجی در حوزه کارآفرینی روستایی شناسایی، و با استفاده از روش کیو اولویتبندی شدهاند. نتایج فراتحلیل شناسایی شش گروه از پیشرانهای توسعه کارآفرینی روستایی شامل پیشرانهای حمایتی، پیشرانهای اقتصادی، پیشرانهای آموزشی و فناورانه، پیشرانهای اجتماعی، پیشرانهای رفتاری، پیشرانهای محیطی و زیرساختی را نشان میدهد. که در این میان فراوانی و تکرار پیشرانهای رفتاری بیشتر از سایر پیشرانها بوده است. همچنین شناسایی 7 دیدگاه در مورد پیشرانهای توسعه کارآفرینی روستایی را نشان میدهد. بر اساس این دیدگاهها به ترتیب بیشترین تاکید بر روی پیشرانهای رفتاری، آموزشی، اقتصادی، حمایتی و زیرساختی بوده است.