3 نتیجه برای پایداری روستا
واراز مرادی مسیحی، مانی طالبی،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده
نخستین گام در ارزیابی نابرابریهای فضایی روستایی، شناخت دقیق ادبیات این حوزه و به تبع آن، تبیین و تحلیل شاخصهای توسعهی پایدار روستایی است. در این راستا پژوهش حاضر به مطالعهی دهستانهای شهرستان صومعهسرا پرداخته است. با توجه به ماهیت موضوع، پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی و از گونهی تکاملی (توسعهای) است. جامعهی آماری، دهستانهای شهرستان صومعهسرا و حجم نمونه شامل 20 تن از خبرگان، یعنی متخصصان و مسئولان اجرایی در حوزههای توسعهی پایدار روستایی هستند. ابتدا به منظور اعتبارسنجی، شاخصهای برداشت شده از مطالعات کتابخانهای، بر اساس ابعاد توسعهی پایدار روستایی مطابق طیف لیکرت، در قالب 15 معیار و 144 زیر معیار، مورد سنجش خبرگان قرار گرفته است. در ادامه به منظور توصیف و تحلیل شاخصهایی که بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را دارند، از روش تحلیل ساختاری استفاده شد. این روش برای تحلیل روابط میان متغیرها بهویژه در سیستمهای گسترده با ابعاد متعدد بهکار میرود و یکی از روشهای پرکاربرد در حوزهی آیندهپژوهی است. نتایج نشان میدهد که متغیرهای «ریسک»، «میزان سرمایهگذاری دولت در امور زیربنایی» و «اعتبارات تخصیص یافته به فصل عمران و نوسازی روستا» هستند. این متغیرها ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل شدن به بازیگران کلیدی سیستم را دارند و ماهیت ناپایدارشان، نقطهی انفصال سیستم است. متغیرهای «هدف»، «(کنترل) روند مهاجرتها»، «میزان امید به زندگی» و «درآمد حاصل از مشاغل پایدار» است. این متغیرها، بیش از اینکه تأثیرگذار باشند، تأثیرپذیرند و نتایج تکامل سیستم هستند. میزان امید به زندگی در روستاهای شهرستان علاوه بر جهانبینی، باورها و تجربیات فردی و اجتماعی، وابسته به امکانات و خدمات در دسترس روستائیان نیز است. عواملی که امید به زندگی روستائیان، به ویژه جوانان را تحت تأثیر قرار میدهد، دغدغههایی چون امنیت و پایداریِ اشتغال و دسترسی به کیفیت بالای امکانات و خدمات مدرن است. مسئلهی مهاجرت نیز در ارتباط مستقیم با شاخص امید به زندگی قرار میگیرد.
الهام ولی نیا، حامد قادرمرزی، نصرالله مولایی هشجین،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
حیات بر روی کرهی زمین به مواد تشکیل دهنده آن متکی است. روستا نیز یک واحد معیشتی است که اقتصاد آن بر بنیان فعالیتهای کشاورزی استوار است. با توجه به اینکه بخش کشاورزی از نظر ایجاد اشتغال جدید، قادر به پاسخگویی نیازهای روستاییان نیست، بنابراین ضرورت تنوع بخشی فعالیتهای روستاییان به عنوان یکی از راهحلهای مناسب برای ایجاد اشتغال، افزایش درآمد روستاییان، جلوگیری از مهاجرت به شهرها و پایداری روستاها بیشتر احساس میشود. فعالیتهای معدنی به منزلۀ یکی از فعالیتهای غیر کشاورزی است که باعث تنوعبخشی اقتصاد میشود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر فعالیتهای معدنی در پایداری روستاهای شهرستان قروه از نظر ایجاد اشتغال و تنوع درآمدی روستاییان بوده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و دادهها به دو روش اسنادی-کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه) تهیه شد که جامعه آماری در این تحقیق تمام شماری است و تمام روستاهای شهرستان قروه که دارای معدن هستند و در قالب آزمونهای همبستگی و تک نمونهای مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که شرایط اقتصادی روستاهای دارای معدن با وجود معادن در ایجاد تنوع اشتغال و افزایش درآمد و پایداری روستاها و روستاییان ضعیف عمل کرده است؛ زیرا بیشتر شاغلین معادن افراد غیر بومی بوده و باعث ایجاد مشکلاتی از لحاظ اجتماعی برای اهالی روستا شده است. آلودگیهای ناشی از فعالیتهای معدنی در محیط های روستایی باعث آسیب جدی به زمینهای کشاورزی و مراتع شده و فعالیتهای کشاورزی و دامپروری را تحت تأثیر خود قرار داده است. در واقع وجود معدن در روستاها نتوانسته جمعیت روستایی را پایدار و در روستا نگه دارد و حتی جمعیت روستایی را افزایش دهد.
سونا حبیبی، صادق صالحی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
محیطزیست مناطق روستایی علیرغم دارا بودن تنوع زیستیِ غنی، در معرض تخریب فزاینده قرار دارد. هدف این پژوهش، بررسی زمینههای اقتصادی و مدیریتیِ شکلگیری مشکلات محیطزیستیِ روستاهای طوالش در غرب استان گیلان با رویکردی کیفی و مبتنی بر نظریه دادهبنیاد است. جامعه مطالعاتی شامل 35 نفر از مسئولین و روستاییان است که با استفاده از نمونهگیری هدفمند از نوع حداکثر تنوع، تا رسیدن به اشباع نظری، در بهار و تابستان 1399، مورد مصاحبه نیمه ساختیافته قرار گرفتند. روایی و پایایی به روش ارتباطی یعنی کنترل و اعتباریابی توسط مشارکتکنندگان ارزیابی گردید. تحلیل دادهها طی سه مرحله کدگذاری صورت گرفت. در کدگذاری باز، هفت مفهوم شناسایی و در کدگذاری محوری 23 مقوله عمده استخراج شد. از طریق کدگذاری انتخابی، هسته اصلی کشف و مدل پارادایمی ترسیم گردید. «تخریب محیطزیست و ناپایداری اکوسیستم» به عنوان پدیده اصلی شناخته شد. شرایط علّی شامل: اقتصاد تک محصولی، ناکارامدی سازمانی و مدیریتی، واگرایی سازمانی، معیشت وابسته و بیکاری؛ شرایط مداخلهگر شامل: دخالت سازمانی، کمبود نیروی متخصص، فروش زمین، خردهمالکی و صنایع کوچک ارائه شد. در مجموع، یافتهها نشان داد که تخریب محیطزیست یک پدیده چندعلیتی است که مدل نظری «همگرایی چندعلیتی محیطزیستی» مفهومسازی شد. گزاره نهایی منتج از مدل پارادایمی عبارت است از: در نواحی روستایی، تخریب محیطزیست و ناپایداری اکوسیستم در بستری از همگرایی زمینههای اقتصادی-مدیریتی بروز مییابند. در این راستا، ادغام مدیریتی، اصلاح منابع انسانی در سازمانهای مسئول، تعریف معیشتهای جایگزین، آموزش متناسب با معیشت، سندیکایی کردن تولیدات روستایی و اجرای جامع طرح کاداستر جهت مسئولیتپذیری و نظارت بیشتر سازمانی، تقویت اقتصاد جوامع محلی، معیشت پایدار و امنیت اقتصادی روستاییان و پیشگیری از تصرف اراضی طبیعی-ملی گامی ضروری برای تحقق پایداری محیطزیستی میباشد.