هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش چند فرهنگی در محتوای کتابهای درسی فارسی (خوانداری) دورۀ آموزش ابتدایی ایران است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی بوده و از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد عرفی (استقرایی) استفاده شده است. روش نمونهگیری هدفمند و نمونۀ مورد نظر مشتمل بر کتابهای درسی فارسی کلیۀ پایههای دورۀ آموزش ابتدایی بوده است. واحد تحلیل (ثبت) در اینجا مضمون، تصویر و واحد زمینۀ کتاب درسی است. برای تعیین پایایی روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی، بازبینی مطالب در دو مرحله، یکی پس از اینکه بین 10-50 درصد مقولهبندیها تکمیل شد و دیگری در پایان کار صورت گرفت. در این پژوهش پنج مقوله استخراج شد که عبارتاند از: معرفی و توجه به زبان مادری اقوام؛ معرفی مشاهیر؛ انعکاس سبک پوشش اقوام؛ سنن فرهنگی اقوام و معرفی میراث فرهنگی. تحلیل محتوای کیفی کتابها نشان میدهد که تنها ردپای فرهنگ مسلط در کتابهای درسی به چشم میخورد. نظام آموزشی همچنان به دنبال پیادهسازی الگوی همسانسازی فرهنگی است که منجر به قتل زبانها و فرهنگهای اقوام ایرانی میشود، رویکردی که درواقع هیچ چشماندازی ندارد و بیشتر نتیجۀ معکوس داشته و منجر به افزایش آگاهی اقوام از هویت و تاریخ و فرهنگ خویش میشود. |
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |