حامد بیدل، سیدسعیدرضا احمدی زاده، جواد طیبی، مهدی غلامعلیفرد،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
شهرها هرروز گستردهتر میشوند و نواحی پیرامون خود را با تغییر کاربری تحت تاثیر قرار میدهند درحالیکه پیشبینی و یافتن عوامل مؤثر بر روند رشد شهری هرروز اهمیت بیشتری مییابند. به این منظور برنامهریزی برای رشد شهری با مدلسازی و پیش بینی تغییر کاربری و توسع هشهری بهمنظور هدایت مدیریتشده و حفاظت از محیطزیست و کاربریها نیازمند درک صحیح از علل و پیامدهای رشد شهری است. در این راستا مدلهای توسعه شهری و تغییر کاربری توسعه مییابند تا درک بهتری از چگونگی رشد شهری به انسان بدهند. الگوریتم گرگ خاکستری(GWO) یک الگوریتم فرا ابتکاری الهام گرفته از طبیعت برای بهینهسازی انتخاب در مسائل پیچیده است که بر اساس زندگی اجتماعی گرگهای خاکستری توسعهیافته است. در این پژوهش مدل سلولهای خودکار شهری با الگوریتم گرگ خاکستری بهعنوان ابزار کالیبراسیون و بهینهیابی در مدل توسعه شهری مشهد تلفیق و تغییر کاربری نواحی پیرامونی شهر مشهد شبیهسازی شد. در این مدل نواحی روستایی شمال و شمال غرب مشهد بیش از سایر نواحی تحت تأثیر توسعه شهری قرار گرفتهاند. مدل توسعهیافته در پژوهش حاضر موفق شد طی 20 نسل به میزان 72.13 شاخص کاپا بهعنوان تابع هدف دست یابد. مقادیر بهینه حاصل از اجرای الگوریتم گرگ خاکستری برای شهر مشهد ارائهشده است.
حسین حیدری، محمد قاسمی سیانی، احمد شکیبا، جواد مداحی، سعید کبیری، علی رنجبرکی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
سرمایه اجتماعی یکی از بنیانهای توسعه روستایی بوده و نقش اساسی در توسعه اجتماعات روستایی دارد. به همین منظور تلاش شده است وضعیت سرمایه اجتماعی در روستاهای شهرستان ملکشاهی به عنوان پیشزمینه توسعه مورد تحلیل قرار گیرد. سرمایه اجتماعی در این پژوهش در سه بعد مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی مورد سنجش و تحلیل قرار گرفته است. روش پژوهش پیمایش و جامعه آماری ساکنان روستاهای زیر 20 خانوار شهرستان ملکشاهی است. حجم نمونه برابر با 238 نفر از ساکنان روستاهای شهرستان ملکشاهی است که با جدول مورگان تعیین شده است. روش نمونهگیری نیز تصادفی است. یافتههای پژوهش نشان داد که در بین ابعاد سرمایه اجتماعی، میزان انسجام اجتماعی نسبت به ابعاد مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی بالاتر است. رتبهبندی روستاهای مورد بررسی نشان داد که روستاهای وریعلی نظر و گلگل علیا دارای بالاترین سرمایه اجتماعی و روستاهای درگه و پل شکسته نیز پایینترین سرمایه اجتماعی را دارا هستند. وضعیت سرمایه اجتماعی به تفکیک دهستان نیز نشان داد که دهستان کبیرکوه دارای بالاترین میزان سرمایه اجتماعی و دهستان شوهان پایینترین میزان سرمایه اجتماعی را دارد.
حسن مؤمنی، سمیرا جولایی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
روستاهای هالیدی پدیدهای نوظهور است که با عوامل شهرگریزی در پیرامون کلانشهرها شکل میگیرد و در آن جمعیت ساکن دائمی در روستا از تعداد انگشتان دست نیز کمتر بوده و در مقابل جمعیت شناور در روزهای تعطیل به ویژه در پایان هفته، ظرفیت اسکان را در روستا اشباء و حتی سرریز میکنند. این پدیده به شدت در نواحی روستایی اطراف شهرهای پرجمعیت درحال بروز و ظهور است. از مناطق متأثر از پدیده روستاهای هالیدی میتوان به قلمرو کردان و سکونتگاههای خوش آب و هوای پیرامونی آن اشاره نمود. این پژوهش با هدف بررسی دلایل و علتهای ایجابی در بررسی روستاهای هالیدی در قلمرو کردان تهیه شده و در آن از روش تحلیل مضمون استفاده گردیده است. در نتایج نخستین پژوهش حاصل شده از مشارکت 25 تن از افراد مرتبط به روش مشاهده مشارکتی، مجموعاً 9 مضمون پایهای کسب شد که از مفاهیم مختلف با میزان فراوانی متغیر شکلگرفتهاند. همچنین نتایج حاصله از تشریح مضامین پژوهش در ارتباط با شکلگیری روستاهای هالیدی نشان میدهد که این روستاها اغلب در پیرامون مناطقی با ویژگیهای طبیعی متمایز کننده و جغرافیای منحصر بفرد، با انباشت سرمایه و شرایط سهل دسترسی و دارای امنیت ایجاد میشوند. اما از آنجایی که عملاً در این سکونتگاهها تولید به ندرت اتفاق میافتد نه میتوان آنها را دارای کارکرد روستایی دانست و نه شهری، هرچند که در این پژوهش از این پدیده به عنوان روستاهای هالیدی یاد شده است. بنابراین این اتفاق موجب تخریب بسیاری از ارزشهای ملموس و ناملموس اصیل به یادگار مانده از گذشته زیست این چنین روستاهایی است.
کوثر گرامی، مجید یاسوری، مهدی حسام،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
زیستپذیری به عنوان مفهومی با تعریف فضای مناسب برای کار و زندگی با تعدادی از مفاهیم دیگر مانند پایداری، کیفیت زندگی و اجتماعهای سالم در ارتباط است. از آنجا که زیستپذیری از شروط لازم برای دستیابی به توسعه پایدار است، بنابراین ارزیابی و سنجش آن در حوزه برنامهریزی برای روستاها اهمیت بسیاری دارد. از این رو تحقیق حاضر با هدف تحلیل زیستپذیری روستاهای بخش کومله انجام گردید. نوع پژوهش کاربردی، روش مورد استفاده آن توصیفی- تحلیلی و دادهها با استفاده از منابع اسنادی و مطالعات میدانی گردآوری شده است. نتایج آزمون اسپیرمن مشخص کرد که بین شاخصها (بجز شاخص اجتماعی-شاخص کالبدی) همبستگی وجود دارد. نتیجه آزمون دوجملهای مشخص نمود که تفاوت معناداری بین احتمال آزمون شده و احتمال مشاهده شده در همهی شاخصها وجود دارد. با استفاده از آزمون فریدمن شاخصهای زیستپذیری در منطقه مورد مطالعه مورد سنجش قرار گرفت که شاخصهای زیستمحیطی، شاخص اجتماعی، شاخص کلبدی-فضایی، شاخص مدیریتی، شاخص خدمات و زیرساخت ها و شاخص اجتماعی به ترتیب در جایگاههای اول تا ششم قرار گرفتند. رابطهی بین میزان فاصله از مرکز شهر و شاخصهای زیستپذیری با آزمون همبستگی اسپیرمن سنجیده شد که نتایج نشان داد بین متغیر فاصله و شاخص مدیریتی رابطه معناداری وجود ندارد. در ادامه روستاهای منطقه مورد مطالعه بر اساس شاخص های ارزیابی رتبهبندی گردیدند.
جواد زحمت کش ممتاز، حسن افراخته، وحید ریاحی، مجتبی قدیری معصوم،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
هدف این پژوهش، شناسایی متغیرهای نهادی مؤثر بر کارآفرینی ناحیه روستایی نسا در شهرستان کرج است. این پژوهش براساس هدف، بنیادی - کاربردی و بر اساس روش گردآوری دادهها توصیفی-پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش ساکنان دهستان نسا است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 216 n= محاسبه شده است و توزیع آن در میان روستاها بر اساس انتساب متناسب با تعداد خانوارها در هر روستا بود و نمونه گیری نیز با روش تصادفی ساده انجام شد. در این پژوهش از تکنیک آماری تحلیل عاملی تاییدی به منظور بررسی روایی پرسشنامه با استفاده از شاخصهای بار عاملی و میانگین واریانس استخراج شده (AVE) استفاده شد و پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این پژوهش از تکنیک آماری مدلسازی معادلات ساختاری برای آزمون مدل مفهومی استفاده شد و رابطه متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون سنجیده شد. یافته های پژوهش در خصوص وضعیت کارآفرینی نشان میدهد، خوداشتغالی با رویکرد کسب و کارهای خرد خانوادگی و عمدتا فاقد نوآوری، فعالیت غالب کارآفرینی در محدوده مورد مطالعه بوده است. نتایج مدل مفهومی پژوهش، نشان از تاثیر قوی عوامل نهادی بر کارآفرینی روستایی داشت (01/0>p). ضریب استاندارد یا شدت تاثیر برابر با 71/0 بود. بر این اساس مشخص شد، عوامل نهادی دارای تاثیر معنیداری بر کارآفرینی روستایی است. نتایج پژوهش نشان داد که جهت تاثیر عوامل نهادی بر کارآفرینی روستایی مثبت است و بیانگر این است که افزایش و ارتقاء عوامل نهادی با بهبود کارآفرینی روستایی همراه است.
علی اکبر عنابستانی، مرتضی ذوالفقاری، جمیله توکلینیا،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
مفهوم روستای هوشمند یک نوآوری در برنامهریزی پایدار روستا است که توسعه دانشبنیان از طریق یادگیری مداوم منابع انسانی بهعنوان بخشی جداییناپذیر از توسعه منابع در مناطق روستایی را تقویت میکند. اگرچه روستاهای هوشمند و شیوههای آنها در مقایسه با شهرهای هوشمند دیرتر موردتوجه قرارگرفته است، اما مردم انتظارات زیادی از توسعه پایدار مناطق روستایی از طریق ابتکار و عمل به روستای هوشمند، بهویژه در شرایط فعلی جهانی و عصر ارتباطات دارند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اثرگذاری رهیافت روستای هوشمند بر توسعه پایدار سکونتگاههای روستایی پیراشهری کلانشهر تهران در محدوده شهرستان اسلامشهر است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی و جامعه آماری تحقیق شامل 12 سکونتگاه پیراشهری کلانشهر در شهرستان اسلامشهر با جمعیت 34574 نفر در قالب 10340 خانوار است که بیش از 95 درصد از جمعیت روستایی شهرستان را شامل میگردد. برای برآورد حجم نمونه مورد پرسشگری در روستاها با استفاده از فرمول و در سطح اطمینان 95 درصد، 260 خانوار روستایی به روش تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش و بررسی تأثیر رهیافت روستای هوشمند بر توسعه پایدار سکونتگاههای پیراشهری، از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرمافزار Smart PLS استفاده گردید. با توجه به نتایج، ضرایب t بین متغیرهای اصلی پژوهش، بیش از 58/2 بوده یعنی رابطه معنادار و غیرمستقیم است؛ بدین ترتیب رهیافت روستای هوشمند بر توسعه پایدار سکونتگاههای روستایی تأثیر مثبت و معناداری دارد. مؤلفههای مدیریت و حکمرانی هوشمند و سلامت هوشمند به ترتیب با ضرایب 159/0 و 152/0 بیشترین تأثیر را بر توسعه پایدار روستایی را داشتهاند و مؤلفههای محیط هوشمند و کشاورزی هوشمند نیز به ترتیب با ضرایب 121/0 و 131/0 کمترین تأثیر را بر توسعه پایدار سکونتگاههای روستایی داشتهاند و درمجموع متغیر رهیافت روستای هوشمند 49 درصد از واریانس متغیر توسعه پایدار روستایی را پیشبینی میکند.
رضا منافی آذر، جواد رزمی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
دامپروری از اصلیترین بخشهای تولید مواد پروتئینی و لبنی بوده و بعد از زراعت و باغداری بالاترین سهم را در ارزش افزوده کشاورزی دارد. رشد جمعیت و تحقق امنیت غذایی، توسعه این زیربخش را ضروری ساختهاست. راهبرد نوین مورد توجه سیاستگذاران و برنامهریزان برای ارتقای مزیت رقابتی این بخش "کاربست رهیافت خوشه های فعالیتی" است که همکاری و رقابت بنگاههای تجمیعیافته در یک محدوده جغرافیایی و رقابتپذیری و کارایی آنها را محقق میسازد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و بهلحاظ روششناسی رویکرد انتقادی و مبتنی پراگماتیسم بوده و از روش تحقیق آمیخته (کمی و کیفی) بهره گفته شد. از تکنیکهای پرسشنامه و مصاحبههای نیمهساختیافته به منظور ارزیابی ساختار خوشه فراوردههای دامی منظومه روستایی باروق بهرهگرفتهشد. برای تحلیل دادهها از روشهای آمیخته متوالی (تحلیلهای شبکه اجتماعی و سلسه مراتبی در نرمافزارهای NodExcel و ExpertChoice) استفاده شد. نتایج نشان داد از بین عوامل پنجگانه شکلگیری خوشه، تمرکز جغرافیایی و ارتباطات بینبنگاهی بیشترین اثرگذاری را دارند. علیرغم وجود عناصر ضروری برای توسعه خوشهای مانند تمرکز جغرافیایی تأمینکنندگان، تولیدکنندگان، واحدهای فراوری و بازار، برای تشکیل خوشه «ارتباطات افقی و عمودی بینبنگاهی، محیط نهادی و استراتژی خوشه» دارای نارسایی است. تراکم شبکه 0.191 برای گرافی با 16 رأس و 23 یال بسیار پایینتر از واحد(1) بوده و نشانگر شبکه ناقص خوشه در وضع موجود است. این کاستیها با کاربست استراتژیهایی مانند "نظارت بر بهرهبرداری مسئولانه و حفاظت از مراتع"، "افزایش و تقویت صنایع تکمیلی بخش دامپروری و ایجاد ارتباطات بین بنگاهی" میتواند حلقههای مفقوده زنجیره ارزش فراوردههای دامی را تعبیه نماید و فعالیت خوشه را میسر کرده و گامی برای توسعه ناحیهای فراهم بسازد.
عبدالمتین میانی، مهدی کرمی دهکردی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
در روستاهای مورد مطالعه از اثر موجودیت چالشهای معیشتی و تحقق عوامل علی موثر برای از بین بردن چالشهای متذکره نیاز مبرم به چنین پژوهشی بیش ازپیش محرز گردیدد. مطالعه حاضر از نظر پارادایمیک، از نوع کیفی بوده و راهبرد در این پژوهش نظریه بنیانی با استفاده از روش استراوش و کوربین میباشد. بهمنظور جمعآوری دادهها از مصاحبههای عمیق، مشاهده مستقیم، تهیه عکس و فیلم استفادهشده است. نمونهگیری در پژوهش حاضر بهصورت هدفمند و با بهرهمندی از تکنیک گلولهبرفی از جامعه مطلعین کلیدی بود. تجزیهوتحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرمافزار ATLAS.ti صورت پذیرفته است که در این مقاله صرفاً به تحلیل عوامل علی پرداخته شده است. با توجه به نتایج تحقیق میتوان گفت که وابستگی بیشتر به بخش کشاورزی، جنگ و چالشهای امنیتی، نبود امنیت غذایی و کارایی ضعیف بخش دامداری و طیور عواملی هستند که راههای دسترسی به معیشت پایدار روستاییان را تحت تاثیر خود قرار داده است. در ضمن کشاورزی سنتی، عدم سرمایهگذاری در بخش روستایی و کشاورزی، خشکسالی و روشهای سنتی آبیاری، اثرات جنگ، امنیت سرمایهگذاری، چالشهای تغذیهای، ضعف در دام و طیور اصلاح نژاد شده، کمبود تولید لبنیات و عدم بهرهبرداری مؤثر از محصولات دامی نیز به داراییهای معیشتی روستاییان آسیب رسانیده است و این عوامل در ازدیاد فقر و ازدیاد چالشهای معیشتی نقش بسزایی دارند.
کبری نجفی، حسین فراهانی، بهروز محمدی یگانه، علیاکبر نجفیکانی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
امروزه کسب و کارهای کوچک و خرد روستایی میتواند نقش مهمی در متنوعسازی اقتصاد جوامع روستایی ایفا کند و وسیلهای برای تحریک رشد اقتصاد نواحی روستایی و به تبع آن اقتصاد ملّی به شمار میآید. در این راستا جاذبههای گردشگری در روستاهای ساحلی نقش بسیار حایز اهمیتی در رونق کسب و کارها ایفا میکنند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و میدانی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی 12 روستای شهرستان بابلسر میباشند که بالغ بر 8364 خانوار بوده و جمعیت آن برابر با 25840 نفر میباشد. تعداد نمونه مورد نیاز با استفاده فرمول کوکران معادل 367 نفر تعیین گردید. پایایی ابزار تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای مولفههای مورد بررسی تحقیق برابر با 79/0 به دست آمده است و روایی تحقیق یا اعتبار پرسشنامه از طریق اعتبار صوری محتوایی بدست آمده است. دادههای مستخرج از پرسشنامه با بهرهگیری از نرمافزار spss و با استفاده از مقایسه میانگین فریدمن، ماتریس تحلیلی همبستگی گاما و رگرسیون خطی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن نشان میدهد که استفاده از مناظر روستایی و ساحلی بسیار زیبا با چشماندازهای خیرهکننده، داشتن محیط آرام و بدون سر و صدا و تفریحات ساحلی بالاترین مقادیر را به خود اختصاص دادند و در بهبود کسب و کارها نقش کلیدی ایفا میکنند. نتایح تحلیل همبستگی گاما نشان میدهد که افزایش تنوع شغلی به تبع وجود جاذبههای گردشگری در روستاهای ساحلی با افزایش فرصتهای شغلی، افزایش درآمد روستاییان، افزایش سطح آگاهی و دانش عمومی در راستای فعالیتهای کارآفرینانه و افزایش انگیزه جوانان جهت سکونت و اشتغال در روستا رابطه معنادار و 99 درصدی دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی چندگانه با روش همزمان برای تبیین تأثیر جاذبههای گردشگری بر بهبود کسب و کارهای کوچک و اوضاع اقتصادی خانوارهای روستایی نشان میدهد که مؤلفههای بررسیشده تا حد قابلقبول و معناداری به متغیرهایی مرتبط هستند که بررسی شدند. در ضمن ضریب تعیین بدست آمده حاکی از آن است که توسعهیافتگی حدود 72 درصد به متغیرهای بررسیشده وابسته است.
غلامرضا امینی نژاد، یاسر زنده بودی، یزدان شفیعی، وحید صمصامی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
گردشگری پدیده ای کهن است که بر بنیاد حرکت و جابجایی انسان استوار است؛ گردشگری این فرصت را برای انسانها به وجود آورده تا حین لذت از شگفتیهای طبیعی و انسانساخت همزمان بتوانند در مورد یکدیگر بیاموزند و ضمن آشنایی بافرهنگ یکدیگر تفاوتهای یکدیگر را بهتر درک کنند. آبپخش، از توابع شهرستان دشتستان استان بوشهر و یکی از قطبهای تولید خرما و نخلداری در کشور است، سالانه بیش از ۶۰ هزار تن خرما (۳۵٪ خرمای تولیدی استان بوشهر) در آن برداشت میشود؛ مطالعه حاضر با هدف تبیین اثرات جشنواره خرما بر گردشگری از دیدگاه ساکنین محلی صورت گرفته است، بنابراین در پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر، با استفاده از پرسشنامه، داده های مورد نیاز، جمع آوری شد؛ جامعه آماری در این پژوهش کلیه ساکنان بخش (23132 N=) و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 391 نفر بود که بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه به صورت محقق ساخته بود، ابتدا سؤالات پرسشنامه توسط محققین متناسب با اهداف تحقیق طراحی و سپس در اختیار اساتید و کارشناسان متخصص، قرار داده شد و پس از بررسی و تأیید، تعداد 48 سؤال برای اجرای پژوهش انتخاب و روایی آن، به صورت صوری تأیید گردید؛ پایایی پرسشنامه (94/0) بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات از نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج آزمونt (در سطحα=.01) شاخصها و متغیرهای برپایی جشنواره خرما بخش آب پخش نشان داد که: 1) متغیر نگرش(رضایت مندی) با ضریب (152/98)؛ 2) متغیر کالبدی با ضریب (839/73)؛ 3) متغیر محیطی با ضریب (064/63)؛ 4) متغیر اقتصادی با ضریب (04/97)؛ و 5) متغیر اجتماعی با ضریب (815/85)، معنادار است. میانگین محاسبه شده نمره آزمودنیها در فاصله اطمینان 95 درصدی آزمون t و در حد بالای آن قرار دارد؛ و بیانگر اثرات مثبت برپایی جشنواره خرما در این بخش است.
شجاعت زارع، فاطمه عسکریبزایه، مهران غلامی، پریسا محمدپور،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
در این مطالعه جایگاه محصولات زراعی استان گیلان ازنظر دو نماگر منافع اجتماعی و سودآوری اقتصادی با استفاده از روش هزینه منابع داخلی مورد مقایسه قرارگرفته است. یافتهها نشان میدهد که استان گیلان در تولید انواع برنج در تمامی شهرستانها دارای مزیت نسبی قوی است و جایگاه این محصول ازلحاظ درآمد و مزیت، یکسان میباشد، بنابراین ازنظر نماگر منافع اجتماعی این محصول در اولویت کشت میباشد. در تولید سایر محصولات در برخی از شهرستانها فاقد مزیت و یا اینکه دارای مزیت شکننده است؛ و یا جایگاه آنها ازلحاظ درآمد و مزیت یکسان نیست. آستارا، رضوانشهر و سیاهکل در زمینه گندم دیم دارای مزیت نسبی با درجه به ترتیب 7 و 6 و 6 هستند. در جو دیم، رضوانشهر و سیاهکل با درجه مزیت 7 دارای مزیت هستند. شهرستان طوالش با درجه مزیت 8 جایگاه خوبی در تولید لوبیای چیتی آبی دارد. در عدس دیم، سیاهکل با درجه مزیت 6 تنها شهرستان مزیت دار است که جایگاه متزلزلی دارد. سیبزمینی آبی که صرفاً در شهرستان طوالش کشت میشود با درجه 1 فاقد مزیت شناختهشده است. هندوانه آبی در رشت، بندرانزلی، صومعهسرا و آستانهاشرفیه دارای مزیت به ترتیب 10، 9، 8 و 7 است. هندوانه دیم در صومعهسرا، رشت، لنگرود و لاهیجان به ترتیب با درجه 9، 8، 8 و 7 مزیت دارد. در تولید خیار آبی، بندرانزلی و آستارا دارای مزیت به ترتیب با درجه 8 و 6 است. در یونجه دیم، رودبار و لاهیجان از مزیت نسبی قدرتمندی (درجه 9) برخوردار هستند. با توجه به اینکه تولید بر اساس مزیت نسبی باعث افزایش منافع اجتماعی میشود، بنابراین پیشنهاد میشود، سیاستهای دولت در زمینه حمایت از محصولات بهگونهای انجام شود که رتبه مزیت نسبی محصولات با رتبه درآمد خالص آنها یکسان شود تا تولید بر اساس منافع اجتماعی با تولید بر اساس منافع کشاورزان منطبق گردد.
علی سردارشهرکی، زهرا غفاری مقدم،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
منطقه سیستان بدلیل خشکسالیهای دو دهه اخیر دچار معضلات فراوانی در بخش کشاورزی شده است. این در حالیست که نظام فناورانه و دانش بنیان در طرح های مختلف از سوی سازمانها و ارگانها برای این منطقه پیشبینی شده است. از این رو در این مطالعه موانع توسعه نظام دانش بنیان و فناورانه روستایی در بخش کشاورزی منطقه سیستان مدنظر میباشد. این هدف با استفاده از رویکرد سیستم پشتیبان تصمیم (DSS) و نظرات خبرگان بررسی گردید. بر اساس نتایج بدست آمده، موانع توسعه دانش بنیان با 27 درصد بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده است. از اینرو پیشنهاد میگردد سازمانهای مربوطه سیاستگذاری خود را در تسهیل انتقال فناوری نوآورانه به بخش کشاورزی در منطقه سیستان مورد توجه جدیتر قرار دهند. همچنین کاهش قوانین سخت و دست و پا گیر در این زمینه میتواند کمک شایانی به انتقال فناوری به بخش کشاورزی نماید.
خانم سیدهادی طیب نیا، خانم صدیقه برمیانی،
دوره 13، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
هدف: نظام فضایی سکونتگاههای روستایی از دو جزء اصلی ساختارها و کارکردها تشکیل شده است. افزون بر این دو جزء، بحث عوامل و نیروهای دورنی نیز مطرح است که بر قابلیتها و محدودیتهای نظام سکونتگاهی اثرگذار میباشند، یعنی عوامل و نیروهای که در شکلدهی و تحول نظام سکونتگاهی دخالت دارند ولی در کنار نیروهای درونی، نیروهای بیرونی نیز مطرح است که به نوبهخود در فرآیند شکلپذیری و تحول نظام فضایی سکونتگاههای روستایی دخالت دارند؛ لذا در پژوهش سعی شده است، تاثیر تحولات ساختاری- کارکردی نامطلوب و بدون قاعده در عدم توسعه سکونتگاههای روستایی بخش مرکزی شهرستان منوجان در استان کرمان، مورد ارزیابی قرار گیرد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، تعداد 66 روستای بخش مرکزی شهرستان منوجان با جمعیت 49428 نفر است. جهت نمونه گیری؛ با استفاده از فرمول کوکران، 379 نفر از روستاییان منطقه، محاسبه و بین آنها، پرسشنامه تکمیل شده است. روایی پرسشنامه تحقیق به شیوه صوری و محتوایی و نیز پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ به میزان83/0 تایید شد. برای تجزیه و تحلیل از آزمونهای آماری با بهرهگیری از نرم افزار SPSS استفاده شده است.
یافتهها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین نظام سکونتگاهی با رویکرد ساختاری-کارکردی و توسعه یافتگی سکونتگاههای روستایی بخش مرکزی منوجان رابطه معنادار وجود ندارد. بیشتر سکونتگاههای روستایی از حداقل خدمات و امکانات برخوردار نبوده و اکثر آنها طبق آزمون همبستگی پیرسون جزء روستاهای ناپایدار محسوب میشوند. همچنین بین مولفههای تحولات ساختاری-کارکردی و شاخصهای عدمتوسعهیافتگی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه توام با میزان 361/0 درصد، نشاندهنده تاثیرگذاری مولفههای ساختاری-کارکردی (متغیر مستقل) بر سطح توسعه سکونتگاهی (متغیر وابسته) روستاهای بخش مرکزی شهرستان منوجان میباشد و بیانگر آن است که این مولفهها، 6/41 درصد تغییرات در سطح توسعه سکونتگاهی روستاهای شهرستان منوجان را تبیین مینمایند.
نتیجهگیری: طبق یافتههای پژوهش سکونتگاههای روستایی بخش مرکزی منوجان به لحاظ توسعهیافتگی، ناپایدار به لحاظ پویش ساختاری-کارکردی، نامنظم و پراکنده و فاقد برخورداری از خدمات و امکانات میباشد.
آقای سعید گلآقایی کالمرزی، دکتر محمدکریم معتمد، دکتر محمدرضا خالدیان، دکتر پریسا شاهین رخسار،
دوره 13، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر در سال 1402 در استان گیلان، شهرک گلخانهای کیشستان شهرستان صومعهسرا انجام گرفت.
روش پژوهش: این پژوهش علی و پس از وقوع و از لحاظ هدف کـاربردی است. روایی پرسشنامه محققساخته با ارائه به 15 کارشناس و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مقدار 9/0 بهدست آمد. جامعه آماری 103 گلخانهدار بوده که به دو گروه دارای سامانه آبیاری تحت فشار و فاقد آن تقسیم شدند. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 82 گلخانهدار برآورد شد.
یافتهها: نتایج توصیفی نشان داد سابقه گلخانهداران در گروه دوم، بیشتر از گروه اول بود. گروه دوم نسبت به گروه اول از نظر سطح تحصیلات، مهارت فنی، سطح زیرکشت، عملکرد در واحد سطح و درآمد سالانه، پایینتر بودند و برای فعالیت خود از نیروی کار بیشتری استفاده میکنند. گروه اول دسترسی بیشتری به افراد ماهر دارند و نیز اکثر آنان میتوانند به خدمات پس از نصب و لوازم یدکی دسترسی یابند. گروه دوم، از خدمات بیمهای رضایت ندارند و برنامههای آموزشی و ترویجی رضایت آنان را بهخوبی جلب نکرده و به مراکز پژوهشی و خدماتی دسترسی ندارند و از خدمات آن ناراضی هستند. آنها رغبت مناسبی برای بازدیدهای علمی، ملاقات با مروجین، بهرهگیری از رایانه و اینترنت و نشریات ترویجی ندارند و رضایتشان را جلب نمیکند. یافتههای آمار استنباطی نیز این تفاوتها را در بین دو گروه بهصورت معنیدار نشان داد. آزمون رگرسیون لجستیک نشان داد که مقادیر ضریب تعیین در گام اول برابر 57/0، در گام دوم 71/0، در گام سوم 82/0، در گام چهارم 89/0 و در گام پنجم 93/0میباشند، بنابراین 93 درصد از تغییرات متغیر وابسته بهوسیله متغیرهای مستقل ناشی میشود.
نتیجهگیری: با ایجاد نهادهای اعتباری مناسبی برای اعطای وام با نرخ سود کمتر و همچنین داشتن تنفس برای بازپرداخت و بازپرداخت طولانیتر، گلخانهداران کمدرآمد میتوانند تجهیزات ضروری سامانه آبیاری تحت فشار را خریداری و اجرا کنند.
|
دکتر ارسطو یاری حصار، دکتر برزین ضرغامی، خانم خدیجه ابراهیمی،
دوره 13، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
هدف: یکی از چالش های اصلی قرن حاضر در حوزه گردشگری، ارتقاء و توسعه فعالیتهای گردشگری و در عین حال حفظ پایداری اکوسیستمهای طبیعی و ارتقا شاخصهای رفاه انسانی است. کلید دستیابی به این هدف در برقراری تعادل بین دو بخش اکولوژیکی و انسانی است که بدون انجام ارزیابیهای جامع و کافی محقق نمیشود. این پژوهش میکوشد مقاصد گردشگری استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی را از منظر کیفیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسانی به عنوان دو رکن اساسی گردشگری پایدار مورد ارزیابی قرار دهد.
روش پژوهش: این بررسی از نوع مطالعات کاربردی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است و برای تجزیه و تحلیل آنها از مدل چرخه حیات گردشگری آلن باتلر استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر روستاهای زنوزق، کندوان و اشتبین در استان آذربایجان شرقی و روستاهای گزج، آلوارس و اونار در استان اردبیل است که مجموعا مشتمل بر 465 خانوار و 1876 نفر جمعیت می باشد. حجم جامعه نمونه در این تحقیق 176 خانوار ست که با روش کوکران برآورد شده است. اطلاعات مورد نیاز با روش میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. گزینش جامعه میزبان برای پرسشگری با روش تصادفی سیستماتیک و گزینش جامعه گردشگر و بازدیدکننده به روش تصادفی ساده می باشد.
یافتهها: نتایج این بررسی نشان میدهد که رفاه اکوسیستم و انسانی در مقاصد گردشگری غالبا در سطح پایداری متوسط بوده و هنوز با ویژگی های مقاصد دارای ثبات و کاملا پایدار فاصله قابل توجهی دارند و تاکید صرف بر نتایج و درآمدهای اقتصادی باعث غفلت از وجوه طبیعی و انسانی فعالیت های گردشگری در مقاصد مورد مطالعه شده است.
نتیجهگیری: نتایج بررسیها نشان میدهد که شاخص بازدید از مقاصد گردشگری در طول زمان میتواند وضعیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسان را در مقاصد بهبود بخشد، در صورتی که روستای کندوان در هر دو منطقه از وضعیت رفاهی بهتری برخوردار باشد. طبیعتاً عوامل ثانویه مانند ارتقای سطح آگاهی اجتماعی و تبادل فرهنگی بین جامعه میزبان و جامعه گردشگر و آموزش اجتماعی میتواند در این شرایط مؤثر باشد، چنانکه در مقاصدی با بازدید کمتر و جایگاه کمتر این شاخص ها، وضعیت متفاوت دیگری را نشان می دهد.
|
ناصر شفیعی ثابت، سیاوش مرادی مکرم،
دوره 13، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
دسترسی به نظام حمل و نقل روستایی اجزای ضروری اقتصاد بشمارمی آیدو یکی از مولفه های است که می تواند در توسعه اقتصادی نواحی روستایی اثرگذارباشد. در این راستا، برای تبیین دقیق موضوع، در پژوهش کمی حاضر گردآوری داده ها از طریق ابزارپرسشنامه انجام شد و ارتباط میان دسترسی نظام حمل و نقل و توسعه اقتصادی نواحی روستایی در قالب 8 شاخص در سطح 30روستا و 368 خانوار نمونه در شهرستان اسدآباد به دو شکل توصیفی و استنباطی سنجیده شد. یافته ها آشکارساخت همه شاخص های دسترسی به نظام حمل ونقل برروی شاخص های توسعه اقتصادی نواحی روستایی شهرستان اسدآباد اثر گذار بودهاند. همچنین، میان دسترسی روستاها به نظام حمل و نقل و بهبود توسعه اقتصادی آنها متناسب با نظام استقرارشان درموقعیتهای دشتی،کوهپایهای، و کوهستانی رابطه معنیدار مشاهده شد. به سخن دیگر، افزون بر قابلیت دسترسی به نظام حمل و نقل و فاصله روستاها تا کانونهای بازار شهری و روستایی، موقعیت استقرار روستاها در توسعه اقتصادی روستاها اثرگذاربوده است. بر اساس ضریب بتا استاندارد شده تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته، نتایج نشان میدهد که ضرایب تأثیر برای هر یک از شاخص های نظام حمل و نقل روستایی به صورت مثبت بوده و سطح معنی داری کوچکتر از (05/0) است؛ که تأثیر مستقیم و معنی دار هر یک از شاخص¬های نظام حمل و نقل روستایی در توسعه اقتصادی نواحی روستایی تایید شده است. می توان گفت براساس مقادیر Beta به ترتیب بهبود خدمات حمل و نقل341/0، بیشترین اثر و کمترین اثر گسترش زیرساخت حمل و نقل 270/0 داشته است.
فرزانه قاسمی، علیرضا دربان آستانه، محمدرضا رضوانی، حسنعلی فرجی،
دوره 13، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
هدف: شبکه مفهومی است که برای درک روابط سازمانی بین بازیگران اقتصادی بکار میرود. شبکهها شکلی از نظام کسب و کار و نوآوری هستند و سازوکارهای قدرتمند، برای برقراری ارتباطات میباشند. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل فضایی شبکه ارتباطی مرغداران شهرستان شازند از لحاظ انسجام و پیوندهای درون و برونگروهی از طریق شاخص گروهبندی E-I به تفکیک سطوح جغرافیایی روستا، دهستان و بخش میباشد، به طوریکه هر چه روابط برونگروهی بیشتر باشد، سرمایه اجتماعی بالاتری را به همراه خواهد داشت و بدنبال آن انسجام اجتماعی بالاتر خواهد بود.
روش پژوهش: جامعه آماری این پژوهش را تمامی مرغداران روستاهای شهرستان شازند در سال 1402 (68 مرغداری) تشکیل دادند. دادههای مورد نیاز از طریق مصاحبه گردآوری و با استفاده از نرمافزار UCINET شاخصها تعیین شد.
یافتهها: نتایج تحلیل شبکه، شاخص گروهبندی E-I در روابط اجتماعی مرغداران به تفکیک روستا برابر 4/97- درصد، بر مبنای دهستان 4/75- درصد و بر مبنای بخش 7/41- درصد به دست آمده و بیانگر تمایل بسیار زیاد ارتباط درونگروهی مرغداران در سطح روستا میباشد. برابر یافتههای تحقیق، قدرت ارتباط درونگروهی مرغداران در سطح روستا به مراتب بیشتر از ارتباط در سطح دهستان و بخش میباشد. تحلیل فضایی یافتههای شاخص E-I در روابط بین مرغداران برحسب روستا، دهستان و بخش نشانگر تمایل بیشتر به ارتباط درونگروهی میباشد.
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت فاصله جغرافیایی، جهت وزش باد، تردد و رفت و آمد و برقراری ارتباط مستقیم در موضوع آلودگی و انتقال بیماری بین مرغداریها و به منظور حفظ پایداری و سلامت مرغداریها و اجتناب از سرایت انواع آلودگی و بیماری و شرایط محیطی خاص ارتباط درونگروهی مرغداریها در سطح روستا، دهستان و بخش افزایش داشته و تمایل به ارتباط برونگروهی کاهش مییابد.
|
سجاد امیری، امیرحسین گرکانی، عادل سلیمانی، فیروزه مقیمی نژاد،
دوره 13، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
هدف: برنامهریزی توسعه یکپارچه روستایی، نتیجه مجموعه ای از تحولات مختلف برنامه ریزی، اقتصاد، سیاست و جامعه شناسی در دهه ای اخیر است که به دلیل جهانی شدن و تمرکززدایی در مقیاس محلی یا منطقه ای ضرورت تبیین یافته است، این گونه از برنامهریزی سازوکاری تفکر مبنا و مساله محور است و به دنبال پاسخگویی به سه سوال اساسی چیستی، چرایی و چگونگی در یک چارچوب مردم محور و مکان محور است و با عقلانیت یکپارچه به این موضوع می پردازد برنامهریزی توسعه یکپارچه روستایی، براساس تحولات فکری- نظری دهه های اخیر و مسائل و مشکلات برنامه ریزی در سطح ملی ظهور یافته است. برنامه ریزی واکاوی و تحلیل زیست بوم مطالعات جهانی در حوزه برنامه ریزی توسعه یکپارچه، به دلیل تکثرگرایی نهادی جهت محرومیتزدایی تک ساحتی در نقاط روستایی کشور از اهمیت ویژهای برخودار است، در این میان بررسی دانش علمی پژوهشی و حجیم تولید شده جهانی، می تواند حاوی درس آموختههای زیادی برای پژوهشها و اقدامات آبادانی و پیشرفت روستایی باشد. بنابراین هدف کلی پژوهش حاضر، تحلیل سیستماتیک شبکه دانش در زمینه برنامهریزی توسعه یکپارچه با مرور شبکه همرخدادی واژگان و همنویسندگی در این حوزه است تا روندهای دانش، منابع و کمبودهای آن آشکار شود.
روش پژوهش: این تحقیق از نظر نوع کاربردی بوده که از رویکرد علم سنجی برای بررسی مستندات علمی استفاده نمودهاست. در پژوهش حاضر، از روش تحلیل شبکه اجتماعی برای تحلیل و تبیین هم واژگانی و هم نویسندگی مطالعات مرتبط در کل شبکه بهره گرفته شدهاست. در گام اول روش کار، داده ها از پایگاه اطلاعرسانی اسکوپوس استخراج گردید، سپس مرحلههای پالایش مفهومی انجام و بر مبنای اهداف پژوهش، دادههای نهایی با بهرهگیری از الگوریتمهای مبتنی بر تحلیل شبکهی اجتماعی در نرم افزار VOSviewer مورد واکاوی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که از 93 پژوهش علمی و 191 نویسنده، کشورهای آفریقای جنوبی، انگلستان و آمریکا دارای بیشترین انتشارها بوده و نویسندگانی نظیر مادزیوهندیلا، ون نیکرک، آشا و باندا بالاترین بیشترین ارجاعها را داشتهاند. همچنین خوشهی فکری چاکویزرا، دارای بیشترین تراکم شبکه بود. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که پژوهشهای برنامهریزی توسعه یکپارچه از ابعاد مختلف و در زیست بومهای متنوع و مرتبطی انجام شدهاست به گونهای که سطوح و پیوندهای مختلفی از فضاهای شهری تا روستایی را نیز در برگرفتهاست. تحلیل هم رخدادی واژگان نیز، 6 خوشهی پژوهشی در مطالعات برنامهریزی توسعه یکپارچه مرتبط با واژههای جامعیت، برنامه ریزی شهری، حکمرانی محلی، مشارکت، توسعه پایدار و عدالت فضایی را آشکار ساخت.
نتیجهگیری: یافتههای تحلیل شبکه دانش و ترسیم نقشه آن در این مطالعه میتواند دستاوردهای ارزشمندی برای تحقق رویکرد عقلانی-تخصصی به برنامهریزی سیاسی- اجتماعی داشته باشد و افقهای نوین مطالعاتی و اجرایی را به روی آنان بگشاید.
دکتر محسن آقایاری هیر، دکتر حسین اصغرپور، دکتر سهیلا باختر،
دوره 13، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل اقتصادی مؤثر بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در شهرستان تبریز انجام شده است.
روش پژوهش: جامعه آماری این مطالعه را تولیدکنندگان و مصرفکنندگان شهرستان تبریز تشکیل میدهد. جامعه تولیدکنندگان در سطح شهرستان 28 نفر میباشد. با توجه به محدود بودن تعداد آنها، به صورت تمام شماری مطالعه شدند. در جامعه مصرفکنندگان، حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید، ولی برای دستیابی به نتایج بهتر 391 پرسشنامه تکمیل شد. جهت تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار SMART PLS و آزمون t تک نمونهای و فریدمن در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد.
یافتهها: نتایج مدل اندازهگیری بیانگر آن است که بارهای عاملی معرفهای مشاهده شده، با متغیر پنهان خود دارای مقادیر معناداری هستند و معرفهای مشاهده شده به خوبی متغیرهای پنهان خود را اندازهگیری نمودهاند. همچنین نتایج مدل ساختاری بیانگر این موضوع است که رابطه ساختاری معناداری بین ادراک گرانی، ارائه تسهیلات حمایتی، توزیع محصول، شیوه تهیه محصولات، قیمت محصول، ویژگیهای محصول، کیفیت محصول و تمایل به پرداخت وجود دارد. مقادیر بدست آمده T، میانگین و کرانه بالا و پایین عوامل مؤثر بر پذیرش کشاورزی ارگانیک از دیدگاه تولیدکنندگان، مقادیری بالاتر از استاندارد تعیین شده داشتند. نتایج آزمون فریدمن نشان داد، قیمت محصول دارای بالاترین اهمیت و ارائه تسهیلات حمایتی دارای پایینترین میزان اهمیت هستند.
نتیجهگیری: مقایسه و بررسی دیدگاههای دو گروه تولیدکننده و مصرفکننده نشان میدهد که بعد اقتصادی تأثیر عمدهای بر پذیرش کشاورزی ارگانیک داشته است. همچنین عواملی مانند داشتن قیمت بالای محصولات، هزینهها و قیمت ارائه شده برای یک برند خاص، سیستم بازاریابی مناسب و ... از عواملی هستند که بعد اقتصادی پذیرش کشاورزی ارگانیک را تحت تأثیر قرار دادهاند.
آقای محمد حسن اختیارزاده، دکتر مهدی رحیمیان، دکتر سعید غلامرضایی، دکتر محسن عارف نژاد،
دوره 13، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
هدف: با توجه به نیاز کشور به تولیدات دامی ایجاد و توسعه واحدهای پرورش گاو شیری در کشور بسیار ضروری است. از طرفی چالشهای عدیدهای در زنجیره تولید ارزش این بخش وجود دارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی چالشهای زنجیره تولید ارزش گاو شیری است.
روش پژوهش: این پژوهش کمی از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ میزان کنترل متغیرها میدانی و از لحاظ نحوه گردآوری دادهها توصیفی است. ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخت بود. جامعه آماری متخصصان، فعالان و صاحبنظران بخش تولید گاو شیری در ایران بودند. پایایی و روایی پرسشنامه به ترتیب با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روش اعتبار محتوایی مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد.
یافتهها: بر اساس نتایج، مهمترین چالشها بهترتیب تأمین منابع مالی، چالشهای مربوط به مراکز اصلاح نژاد و چالشهای اداری و سازمانی (رتبههای اول تا سوم) میباشند. چالشهای زیستمحیطی، چالشهای مراکز عرضه و فروش تولیدات گاوداری و چالشهای صنایع تبدیلی و فرآوری محصولات دامی در رتبههای آخر (دوازدهم تا چهاردهم) این دستهبندی قرار دارند.
نتیجهگیری: در تمامی چالشها میانگین رتبهای هر دسته چالش از مقدار حد وسط آن بیشتر و اختلاف میانگین در همه چالشها با مقدار حد وسط از نظر آماری معنیدار است.