1- گروه شهرسازی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران، گروه شهرسازی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران
2- گروه شهرسازی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران، گروه شهرسازی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران ، afsoon_mahdavi@yahoo.ccom
3- گروه شهرسازی، واحد تهران، دانشکده هنر و معماری تربیت مدرس ،تهران،ایران، گروه شهرسازی، واحد تهران، دانشکده هنر و معماری تربیت مدرس ،تهران،ایران
4- گروه شهرسازی،واحد مشهد،دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران، گروه شهرسازی،واحد مشهد،دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
چکیده: (4312 مشاهده)
شهرسازی معنویت مبنا، به عنوان یک پارادایم جدید در برنامه ریزی شهری در حال ساختارسازی است. چالش شهر معاصررواج جریان شخصی سازی تولید فضا و سرمایه ای شدن ناشی از تسلط مدل سوداگری و تقابل آن با ریشه هویتی و ساختار معنایی می باشد. در تقابل با این چالشها بحث معنویت در پژوھش ھای دھه اخیر از سوی مراکز دانشگاھی معتبرنظیر هاروارد به عنوان پارادایمی میان رشته ای مطرح و توسط جریان قدرتمند در نظریه برنامه ریزی ارتباطی انتقادی وارد شهرسازی شده و نیازمند بستر سازی است. از این رو مقاله حاضر به واکاوی حوزه نظری پژوهش های مرتبط با پارادایم توسعه معنویت در تولید فضای شهر پرداخته. مقاله پیش رو از نوع ترکیبی و مبتنی بر راهبرد فرامطالعه است. جامعهی آماری پژوهش را 55 مقاله ISIوعلمی-پژوهشی در بازه زمانی2008- 2019 تشکیل می دهد. به منظور گردآوری و تحلیل دادهها، از شیوههایی چون مرور نظام مند و کدگذاری باز استفاده شده است. در این زمینه، فرم جامعی مخصوص تلخیص و استخراج داده از پژوهشهای منتخب تهیه شد که حاوی مقولههایی در خصوص مشخصات عمومی و چارچوب نظری پژوهشها بود. یافتههای پژوهش در دو بخش ساختاری و محتوایی ارائه شده. بخش اول با بررسی ویژگی های عمومی پژوهش های منتخب، بیانگروضعیت مطالعات در حوزه تاثیرگذاری معنویت در تولید فضای شهریست و بخش دوم چارچوب نظری پژوهش های انجام یافته در حوزه معنویت فضایی را به تفصیل تبیین نموده است. تولید فضای معنویت مبنا در مقیاس شهری با بیان سه معقوله اصلی و کد های متناظر هر یک در دو بعد کارکردی و بنیادین، به بعنوان کاتالیزور مدلهای تولید فضا، تعدیل گر چرخه فعلی بوده و زمینه ارتقای کیفی مداخلات شهری، بهبود رفتار شهروندی ،خلق ارزش و نیل به پایداری توسعه را فراهم خواهد آورد
شمارهی مقاله: 21