سعدی محمدی، عبدالمجید احمدی،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده
پایداری گردشگری، تأثیرات مثبت توسعه گردشگری را به حداکثر و تأثیرات منفی گردشگری نابسامان را به حداقل میرساند. حرکت در این مسیر نیازمند ارزیابی وضع موجود پایداری با دیدی جامع و با سنجش دیدگاه تمامی بازیگران این عرصه و در تمام ابعاد است. در پژوهش حاضر، پایداری وضع موجود گردشگری روستای اورامان تخت شهرستان سروآباد در چهار بعد کالبدی- محیطی، اجتماعی، اقتصادی و نهادی و با نظر سنجی از سه گروه مردم محلی، گردشگران و مسئولین مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است که در بخش نظری از منابع کتابخانه و در بخش عملی از پیمایش میدانی مبتنی بر توزیع پرسشنامه و مصاحبه جهت گردآوری اطلاعات بهره گرفته شده است. نتایج تجزیه و تحلیل دادهها حاکی از این واقعیت است که وضعیت گردشگری منطقه چندان مطلوب نبوده و در حالت ناپایداری ضعیف قرار دارد و بعد نهادی، بیشترین تأثیر را در رقم خوردن چنین وضعیتی دارد. همچنین با توجه به اهمیت اصل رضایت در تحقق گردشگری پایدار، گردشگران از وضع موجود گردشگری روستا احساس رضایت داشته اما در مقابل مردم محلی و مسئولین نارضایتی دارند. از میان مشخصههای فردی نیز، شاخصههای میزان درآمد، سن و بعد خانوار، قابلیت پیشبینی وضع موجود میزان رضایت روستاییان از وضعیت گردشگری روستا را دارد.
بهمن صحنه، حسین سادین، عبدالحمید نشاط، حمیدرضا تلخابی،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده
دامنه و نحوه روابط میان شهر و روستا به صورتهای گوناگون بر شکلپذیری، رشد و توسعه سکونتگاههای روستایی و همچنین بر ساختار و کارکرد آنها اثرگذار است. با توجه به نقش این روابط در فرآیند تحولات و توسعه کانونهای شهری و روستایی، علاوه بر بررسی انواع و علل روابط، شناخت آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و فضایی - کالبدی بر شهر و روستا و تلاش برای کاهش اثرات منفی این روابط در راستای ساماندهی آنها، زمینهساز توسعه پایدار نواحی روستایی و شهری خواهد بود. پژوهش حاضر باهدف بررسی تغییرات اجتماعی، اقتصادی و کالبدی ناشی از روابط متقابل شهر و روستا بین نقطه شهری آزادشهر و بخش چشمهساران انجامگرفته است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است و جامعه آماری آن را خانوارهای ساکن در روستاهای بخش چشمهساران تشکیل میدهد که با توجه به حجم جمعیتی آن طبق فرمول کوکران تعداد 323 نمونه تعیین و بهطور تصادفی انتخابشده است. روش بررسی در این مقاله به دو صورت اسنادی (کتابخانهای) و مطالعات پیمایشی (پرسشنامه) با ارزیابی 21 متغیر در سه بُعد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بوده است. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات، علاوه بر آمارهای توصیفی از آزمون کای اسکوئر (خیدو) استفاده شد. نتایج بیانگر تغییرات عمدهای در قیمت زمین و مساکن روستایی، کاهش مالکیت بومی اراضی، قطعهقطعه شدن اراضی کشاورزی، انحراف از مشاغل کشاورزی، کاهش انسجام اجتماعی، اختلاط اقوام، تغییرات اساسی در پوششهای سنتی، تغییرات اساسی در نما و معماری مساکن روستایی و افزایش تأثیرات محیط زیستی است. همچنین میانگین دامنه این تغییرات نیز بر اساس محاسبات آماری بین 9/16 درصد تا 6/65 درصد است.
محسن شاطریان، زهرا نصرآبادی، فاطمه منصوریان،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده
یکی از مسائل مهمی که بر جغرافیای روستایی ایران تأثیر بسزایی دارد، توجه به کارآفرینی زنان روستایی است. از گذشته تاکنون زنان روستایی با استفاده از کارآفرینی باعث پویایی اقتصاد و فرهنگ جامعه روستایی بوده و جایگاه عملکرد این طیف انسانی و موانع سر راه آن باعث خلق پژوهش مزبور شد. در واقع این تحقیق به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر عدم کارآفرینی زنان روستایی در دهستان گلاب شهرستان کاشان است. روش انجام مطالعه توصیفی- تحلیلی (پیمایشی) و ابزار پژوهش پرسشنامه است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 338 نفر در نظر گرفته شد که با استفاده از آزمونهای آماری همبستگی،آزمون تی، رگرسیون خطی و تحلیل واریانس با کمک SPSS انجام گرفته است. نتایج آزمون همبستگی بیانگر روابط معنادار بین موانع فردی، دانشی، دسترسی به امکانات، محیطی، اقتصادی، حقوقی و فرهنگی- اجتماعی با کارآفرینی زنان روستایی بوده است. در تحلیل رگرسیون نیز عوامل محیطی – جغرافیایی، دسترسی به امکانات، موانع دانشی – مهارتی و موانع حقوقی به ترتیب مهمترین موانعی بوده که وضعیت کارآفرینی زنان روستایی را پیشبینی نموده است. نتایج پژوهش نشان داد که عدم کارآفرینی زنان روستایی و عوامل محیطی– جغرافیایی نسبت به سایر عوامل بیشترین تأثیر را داشته و بیشترین میزان کارآفرینی در زنان با تحصیلات کمتر و زنان سرپرست خانوار مشاهده شده است.
سیدحسن مطیعی لنگرودی، زهرا کاتب ازگمی،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده
با توجه به محدود بودن فعالیتها و ناچیز بودن درآمد حاصل از مشاغل روستایی، توسعه گردشگری میتواند با به وجود آوردن مشاغل مختلف در نواحی روستایی، ضعف درآمد در این فضاهای زیستی را بر طرف نموده و زمینههای کسب درآمد بیشتر را فراهم نماید. در دهستان لیچارکی به دلیل ساحلی بودن منطقه و ایجاد جاذبههای تجاری و تفریحی، نظام معیشتی نواحی روستایی در حال تغییر است؛ به طوری که تعداد شاغلان در بخشهای مختلف گردشگری و خدماتی رو به رشد است. هدف تحقیق، بررسی اثرات توسعه گردشگری بر رونق اقتصاد دهستان لیچارکی حسن رود بوده است. روش انجام تحقیق توصیفی – تحلیلی با تأکید بر مطالعات کتابخانهای و میدانی است. با توجه به گستردگی حجم جامعه آماری، از روش نمونهگیری کوکران برای تعیین حجم نمونهها استفاده گردید، بر این اساس از بین 2155 خانوار و 8628 نفر جمعیت روستا تعداد 328 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. دادهها با استفاده از نرمافزارspss و آزمونهای آماری پارامتری پیرسون، آزمون T مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که گردشگری در دهستان لیچارکی حسنرود منجر به رونق اقتصادی شده است؛ به طوری که توسعه گردشگری موجب تغییر ساختار شغلی از بخش کشاورزی (5/23 درصد) به بخش خدمات و گردشگری (4/63 درصد) شده است. همچنین، افزایش اشتغال در بخش خدمات، افزایش درآمد ساکنان روستایی و کاهش فقر از دیگر پیامدهای اقتصادی توسعه گردشگری در دهستان لیچارکی حسن رود بوده است.
محمدرضا شریف زاده، زهرا کریمی پور،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده
صنایع دستی به عنوان منبعی غنی از فرهنگ و تمدن ایران، دارای پتانسیل کم نظیری در معرفی ویژگیهای فرهنگی و باورهای اجتماعی به دنیا است. استفاده از این پتانسیل بهویژه در میان مخاطبین بینالمللی صنایع دستی، نیازمند بهرهگیری از اطلاعات و روشهای بهروز و هوشمندانه است. بستهبندی میتواند به عنوان واسطهای ارزشمند، جهت معرفی صنایع دستی روستایی ایران به بازارهای جهانی و بهبود و وضعیت آن به شکل مؤثری عمل نماید. یکی ار شاخصهای مؤثر در انتخاب و خریداری کالای بستهبندی شده، فاکتورهای "هویت بخشی" است. هدف این تحقیق، شناخت و معرفی راه و روشی مناسب برای طراحی شایسته بستهبندی صنایع دستی روستایی ایران با توجه به رویکرد صادرات بوده است؛ به گونهای که عناصر بصری هویت بخش به طور مناسبی نشانگر هویت و فرهنگ ایرانی باشد. بیان فاکتورهای هویت بخش بدون در نظر گرفتن تأثیر بستهبندی در شناسایی محصول امکان پذیر نیست. برای دستیابی به اطلاعات تعاریف و عملکردهای بستهبندی و مشخص کردن عناصر بصری پایه در بستهبندی، به بررسی نقش بستهبندی صنایع دستی در صادرات پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که در صادرات محصولات و کالاهای صنایع دستی روستایی، اهمیت بستهبندیهای چندفرهنگی ضروری است. سپس به منظور ادغام آگاهانه هویت و فرهنگ در طراحی بستهبندی، مدل طراحی فرهنگ محور پیشنهاد شده است. با استفاده از این مدل مشخص گردید که طراحی بستهبندی با توجه به عوامل فرهنگی، میتواند تا از تطابق راهحلهای پیشنهادی اطمینان حاصل کند و در عین حفظ ویژگیهای فرهنگی و هویتی روستاهای ایرانی در طراحی بستهبندی صنایع دستی، به درک بهتر تجربیات سایر فرهنگ ها و راهحلهای کاربردی و مؤثر منتهی شود.
عفت نوراللهی، مریم قاسمی، محسن نوغانی،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده
در مباحث جدید توسعه پایدار، تأکید عمده بر توسعه انسانی است که این مهم جز از راه سیاستگذاریهای مبتنی بر مباحث مربوط به تخصیص کارآمدتر منابع که خود از مباحث عمده عدالت اجتماعی است، امکانپذیر نیست. از جمله سیاستهای دولت در تحقق این امر، طرح هدفمندی یارانهها است. با توجه به اینکه مبنای این طرح، حمایت از اقشار آسیبپذیر و بهبود کیفیت زندگی آنها است، مطالعه حاضر به سنجش اثربخشی یارانهها بر کیفیت زندگی روستاییان بعد از اجرای مرحله اول طرح هدفمندی یارانهها پرداخته است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و طرح تحقیق شبه پانل است. واحد تحلیل 245 خانوار روستایی در روستاهای بخش احمدآباد شهرستان مشهد است. کیفیت زندگی خانوارهای روستایی در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- محیطی به کمک 18 مؤلفه و 62 متغیر در دو مقطع زمانی قبل و بعد از مرحله اول طرح هدفمندی در طیف لیکرت مورد بررسی قرار گرفت. روایی پرسشنامه به وسیله تحلیل عاملی تأییدی(05/0 Sig. ≤ ، 87/0 = (Kaiser-Meyer تأیید گردید و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ 87/0 مطلوب تشخیص داده شد. نتایج نشان داد که میانگین کیفیت زندگی خانوارهای روستایی در بعد اجتماعی از 17/3 به 69/2 و در بعد اقتصادی از 79/2 به 45/2 و در بعد محیطی کالبدی از 06/3 به 84/2 و در سازه کیفیت زندگی از 3 به 54/2 در پایان مرحله اول طرح هدفمندی یارانهها کاهش یافته است. در واقع طرح هدفمندی یارانهها نتوانسته است در بهبود کیفیت زندگی خانوارهای روستایی مؤثر باشد. اگر چه میانگین کیفیت زندگی در ابعاد مورد بررسی قبل از طرح هدفمندی پائینتر از حد متوسط ارزیابی بوده است، اما پس از اجرای طرح هدفمندی، میانگین کیفیت زندگی و ابعاد آن نسبت به قبل از اجرای طرح هدفمندی کاهش داشته است.
مجتبی قدیری معصوم، علی غلامی، فاطمه محمدزاده لاریجانی، حجت رضایی،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده
تحقیق حاضر به طراحی و تبیین مدل کارآفرینی مستقل روستایی برای مناطق روستایی شهرستان خوی با استفاده از تکنیک الگوسازی ساختاری تفسیری پرداخته و برای دستیابی به این هدف از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است. به این ترتیب که ابتدا با روش دلفی از طریق نظرخواهی از 18 تن از خبرگان کارآفرینی محلی طی سه مرحله، عوامل مؤثر در کارآفرینی مستقل روستایی شناسایی و طبقهبندی گردید، سپس پرسشنامه طراحی شده در اختیار 83 تن از دهیاران و شوراهای اسلامی روستاها با توجه به آگاهی، قابلیت دسترسی و تمایل به مشارکت قرار گرفت و در ادامه با استفاده از نرمافزار SmartPLS روایی و پایایی مدل اولیه محاسبه شد و در انتها با استفاده از نظرات 10 تن از کارشناسان محلی در زمینه کارآفرینی در محیط نرم افزار ISM مدل کارآفرینی مستقل روستایی منطقه مورد مطالعه ترسیم گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که از میان عوامل زیرساختی، اقتصادی، نهادی، مشارکتی، فردی و نظامهای حمایتی شناسایی شده، "عوامل زیرساختی" مستقلترین عنصر (زیربناییترین عنصر) و عوامل فردی و مشارکت روبناییترین عنصر (وابستهترین عنصر) در مدل کارآفرینی مستقل روستایی منطقه است. این مدل علاوه بر اینکه دید کلی از عوامل تشکیل دهنده سیستم کارآفرینی مستقل روستایی در اختیار مسئولین ذیربط قرار میدهد، توالی و اولویت اقدامات لازم در زمینه توسعه کارآفرینی روستایی را نیز در اختیار آنها میگذارد. نتایج این تحقیق میتواند به عنوان الگویی برای برنامهریزیهای آتی در زمینه کارآفرینی روستایی در منطقه مورد مطالعه باشد که در صورت استفاده از یافتههای تحقیق در زمینه منابع و زمان صرفهجوییهای زیادی را برای ارگانهای تصمیمگیرنده خواهد داشت.
واراز مرادی مسیحی، مانی طالبی،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده
نخستین گام در ارزیابی نابرابریهای فضایی روستایی، شناخت دقیق ادبیات این حوزه و به تبع آن، تبیین و تحلیل شاخصهای توسعهی پایدار روستایی است. در این راستا پژوهش حاضر به مطالعهی دهستانهای شهرستان صومعهسرا پرداخته است. با توجه به ماهیت موضوع، پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی و از گونهی تکاملی (توسعهای) است. جامعهی آماری، دهستانهای شهرستان صومعهسرا و حجم نمونه شامل 20 تن از خبرگان، یعنی متخصصان و مسئولان اجرایی در حوزههای توسعهی پایدار روستایی هستند. ابتدا به منظور اعتبارسنجی، شاخصهای برداشت شده از مطالعات کتابخانهای، بر اساس ابعاد توسعهی پایدار روستایی مطابق طیف لیکرت، در قالب 15 معیار و 144 زیر معیار، مورد سنجش خبرگان قرار گرفته است. در ادامه به منظور توصیف و تحلیل شاخصهایی که بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را دارند، از روش تحلیل ساختاری استفاده شد. این روش برای تحلیل روابط میان متغیرها بهویژه در سیستمهای گسترده با ابعاد متعدد بهکار میرود و یکی از روشهای پرکاربرد در حوزهی آیندهپژوهی است. نتایج نشان میدهد که متغیرهای «ریسک»، «میزان سرمایهگذاری دولت در امور زیربنایی» و «اعتبارات تخصیص یافته به فصل عمران و نوسازی روستا» هستند. این متغیرها ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل شدن به بازیگران کلیدی سیستم را دارند و ماهیت ناپایدارشان، نقطهی انفصال سیستم است. متغیرهای «هدف»، «(کنترل) روند مهاجرتها»، «میزان امید به زندگی» و «درآمد حاصل از مشاغل پایدار» است. این متغیرها، بیش از اینکه تأثیرگذار باشند، تأثیرپذیرند و نتایج تکامل سیستم هستند. میزان امید به زندگی در روستاهای شهرستان علاوه بر جهانبینی، باورها و تجربیات فردی و اجتماعی، وابسته به امکانات و خدمات در دسترس روستائیان نیز است. عواملی که امید به زندگی روستائیان، به ویژه جوانان را تحت تأثیر قرار میدهد، دغدغههایی چون امنیت و پایداریِ اشتغال و دسترسی به کیفیت بالای امکانات و خدمات مدرن است. مسئلهی مهاجرت نیز در ارتباط مستقیم با شاخص امید به زندگی قرار میگیرد.
حسن افراخته، محمد حجی پور،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده
یکی از پدیده های مهم اقتصادی که اکثر کشورهای جهان با آن دست به گریبان هستند، موضوع اقتصاد پنهان یا غیررسمی است. بنا به تحقیقاتی که تاکنون در اقصی نقاط دنیا صورت گرفته، اقتصاد غیررسمی به دلایل مختلفی ظهور و نمو می یابد که یکی از این دلایل، ضعف بخش رسمی اقتصاد در زمینه هایی همچون تأمین شغل و درآمد مناسب برای جمعیت متقاضی است. اقتصاد غیررسمی دارای انواع گوناگونی است که در این مقاله سعی شده تا به معرفی مدل تازهای از این نوع اقتصاد تحت عنوان "اقتصاد زباله ای" که در حال گسترش است، پرداخته شود. همچنین با رویکردی تبیینی تلاش گردیده تا شناختی از علل و پیامدهای فضایی اقتصاد زباله ای ارائه شود. اطلاعات مورد نیاز با دو روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است. تحلیل داده ها به کمک روش کیفی و در چارچوب تحلیل موضوعی "دپوی و گیلتین" انجام گرفته است. بر اساس یافته ها، وجود سرمایه در گردش عظیمی با حجم یک میلیارد و 80 میلیون تومان در روز که مدیران شهر تهران آن را طلای کثیف می دانند، در کنار رکود بخش رسمی اقتصاد کشور، تقاضای بازار کار، فقر چندبعدی، مرکزیت تهران و مدل حکمروایی سبب شده تا نوعی اقتصاد غیررسمی در قالب اقتصاد زباله ای، ساخت یابد. همچنین این اقتصادغیررسمی علاوه بر اثرات نامطلوب فضایی و عرصه ای که عمدتاً متوجه سکونتگاههای روستایی پیرامون شهر تهران بوده، منجر به ایجاد رانت بازیها و فسادهایی در بدنه دستگاهها و نهادهای بخش عمومی و تضعیف بخش اقتصاد رسمی شده است.
وکیل حیدری ساربان، علی مجنونی توتاخانه،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده
توسعهی کارآفرینی روستایی پتانسیلی برای کمک به تنوع بخشی به منابع درآمد و اشتغال روستایی است که فرصتهای مناسبی را برای کاهش مخاطرات معیشتی و ماندگاری در مناطق روستایی فراهم میکند. دراین ارتباط، سازوکار سرمایهی روانشناختی یکی از جنبههای مهم در تقویت کارآفرینی روستایی است. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایهی روانشناختی در تقویت کارآفرینی روستایی در استان آذربایجان شرقی است. این تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از روش پیمایش انجامشده است. جامعهی آماری پژوهش 2365 کارآفرین روستایی ساکن در 328 روستا بوده که درسال 1395 توسط اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان آذربایجان شرقی شناسایی شده است. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، تعداد 410 کارآفرین روستایی و روستاییان عادی (205 نفر کارآفرین و 205 نفر غیر کارآفرین) بهعنوان حجم نمونه انتخاب گردید. مطالعه پرسشنامه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد 40 پرسشنامه صورت گرفته و در پی آن روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصان مورد تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از فرمول کرونباخ آلفا، برای بخشهای مختلف پرسشنامه تحقیق 89/0 الی 91/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که تمامی متغیرهای تحقیق با تقویت کارآفرینی رابطهی مثبت و معنیداری دارد. همچنین در آزمون رگرسیون چندگانهی خطی متغیرهای امیدواری، اعتمادبهنفس، خودکارآیی، خوشبینی و تابآوری توانایی تبیین 88/0 درصد از تغییرات متغیر تقویت کارآفرینی را دارد.
عفت خشنود، مسعود مهدوی حاجیلویی، اسماعیل قادری،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده
امروزه سکونتگاه های روستایی به عنوان جزئی از نظام های جغرافیایی، تحت تأثیر عوامل گوناگون طبیعی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در حال تحول هستند. این تحولات به خصوص در بعد اقتصادی با شاخص هایی همچون اشتغال، بیکاری، کمی درآمد، توانسته سبب بروز مشکلاتی در روستاها شود. از سویی، با رشد شهرنشینی و ماشینی شدن زندگی، تمایل مردم برای گذران اوقات فراغت در روستاها افزایش یافته است که در این میان، گردشگری روستایی به عنوان راهبردی اقتصادی که با ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و جلوگیری از مهاجرت روستائیان منجر به رشد و توسعه روستایی می شود، دارای اهمیت است. در خصوص گردشگری خانه های دوم به عنوان بخشی از صنعت گردشگری روستایی، این سوال مطرح می شود که "آیا گردشگری خانه های دوم در اقتصاد روستایی تأثیرگذار است؟"پژوهش حاضر در راستای پاسخ به سوال مذکور در دهستان ابرشیوه از شهرستان دماوند انجام شده است، که از نظرهدف کاربردی، از نظر روش توصیفی– تحلیلی است. اطلاعات از طریق مطالعه میدانی با استفاده از پرسشنامه از روستاهای برگزیده که دارای خانه های دوم بوده،جمع آوری شده است. روایی پرسشنامه از طریق محتوایی به تأیید اساتید و نخبگان مطالعات گردشگری رسید و برای پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که گردشگری خانه های دوم به عنوان عامل مؤثر و محرک برای اشتغالزایی، افزایش درآمد، افزایش رفاه عمومی روستائیان و در راستای اصول توسعه گردشگری روستایی بوده است. همچنین، گسترش روز افزون خانه های دوم در نواحی روستایی بدون هیچگونه نظارت و برنامه ریزی، می تواند موجب بروز مشکلات اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در روستاها شود که با توجه به موضوع بوم گردی، می توان با برنامه ریزی مناسب برای ساخت دهکده های توریستی و مبنا قرار دادن فضای روستاهای فعلی و مشارکت خود روستائیان اقدام به توانمندکردن روستائیان نمود.
فرشاد مؤمنی، سارا دشتبانی، علیاصغر بانوئی،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده
جایگاه بخش کشاورزی بهعنوان موتور محرک رشد و توسعه اقتصادی در ساختار شهری و روستایی از جمله موضوعاتی است که همواره مورد بحث و اظهارنظر کارشناسان بوده است. شواهد موجود نشان میدهد درحالحاضر، سه دیدگاه مختلف دربارهی کارکردهای بخش کشاورزی در اقتصاد ایران وجود دارد. تفکر نخست با رویکرد صرف اقتصادی بر مبنای نظریه "تغییرات ساختاری" و بر اساس یافتههای نظام حسابداری بخشی معتقد است بخش کشاورزی تنها میتواند بهعنوان بخش تأمینکننده امنیت غذایی موردتوجه باشد. درحالیکه طرفداران دیدگاه دوم بر این عقیدهاند که بخش کشاورزی در به حرکت درآوردن چرخهای اقتصادی کشور نقش اساسی را ایفا مینماید. نظر به ساحت چندبعدی فعالیتهای بشری، ارتباط تنگاتنگ و تأثیرپذیری هریک از جنبههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این فعالیتها از یکدیگر و با در نظر گرفتن تجارب موجود در این زمینه که نشان میدهد طی نزدیک به ربع قرن گذشته جهتگیریهای تک ساحتی بالاترین سهم را در تحمیل انواع نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی و ایجاد فاجعههای زیستمحیطی به کشور داشته است، دیدگاه سوم با تأکید بر ضرورت بررسی ابعاد گوناگون آثار و تبعات گسترش فعالیتهای کشاورزی در مناطق شهری و روستایی، بر جایگاه بخش کشاورزی از منظر نقش برقرارکننده تعادل اقتصادی-اجتماعی تأکید دارد. با توجه به پشتوانه علمی نسبی هریک از دیدگاههای موجود و نظر به اینکه استدلالهای مختلف ارائه شده در این باره دارای نوعی ابهام و گیجکنندگی است، رفع ابهام در این زمینه، مستلزم بررسی میزان انطباق دیدگاههای موجود با ساختار اقتصادی اجتماعی کشور است. پژوهش حاضر به بررسی وضعیت بخش کشاورزی با استفاده از الگوی ماتریس حسابداری اجتماعی بهعنوان جامعترین نظام حسابداری میانه میپردازد. یافتههای این پژوهش نشان از مطابقت بیشتر دیدگاه سوم با ساختار اقتصادی اجتماعی ایران دارد.
عامر نیک پور، یعقوب اسفرم، الهه شاکری منصور،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده
در دنیای امروز مسکن بسیاری از جنبههای زندگی انسانی را تحتالشعاع قرار داده است و از مهمترین عواملی است که می تواند بر عدالت اثر مستقیم داشته باشد. تغییر سبک زندگی، پیشرفت فناوری و تکنولوژی باعث شده تا مسکن مناسب به عنوان یکی از نیازهای اولیه و اساسی انسان شناخته شود. تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی بوده که به دنبال راهبردهای بهبود شاخص های کمی و کیفی مسکن در دهستان بهمئی سرحدی غربی با استفاده از ماتریس برنامه ریزی راهبردهای کمی بوده است. بدین منظور ابتدا وضعیت برخورداری روستاهای دهستان با تکنیک تاپسیس و آنتروپی شانون تحلیل شده است. برای گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و پیمایشی و مصاحبه با کارشناسان و نخبگان در امر برنامه ریزی روستایی و تهیه پرسشنامه در قالب دلفی صورت گرفته سپس نظرات گروه دلفی در ماتریس عوامل درونی و بیرونی و همچنین ماتریس برنامه ریزی راهبردهای کمی به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که به لحاظ برخورداری از شاخصهای کمی و کیفی مسکن روستای درغک دارای بهترین و روستای سرهنگ دارای بدترین وضعیت بوده است. نتایج حاصل از برنامه راهبردهای کمی نشان داد ایجاد و گسترش اشتغال در بخش کشاورزی و خدمات، زنده سازی فضاهای همگن و پویای روستایی و تقویت معیارهای ساخت مسکن روستایی اعم از فناوری، شیوه ساخت، ابعاد مقیاس و تناسب با ویژگی های طبیعی روستا و کالبد آن، در اختیار گذاشتن مصالح با قیمت مناسب به روستاییان از طریق تشکیل تعاونی ها و یا اتحادیه های پخش و فروش مواد و مصالح و توجه به مسکن روستایی می تواند به عنوان اولویت دارترین راهبردها موجب بهبود شاخص های کمی و کیفی مسکن روستایی در این دهستان شود.
مصطفی طالشی، محمدعلی رحیمی پور شیخانی نژاد،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده
از مهمترین مباحث در پایداری نظام سکونتگاه های روستایی، پایش و تحلیل نظام کاربری اراضی است. در دهه های اخیر به دلیل تحولات اجتماعی و اقتصادی سکونتگاه های روستایی شرق گیلان شاهد تخریب و تبدیل اراضی کشاورزی به سایر کاربری های زمین از جمله پوشش سکونتگاهی توسعه کالبدی فضاهای شهری و روستایی بوده ایم. این پژوهش الگوی تخصیص پایدار کاربری زمین را با بهره گیری از الگوی پایش تغییرات پوشش زمین تحلیل می نماید. قلمرو مکانی آن شامل شهرستانهای سیاهکل، لنگرود، لاهیجان و آستانه اشرفیه، واقع در شرق استان گیلان است. از جمله دلایل انتخاب محدوده مورد مطالعه وجود تنوع توپوگرافیک (پهنه های ساحلی، دشتی، ییلاقی، پایکوهی و کوهستانی)، توزیع گونه های متفاوت سکونتگاه های روستایی و بیشترین تحولات کاربری زمین در قالب یک محیط جغرافیایی برای طرح ریزی مسئله پژوهش است. پایش زمانی تغییرات پوششی در سالهای 1989م. (1368ش)، 2000 م. (1379ش) و 2015 م، (1394ش) و در افق سال 2030 میلادی انجام شده است. نتایج حکایت از این دارد که در پهنه مورد مطالعه، سهم پوشش های سازگار با طبیعت کاهش یافته و سهم پوشش سکونتگاهی افزایش یافته است. از سوی دیگر به کمک تکنیک های آینده نگاری و شناسایی عوامل محرکه کلیدی اثرگذار در تغییرات پوششی، سه سناریو برای تغییرات آینده مورد پیش بینی قرار گرفته است. به منظور اتخاذ رویکردی پایدار در همزیستی با طبیعت وتعادل بخشی سناریوهای متفاوت با به کارگیری از مدل تخصیص زمین (MOLA)، الگوی پیش بینی سال 2030 با وسیعترین پوشش سکونتگاهی (فضاهای کالبدی روستایی و شهری) در میان الگوها امتیاز به دست آورد. گستردهترین پوشش سکونتگاهی در الگوی سناریوها، به ترتیب برای سناریوی سوم، دوم و اول حاصل شد. بدین ترتیب الگوی تخصیص زمین نشان می دهدکه تکنیک مورد استفاده، از توانایی حل و فصل تعارضات موجود میان سناریوهای متضاد و تعدیل الگوی پیش بینی برخوردار است.
ایوب بدراق نژاد، حسین موسی زاده، آرام کریمی، مهدی خداداد،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده
ساخت و سازهای غیرمجاز و بدون برنامه در کمتر از یک دهه در محدوده روستاهای ییلاقی رواج زیادی پیدا کرده و هیچ چارچوب و برنامه ای برای آن تدوین نشده است. در واقع مالکان غیربومی، خارج از ضوابط طرح هادی روستایی اقدام به ساخت وساز نموده و باعث ایجاد بافت و کالبد ناهنجار می شوند. پژوهش حاضر به بررسی اثرات ساخت وسازهای غیرمجاز بر قیمت زمین و مسکن روستاهای ییلاقی شهرستان گرگان، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایش میدانی پرداخته است. جامعه آماری پژوهش ساکنان روستای زیارت بوده است. داده های جمعآوری شده با استفاده از نرم افزار تحلیل آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های به دست آمده نشان می دهد که تعداد 194 مورد تخلف ساختمانی در روستای زیارت صورت گرفته که از این تعداد 143 مورد داخل حریم قانونی روستا و تعداد 51 مورد خارج از حریم شکل گرفته است. از آزمون ناپارامتریک Mann Whitney جهت مقایسه دیدگاه مردم روستایی و مدیریت محلی در زمینه عوامل مؤثر بر شکل گیری تخلفات ساختمانی استفاده شده است. طبق نتایج حاصله در رابطه با مؤلفه های عدم برخورد قانونی با متخلفین و دسترسی نزدیک روستا به شهر گرگان تفاوت معنادارحاصل شده است. همچنین یافته های تحلیلی به دست آمده نشان دهنده تأثیرگذاری بالای تخلفات ساختمانی بر ساختار و محیط زیست روستایی است. نتایج حاصل از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که هرچه برخورد با متخلفین بیشتر و قیمت زمین پایینتر باشد تخلفات ساختمانی از رشد بیشتری برخوردار است.
نصرالله مولائی هشجین، تیمور آمار حاجی شیر کیا، عباس باقری،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده
با ایجاد نهاد دهیاری در سال 1377 به عنوان بازوی اجرایی شوراهای اسلامی در روستاها، شرح وظایفی با چهار محور به منظور تعیین نقش دهیاران در عرصه های روستایی پرداخته شد. یکی از زمینه های نقش آفرینی ای که برای دهیاران در نظرگرفته شده، بسترسازی برای بهبود فضای کسب وکار و در نهایت، پیشرفت در اقتصاد نواحی روستایی بوده است. با توجه به اینکه از اساسیترین مشکلات نقاط روستایی، ضعف فضای اقتصادی آن است و از طرف دیگر، در وظایف نهادهای محلی و مدیریت این سکونتگاه ها همچون دهیاریها، تلاش برای پویاسازی اقتصاد روستا تعریف شده، در این تحقیق تلاش گردیده تا به ارزیابی عملکرد نهادهای مدیریت محلی در زمینه اقتصادی پرداخته شود. جامعه آماری این تحقیق 72 نفر از دهیاران و رؤسای شوراهای اسلامی و 370 نفراز سرپرستان خانوار روستایی روستاهای نمونه شهرستان بهشهر بوده است. روش گردآوری اطّلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی از طریق تکمیل پرسشنامه در قالب طیف لیکرت و سؤالات تحقیق از طریق نرم افزار SPSS و نقشه ها با استفاده از GIS مورد تحلیل قرار گرفته است، بنا به یافته ها، عناصر مدیریت محلی توانسته اند برای رشد در زمینه هایی مانند بهبود زندگی روستائیان، گسترش توسعه صنایع و حضور گردشگران در فضاهای روستایی، بسترسازی نمایند. در این میان، مدیریت محلی روستایی در ناحیه بهشهر، توفیقات چندانی در کاهش فقر در نواحی روستایی نداشته است.
سیروس قنبری، حسن محمدی، حسین میرکی اناری،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده
امروزه یکی از مهمترین روشهای توسعه اشتغال و افزایش درآمد در مناطق روستایی، ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش کشاورزی است. با توجه به اینکه حدود یک چهارم از تولیدات کشاورزی در نتیجهی نبود صنعت و امکانات تبدیل و نگهداری ضایع می شود، صنایع فرآوری کشاورزی میتواند در راستای جلوگیری از ضایعات محصولات کشاورزی، ایجاد ارزش افزوده در بخش کشاورزی، افزایش سطح درآمد روستائیان، بالا بردن بهرهوری بخش کشاورزی و افزایش سهم اشتغال صنعتی در مناطق روستایی و نیز به عنوان جزئی از فرآیند توسعه روستایی ایفای نقش کنند. هدف از این پژوهش مکانیابی استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در دهستان خانمیرزا از توابع شهرستان لردگان بوده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است که جهت رتبه بندی 8 روستای پرجمعیت و بالای 200 خانوار، از مدل تصمیمگیری چندمعیارهی ویکور و شیوههای تحلیلی استفاده شده است. بر پایهی یافتههای پژوهش، شاخصهای هفتگانهی (جمعیت، سطح زیرکشت، متوسط تولیدات، راه ارتباطی، منابع آب، خدمات زیربنایی و توپوگرافی) صنایع تبدیلی و تکمیلی در چارچوب مدل ویکور نشان میدهد که روستاهای ده صحرا، شاهقریه و برجویی به واسطهی قرارگیری در مسیر راه ارتباطی و همچنین تمرکز امکانات و تأسیسات زیربنایی بهترین رتبه را دارا بوده است. در مقابل روستاهای ده چنار، بردبر و کلامویی به دلیل جمعیت فعال کم، بعد مسافت و دسترسی دشوار، پایینترین مقدار مطلوبیت را برای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی را در بین روستاهای نمونه به خود اختصاص داده است.
محسن آقایاری هیر، حسین کریم زاده، ناهید رحیم زاده،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده
قابلیت تحرک به معنی جابجایی مردم و کالاها از نقطه ای به نقطه دیگر در نظر گرفته می شود که به زیرساخت های حمل و نقل وابسته بوده و از اهمیت زیادی در توسعه پایدار نواحی روستایی برخوردار است. بهبود قابلیت تحرک میتواند اثرات مستقیم و غیرمستقیم گوناگونی در بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی نواحی روستایی داشته باشد. با توجه به اینکه قابلیت تحرک مناسب از جمله معضلات پویایی، بهویژه پویایی اقتصادی نقاط روستایی کشور بوده، تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل قابلیت تحرک در نقاط روستایی بخش مرکزی شهرستان تبریز، عوامل مؤثر بر آن را مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور روش تحقیق توصیفی – تحلیلی مورد توجه قرار گرفت. ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق به عملیاتی نمودن مفاهیم و متغیرهای مطرح در سؤالات پرداخته شده و روایی آن به روش نظرسنجی از نخبگان مورد ارزیابی قرار گرفت و پس از تأیید جهت تعیین روابط علت و معلولی میان شاخص ها و در مرحله بعد جهت وزندهی به نظرسنجی مجدد (15 نفر از متخصصان رشته جغرافیا و برنامه ریزی روستایی و برنامه ریزی حمل و نقل) اقدام گردید. سپس برای ارزیابی قابلیت تحرک، تکنیک فرآیند شبکه ای با بهره گیری از نرمافزار Super Decisions و برای بررسی نقش عوامل در قابلیت تحرک نقاط روستایی مورد مطالعه از مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار AMOS.24 استفاده شد. جامعه آماری تحقیق را روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز شامل 52 روستا تشکیل می دهد که داده های لازم به صورت تمام شماری از دهیاران آنها جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که در بین شاخصهای قابلیت تحرک، شاخص های تعداد مسافران در فصول مختلف و جابجایی تولیدات باغی، بیشترین روابط علت و معلولی را با سایر شاخص های مطرح داشته است. به علاوه روستای کردکندی کمترین میزان قابلیت تحرک و مایان سفلی بیشترین قابلیت تحرک را دارد که این مسئله بیانگر اثر عوامل دیگری غیر از جمعیت صرف نواحی در میزان قابلیت تحرک آنها است. بهعلاوه بر اساس نتایج مدلسازی معادلات ساختاری، عامل فاصله بیشتر از سایر عوامل در قابلیت تحرک سکونتگاه های روستایی مؤثر بوده است.
حوریه مرادی، فرهاد جوان،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده
هدف این مقاله واکاوی عوامل مؤثر بر شکل گیری بنگاه های اقتصادی کارآفرینانه در نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده که با روش کیفی انجام شده است. روش انتخاب نمونه ها به صورت نمونه گیری هدفمند بوده و جمع آوری دادهها با بهرهگیری از مصاحبههای عمیق و نیمه ساختار یافته تا مرحله اشباع نظری ادامه یافته است. در مجموع از مصاحبه با 15 نفر از کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه، اشباع نظری حاصل شد. برای تحلیل داده های به دست آمده از روش کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استفاده گردید و در نهایت مدل پارادایم یک درک معنایی عوامل مؤثر بر شکل گیری بنگاه های اقتصادی در نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه ترسیم گردید. نتایج نشان داد رشد فعالیت های اقتصادی و تشکیل بنگاه های تجاری نوآورانه در شبکه اقتصاد فضایی نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه بیشتر در بستر فعالیت های کشاورزی بوده و در گذر زمان از فعالیت های صنعتی نواحی روستایی کاسته شده است. همچنین، سنجش متغیرهای مؤثر نیز گویای این است که به ترتیب متغیرهای عوامل سرمایه انسانی و اقتصادی در شکل گیری بنگاه های اقتصادی کارآفرینانه نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه دارای بیشترین اهمیت بوده است.
سمیره صی محمدی ، امیرحسین علی بیگی، فاطمه قربانی پیرعلیدهی،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی رفتار کشاورزان در تمایل به اجرای کنترل بیولوژیک از طریق مقایسه ی ویژگی های افراد متمایل و غیر متمایل به این فناوری بوده است. این مطالعه از نوع تحقیقات کمی بوده که با روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گردیده و مقدار آلفای کرونباخ آن به صورت میانگین 87/0 به دست آمده است. جامعه آماری تحقیق را دو گروه ساکنان روستایی از باغداران شهرستان دالاهو تشکیل داده اند. با روش نمونه گیری تصادفی از هر گروه 97 نفر انتخاب شده است. نتایج رگرسیون لوجستیک نشان داد که نگرش نسبت به کنترل بیولوژیک و تماس با منابع اطلاعاتی با تمایل به کنترل بیولوژیک رابطه مثبت و معنیداری دارد. مدل برآورده شده نشان داد که نگرش نسبت به کنترل بیولوژیک، استفاده از نیروی کار خانوادگی، دسترسی به منابع اطلاعاتی، درآمد باغی، میزان آگاهی در رابطه با فناوری کنترل بیولوژیک، ریسک پذیری و تحصیلات در مجموع 4/96 درصد از تمایل و عدم تمایل باغداران نسبت به کنترل بیولوژیک را درست پیش بینی نموده است.