57 نتیجه برای کارآفرینی
حسنعلی فرجی سبکبار، علیرضا دربان آستانه، کورش اخوان حیدری، مسعود مدانلوجویباری، هلیا خاتمی،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
مفهوم حکمروایی مبتنی بر همیاری حکومت و جامعه مدنی است در جوامع روستایی توسعهپایدار نیازمند نظام مدیریت و حکمروایی کارآمد مبتنی بر ظرفیتها و منابع محلی است. در این پژوهش به تبیین جایگاه حکمروایی و ارتباط بین حکمروایی موجود و تسهیل فرصتهای کارآفرینی و ارائه الگوی حکمروائی خوب در توسعه ظرفیتهای کارآفرینی در منطقه مورد مطالعه پرداخته خواهد شد. پژوهش حاضر به لحاظ نوع، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی- توسعهای و در گردآوری اطلاعات از شیوه کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. جامعۀ آماری ساکنان نواحی روستایی شهرستان گمیشان و با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه263 سرپرست خانوار و روش نمونهگیری تصادفی ساده میباشد. با نظرخواهی از صاحب نظران و متخصصین رشتههای جغرافیا، گردشگری، کارآفرینی، مدیریت، اقتصاد و ... هشت شاخص مهم حکمروایی خوب و متغیرهای مربوط به تسهیل فرصتهای کارآفرینی استخراج خواهد شد و بر این اساس مهمترین شاخصها با معادلات ساختاری(SME) اعتبار آن مورد سنجش خواهد گردید. با توجه به حل مدل برنامهریزی خطی در روش بهترین_ بدترین، شاخصهای مشارکت با وزن 401/0 رتبه اول، به عنوان مهمترین شاخص و شاخص مسئولیتپذیری با وزن 024/0 رتبه هشت، کماهمیتترین شاخص حکمروایی خوب در بر تسهیل فرصتهای کارآفرینی معرفی شدند. با تکنیک رتبهبندی WASPAS، روستاهای حوزه شرقی با امتیاز 365/3 در رتبه اول و روستاهای حوزه غربی با وزن 229/3 در رتبه دوم و روستاهای حوزه شمالی با وزن 117/3 در رتبه سوم از نظر تأثیر شاخص حکمروایی خوب در تسهیل فرصتهای کارآفرینی باشند.
ابوالفضل خسروی، محمدرضا فتحی، جابر یاوری، گیتی صلاحی اصفهانی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
با توجه به وضعیت بیکاری جوانان در روستاهای کشور و نیز واقعیت وجود قابلیتها و ظرفیتهای انسانی و مادی فراوان در مناطق روستایی، ضرورت اتخاذ تصمیمهای لازم برای توسعه خوداشتغالی و بهره گیری از فرصتهای موجود در این مناطق احساس می شود. این پژوهش به دنبال آن است تا به بررسی نقش قابلیتهای کارآفرینی و سرمایه نهادی در رشد کمی و کیفی کارآفرینی کشاورزی و فقر زدایی در بین جوانان روستایی و به خصوص در دهستان های شهرستان گلپایگان بپردازد. در واقع می توان با بررسی دلایل مختلف و نیز بررسی نگرش جوانان روستا به قابلیت های موجود در رابطه با کارآفرینی و نیز تقویت آن در ذهن ایشان قدمی در راستای رشد و شکوفایی روستا برداشت. از طریق کارآفرینی روستایی به ویژه در بخش کشاورزی، میتوان با شناسایی سرمایههای نهادی و نیز قابلیتهای موجود در جوامع روستایی، با رشد کارآفرینی روستایی و تقویت و گسترش آنچه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی در کنار سایر ابعاد کمک کرد و بر این اساس، پرسش کلیدی عبارت است از آنکه "آیا سرمایههای نهادی و قابلیتهای کارآفرینی بر رشد کمی و کیفی کارآفرینی کشاورزی و نیز فقر زدایی روستایی تاثیرگذار است یا خیر؟"بدین منظور، پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایشی و توصیفی و از نظر مبنای هدف نیز از روش کاربردی به بررسی این تاثیرات می پردازد. نتایج نشان میدهد که به دلیل وجود آب و هوا و نیز خاک مناسب و همینطور نیروی انسانی کافی در دهستان های شهرستان گلپایگان، در اکثریت موارد این سرمایهها و قابلیتها در کارآفرینی کشاورزی و نیز فقرزدایی روستایی تاثیرات به سزایی خواهد داشت و نیاز هر چه بیشتر به تقویت آنها در بخش کشاورزی دیده میشود.
کبریا مرادی، حمداله سجاسی قیداری، حمید شایان، امیدعلی خوارزمی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
امروزه اغلب برنامه ریزان توسعه روستایی به این نتیجه رسیده اند که مناسب ترین راهبرد پاسخگویی به چالشهای اقتصادی در مناطق روستایی تشویق روستاییان به فعالیتهای کارآفرینانه میباشد. یکی از حوزه های شکلگیری فعالیتهای کارآفرینانه در مناطق روستایی، گردشگری کشاورزی است که تحت تأثیر عوامل و نیروهای متعددی میباشند. لذا هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفههای مؤثر بر توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه گردشگریکشاورزی و مدل سازی مفهومی این عوامل در قالب رویکرد سیستمی می باشد. بنابراین پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر نتیجه یک پژوهش اکتشافی و با روش کیفی- کمی است. به منظور بررسی میزان تأثیر هر یک از متغیرها در مدل عوامل علی، تعداد 30 پرسشنامه در اختیار نخبگان اجرایی و دانشگاهی قرار گرفت. برای ترسیم مدل مفهومی علی و معلولی بر اساس مدلسازی سیستم پویا از نرم افزار Vensim و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (تک نمونهای و آزمون فریدمن) در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش بر اساس آزمون t نشان میدهد که تأثیر عامل سیاست گذاری بر توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه گردشگری کشاورزی دارای رتبه اول میباشد و عامل امکانات و خدمات گردشگری، عوامل فرهنگی- اجتماعی، مهارتهای فردی و ظرفیتهای محلی کشاورزی به ترتیب در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند.
حسین کریم زاده، سیما سعدی،
دوره 11، شماره 39 - ( 3-1401 )
چکیده
بسیاری از صاحبنظران توسعه روستایی بر این باورند که شناخت توانمندیها و مهارتهای زنان، به خصوص زنان روستایی و هدایت استعدادهای خلاق آنان میتواند در بهرهبرداری از ظرفیتهای این قشر عظیم اجتماعی مؤثر واقع شد. به همین خاطر هدف از پژوهش حاضر مقایسه زمینههای توسعه کارآفرینی زنان روستایی با مناطق شهری در شهرستان مریوان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری اطلاعات توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش را زنان بین 15 تا 65 سال در شهر مریوان و روستاهای آن تشکیل میدهند. در شهر مریوان با توجه به جامعه آماری65081 (زنان بین 15 تا 65 سال) 189 نمونه با توجه به فرمول کوکران انتخاب شدهاند. همچنین از کل 93 روستای شهرستان مریوان 9 روستا با توجه به فاصله از شهر مریوان انتخاب شدند. برای تحلیل آماری پژوهش از آزمونهای تی تک نمونه و ANOVA و در نرمافزار SPSS 22 و برای تحلیل فضایی پژوهش از نرم افزار ARCGIS استفاده شده است. با توجه به یافتههای پژوهش شهر مریوان به نسبت نقاط روستایی مورد مطالعه وضعیت مطلوبتری در زمینههای توسعه کارآفرینی زنان دارد. با توجه به اینکه مناطق روستایی مورد مطالعه وضعیت نامناسبی در این زمینه داشتهاند، این مناطق به تفکیک فاصله از شهر مورد سنجش قرار داده شد. با توجه به نقشههای GIS روستاهای نزدیک شهر مریوان بویژه روستاهای بیله و تازهآباد در وضعیت مطلوبتری نسب به سایر نقاط روستایی قرار دارند. دلیل این امر را میتوان نزدیکی این روستاها به شهر مریوان و قرار گرفتن در پدیدۀ خزش شهری دانست.
معصومه پازکی،
دوره 11، شماره 40 - ( 6-1401 )
چکیده
کارآفرینی میتواند با قابلیتِ دارا بودنِ اثر مثبت بر روی ابعادِ اقتصادی، اجتماعی و محیطی در روستا به توسعه پایدار روستا منجرشود. از عوامل مهم وتاثیر گذار برعملکرد نوآورانه در روستاها، سرمایه اجتماعی میباشد. بدین منظور در این پژوهش ضمنِ بررسی جایگاه سرمایه اجتماعی در عملکرد نوآورانه کارآفرینانِ روستایی، به نقشِ تاب آوری و توانمندسازی در تاثیرگذاریِ سرمایه اجتماعی بر عملکرد کارآفرینان پرداخته شده است. جامعۀ آماری؛ روستائیانِ روستاهای بالای 20 خانوار دهستان فیلستان می باشد. بر اساسِ آنتروپی شانون، از میان معیارهای سرمایه اجتماعیِ مؤثر بر تابآوری، رتبه برتر به معیار ِدانش و آگاهی با وزن 9981/0 اختصاص یافت. بر اساس تکنیک WASPAS، روستای گلزار از نظرِ ابعاد مختلفِ سرمایه اجتماعیِ موثر بر تابآوری( Qi = 8764/0) جایگاه برتری دارد. شاخصهای اصلی توانمندسازی کارآفرینان با تکنیک کپلند سنجش شد که شاخص های مطلوبیتِ نوآوری در پایان کار و برگزاری کلاسهای کارآفرینی در رتبه اول اهمیت قرار گرفتند. تکنیک مولتی مورا نشان میدهد که روستائیانِ روستای گلزار از جهت عملکردهای نوآورانه نسبت به سایر روستاها توانمندتر هستند. بر اساس تکنیک CODAS، روستای گلزار از نظرِ نقشِ سرمایه های اجتماعی بر عملکرد کارآفرینانِ روستایی، برترین جایگاه را دارد. با استفاده از تکنیک ARAS، میزان پایداری روستاهای دهستان فیلستان در ابعاد مختلف مورد سنجش قرار گرفت که روستای گلزار در بین روستاهای دهستان فیلستان از لحاظ پایداری در رتبۀ اول قرار گرفت.
فاطمه مظفری، عبدالحمید نظری، شاه بختی رستمی، مصطفی شاهینی فر،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده
ارزیابی طرح "ساماندهی مشاغل خانگی" که در قالب برنامه های توسعه از سال 1389 در ایران در حال اجراست، اهمیت خاصی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اقتصادی کسب و کارهای خانگی بر معیشت پایدار خانوارهای روستایی استان ایلام انجام گرفت. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی- نظری و از حیث روش انجام توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری داده ها با استفاده از شیوه های کتابخانه ای و میدانی انجام شد. جامعه آماری شامل 1476" خانوار دریافت کننده وام در مشاغل خانگی" ساکن در 287 روستای استان ایلام می باشد. نظر به تعدد و پراکندگی روستاها انتخاب آنها به دو روش نمونه گیری انجام گرفت. ابتدا تعداد روستاها با استفاده از" نمونه گیری خوشه ای" ( با ملاحظه همگنی چهار عامل: ارتفاع، فاصله از مرکز شهرستان، تعداد خانوار و وام گیرندگان) به 56 روستا کاهش یافت. سپس تعداد خانوارهای نمونه طبق فرمول کوکران 200 واحد برآورد و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است که پس از تایید روایی و پایایی تکمیل شدند. نتایج نشان داد: ایجاد کسب و کارهای خانگی از جنبه اقتصادی در زمینه شاخص های اشتغالزایی، بویژه افزایش مشاغل زنان اثرات مثبتی داشته است که بیانگر همسویی آن با موازین راهبرد معیشت پایدار می باشد. اما با اینکه از نظر افزایش درآمد نسبتاً موفق بوده، لیکن از منظر توانمندسازی و بویژه فقرزدایی از اقشار پایین جامعه موفق نبوده است. در مجموع ارزیابی اثربخشی ایجاد کسب و کارهای خانگی توسط جامعه هدف بر پایداری معیشت خانوارها نشان داد که اشتغال زایی و تنوع بخشی فعالیت ها، درآمدزایی و توانمندسازی و فقرزدایی به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند.
علی اکبر تقی پور، فاطمه مطلبی نژاد، پارسا احمدی دهرشید،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
مفهوم کارآفرینی در پاسخ به نیازهای حاصل از تحولات نظام های اجتماعی و اقتصادی عصر حاضر مطرح شد. در بسیاری از جوامع درحالتوسعه از جمله ایران، در مسیر کارآفرینی زنان، مشکلات زیادی وجود دارد که سبب شده تا روند حضور زنان در کارآفرینی، کُند باشد. در پژوهش حاضر تلاش میشود تا عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینی روستایی از دیدگاه زنان و مردان روستاهای بخش امیرآباد شهرستان دامغان شناسایی شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیّت توصیفی - تحلیلی و از نظر روش گردآوری اطلاعات اسنادی - پیمایشی است. بهمنظور سنجش میزان همبستگی میان متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و برای تحلیل دیدگاه زنان و مردان نسبت به شاخصهای موفقیت کارآفرینی از آزمون T مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش دال بر وجود تفاوت معناداری در دیدگاه زنان و مردان دارد؛ البته دراینبین هر دو گروه جنسیتی عامل «فردی» را بیش از هر عامل دیگری در موفقیت کارآفرینی مؤثر میدانند؛ زنان «داشتن تعهد» و «مصمم بودن در کارها» و مردان «داشتن روحیه ریسکپذیری» و «داشتن روحیه خودباوری» را مهمترین زیرمؤلفههای عامل «فردی» برشمردند. در میان سایر عوامل نیز، تفاوت دیدگاه معناداری از نظر زنان و مردان وجود دارد؛ از نظر زنان، عوامل «فردی»، «زیرساختی – نهادی»، «اقتصادی»، «خانوادگی» و «اجتماعی – فرهنگی» به ترتیب نقش مهمی را در موفقیت کارآفرینی ایفا مینمایند.
شمسی عابری منصور، میثم موسایی، عادل عبداللهی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
کارآفرینی بهعنوان یک مداخله توسعه استراتژیک در نظر گرفته میشود که میتواند در سرعتبخشیدن به توسعه نقش مهمی را ایفا نماید. در همین راستا کارآفرینی روستایی که یک مفهوم پویا بوده بهطورکلی بهعنوان «کارآفرینی در سطح روستا که میتواند در زمینههای مختلف از جمله تجارت، صنعت، کشاورزی رخ دهد و بهعنوان یک عامل قوی برای توسعه اقتصادی عمل کند» تعریف میشود. هدف از انجام این تحقیق زمینهسازی جهت گسترش کارآفرینی و تبیین جامعهشناختی از عوامل مؤثر بر این امر است. برای دستیابی به این هدف از نظریه ساختیابی گیدنز بهره گرفته شد. بر اساس این نظریه ظهور فرصتها یا خطرات درون فضا از دریچه نظری ساختار و علم پیچیده مورد بررسی قرار میگیرد و به طور خاص، برخورد و ملاقات فرصتها با کارآفرینان از این منظر موردبحث قرار میدهد. برانگیختگی انرژی کارآفرینی از پیوند افراد و فرصتها سرچشمه میگیرد. از این رو بررسی این موضوع در بخش بهار همدان با توجه به ظرفیتهای موجود در منطقه امری ضروری است. بنابراین در پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر از روش پیمایش بهره گرفته شد و ابزار گردآوری دادهها نیز پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنین روستاهای بخش بهار همدان تشکیل میدهند که ازاینبین تعداد 450 خانوار بهعنوان حجم نمونه از طریق نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای جهت مصاحبه انتخاب شدند. نتایج این تحقیق بیانگر آن بود که زمینههای توسعه کارآفرینی در روستاهای این بخش بالا بوده و این روستاها پتانسیل لازم جهت توسعه کارآفرینی را دارند. همچنین نتایج این پژوهش بیانگر آن بود که بین امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و امید به آینده با کارآفرینی رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد. همچنین از دیگر نتایج این تحقیق میتوان به تبیین 215/0 متغیرهای مذکور بر کارآفرینی اشاره کرد.
کلثوم طهماسبی، بیژن رضایی، نادر نادری،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف واکاوی عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان روستایی شهرستان نهاوند صورت گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی، به لحاظ روش، توصیفی- همبستگی و ازنظر فلسفه، قیاسی است که بر مبنای پارادایم اثباتگرایی اجرا شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان کارآفرین روستاهای شهرستان نهاوند تشکیل میدهند که در مجموع 110 نفر به عنوان نمونه، به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل دادههای به دست آمده با استفاده از نرم افزار اسمارت پی آل اس نسخه 3، صورت گرفت. یافتههای پژوهش حاکی از رابطه مثبت و معناداری بین عوامل فردی، عوامل خانوادگی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی- فرهنگی و کارآفرینی زنان روستایی وجود دارد، بر اساس نتایج تحلیل مسیر، میزان تأثیرگذاری عوامل فردی (0556)؛ عوامل خانوادگی (0.125)؛ عوامل اقتصادی (0.398)؛ عوامل فرهنگی – اجتماعی (0.349) میباشد، که نشان دهنده تأثیر تمامی عوامل شناسایی شده بر کارآفرینی زنان روستایی بوده است. همچنین معیار فردی و اقتصادی بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی زنان روستایی دارا بودند.
خلیل میرزایی، اعظم شکوری، مرجان سپه پناه، فرشته عواطفی کمل، مسعود سامیان،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
کارآفرینی روستایی، با خلق فرصتهای جدید اشتغال و در نتیجه، ایجاد درآمد، نقش مؤثری در بهبود وضع اقتصادی و معیشتی روستاییان ایجاد میکند. این پژوهش با هدف شناسایی سناریوهای توسعه پایدار نواحی روستایی با تأکید بر کارآفرینی و مشاغل خانگی در استان همدان در سال 1401 انجام گرفت. در این پژوهش، بهمنظور تدوین سناریوهای راهبردهای توسعه روستایی با رویکرد کارآفرینی و خوداشتغالی از تکنیک آیندهپژوهی با نرمافزار میکمک استفاده شد. در بخش کیفی این پژوهش، جامعه آماری متخصصان و خبرگان توسعه روستایی و کارآفرینی بودند که به روش نمونهگیری گلوله برفی انتخاب شدند. بر اساس نتایج، شاخصهای "سرمایهگذاری و تخصیص منابع مالی کافی به روستاها"، "ایجاد و گسترش فضای مشروع برای حضور زنان در ابعاد سیاسی- حقوقی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و عملیاتی" و "تعریف مشخص مدل برنامهریزی مشارکتی در ساختار قانونی برنامهریزی استان همدان"، دارای بیشترین تأثیرگذاری در سیستم میباشند. این شاخصها، بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری را داشته و بهعنوان بحرانیترین شاخصها، وضعیت سیستم و تغییرات آن وابسته به آنهاست. شاخصهای شناساییشده، متغیرهای ورودی سیستم محسوب میشوند و توسط سیستم قابل کنترل نیستند. شاخص "بهبود زیرساختهای گردشگری روستایی"، شاخص ریسک سیستم میباشند و ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل به بازیگران کلیدی سیستم را دارا میباشند، زیرا بهعلت ماهیت ناپایدارشان، پتانسیل تبدیلشدن به نقطه انفصال سیستم را دارا میباشند. شاخصهای "تقویت، باورسازی و آگاهیبخشی به روستاییان در جهت تأمین نیازهای اساسی آنان همچون: آموزش رایگان در مقاطع ابتدایی، تحصیلات دانشگاهی، مهارتمندی، اشتغالزایی" و "تصویب قوانینی جهت حمایت از مشاغل روستایی بههنگام نوسانات شدید ارز"، تأثیرپذیر و وابسته میباشند و نسبت به تکامل متغیرهای تأثیرگذار و دووجهی بسیار حساس هستند. بهعبارت دیگر، این متغیرها، خروجی سیستم هستند. بر اساس نتایج، تحلیل شاخصها در نرمافزار ویزارد، دو سناریو استخراج گشت. سناریوی شماره یک، تحت عنوان: "توجه به برنامهریزی بومینگر" نام گرفت. همچنین سناریو دوم، تحت عنوان "برنامهریزی مقطعی" نام گرفت.
زهرا ترکاشوند، امیر حیدریان، حسنعلی فرجی سبکبار،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
مهاجرت پدیدهای است که اثرات مهمی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی از خود به جای میگذارد. اثرات متقابل عوامل اقتصادی و پدیده مهاجرت دارای جایگاه ویژهای است. برای توسعه کارآفرینی، ایجاد زمینه مناسب برای به کارگیری مهاجرین و شکلگیری بومزیست مناسب کارآفرینی روستایی از ابزارهای موثر در کشورهای توسعه یافته میباشد. در همین چارچوب تعداد بسیاری از مهاجران افغانستانی که در روستاهای ایران ساکن شدهاند و در گذر زمان به عنوان نیروی فعال در ساختار اشتغال روستایی قرار گرفتهاند. بر این پایه پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر تشخیص فرصتهای کارآفرینی روستایی از نظر مهاجران افغانستانی میپردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف توصیفی-تحلیلی و به لحاظ ماهیت کاربردی است. برای گردآوری دادهها از روش برداشت میدانی (پرسشنامه) بهره گرفته شده است. تعداد نمونه آماری 374 نمونه از بین مهاجران مقیم در محدوده مورد مطالعه است که برای بررسی تشخیص فرصتهای کارآفرینی روستایی از نگاه مهاجران افغانستانی از چهار بعد اقتصادی-مالی، فرهنگی-اجتماعی، شخصیتی-فردی و سیاسی-اداری مورد پرسش قرار گرفتهاند. به منظور تحلیل و پیشبینی اثر شاخصها از آزمون رگرسیون استفاده شد؛ مهمترین عوامل تاثیرگذار به ترتیب شامل شاخصهای سخت کوشی، دسترسی، خلاقیت، اجتماعی، مشارکت و تجربیات هستند، که مربوط به بعد شخصیتی- فردی و فرهنگی-اجتماعی هستند و مهمترین موانع شامل ابعاد اقتصادی-مالی و فرهنگی-اجتماعی است که به ترتیب شامل شاخصهای حامی و پشتیبانی مالی، سرمایهگذاری، مشاغل و قوانین و فرهنگی هستند. افزایش تشخیص فرصتهای کارآفرینی در ابعاد اقتصادی-مالی و فرهنگی-اجتماعی شامل ، تامین سرمایههای لازم در قالب ارائه تسهیلات، افزایش مشارکت در فعالیتهای خلاقانه، افزایش سطح سواد شغلی، آشنایی با قوانین کسبوکار، استفاده از خدمات مشاورهای و بهرهگیری از تجربیات کارآفرینان شاخص، راهکارهای پیشنهادی این پژوهش است.
علی جنابی نمین، احد نوروززاده،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
عملیات آبخیزداری در استان اردبیل، یکی از بزرگترین و بینظیرترین طرحهای راهبردی درحوزه آبخیزداری کشور میباشد که در جلوگیری از هدررفت و ذخیرهسازی روانابهای بالادست نقش بسیار اثرگذاری ایفا میکند و میتواند بخش کشاورزی منطقه را متحول و به بهبود فضای کسب و کار و اشتغال پایدار روستایی کمک شایانی نماید. پژوهش حاضر نیز با هدف طراحی مدل کارآفرینی پایدار روستایی مبتنی بر طرحهای آبخیزداریِ اجراشده در استان اردبیل در دو مرحله کیفی و کمّی انجام گرفته است. جامعه آماری در مرحله اول 20 نفر از اساتید مدیریت و آبخیزداری و ناظرین عالی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان اردبیل بودند که به صورت هدفمند (نمونهگیری نظری) و با روش ارجاع زنجیرهای (روش گلولهبرفی)، و در مرحله دوم نیز تعداد 200 نفر از بهرهبرداران از طرحهای آبخیزداری که به شیوه تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در مرحلهی کیفی، مصاحبهی عمیق و نیمهساختاریافته با خبرگان که به روش دلفی و در سه مرحله انجام و در مرحلهی کمّی نیز از پرسشنامهیِ بازطراحیشدهیِ منتج از مرحلهی اول استفاده گردید. شاخصهای استخراجشده در 7 عامل انتزاعیتر (ترویج، تأمین منابع پایدار، گردشگری، اجتماعی، اقتصادی، مشاغل جدید، مشارکت و توانمندی) و 38 مفهوم (کدهای باز) دستهبندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد مؤلفهی "گردشگری" با ضریب مسیر 902/0 بیشترین تأثیر را در الگوی طراحیشده داشته است. در نهایت با استفاده از نرمافزار Smart PLS، از برازشِ مدلِ بدست آمده اطمینان حاصل گردید و تمامی روابط معنیدار تشخیص داده شدند.
حمید رستگاری کوپایی، ذکریا محمدی تمری، مریم شریف زاده، ویدا علی یاری،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده
تغییر و تحولات امروزی ساختار اقتصادی دنیا را دگرگون ساخته است. رقابتپذیری در اقتصاد جهانی بدون توجه کافی به رویکردها و روشهای خلاقانه امکان پذیر نمیباشد. کارآفرینی با بدل شدن به مقولهای تحول آفرین در اقتصاد تمامی جوامع بهعنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و فرهنگی شناخته شده و نقش اساسی در فرآیند توسعه پایدار کشورها ایفا میکند. در عصر حاضر اهمیت شرکتهای نوآور و کارآفرین بهاندازهای است که نیرو محرکه اقتصاد کشورها شناخته میشوند. کارآفرینی نوآوری را در سازمان نهادینه ساخته و تعالی اقتصاد کشور را بهدنبال خواهد داشت. کارآفرینی در مناطق روستایی نقش مهمی در توسعه اقتصاد روستایی دارد. توسعه کارآفرینی در شرکتهای تعاونی راهکاری مؤثر برای تعالی این سازمانها میباشد. این رویکرد به رشد و توسعه تعاونیها کمک نموده و در بهبود کسب و کار، افزایش درآمد و سودآوری برای آنها نقش بسزایی دارد. از اینرو تلاش برای زمینهسازی در جهت توسعه کارآفرینی در تعاونیها یکی از اولویتهای برنامههای توسعه بخش تعاون بهحساب میآید. لذا، هدف پژوهش حاضر نیز ارائه مدلی برای توسعه کارآفرینی سازمانی در تعاونیهای کشاورزی، احیاء، بهرهبرداری و توسعه جنگل استان مازندران بود. به این منظور 5 تعاونی با تعداد نمونه آماری 201 نفر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمعآوری داده از پرسشنامههای ساختارمند استفاده شد. همچنین در بخش تحلیل دادههای توصیفی از نرمافزار SPSS، در بخش آزمون ابزار پژوهش و آزمون فرضیهها از نرمافزار SmartPls و به منظور ارائه مدل توسعه از روش شبکه عصبی پرسپترون چندلایه استفاده گردید. نتایج نشان داد که ابزار پژوهش از اعتبار همگرای (روایی و پایایی) مناسبی برخوردار است و با توجه به آزمون وارسی اعتبار اشتراک، نیز ابزار اندازهگیری از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. همچنین، از 15 فرضیه بررسی شده، 13 فرضیه تأیید و دو فرضیه نیز رد شدند. در نهایت با توجه به مدل توسعه کارآفرینی پنج متغیر: "ویژگیهای مدیران"، "ویژگیهای کارکنان"، "سبک رهبری تعاونی"، "ساختار سازمانی" و "سیستم پاداش" حائز بیشترین اهمیت در مدل شدند و درصد بیشتری از متغیر توسعه کارآفرینی سازمانی را تبیین نمودند.
فاطمه کاظمی کساری، محمود مرادی، محمدرحیم رمضانیان،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده
کسبوکارهای خانگی ازجمله بخشهای حیاتی فعالیتهای اقتصادی کشورهای پیشرفته بشمار میآیند، کسبوکار خانگی ازنظر ایجاد شغل، نوآوری در عرصه محصول و خدمات، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور میشوند. در واقع کسبوکارهای خانگی نقطه شروع مناسبی برای راهاندازی کسبوکار شخصی است. مطالعات نشان داده که کارآفرینی اجتماعی بهمنزله ایجاد راهحلهای نوآورانه بهمنظور رفع مشکلات اجتماعی و بسیج ایدهها، ظرفیتها و منابع موردنیاز برای تغییرات اجتماعی، در کنار توسعه کسبوکارهای خانگی تأثیر زیادی در توسعه روستایی دارد. براین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر توسعه کسبوکارهای خانگی روستایی با تأکید بر نقش کارآفرینی اجتماعی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش تحلیلی است. پژوهش حاضر خبره محور بوده و به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کسبوکارهای خانگی روستایی ابتدا عوامل بررسیشده از ادبیات بهصورت پرسشنامه درآمده و در اختیار خبرگان در حوزه کسبوکارخانگی قرار گرفت. عوامل شناساییشده در 4 دسته (توانمندیهای کارآفرینانه، توانمندیهای کسبوکاری، برخورداری از نیروی انسانی مناسب و زیرساخت نهادی و قانونی حمایتگرانه) طبقهبندی شدند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش بهترین- بدترین (BWM) استفاده شد که نتایج ارزیابی نشان میدهد توانمندیهای کارآفرینانه بهترین عامل بوده و از طرف دیگر زیر معیار روحیه و تلاش و سختکوشی با وزن 0.101 در رتبه نخست و زیر معیار باور درونی افراد به توانایی حل مسائل جامعه با وزن 0.027 در رتبه آخر قرار دارد.
بیژن رضایی، میثم خدادوستی، فاطمه خدادوستی،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده
این مطالعه با هدف ارائه مدلی برای تشخیص فرصتهای کارآفرینی در میان زنان کارآفرین روستایی استان کرمانشاه انجام شد. روش پژوهش مطالعهی حاضر، آمیخته و بر حسب محیط پژوهش، کتابخانهای میدانی و برحسب ماهیت و روش پژوهش پیمایشی بود. این مطالعه بهصورت آمیخته (کمی-کیفی) انجام شد. در بخش کیفی از 15 نفر از اساتید، کارشناسان و افراد متخصص در زمینهی کارآفرینی روستایی در سراسر کشور در رابطه با تشخیص فرصتهای کارآفرینی در میان زنان کارآفرین روستایی مصاحبههایی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات این افراد از تحلیل مضمون استفاده شد. ابتدا سخنان این افراد استخراج و کدگذاری شد و مضامین استخراج شدند و سپس پرسشنامهها تدوین شدند و بین 361 نفر از زنان کارآفرین در سطح استان کرمانشاه بهصورت تصادفی ساده توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمعآوری شده، از دو نرمافزار SPSS و AMOS استفاده شد. در این مطالعه 71 کد و 9 مقوله (بعد) بهعنوان عوامل تشخیص فرصتهای کارآفرینی روستایی شناخته شدند. بر اساس کدبندی بهدست آمده این 9 بعد اصلی شامل وجود پویایی رقابتی، دنبال کردن فرصتهای نوآورانه، ایجاد ایدهها و راهکارهای نوآورانه، داشتن تواناییهای کارآفرینانه، تعاملات و سرمایههای اجتماعی، داشتن هشیاری کارآفرینانه، نوعشناسی فرصت، محیط کسبوکار و عوامل فردی بودند. برای مناسب بودن سؤالات از تحلیل عاملی استفاده شد و همچنین برای بررسی پایایی از آلفای کرونباخ استفاده گردید. بر اساس نتایج این مطالعه، متغیرهای پویایی رقابتی، دنبال کردن فرصتهای نوآورانه، ایجاد ایدهها و راهکارهای نوآورانه، داشتن تواناییهای کارآفرینانه، تعاملات و سرمایههای اجتماعی، داشتن هشیاری کارآفرینانه، نوع شناسی فرصت، محیط کسبوکار و عوامل فردی بترتیب 00/58 درصد، 00/63 درصد، 00/58 درصد، 00/63 درصد، 00/63 درصد، 00/59 درصد، 00/63 درصد، 00/59 درصد و 00/52 درصد از واریانس تشخیص فرصتهای کارآفرینانه را پیشبینی کردند و همگی بر تشخیص فرصت تأثیر داشتند.
جواد زحمت کش ممتاز، حسن افراخته، وحید ریاحی، مجتبی قدیری معصوم،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
هدف این پژوهش، شناسایی متغیرهای نهادی مؤثر بر کارآفرینی ناحیه روستایی نسا در شهرستان کرج است. این پژوهش براساس هدف، بنیادی - کاربردی و بر اساس روش گردآوری دادهها توصیفی-پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش ساکنان دهستان نسا است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 216 n= محاسبه شده است و توزیع آن در میان روستاها بر اساس انتساب متناسب با تعداد خانوارها در هر روستا بود و نمونه گیری نیز با روش تصادفی ساده انجام شد. در این پژوهش از تکنیک آماری تحلیل عاملی تاییدی به منظور بررسی روایی پرسشنامه با استفاده از شاخصهای بار عاملی و میانگین واریانس استخراج شده (AVE) استفاده شد و پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این پژوهش از تکنیک آماری مدلسازی معادلات ساختاری برای آزمون مدل مفهومی استفاده شد و رابطه متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون سنجیده شد. یافته های پژوهش در خصوص وضعیت کارآفرینی نشان میدهد، خوداشتغالی با رویکرد کسب و کارهای خرد خانوادگی و عمدتا فاقد نوآوری، فعالیت غالب کارآفرینی در محدوده مورد مطالعه بوده است. نتایج مدل مفهومی پژوهش، نشان از تاثیر قوی عوامل نهادی بر کارآفرینی روستایی داشت (01/0>p). ضریب استاندارد یا شدت تاثیر برابر با 71/0 بود. بر این اساس مشخص شد، عوامل نهادی دارای تاثیر معنیداری بر کارآفرینی روستایی است. نتایج پژوهش نشان داد که جهت تاثیر عوامل نهادی بر کارآفرینی روستایی مثبت است و بیانگر این است که افزایش و ارتقاء عوامل نهادی با بهبود کارآفرینی روستایی همراه است.
کبری نجفی، حسین فراهانی، بهروز محمدی یگانه، علیاکبر نجفیکانی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
امروزه کسب و کارهای کوچک و خرد روستایی میتواند نقش مهمی در متنوعسازی اقتصاد جوامع روستایی ایفا کند و وسیلهای برای تحریک رشد اقتصاد نواحی روستایی و به تبع آن اقتصاد ملّی به شمار میآید. در این راستا جاذبههای گردشگری در روستاهای ساحلی نقش بسیار حایز اهمیتی در رونق کسب و کارها ایفا میکنند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و میدانی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی 12 روستای شهرستان بابلسر میباشند که بالغ بر 8364 خانوار بوده و جمعیت آن برابر با 25840 نفر میباشد. تعداد نمونه مورد نیاز با استفاده فرمول کوکران معادل 367 نفر تعیین گردید. پایایی ابزار تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای مولفههای مورد بررسی تحقیق برابر با 79/0 به دست آمده است و روایی تحقیق یا اعتبار پرسشنامه از طریق اعتبار صوری محتوایی بدست آمده است. دادههای مستخرج از پرسشنامه با بهرهگیری از نرمافزار spss و با استفاده از مقایسه میانگین فریدمن، ماتریس تحلیلی همبستگی گاما و رگرسیون خطی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن نشان میدهد که استفاده از مناظر روستایی و ساحلی بسیار زیبا با چشماندازهای خیرهکننده، داشتن محیط آرام و بدون سر و صدا و تفریحات ساحلی بالاترین مقادیر را به خود اختصاص دادند و در بهبود کسب و کارها نقش کلیدی ایفا میکنند. نتایح تحلیل همبستگی گاما نشان میدهد که افزایش تنوع شغلی به تبع وجود جاذبههای گردشگری در روستاهای ساحلی با افزایش فرصتهای شغلی، افزایش درآمد روستاییان، افزایش سطح آگاهی و دانش عمومی در راستای فعالیتهای کارآفرینانه و افزایش انگیزه جوانان جهت سکونت و اشتغال در روستا رابطه معنادار و 99 درصدی دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی چندگانه با روش همزمان برای تبیین تأثیر جاذبههای گردشگری بر بهبود کسب و کارهای کوچک و اوضاع اقتصادی خانوارهای روستایی نشان میدهد که مؤلفههای بررسیشده تا حد قابلقبول و معناداری به متغیرهایی مرتبط هستند که بررسی شدند. در ضمن ضریب تعیین بدست آمده حاکی از آن است که توسعهیافتگی حدود 72 درصد به متغیرهای بررسیشده وابسته است.