توسعه مشاغل یا کسبوکارهای کوچک روستایی به علت برخورداری از ماهیت و مزایایی خاص، با استقبال متخصصان توسعهروستایی روبهرو شده، بهگونهای که برخی متخصصان آن را مهمترین راهکار توسعهروستایی در کشورهای جهان سوم در نظر میگیرند. هدف این پژوهش، بررسی زمینههای ایجاد کسبوکارهایکوچک جدید و موانع راهاندازی آنها در سکونتگاههای روستایی بود. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و بنیان آن مبتنی بر پراگماتیسم و روش تحقیق آمیخته است. جمعآوری دادهها و اطلاعات بهصورت مطالعات میدانی و اسنادی انجام گرفت و قلمرو مکانی تحقیق بخش مرحمتآباد شهرستان میاندوآب بود. از مصاحبههای نیمهساختیافته با مدیران روستایی و مالکان واحدهای کسبوکار برای شناسایی زمینههای ایجاد کسبوکارها استفاده شد. با انجام 33 مصاحبه به اشباع نظری رسید و با شیوه تئوری زمینه ای تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که زمینههای متعددی در بخش کشاورزی، صنعت، گردشگری و خدمات وجود دارد ولی فقط بخش کشاورزی زمینهها و توان زیادی برای ایجاد واحدهای کسبوکار جدید دارد. روستاهای قپچاق و فیروزآباد با داشتن زمینه ایجاد 34 و 30 نوع از این کسبوکارهای مساعدترین روستاها به شمار میروند. جهت شناسایی موانع ایجاد کسبوکارهای جدید، فرایند روش Q طی شد. جامعه گفتمان از طریق نمونهگیری هدفمند معین شد و مجموعه کیو 41 گویهای را 20 نفر از کارآفرینان و مدیران واحدهای کسبوکارهای کوچک مرتب کردند. آزمون تحلیل عاملی استفنسون بر مبنای فرد نشان داد ایجاد کسبوکار جدید در محدوده مورد موانع سهگانهای دارد که عبارتند از: «موانع اقتصادی- اجتماعی»، «موانع زیرساختی» و «ضعف سرمایه اجتماعی و ترجیح سپردهگذاری به سرمایهگذاری». موانع «اقتصادی و اجتماعی» مهمترین عامل عدم ایجاد کسبوکار جدید بوده و با مقدار ویژه 10.10 بیش از 50 درصد واریانس را تبیین کرده است.