5 نتیجه برای اقتصاد دام
حسین میخک، فرشته حافظی، طاهره صادقلو،
دوره 9، شماره 34 - ( 12-1399 )
چکیده
دستیابی به خودکفایی در تأمین نیازهای اساسی و غذایی جمعیت روزافزون کشور بهویژه تولیدات دامی که با توجه به ظرفیتهای موجود در کشور و وجود منابع داخلی فراوان و قابلاستفاده، از ارزش بسیار بالایی برخوردار لزوم توجه به اینبخش را ضرورت بخشیده است. در این راستا پژوهش حاضر، به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر توسعه واحدهای گاوداری روستایی سنتی و نیمهصنعتی در شهرستان خرمآباد هست. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بهرهبرداران واحدهای گاوداری روستایی شهرستان خرمآباد در سال 1397 میباشد که از بین 4762 تعداد گاودار مشغول به فعالیت در این حوزه، تعداد 185 نفر با استفاده از فرمول کوکران بهعنوان حجم نمونه تعیین و سپس به روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مبنای گردآوری دادههای موردنیاز قرار گرفتند. روایی شکلی و محتوایی ابزار تحقیق با استفاده از نظرسنجی از اعضای هیئتعلمی گروه اقتصاد و توسعه روستایی دانشگاه لرستان مورد تأیید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از پیشآزمون و محاسبه ضریب پایایی آلفای کرونباخ و برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارSPSS استفاده شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی اکتشافی عوامل مؤثر بر توسعه واحدهای گاوداری روستایی در شهرستان خرمآباد به ترتیب اهمیت در شش دسته؛ ۱) قیمت-اعتبارات، ۲) خدماتی-حمایتی، ۳) زیرساختی، ۴) خدمات دامپزشکی و عوامل اصلاح نژادی، 5) آموزشی-ترویجی و 6) پشتیبانی دستهبندی شدند. این عوامل توانستند 93/76 درصد از واریانس کل را تبیین نمایند. همچنین نتایج حاصل از مقایسه میانگین که از طریق آزمون منویتنی بیانگر این بود که بین نظرات دامدارهای سنتی و مدیران گاوداریهای نیمهصنعتی ازلحـاظ عوامل مؤثر بر توسعه واحدهای گاوداری روستایی اختلافنظر وجود دارد.
لیلا قبادی، مهدی معمری، معصومه عباسی خالکی،
دوره 10، شماره 36 - ( 5-1400 )
چکیده
به دلیل اهمیت مسئله تخریب منابع طبیعی کشور و با هدف دستیابی به عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر در تخریب مراتع، این پژوهش در شهرستان نمین انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق در سه روستای ساقصلو، آغزمان کندی و تیفیه در مجموع 1279 نفر و بهرهبرداران ذینفع 326 نفر در سه روستا بودند. ابزار پژوهش در این تحقیق پرسشنامه بود که 21 نفر از بهرهبرداران (خانوارها) با روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده بهصورت پیمایشی مورد مصاحبه قرار گرفتند. روایی پرسشنامه بر اساس دیدگاه کارشناسان و پایایی آن با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. سپس دادههای حاصل با استفاده از نرمافزار SPSSVer.22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین متغیرها، ناکافی بودن میزان درآمد سالیانه از بین عوامل اقتصادی و عدم تشکیل دورههای آموزشی و ترویجی در حد نیاز و مشارکت دادن بهرهبرداران در اجرای طرحهای مرتعداری در سطح بسیار محدود و نبود مدیریت مناسب و حس مسئولیتپذیری از بین عوامل اجتماعی ازجمله عوامل مؤثر در تخریب مراتع محسوب میشوند. تعداد بهرهبردار و شیوه بهرهبرداری بیشترین تأثیر را در تخریب و از بین بردن مراتع داشتند. همچنین تعداد دام و هزینههای زندگی و وضع اقتصادی بهرهبرداران مرتعی برای گذراندن امرار معاش در روستا از عوامل مؤثر محسوب میشوند. باتوجه به نتایج، مؤلفههایی که در تخریب مراتع تأثیر داشتند ازجمله میزان دانش و آگاهی، بهبود وضعیت، درآمد و معیشت و اثرگذاری دورههای آموزشی و مشارکت ذینفعان و تشکلهای محلی بودند. بنابراین، از آنجائیکه روستائیان برای تأمین علوفه موردنیاز دام با کمبود مراتع مواجه هستند، میتوان با واگذاری طرحهای مرتعداری و اصلاح مراتع به گروههای ذینفع با رعایت ضوابط و اجرای مدیریت برنامهریزی شده در کاهش تخریب مراتع اقدام نمود.
مهدیه ساعی، پیروز شاکری، اصغر صالحی، صفت الله رحمانی،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
دامپروری و دامداری بهعنوان یک بخش اقتصادی، یکی از پررونقترین فعالیتهای تولیدی است. در حال حاضر استان کرمان از نظر تولید گوشت قرمز، تخم مرغ و عسل جایگاه سیزدهم، از نظر تولید شیر خام جایگاه هفدهم و از لحاظ تولید گوشت مرغ رتبه هجدهم را در بین استانهای کشور بهخود اختصاص داده و 40 درصد اشتغال استان در بخش دامداری و دامپروری است. مطالعه حاضر، در راستای بررسی عوامل مؤثر بر توسعه پایدار صنعت دامپروری شمال استان کرمان طراحی و اجرا شده است. این تحقیق، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. نتایج مطالعه که با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی بهدست آمد نشان داد که از نظر کارشناسان، میزان موفقیت اهداف کمی و کیفی برنامههای قبلی دام سنگین، بیشترین تأثیر در شاخص تعیین چشمانداز، اهداف و راهبردهای کلان صنعت در اسناد بالادستی، میزان موفقیت فرآیندهای تأمین نهادهها قبل از تولید، بیشترین تأثیر در شاخص موفقیت فرآیند و چرخههای تأمین نهادهها و فروش محصولات دامی، افزایش سطح درآمد حاصل از فعالیت دامپروری، بیشترین تأثیر در تعیین شاخص چشمانداز، اهداف و راهبردهای توسعه پایدار صنعت، تسهیلگری سازمان جهاد کشاورزی، مؤثرترین متغیر برای ارتقاء ظرفیت فعالیتهای اقتصادی موجودِ صنعت، برنامههای مبتنی بر افزایش تولید و بهرهوری فعالیتهای موجود، بیشترین تأثیر در برنامههای توسعه پایدار صنعت دامپروری، تقویت نگرش کارآفرینی بین دستگاههای اجرایی، بیشترین تأثیر بر شاخص ساز و کارهای مؤثر در توسعه پایدار صنعت دامپروری و شناسایی و جذب منابع انسانی مستعد موجود در صنعت دامپروری برای اجرای طرحها، بهلحاظ تأثیر بر شاخص ملاحظات و الزامات اجتماعی و نهادی جهت اجرای طرحها، اولویت اول را دارا بودند. نتایج این مطالعه میتواند بهعنوان راهنما و نقشه راه در سیاستهای توسعه، برنامهها، پروژهها و مطالعات آینده مورد استفاده قرار گیرد.
مهرانگیز رضائی، حسنعلی فرجی سبکبار، حامد مزینانی، سیامک طهماسبی،
دوره 11، شماره 39 - ( 3-1401 )
چکیده
فعالیتهای اقتصادی و صنایع اغلب در مناطق خاصی تمرکز مییابند. صنایع مرتبط با فعالیتهای کشاورزی به خصوص صنایع دامی نیز از چنین الگویی پیروی میکنند. شناسایی الگوهای فضایی گاوداریهای صنعتی و نیروهایی که موجب استقرار آنها در مناطق خاص میشود از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا میتواند نقش مهمی در طراحی برنامههای آمایشی با هدف توزیع بهینه صنایع دامی متناسب با توانمندیهای مناطق داشتهباشد. این پژوهش با هدف مدلسازی توزیع فضایی گاوداریهای صنعتی و تعیینکنندههای اصلی آن در سطح استانهای ایران انجام شده است. دادههای پژوهش مربوط به تعداد گاوداریهای فعال بهتفکیک استانها و مستخرج از نتایج آمارگیری، از گاوداریهای صنعتی کشور در سالهای 1392، 1395و 1398 میباشد. از رگرسیون وزنی جغرافیایی پواسن(GWPR) برای مدلسازی روابط بین توزیع فضایی گاوداریهای صنعتی و تعیینکنندهها استفاده شد. نتایج نشان میدهد که توزیع فضایی و زمانی گاوداریهای صنعتی در دورههای مورد بررسی تغییرپذیری فضایی و زمانی کمی دارند. به طورکلی، گاوداریهای صنعتی فعال عمدتاً در مناطق مرکزی، جنوب(استان فارس) و شمالشرق تمرکز یافتهاند، این الگو در طی دورههای مورد بررسی تقریباً ثابت بودهاست اما در سال 1398 تاحدودی مناطق شمال غربی نیز بدان افزوده شدهاست. نتایج مدل نشانمیدهد که 84 درصد از انحراف تبیینشده مربوط به متغیرهای مورد بررسی(درصد تولید جو، درصد تولید علوفه، میانگین ارتقاع، تولید ناخالص داخلی، متوسط دما، متوسط بارش، تراکم شبکه راه و درصد جمعیت) است. نتایج ضرایب محلی مدل GWPR نشان داد که مقادیر آن در سراسر فضا یکسان نیست و باتوجه به شرایط محلی تغییر میکند. همچنین مدل GWPR عملکرد بهتری در مقایسه با مدل GPR دارد.
مرتضی مختاری، محمدرضا قائدی فر، روح الله میرمحمودی، امیر موسایی، سمیه نقوی، حمید بیدشکی، احمدعلی صادقی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
برنامههای آموزشی و ترویجی، ابزار اصلی تحقق هدفهای توسعه کشاورزی و توانمندسازی دامداران میباشند. این تحقیق، با هدف الگوی پیروی دامداران از آموزشهای ترویج دامپروری در شهرستانهای جنوب کرمان انجام شد. بدین منظـور از دیدمـان تحقیـق کمّی بر پایه بررسی میدانی اسـتفاده شـد. جامعه آماری تحقیق، 250 واحد دامپروی جنوب کرمان بودند که با استفاده از فرمول کوکران،حجم نمونه، 154 واحد برآورد و از این شمار، دامدارانی که در کلاسهای ترویجی شرکت کرده بودند، با استفاده از نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه بود که روایی محتوای آن توسط گروهی از استادان دانشگاه و کارشناسان جهاد کشاورزی و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. از الگوی لاجیت ترتیبی تعمیمیافته جهت بررسی عوامل مؤثر بر بهرهمندی دامداران از دورههای آموزشی و ترویجی استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای سن دامدار، تحصیلات، رضایت دامدار از فروش و بازاریابی محصولات، نگرش دامدار نسبت به کارشناسان ترویج، شغل اصلی و هزینه خوراک دام، تأثیر معنیدار بر بهرهمندی دامداران از دورههای آموزشی و ترویجی دارند. موفقیت برنامههای ترویجی و رضایت دامداران از این برنامهها، در گرو کارکرد بهینه همهی عاملان نظام آموزشهای ترویجی میباشد. بنابراین باید تمهیدات لازم برای دسترسی دامداران به امکانها و نهادههای موردنیاز برای بهکارگیری و استفاده از توصیههای ترویجی درنظر گرفته شود.