15 نتیجه برای Jafari
سلمان احمدی اسبچین، ناصر جعفری،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1393 )
چکیده
روشهای فیزیکی و شیمیایی جذب فلزات سنگین معایبی از جمله هزینۀ زیاد و غیرمؤثربودن در غلظتهای کم دارد. روشهای زیستی جذب فلزات سنگین در چنددهۀ اخیر مورد توجه قرار گرفت. ازمیان جاذبهای زیستی شامل باکتریها، قارچها و جلبکها، جلبکها بالاترین توانایی را در جذب فلز دارند. در این تحقیق مشخص شد که نقش اصلی در جذب همزمان فلزات نیکل و کادمیوم برعهده اسیدآلژینیک است. جلبک قهوهای فوکوس سراتوس به عنوان جاذب زیستی مقرون بهصرفه در این تحقیق استفاده شده و جذب زیستی همزمان یون کادمیوم و نیکل در راکتور بسته مطالعه شد. ساختار سطحی جلبک وکینتیک جذب فلزات بررسی شده است. زمان تعادل حدود 300 دقیقه بود. ایزوترم جذب با استفاده از معادله لانگموییر تفسیر شد. بیشینۀ جذب برای فلزات کادمیوم و نیکل بهترتیب حدود 85/0 و 95/0 میلیمول بر گرم بود.
طیبه عنایت غلامپور، ولی الله جعفری، محمدرضا ایمانپور، حامد کلنگی میاندره،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
در ﻣﻄﺎﻟﻌۀ ﺣﺎﺿﺮ، ﺗﺄﺛﻴﺮ عصارۀ هیدروالکلی گیاه پنج انگشت (Vitex agnus-castus) به منزلۀ مکمل غذایی بر شاخصهای رشد و تغذیه ای در لاروهای گورخرماهی (Danio rerio) به مدت چهار ماه بررسی شد. لاروها از زمان شروع تغذیۀ فعال تا سن چهارماهگی (میانگین وزن: 1/0±1/2 گرم، میانگین طول: 3/0±2/5 سانتیمتر) با جیرۀ غذایی حاوی عصارۀ گیاه تغذیه شدند. ماهیان تغذیه شده با جیرۀ غذایی حاوی عصارۀ گیاهی در شاخص های رشد، تغذیه ای و بقاء نسبت به گروه شاهد در وضعیت بهتری قرار داشتند (p<0.05). استفاده از عصاره تأثیر معنی داری بر میزان بازماندگی بچه ماهیان نداشت (p>0.05). جیرۀ حاوی 15 گرم عصاره به طور معنی داری بهترین ضریب تبدیل غذایی (05/0±071/0) را ایجاد کرد (p<0.05). با افزایش مقدار عصارۀ جیرۀ غذایی، ضریب رشد ویژه ماهیان افزایش یافت. بالاترین و پایین ترین شاخص افزایش وزن بدن به ترتیب در تیمار T3 (22/33±583/541) و T0 (71/17±962/252) بدست آمد (p<0.05). بالاترین شاخص وضعیت در تیمار T3 (011/0±447/4) و کمترین مقدار در تیمار T0 (021/0±525/2) مشاهده شد. در مجموع، این تحقیق پیشنهاد میکند اﻓﺰودن 15 گرم عصاره به جیرۀ غذایی گورخرماهی ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ در ﺑﻬﺒﻮد ﻋﻤﻠﮑﺮد رﺷﺪ و ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﻬﺎیﯽ مؤثر واقع شود و ﺑﻪمنزلۀ ﻣﮑﻤلی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای جیرۀ ﻏﺬایﯽ کپورماهیان در ﻧﻈﺮ گرفته شود.
زهرا روحی، محمدرضا ایمانپور، ولی الله جعفری، وحید تقی زاده،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مطالعۀ حاضر به منظور اندازه گیری گلوکز، کلسترول و هماتوکریت به عنوان شاخص ارزیابی اثر زیرهسیاه بر سلامت و مقاومت کپورمعمولی نسبت به تنش شوری انجام شد. ماهیان (057/0±457/2 گرم) در چهار گروه با سطوح مختلف صفر، 5/0، 1 و 5/1% زیرۀ سیاه تغذیه شدند. بعد از 56 روز تغذیه، به منظور سنجش گلوکز، کلسترول و هماتوکریت، خون گیری طی پنج مرحله انجام شد (یکبار قبل از تنش و چهار مرحله بعد از تنش). میزان گلوکز، کلسترول و هماتوکریت به طور معنی داری تحت تأثیر شوری قرار گرفت. در روز اول پس از استرس، میزان گلوکز و هماتوکریت در همۀ تیمارها در مقایسه با میزان آنها قبل از استرس به طور معنی داری افزایش یافت. بعد از استرس، میزان کلسترول در همۀ تیمارها در مقایسه با قبل از استرس به طور معنی داری کاهش یافت. میزان هماتوکریت در بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری نداشت. در روز اول پساز استرس، میزان گلوکز در گروه های تغذیه شده با زیرهسیاه در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری افزایش یافت. سطوح گلوکز و هماتوکریت در همۀ تیمارها به تدریج از روز سوم کاهش یافت. بعد از استرس، تفاوت معنی داری در میزان بازماندگی در بین تیمارها مشاهده نشد. با اینحال، بیشترین بازماندگی مربوط به ماهیان تیمارشده با زیرۀ سیاه بود. نتایج نشان داد که مکمل غذایی زیرۀ سیاه، اثر مثبتی بر گلوکز، هماتوکریت و مقاومت کپور معمولی نسبت به تنش شوری دارد.
مهدیه جعفری پاریزی، سعید افشار زاده، حمید رضا عکافی، شبنم عباسی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
جهت بررسی درمنه زارهای استان اصفهان، دو مرتع خروسگلو در جنوب غربی و اشن در غرب استان انتخاب شد. این مراتع، مناطق کوهستانی با اقلیم نیمه خشک هستند. در منطقة گردنة خروس گلو، 68 گونه متعلق به 50 سرده و 24 تیره شناسایی شد و اشکال رویشی شامل 39 درصد همیکریپتوفیت، 27 درصد تروفیت، 19 درصد کامفیت، 13 درصد ژئوفیت و 2 درصد فانروفیت بودند.کوروتیپ های منطقة خروسگلو متشکل از 56 گونه متعلق به ناحية ايران و توراني، چهار گونه مربوط به نواحي اروپا سيبري- ايران و توراني- مديترانه اي، سه گونه متعلق به نواحي اروپا سيبري- ايران و توراني، دو گونه متعلق به نواحي ايران و توراني- مديترانهاي، 1 گونه مربوط به نواحي ايران و توراني- صحرا سندي- مدیترانهای، يك گونه مربوط به نواحي ايران و توراني- صحرا سندي و يك گونه جهانی بودند. در منطقة اشن، 88 گونه متعلق به 67 سرده و 29 تیره شناسایی شد. همی کریپتوفیت ها 39 درصد، تروفیت ها 28 درصد، ژئوفیت ها 17 درصد، کامفیت ها 15 درصد و فانروفیت ها 1 درصد سهم فلور منطقه را شامل شدند. تعداد 73 گونه متعلق به ناحيه ايران و توراني، هفت گونه متعلق به نواحي اروپا سيبري- ايران و توراني، چهار گونة متعلق به نواحي ايران و توراني- مديترانه اي، 3 گونة مربوط به نواحي اروپا سيبري- ايران و توراني- مديترانه اي و يك گونة جهانی شناسایی شد. تعداد دو گونه برای اولینبار از استان اصفهان گزارش شد. با توجه به تشابه زیاد فلورهای دو منطقه که در نتیجة مشابهت عوامل تأثيرگذار محیطی است باید سیاست مدیریتی واحدی برای پوشش گیاهی درمنه زارهای استان اصفهان اتخاذ كرد.
منیژه پاکروان، سحر مرادپور، عزیزاله جعفری،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
پوشش گیاهی یکی از مهمترین اجزای اکوسیستم های طبیعی است که علاوه بر بیان شرایط رویشی، معرف شرایط محیطی حاکم بر آن نیز است. بررسی تنوع گونههای گیاهی کشور به عنوان بستری لازم برای مطالعات بومشناختی، مرتعداری، آبخیزداری، بانک ژن گیاهی، کشاورزی و دارویی از اهمیت قابل توجهای برخوردار است. از طرفی شناسایی گونههای گیاهی مناطق مختلف امکان انجام مطالعات بعدی در زمینههای مختلف علوم زیستی را فراهم میکند. در این پژوهش فلور منطقه تنگ سرخ در شهرستان بویراحمد از استان کهگیلویه و بویراحمد مورد بررسی قرار گرفته است. منطقه مورد بررسی به وسعت 5000 هکتار در30 کیلومتری شرق یاسوج قرارگرفته است. بلندترین ارتفاع آن 2800 و کمترین آن برابر1800 متر از سطح دریا است. این پژوهش با کسب اطلاعات لازم منطقه جهت مطالعه گیاگانی آغاز شد. گیاهان منطقه جمع آوری و پس از پرس، نمونههای هرباریومی تهیه و در هرباریوم دانشگاه الزهرا با استفاده از منابع فلور شناسایی شدند. نتایج این بررسی نشان داد که در منطقه تنگ سرخ 46 تیره، 145 سرده و172 گونه وجود دارد که شامل 97/6 درصد فانروفیتها، 23/5 درصد کامفیتها، 60/43 درصد همیکریپتوفیت ها، 95/13درصد ژئوفیتها، 24/48درصد تروفیتها هستند. اکثرگونه های منطقه به ناحیه رویشی ایرانو-تورانی با 65/69 درصد از فلور منطقه تعلق دارند. 23 گونه انحصاری، 20 گونه نادر،30 گونه دارویی و22 گونه سمی از172 گونه معرفی شدند. 15 گونه برای اولین بار از این استان گزارش شده اند.
فائزه عاشقیان، صدیقه کلیج، ناصر جعفری،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
هدف از این مطالعه مشخص کردن سازگاریهای ساختاری در سه جمعیت از پیچک ایرانی در سواحل استان مازندران است که تحت تاثیر تنشهای محیطی شدید منطقه ساحلی، جمعیتهای آن به شدت رو به کاهش است. به طور کلی بافت کلانشیمی حلقوی، مزوفیل ایزوبیلاترال، استل از نوع آمفی فلوئیک سیفونوستل، فراوانی لولههای شیرابهای محتوی لاتکس، بلورهای فراوان دروز و حضور بافت پریدرم در ریزوم را میتوان به عنوان مهمترین استراتژیهای تشریحی گیاه برای تحمل شرایط سخت محیطی معرفی کرد. جمعیت ساری در مقایسه با جمعیتهای بابلسر و نور از بیشترین مکانیسمهای ساختاری برای تحمل اکوسیستم ساحلی برخوردار بود. تفاوتهای کمی در ویژگیهای تشریحی مشاهده شده در سه جمعیت persicus Convolvulus به عنوان شواهدی بر تنوع فنوتیپیکی بالای درون گونهای است. این تنوع درون گونهای در ویژگیهای مرتبط با تحمل تنشها سبب سازگاری منطقهای به شرایط میشود و توانایی گیاه را برای مقابله با تغییرات محیطی افزایش میدهد.
زهره آتشگاهی، فرشید معماریانی، محمدرضا جوهرچی، وحید جعفری پلگرد،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
گونه Halimocnemis commixta به عنوان گزارش جدیدی برای فلور ایران از باقیمانده جنگلهای پسته وحشی در شمال شرق ایران معرفی میشود. این گونه در فضاهای باز بین درختان و بر روی خاکهای شور و به همراه سایر گیاهان شاخص شورپسند دیده میشود. در این مقاله تصاویر این گیاه ارائه و با گونههای خویشاوند نزدیک خود مقایسه میشود. این گونه با گلهای دستهای و میوههای شاخدار نامنظم از گونه خویشاوند H. gamocarpa و با کرکهای کاملا کوتاه و خوابیده از گونه H. pilosa قابل تشخیص است. نکاتی نیز درباره پراکندگی، بوم شناسی و موقعیت حفاظتی این گونه ارائه میشود.
لیدا جلالی رودسری، آذرنوش جعفری، جمیل واعظی، احسان کریمی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
DNA استخراج شده با کیفیت بالا در بدست آمدن باندهای واضح در مرحله الکتروفورز و نتایج صحیح در تعیین توالی نقش مهمی ایفا میکند. معمولا CTAB یکی از روش های رایج برای استخراج DNA است که برای برگهای قدیمی نمونههای هرباریومی سرده تمشکین (Bellevalia) که متابولیت های ثانویه با اثر بازدارندگی دارد مناسب نسیت. برای حل این مسئله، تغییراتی در مراحل مختلف CTAB اعمال شد و ترکیبات زغال فعال، فنل، استات پتاسیم و RNase استفاده شد و آب دیونیزه جایگزین Tris EDTA شد تا ناخالصیها حذف شده و DNA با کیفیت تری بدست آید. دادههای میزان جذب DNA روش جدیدبا روش CTAB در طول موجهای ۲۶۰ و ۲۸۰ نانومتر مقایسه شد. نتایج، تغییر ۱۵تا۸۰ برابری در غلظت DNA را نشان داد. این مطالعه روش اصلاح شدهای را پیشنهاد میکند که امکان استخراج DNA با کیفیت بالاتری نسبت به روش CTAB را از برگهای قدیمی نمونه های هرباریومی Bellevalia امکانپذیر میکند.
آذرنوش جعفری، آمنه اسدی بربریها، فرشته قاسم زاده،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
در تحقیق حاضر، مطالعة فلوریستیک روستاهای اماموردی، درتوم، قاپاق، گریوان و نیستانه در ۳۰ کیلومتری جنوب شهرستان بجنورد (استان خراسان شمالی) در ارتفاع ۱۷۸۳-۱۴۴۲ متری از سطح دریا با هدف معرفی انواع مختلف گونهها، گیاهان دارویی، انحصاری و با ریسک پایین نابودی انجام شد. بدین منظور نمونههای گیاهی در طول ماههای فروردین تا آبان سال ۱۳۹۱ جمعآوری گردید و به کمک مجموعه فلور ایران و فلورا ایرانیکا شناسایی شد. بررسی به عمل آمده 133 گونه متعلق به ۱۰۴ سرده و ۳۸ تیره را نشان داد که یک گونه به بازدانگان و 132 گونه به نهاندانگان تعلق داشت. در این بین پنج تیره، 13 سرده و 18 گونة تکلپهای و 32 تیره، 90 سرده و 114 گونة دولپهای بود. در مجموع ۴۰ گونه دارویی نیز گزارش شد. تیرههای باقلائیان (Fabaceae)، کلمیان (Brassicaceae)، گندمیان (Poaceae)، کاسنیان (Asteraceae)، نعنائیان (Lamiaceae) بزرگترین تیرههای منطقه و سردههای Astragalus Euphorbia, Vicia, Poa بزرگترین سردههای منطقه را تشکیل دادند. گونههای Erysimum koelzii، Astragalus khoshjailensis، Eryngium bungei، Sclerorhachis platyrachis و Taraxacum hydrophyllum انحصاری ایران، Astragalus ackerbergensis آسیبپذیر و Onopordum carmanicum ، Mentha longiflora ، Fumaria vaillanti و Rubia florida گونههایی با خطر نابودی کمتر از منطقه مورد مطالعه معرفی شدند. بیشترین و کمترین عناصر رویشی منطقه را عناصر ناحیة ایرانو ـ تورانی با 68/14 درصد و ناحیة رویشی ایرانو ـ تورانی صحراعربی با 0/7 درصد تشکیل دادند و حداقل و حداکثر شکل زیستی گیاهان منطقه به همیکریپتوفیتها با 45/8 درصد و کریپتوفیتها با ۳ درصد تعلق داشت که نشاندهنده سرد و خشک بودن اقلیم منطقه و چرای بیرویه دام بود.
فاطمه جعفری، علی گنجعلی، الهام امجدی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
پونهسای بینالودی (Nepeta binaludensis Jamzad ) به عنوان گیاه دارویی ارزشمند به علت برداشت بیرویه و تخریب رویشگاهها بهشدت در معرض خطر انقراض است. در این راستا با هدف ارزیابی صفات مرفولوژیکی، بیوشیمیایی و ارزیابی محتوای ریزمغذیهای بخش هوایی آزمایشی با چهار ترکیب تیماری شامل: 1- تلقیح گیاه با باکتری Azotobacter chooroccum، 2- تلقیح توام باکتریهای Bacillus cereus وPseudomonas putida ، 3-تلقیح توام سه گونه باکتری شامل (A. chooroccum + B. cereus + P. putida) و 4- شاهد (بدون تلقیح باکتری) در دو مرحله رشد رویشی 10 و 20 هفتهای در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد کاربرد باکتریهای محرک رشد کلیه ویژگیهای مورفولوژیکی گیاه شامل طول اندام هوایی، وزن خشک بخش هوایی، مجموع سطح برگ و مجموع طول ریشهها را در مقایسه با گیاهان شاهد به صورت معنیداری در هر دو مرحله مورد بررسی افزایش داد. بررسیهای بیوشیمیایی نشان داد که در هر دو مرحله رشد 10و 20 هفتهای، کاربرد باکتریهای محرک رشد موجب افزایش ترکیبات فنلی، فلاونوئیدی و فعالیت آنتیاکسیدانی گیاه شد. علاوه بر این، جذب برخی عناصرغذایی از قبیل کلسیم، پتاسیم، فسفر، آهن و منیزیم نیز در نتیجه کاربرد باکتریهای محرک رشد افزایش یافت. از آنجا که میکروارگانیسمها سبب بهبود رشد و افزایش ترکیبات موثره گیاه پونهسای بینالودی میشوند میتوان از آنها به عنوان کود زیستی و جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی استفاده کرد.
- مهدی هادی جعفری، دکتر حسن مروتی، دکتر نظام آرمند،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده
جوانه گندم غنی از آنتیاکسیدانهایی مثل ویتامین E، تیامین، زینک، روی، فنولیکاسید، رزورسین، آمینوفنل و آمینوبنزوئیک اسید و توکوفرول و دارای خواص دارویی فراوانی مثل خواص ضد دیابت، ضد جهش، آنتی هیپرگلیسمی و ضد سرطان می باشد و همچنین گزارش شده که مولکول های آنتی اکسیدانی جدا شده از جوانه گندم می توانند از آسیب اکسیداتیو DNA در In Vitro جلوگیری کنند. استات سرب باعث ضعف، ناتوانی ذهنی و رفتاری در کودکان شده، منجر به ناشنوایی و کوری، کاهش کیفیت اسپرم و کاهش توانایی باروری در مادهها نیز میشود. فلزات سنگین مثل سرب میتوانند اثرات مضر خود را از طریق گونههای فعال اکسیژن (ROS) و یا مهار فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی ایجاد کنند. در این تحقیق از 30 رت ویستار بالغ ماده در 6 گروه استفاده شد: گروه کنترل، گروه استات سرب با دوز 10 میلیگرم/ کیلوگرم وزن بدن، گروه 100 میلیگرم/ کیلوگرم وزن بدن و 200 میلیگرم/ کیلوگرم وزن بدن عصاره جوانه گندم و گروه همزمان سرب با دوز 10 میلیگرم/ کیلوگرم وزن بدن و 100 و 200 میلیگرم/ کیلوگرم وزن بدن عصاره جوانه گندم. در مقایسه با گروه کنترل، وزن رتها و تخمدان در گروه سرب با دوز 10 میلیگرم/ کیلوگرم کاهش یافت (P<0.5) و ضخامت کپسول تخمدان، و قطر و تعداد فولیکولها نیز در این گروه کاهش داشت(P<0.5)، در حالی که تعداد فولیکولهای آترتیک افزایش نشان داد. نتایج این پژوهش نشان داد مصرف خوراکیهای حاوی عصاره جوانه گندم مثل سمنو یا گندم جوانه زده میتواند آسیبهای ایجاد شده با سرب را، بسته به دوز اعمال شده، بهبود ببخشد.
SayedHamid Matinkhah، Shadi Teifouri، Zahra Jafari،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1404 )
چکیده
The cultivation project of Kelussia odoratissima in Central Zagros was initiated to promote the sustainable use of rangelands, develop economically viable secondary products, mitigate soil erosion, and support marginal farmers while preserving the habitat of this endangered species. A total of 85 participants in the Kelussia cultivation project were surveyed to identify the key motivational factors influencing their engagement. Using a logit regression model in Shazam software, the study found that the most significant factors at the 1% statistical level were the "desire to conduct new experiments" and the "willingness to participate in similar projects." Additionally, factors such as "satisfaction with received assistance," "agricultural experience," "education," "age," "marital status," and "gender (female)" were significant at the 5% level in influencing project acceptance. The highest Weighted Aggregated Elasticity was observed for the "desire to conduct new experiments" variable. A 1% increase in new project opportunities resulted in a 0.93% increase in participation willingness, while female participation increased the probability of engagement by 0.014%. Given the economic potential of rangelands, it is recommended that future studies examine the socio-economic factors influencing project acceptance to enhance sustainable conservation efforts.
Hamideh Ahmadian، Azarnoosh Jafari، Jamil vaezi، Ehsan Karimi،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1404 )
چکیده
Veronica is a species-rich genus of the Plantaginaceae, comprising over 500 annual and perennial herbs distributed across both hemispheres. We examined relationships within the Veronica hederifolia complex (V. hederifolia, V. cymbalaria, V. panormitana, and V. triloba), all belonging to V. subg. Cochlidiosperma. Overlapping morphological features complicate taxonomic delimitation in this group. To clarify species boundaries, we analysed 28 sequences from three regions: the nuclear low-copy CYCLOIDEA2 region, the nuclear ribosomal internal transcribed spacer (ITS), and the plastid DNA (trnL–trnF), in addition to morphological characters. Morphological variation was observed in leaf shape, calyx and pedicel orientation, corolla diameter and colour, sepal form, and seed features. Bayesian phylogenetic inference revealed that the CYC2 marker provided the highest resolution, confirming the monophyly of the complex and distinguishing V. triloba as a separate species. V. cymbalaria and V. panormitana formed sister lineages, with V. panormitana as the earliest-diverging taxon. Plastid trnL–trnF sequences showed limited variability, and ITS data displayed partial incongruence, likely due to hybridization, introgression, and polyploidy. Overall, integrating molecular and morphological evidence highlights the utility of low-copy nuclear markers in resolving recently diverged and reticulate lineages, supporting distinct evolutionary trajectories within the V. hederifolia complex.
دکتر ناصر جعفری، زهرا پورنصراله، صغری رمزی،
دوره 12، شماره 3 - ( 6-1404 )
چکیده
تالاب رودبست در شهرستان بابلسر یکی از منابع تأمینکننده آبهای کشاورزی و پناهگاه موجودات زنده در حاشیه سکونتگاههای انسانی است. حفظ کیفیت مطلوب این زیستگاه هم ازنظر محیطزیست طبیعی و هم انسانی حائز اهمیت است. ازاینرو این پژوهش به بررسی اکولوژیکی تالاب رودبست با استفاده از با استفاده از شاخصهای زیستی جلبکی می پردازد. برای این منظور در فصول مختلف سال نمونهبرداری انجام شد. نمونه های جمع آوری شده، تثبیت و به کمک میکروسکپ نوری و منابع کتابخانه شناسایی شد. برای بررسی سطح آلودگی از شاخص پالمر و شاخصهای تنوع زیستی مختلف استفاده شد. 81 جنس متعلق به 7 شاخه جلبکی شناسایی شد. شاخه جلبکهای سبز دارای بیشترین جنسهای جلبکی و شاخه Chrysophyta دارای کمترین جنسهای جلبکی میباشند. بیشترین فراوانی جلبکی در فصل تابستان و بهار بوده است. شاخه Chlorophyta و Bacillariophyta در بیشتر فصلهای سال جلبکهای غالب بودهاند. شاخص آلودگی پالمر ایستگاههای 3 و 4 در فصل تابستان با شاخص عددی 35 بیشترین مقدار و ایستگاه 2، 4 و 5 در فصل زمستان به ترتیب با داشتن شاخص عددی 6، 9 و 7 فاقد آلودگی یا آلودگی اندک بودهاند. در فصول تابستان و پاییز در تمامی ایستگاهها شاخص عددی پالمر بزرگتر از 24 را نشان دادند. علت اصلی آلودگی تالاب در فصل بهار ورود شاخههای فرعی بابلرود،که حاوی فاضلاب روستاها و پسابهای کشاورزی است، میباشد. علل افزایش آلودگی در فصل تابستان و پاییز را نیز میتوان بالا بودن دمای آب، کاهش بارندگی در فصل تابستان و پاییز، افزایش برداشت آب تالاب برای کشت دوباره برنج در تابستان دانست.
ناصر جعفری، علی طراوتی، عارف شیخ امیری،
دوره 12، شماره 3 - ( 6-1404 )
چکیده
این مطالعه با هدف ارزیابی شرایط اکولوژیکی و زیست محیطی رودخانه تالار با استفاده از دیاتومه های اپی لیتیک و اپیپلیک انجام شد. نمونه برداری به صورت فصلی از تابستان 1402 تا بهار 1403 در سه ایستگاه منتخب انجام شد. همزمان با نمونه برداری دیاتومه ها، نمونه های آب یک لیتری برای اندازه گیری پارامترهای فیزیکی و شیمیایی جمع آوری شد. نمونه های دیاتومه ها بر اساس پروتکل های استاندارد تهیه و شناسایی شدند. در مجموع 84 گونه از 24 جنس شناسایی شد. متنوع ترین جنس ها Navicula، Nitzschia و Gomphonema بودند. Navicula cryptotenella بالاترین فراوانی سلول را داشت و پس از آن Nitzschia Palea و Navicula rhynchocephala قرار گرفتند. شاخص های تنوع مانند شانون، سیمپسون و یکنواختی گونه ها تفاوت معنی داری نشان ندادند. نتایج تحلیل تطبیقی متعارفی (CCA) بین متغیرهای محیطی و گونههای اپیلیتیک نشان داد که محورهای اول و دوم بهترتیب 09/41 و 81/14 درصد از واریانس کل را تبیین کرده و در مجموع 9/55 درصد از واریانس محدودشده را توضیح میدهند. در مورد گونههای اپیپیلیک نیز، محورهای اول و دوم بهترتیب 37/37 و 40/14 درصد از واریانس کل را پوشش داده و مجموعاً 77/51 درصد از واریانس محدودشده را تبیین میکنند. همچنین، نتایج این تحلیل نشاندهندهی همبستگی قوی بین متغیرهای محیطی (بهویژه pH و فسفات) و ساختار جامعه دیاتومهها در هر دو زیستگاه است که بر نقش تأثیرگذار عوامل محیطی در شکلگیری الگوهای پراکنش این جوامع تأکید دارد.