پژوهش حاضر به بررسی کسبوکارهای روستایی بر مبنای دو رویکرد برندسازی و چرخۀ عمر پرداخته است تا راهی برای فعال کردن کسبوکارها جهت افزایش بهرهوری و دستیابی به توان رقابتی باشد. این مقاله از نوع توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روشهای احتمالی و هدفمند در نمونهبرداری و جمعآوری دادههاست. جهت تجزیهوتحلیل دادهها نیز از مجموع نمرات میانگین، انحراف معیار، تکنیک وزندهی جمع رتبهای، تصمیمگیری چند شاخصۀ ارس(ARAS) وآزمون T تک نمونهای استفادهشده است. جامعۀ آماری تحقیق را 220 نفر از استادان دانشگاههای استانگلستان، کارشناسان اداراتدولتی، مدیران روستایی شامل؛ بخشداران، نمایندگان شوراهایبخش، دهیاران و صاحبان مشاغل تشکیل دادهاند.جمعآوری دادهها از نمونهها نیز از طریق پرسشنامههای محقق ساخته انجامگرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که از میان شاخصهای تبیینکننده محصولات برند در سطح مناطق روستایی ، شاخص رضایتمندی با وزن 095/0 در رتبه اول، انطباقپذیری با وزن 091/0 در رتبه دوم، کیفیتگرایی با وزن 086/0 و ارزشمندی با وزن 081/0 در رتبههای بعدی قرارگرفتهاند. همچنین از میان کسبوکارها و محصولات رایج منطقه ؛ زراعت پنبه با ضریب 971/0 در اولویت اول، قالیبافی با ضریب 966/0 در اولویت دوم، غذاهای سنتی با ضریب 952/0 در اولویت سوم ، پرورش اسب ترکمن با ضریب 943/0 در اولویت چهارم و اقامتگاههای بومگردی با ضریب 924/0 در رتبه پنجم جهت برنامهریزی برندسازی محصولات و خدمات قرار داشتهاند. در نهایت نتایج حاصل از بررسی چرخۀ عمر کسبوکارهای با قابلیت برندسازی با مقایسه میانگین وضع موجود و میانگین پیشبینیشده جهت رشد و توسعه کسبوکارها(T-value=3) نشان میدهد که کسبوکارهای موردبررسی در مرحلهای پایینتر از رشد و توسعه خود یعنی در مرحله درگیری قرار دارند.