4 نتیجه برای اسلیمی اصفهانی
فاطمه قارونی، شهربانو عریان، محمد نبیونی، دلارام اسلیمی اصفهانی، طلیعه السادات حسینی نیا، منیژه کریمیان پیرو، سودابه پارسا،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده
کلستاز در اثر تجمع بیشاز حد صفرا در کبد به علت عوامل درون یا بیرونکبدی ایجاد میشود. عوارض کلستاز مستقیم یا غیرمستقیم با کاهش جریان صفرا در ارتباط است و نتیجۀ آن احتباس مواد وابسته به ترشح صفرا (مانند اسیدهای صفراوی، بیلی روبین و کلسترول) است. از طرف دیگر عواملی نظیر اپیوئیدها، آلکالینفسفاتاز، اندوتوکسینها و نیتریکاکساید در خون افزایش مییابد که میتواند باعث آسیب بافتی شود. ازآنجاکه اخذ آب در هنگام کلستاز کاهش مییابد و هستههای هیپوتالاموسی مانند هستۀ مجاوربطنی و هستۀ فوق بصری در تنظیم میزان آب بدن نقش دارند، این تحقیق به بررسی تغییرات بافتی این هستهها در هنگام کلستاز پرداخته است. موشهای نر نژاد ویستار با وزن 200 تا 250 گرم به صورت تصادفی به سه گروه هفتتایی، شامل موشهای گروه کنترل (بدون جراحی)، موشهای گروه شم (عمل جراحی کاذب) و موشهای گروه کلستاز، که مجرای صفراوی آنها بسته شد، تقسیم شدند. سپس نمونهها ازنظر بافتی و با استفاده از روش هیستوتکنیک و میکروسکوپ نوری تحت ارزیابی قرار گرفتند. در مغز موشهای کلستاتیک، نکروز در بافت هستههای مجاوربطنی و فوقبصری نسبت به بافت این هستهها در مغز موشهای شم و کنترل به طور چشمگیری مشاهده شد. در اثر کلستاز و نکروز بافتی، هتروکروماتینهشدن برخی سلولها و افزایش ضخامت در هستههای مجاوربطنی و فوقبصری نیز اتفاق افتاد. احتمال دارد که کلستاز ازطریق افزایش اندوتوکسینها باعث ایجاد آسیب بافتی شود.
دلارام اسلیمی اصفهانی، شهربانو عریان، محمد نبیونی، منیژه کریمیان پیرو،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
به قطع جریان صفرا از کانالیکول های صفراوی به روده کلستاز میگویند. در سندروم کلستاز تغییر سطح اسیدها، نمک های صفراوی، اندوتوکسینها و اوپیوئیدها با آنسفالوپاتی کبدی و آسیب مغزی همراه است. برای بررسی میزان آسیب مغز این مطالعه، تأثیر بستن مجرای صفراوی بر تغییرات هیستولوژیک هیپوکامپ مغز موش صحرایی را نشان میدهد. اين مطالعه دربارۀ موش های نر نژاد ویستار انجام شد. حیوانات به سه گروه شاهد (بدون جراحي)، گروه شم (جراحي بدون انسداد مجراي صفراوي) و گروه كلستاتيك (جراحي همراه با انسداد مجراي صفراوي) تقسيمبندي شدند. پساز دو هفته موش ها تحت بیهوشی کشته شدند و مغز آنها بلافاصله خارج شد. از نمونه های مغز پساز تثبیت و قالب گیری، مقاطع بافتی با ضخامت شش میکرون تهیه شد. مقاطع با روش هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری ارزیابی شد. دادهها ازطریق واریانس یکطرفه بااستفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. ازلحاظ آماری p کمتر از 05/0 معنیدار فرض شد. چهارده روز پساز کلستاز، در مقاطع بافت هیپوکامپ نکروز،کاهش تراکم سلولی، هسته های پررنگ (هتروکروماتین) و چروکیده در بافت هیپوکامپ مشاهده شد. همچنین ضخامت بافتی در بیشتر بخش های هیپوکامپ کاهش یافت؛ درصورتیکه چنین تغییرات بافتی در بافت مغز موشهای گروه شم یا کنترل مشاهده نشد. داده ها نشان داد که در نتیجۀ کلستاز و تجمع اسیدهای صفراوی و اندوتوکسین ها، تغییرات بافتی مانند نکروز، هسته های پررنگ و چروکیده، کاهش تراکم سلولی در هیپوکامپ ایجاد میشود. اندوتوکسینها میتوانند باعث ایجاد آسیب بافتی شوند. این احتمال وجود دارد که کلستاز ازطریق افزایش اندوتوکسین ها باعث ایجاد آسیب بافتی شده باشد.
نامدار یوسف وند، دلارام اسلیمی اصفهانی، طیبه بهرامی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
گیاهان اسپند و دارفلفل کاربرد درمانی فراوانی دارند. این گیاهان حاوی فلاونوئیدها هستند که احتمالاً بر سیستم اندوکرینی تولیدمثل مؤثرند و میتوانند باروری را کاهش دهند، بنابراین، در این مطالعه عصارۀ هیدروالکلی اسپند و دارفلفل بر محور هیپوفیز- گناد و تغییرات بافت بیضه تحت بررسی قرار گرفت. در این تحقیق حیوانات به یک گروه کنترل و سه گروه تحت آزمایش تقسیم شدند. گروه اول عصارۀ هیدروالکلی گیاه اسپند با غلظت 200 میلیگرم/لیتر، گروه دوم عصارۀ هیدروالکلی گیاه دارفلفل با غلظت 200 میلیگرم/لیتر و گروه سوم ترکیب این دو عصاره را با همین غلظت به مدت 30 روز دریافت کردند. بعد از گذشت زمان تیمار چندین شاخص باروری از جمله تعداد اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت و اسپرماتید و تغییرات بافتی بیضه و نیز سطوح سرمی تستوسترون، LH و FSH اندازه گیری شد. داده های بهدستآمده توسط نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. در این مطالعه سطوح هورمون های تستوسترون، هورمون محرک فولیکولی و هورمون لوتئینی در گروه عصارۀ اسپند و هردو عصاره در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنیدار داشت. علاوه بر این، تعداد اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت و اسپرماتید در گروه عصارۀ اسپند و هردو عصاره کاهش معنی دار نشان داد. نتایج این مطالعه نشان داد عصارۀ هیدروالکلی گیاهان اسپند و دارفلفل باعث کاهش عملکرد محور هیپوفیز-گناد و اسپرماتوژنز در موش کوچک آزمایشگاهی نر نژاد NMRI میشوند.
دلارام اسلیمی اصفهانی، شهربانو عریان، محمد نبیونی، طلیعه السادات حسینی نیا،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
عمل کردهای معیوب حرکتی در حیوانات کلستاتیک گزارش شده است. این اختلال در عمل کرد و مرگ نورونهای حرکتی بسیار به تغییرات در محیط پیرامون آستروسیتها و سد خونی- مغزی وابسته است که توسط پروتئین آکواپورین 4 تعدیل می شود. به همین دلیل در این مطالعه به بررسی اثرات کلستاز بر هیستولوژی و مورفولوژی قشر مغز و بررسی آکواپورین 4 در ایجادناحیه قشر حرکتی پرداخته شد. نمونهها با روش ائوزین-هماتوکسیلین رنگ شده و تغییرات بافتی قشر مغز مورد بررسی قرار گرفت. همچنین مقدار آکواپورین 4 در تمامی گروهها توسط روش ایمونوهیستوشیمی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه ضخامت قشر مغز درقشر حرکتی در نمونه های کلستاتیک نسبت به گروه شم وکنترل افزایش یافت. همچنین کلستاز باعث ایجاد سلول های هتروکروماتین شد. از طرف دیگر، نکروز بافتی در نمونه های کلستاتیک در مقایسه با نمونه های شم وکنترل قابل تشخیص بود. کاهش تراکم سلول ها در برخی از لایههای قشر مغز مشاهده شد که احتمالاً نشانگر مرگ سلولی در اثر کلستاز است. مقدار آکواپورین 4 در گروه کلستاتیک نسبت به گروه های کنترل و شم کاهش معنی دار نشان داد (P<0.05). در این تحقیق، آسیب بافتی مشاهده شده در قشر حرکتی موش های صحرایی کلستاتیک ممکن است دلیل ناهنجاری های حرکتی ایجاد شده باشد. همچنین کاهش سطح آکواپورین 4 ممکن است باعث آسیب نورونهای حرکتی گردد.