37 نتیجه برای ژن
مجتبی مرتضوی، نسرین پرورش، مسعود ترکزاده،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
کوتين پليمري است که از تراکم و اکسيدشدن اسيدهاي چرب در گياهان به وجود آمده و نقش کليدي در حفاظت از گياهان در برابر عوامل بيماريزا ايفا مي کند. کوتيناز يک آنزيم هيدرولازي است که کوتين را تجزيه می کند. هدف اين پژوهش استخراج کوتين سیب قرمز، بررسی فعالیت باکتری های توليدکنندۀ آنزيم کوتيناز در محیط LB و تحلیل های بیوانفورماتیکی است. بدين منظور، از پوست ميوه سیب قرمز و به کمک بافر اگزالات، کوتين جداسازی شد. سپس سویه های توليدکنندۀ آنزيم که قبلاً جداسازي شده اند، در داخل پليت هاي حاوي محيط کشت کوتين تلقيح داده شدند. پس از کشت اولیه، باکتری ها را در محیط LB کشت داده و به کمک سوبستراي اختصاصي پارانيتروفنول بوتيرات فعاليت کوتينازي نمونه ها سنجيده شد. به منظور انجام تحلیل های بیوانفورماتیکی، توالی جداسازی شده شش نمونۀ باکتریایی تولیدکنندۀ آنزیم کوتیناز در پایگاه های محاسباتی تحلیل شد و درخت فیلوژنتیکی هر توالی تهیه شد. سپس، توالی آنزیمی نمونه های تولیدکنندۀ کوتیناز بررسی و با رسم درخت فیلوژنتیکی میزان شباهت این توالی ها تحلیل شد. نتایج نشان داد که کوتینازهای پروکاریوتی از یوکاریوتی جدا شده اند. در ادامه، توالی ناحیه 16S rDNA این نمونهها به همراه توالی نمونههای جدید، ارزیابی شده و روابط فیلوژنتیکی این گونهها تعیین شد. این تحلیل نشان داد که توالی جدید در کنار نمونه های باکتریایی قرار می گیرد؛ بنابراین، احتمالاً آنزیم کوتیناز نمونه های شناسایی شده، از نظر ساختار و کارکرد با آنزیم کوتیناز این باکتری ها، ممکن است شباهت زیادی داشته باشد.
حامد پاک نژاد، طیبه عنایت غلامپور، رقیه صفری، سیدحسین حسینی فر،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
ماهی گورخری به عنوان یک گونه مهم در علم ژنتیک است و با توجه به نزدیکی ژنوم آن به ژنوم انسان، بررسی بیان برخی از ژنهای مربوط به رشد و اشتها طی دورۀ تکامل لاروی این ماهی ضروری به نظر میرسد. ژنهای کدکننده هورمون رشد و اشتها (GH و گرلین) در سنتز و رهاسازی هورمون رشد نقش دارند که میتوانند به عنوان ژنهای اقتصادی در ماهیان مطرح شوند. با توجه به اهمیت ژنهای مذکور در دوران تکامل لاروی، تحقیق حاضر به منظور بررسی روند فعاليت آنها در مراحل ابتدايي رشد صورت گرفت. نمونه برداری از لاروها در روزهای 4، 7، 10، 15، 30 و 45 پس از تفریخ صورت پذیرفت. نمونه ها بلافاصله در ازت مایع قرار گرفتند و تا زمان استخراج RNA (با استفاده از کیت RNX-Plus) در فریزر 80- درجۀ سانتیگراد نگهداری شدند. داده های ژنهای هدف با استفاده از ژن رفرنس β-actin به روش ∆∆CT- 2 تحلیل شد. بیان ژنهای مذکور در طی مراحل مختلف تکاملی تفاوت معنی داری با یکدیگر داشتند؛ به طوری که بیان ژن GH و گرلین بهترتیب در روز 4 و 10 پس از تفریخ به طور معنی داری بیشتر از سایر روزهای نمونه برداری بود (P<0.05). بطور کلی با توجه به اهمیت بسیار زیاد ژنهای مرتبط با رشد و اشتها که تأثیر به سزایی در روند بازمانی و بقاء لاروها در مراحل اولیه زندگی بر عهده دارند، در مراحل اولیۀ لاروی و روزهای ابتدایی لاروها بیان ژنهای GH و گرلین، بیشتر از سایر دوره های تکاملی است.
زهرا نورمحمدی، مهنوش محمدزاده شهیر، دنیا فهمی، سید محمد اطیابی، فرح فراهانی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
گیاه کاتارانتوس روزئوس به طور گسترده ای در جهان کشت می شود. پلاسمای سرد اتمسفری به منظور بهبود جوانه زنی بذر و رشد گیاهان زراعی استفاده می شود. در تحقیق حاضرسه زمان مختلف پلاسمای اتمسفری سرد(40،50و60 ثانیه) به منظور تیمار بذرها استفاده و تغییرات در صفات مورفولوژی، آنزیم های آنتی اکسیدانی و محتوای ژنتیکی در این گیاهان بررسی شد. پلاسمای سرد (50 ثانیه) به طور قابل توجهی جوانه زنی، طول برگ ها و طول ساقه گیاهان را نسبت به گیاهان کنترل افزایش داد. فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز بالاترین میزان را در گیاهان تیمارشده با پلاسمای سرد به ترتیب در 40 و 60 ثانیه نشان دادند. نشانگر پلی مورفیسم تکثیریافته مرتبط با توالی (SRAP) بالاترین درجه تنوع ژنتیکی در گیاهان تیمارشده 50 ثانیه پلاسمای سرد نشان داد (Ne = 1.388, I = 0.316, He = 0.217, uHe = 0.237 and P % = 50.08). بر اساس روش نزدیکترین خویشاوندی (NJ)، آنالیز مولفه های اصلی (PCoA) و آنالیز واریانس مولکولی (AMOVA) ، چهار گروه مجزا شکل گرفت. گیاهان تیمار شده با 40 و 50 ثانیه پلاسمای سرد به علت تفاوت ژنتیکی با فاصله از گیاهان گروه کنترل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد پلاسمای اتمسفری سرد می تواند به عنوان ابزاری ایمن از لحاظ اقتصادی و زیست محیطی در افزایش رشد C. roseus و القای تغییرات ژنتیکی استفاده شود.
نسرین اسمعیل نژاد، جلیل خارا، مهرداد اخگری،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر تریفلورالین و نقش آب مغناطیسی بر فعالیت آنزیمی و میزان پرولين و تنظیم کنندههای رشد جیبرلین (GA3) و سیتوکینین (6- بنزیل آمینوپورین) در گیاه کدوخورشتی (Cucurbita pepo L.) واریته شیراز هیبرید اف1 آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کرتهای کاملاً تصادفی با 4 سطح غلظت علفکش تریفلورالین (0، 5، 15 و 25 پیپیام) و دو نوع آب آبیاری (آب مغناطیسی و آب مقطر) در 3 تکرار در دانشگاه ارومیه در سال 1395 انجام گرفت. گیاهان تیمار با محلول غذایی هوگلند تغییر یافته در اتاقک رشد با دمای شبانه روزی 30:18 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 70 تا 80 درصد و دوره نوری 16:8 ساعت (روز:شب) طی طول دوره رشد 5 هفتهای قرار گرفتند. تأثیر آب مغناطیسی و تریفلورالین بر آنزیم اورنیتینآمینوترانسفراز (OAT)، پرولیندهیدروژناز (PDH) و پرولین ریشه و بخش هوایی و جیبرلین و سیتوکینین در سطح احتمال 01/0 معنیدار بود. با مصرف آب مغناطیسی، آنزیم OAT و پرولین ریشه و بخش هوایی و سیتوکینین و جیبرلین به طور معنیدار افزایش یافت؛ در حالی که آنزیم PDH ریشه و بخش هوایی با استفاده از آب مغناطیسی کاهش معنیداری نشان داد. با افزایش غلظت تریفلورالین، محتوای پرولین و آنزیم OAT افزایش و میزان جیبرلین و سیتوکینین و همچنین فعالیت آنزیم PDH کاهش یافت. به طور کلی میتوان گفت شرایط بیوشیمیایی و رشدی گیاهان کدو تحت سمیت علفکش تریفلورالین با استفاده از آب مغناطیسی بهبود یافت.
مهرشید ریاحی، سیما دست برجن، نگین جهانی سه قلعه،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
روابط فیلوژنی 39 گونه از سرده گون متعلق به 12 بخشه ابتدایی که در ایران پراکندگی دارند، با استفاده از 29 صفت ریختشناسی مورد مطالعه قرار گرفت. آنالیز کلادیستیک صفات ریخت شناسی به وسیله برنامه PAUP* 4.0b10 انجام گرفت. اطلاعات به دست آمده با اطلاعات حاصل از سیستماتیک مولکولی که بر اساس فاصله انداز بین ژنی هسته ای (ITS) قبلا به دست آمده، مقایسه شد. برخلاف مطالعات سیستماتیک مولکولی، بخشه Caraganella به صورت چند نیا با بخشههای Cenantrum، Nuculiella و Eremophysa در یک کلاد قرار میگیرد. همراه با مطالعات سیستماتیک مولکولی، بخشههای Astragalus، Alopecuroidei و Laxiflori، به صورت یک گروه چند نیا در درخت فیلوژنی قرارگرفته اند.گونه های بخشه Caprini ارتباط نزدیکی با گونه های بخشههاي تک نیا Pelta و Pendulina نشان میدهند. آنالیز حاضر تک نیا نبودن برخی از بخشهها را نشان میدهد. بنابراین تعریف مرزبندی بخشهها به کمک مطالعات فیلوژنی و ریخت شناسی ضروری به نظر میرسد.
پوریا خداوندی، فهیمه علیزاده، علیرضا خداوندی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
شیوع باکتری های تولید کننده آنزیم های بتالاکتاماز طیف گسترده یکی از مسائل مهم در بهداشت عمومی است. هدف از مطالعه حاضر ارزيابي فنوتيپي و ژنوتيپي جدایههای اشرشیا کلی دارای بتالاکتاماز طیف گسترده ctx-m ، per و veb از فراورده هاي لبني خام بود. برای این منظور، اشرشیا کلی از 247 نمونه فراورده های لبنی خام (شیر و پنیر) از سال 1394 تا 1396در یاسوج جداسازی و شناسایی شد. حساسیت آنتی بیوتیک این جدایه ها، تولید بتالاکتامازهای طیف گسترده و همچنین حضور ژنهاي ctx-m ، per و veb در آن ها بررسی شد. از 247 نمونه فراورده های لبنی خام 200، جدایه اشرشیا کلی شناسایی شد. بیش ترین مقاومت مشاهده شده مربوط به آنتی بیوتیک های تتراسایکلین (5/96 درصد) و آمپی سیلین (5/95 درصد) و کم ترین میزان مقاومت نسبت به آنتی بیوتیک ایمی پنم (5/12 درصد) بود، همچنین مقاومت چندگانه به چهار یا تعداد بیش تری از آنتی بیوتیک ها مشاهده شد. تعداد 86 جدایه (43 درصد) اشرشیا کلی تولیدکننده آنزیم بتالاکتاماز طیف گسترده شناسایی شد و ژن های ctx-m، per و veb به ترتیب در 82، 0 و 7 جدایه اشرشیا کلی قابل شناسایی بود. این یافته ها نشان می دهد که فراورده های لبنی خام ممکن است مخزن هایی برای انتشار آنتی بیوتیک های بتالاکتام باشند و ژن های مقاومت آنها می توانند از طریق زنجیره غذایی به انسان منتقل شوند.
ایرج هاشم زاده، سیده نرجس طباطبائی، نبی الله قائدرحمتی، محسن امیری، لوئیس برناتچز،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
غار محل زیست ماهیان کور لرستان در حوضه رود دز در مجاورت رودخانه سزار در منطقه ای با ساختار کارستی قرار گرفته است. در مجاورت رودخانه سزار در دیواره های دره رودخانه چشمه هایی وجود دارد که ممکن است امکان ورود ماهیان رودخانه ای را به داخل منابع آب زیرزمینی فراهم کنند. این مشاهدات احتمال رابطه مهاجرتی در بین ماهیان gymnothorax Garra رودخانه سزار و ماهیان کور typhlops Garra و Garra lorestanensis را پیش می آورد. علاوه بر این در بین ماهیان کور در مورد هر گونه، تنوع شکل بدن قابل مشاهده است. تنوع فنوتیپی یادشده ممکن است گویای تنوع ژنتیکی ناشناخته ای در بین این ماهیان باشد و یا ناشی از شرایط محیطی حاکم بر بخش های مختلف غار ماهی کور باشد. در این مطالعه برای پاسخ به سوالات موجود از روش های تعیین توالی ژن سیتوکروم اکسیداز زیرواحد یک (COI) و تعیین توالی نسل جدید استفاده شده است. نتایج نشان می دهد اشکال دوکی شکل و اشکال دارای بدن کشیده و غیر دوکی گونه های typhlops G. و lorestanensis G. از نظر ترکیب ژنوم و ژن میتوکندریایی تفاوتی ندارند. همچنین نتایج مقایسه ترکیب ژنومی ماهیان کور و ماهی gymnothorax G. رودخانه های دز و کرخه نشان می دهد احتمالا نفوذ ژنتیکی بسیار کمی (کمتر از 3 درصد) از گونه gymnothorax G. به ماهی کور typhlops G. وجود دارد. شاید بتوان این نفوذ ژنتیکی کم ماهیان سطح زی را به سازگاری پایین تر آنها برای ورود و انطباق با شرایط زیستگاه زیرزمینی نسبت داد.
زینب قائدی، ریحانه صابری پیروز، الهام ابراهیمی، سحر بدری، فراهم احمدزاده،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده
روش های متفاوتی برای بررسی تاثیرات نوسانات اقلیم بر روی موجودات وجود دارد. از میان آنها جغرافیای تبارشناختی (Phylogeography) و مدلسازی توزیع گونه ای SDM (Species Distribution Model) مناسب ترین ابزار برای بررسی اثرات تغییر اقلیم در طی زمان بر تغییرات توزیع جغرافیایی گونه ها هستند. در این تحقیق به منظور بررسی تنوع ژنتیکی درون گونه ای سوسمار خاردم ایرانی Saara asmussi هفت نمونه از محدوده پراکنش این گونه در ایران جمع آوری و با استفاده از ژن سیتوکروم b بررسی شد. مدلسازی توزیع این گونه نیز با 41 نقطه حضور و لایه های اقلیمی Bioclime برای شرایط کنونی و آینده (سال 2050) با استفاده از بسته آماری SDM و با هدف بهره گیری از مدل همادی (Ensemble) انجام شد. نتایج آنالیزهای ژنتیکی نشان داد که نمونه بستک در استان هرمزگان از سایر نمونه ها مجزا است. تنوع هاپلوتایپی این گونه 8/0 به دست آمد. شبکه هاپلوتایپی، هاپلوتایپ مرکزی این گونه را در فلات مرکزی ایران نشان داد. همچنین مدل همادی در شرایط اقلیمی حاضر لکه هایی زیستگاهی مطلوب این گونه را در جنوب و فلات مرکزی ایران پیش بینی کرد که در سال 2050 مساحت این لکه ها کاهش و لکه ای با وسعت محدود در بلوچستان به عنوان زیستگاه مطلوب افزوده می شود. به طور کلی مطالعات ژنتیکی و پیش بینی های مدلسازی توزیع گونه ای نشان داد که جدایی نمونه های غربی از جنوب (بستک در هرمزگان) به دلیل ایجاد دو لکه زیستگاهی مجزا در این نواحی بوده است. همچنین براساس طرح های راهنما مدلسازی آینده، زیستگاه مطلوب این گونه در محدوده هاپلوتایپ مرکزی قرار گرفته است.
منیره مارصفری، حبیب اله سمیع زاده لاهیجی، بابک ربیعی، علی اشرف مهرابی، یونگ کون لوی، پنگ شو،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده
امروزه استفاده از مخمر یارُویا لیپولیتیکا به دلیل برخورداری از ظرفیت تولید بالا، گلیکوزیله شدن در مقادیر کم، برخورداری از نشانگرهای مولکولی و ابزارهای ژنتیکی انحصاری به طور گسترده و برای سرعت بخشیدن به روند تولید ترکیبات گیاهی-دارویی و به عنوان یک میزبان سلولی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. نارینجنین نهتنها بهعنوان هسته مرکزی تولید فلاونوئیدهای مختلف از اهمیت زیادی برخوردار است، بلکه در گیاهان و نیز درمان بیماری های مختلف انسان نقش ویژه ای برعهده دارد. بههمین منظور و برای تولید بهینه این ترکیب فلاونوئیدی ارزشمند، ژن های مهم و اصلی مسیر بیوسنتز نارینجنین از منابع مختلف گیاهی شناسایی شدند و پس از مقایسه الگوی بیان و به منظور تولید نارینجنین در میزبان موردنظر معرفی شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که chs ژن کلیدی و مهم در تولید نارنجنین بهشمار می رود و بههمین منظور افزایش تعداد نسخه های این ژن در هر سازه ژنی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه داده های HPLC نشان داد که بهینهسازی شرایط رشد و رفع موانع محدودکننده و نیز افزایش تعداد 5 نسخه ژن chs در هر سازه می تواند 14/7 برابر میزان نارینجنین را افزایش دهد و تولید آن را به 16/90 میلی گرم در لیتر برساند. این بررسی نشان داد که دانش کافی از ژنهای درگیر در مسیر بیوسنتزی فراورده موردنظر، طراحی مصنوعی این مسیر و نیز بهره گیری از مخمر Y. lipolytica به عنوان یک میزبان کارآمد و ارزان می تواند در تولید انبوه ترکیبات گیاهی-دارویی نقش به سزایی داشته باشد.
ایمان علی نژادی، نسترن حیدری، حسین جوان بخت،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
دوشکلی جنسی در نسبت طول انگشتان یک ویژگی مورفولوژیکی حاصل از برهمکنش بین هورمونهای جنسی و ژنهای Hox قبل از تولد بوده که تکوین هر دوی اندامهای حرکتی دستها و پاها و اندامهای جنسی را کنترل میکند. وضعیت این روند و نسبتها در گروههای مختلف جانوری از جمله در انسان، دیگر پستانداران، پرندگان، خزندگان و دوزیستان بررسی شده است. در این مطالعه، دوشکلی جنسی از لحاظ نسبت بین طول انگشتان II تا IV (2D:3D, 2D:4D, 3D:4D) دست و پای چپ، در 54 نمونه از وزغها متشکل از گونه Bufo viridis (16 نمونه نر و 19 نمونه ماده) و گونه Pelobates syriacus (10 نمونه نر و 9 نمونه ماده) در شمال ایران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد در Pelobates syriacus مادهها دارای میانگین طول بدن (SVL) بیشتری نسبت به نرها بودند و این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود (05/0P≤). در گونه Bufo viridis نیز مادهها دارای میانگین طول بدن بیشتری از نرها بودند اما این اختلاف بین افراد نر و ماده از لحاظ آماری معنیدار نبود. نسبت اندازه طول انگشتان دست و پا در سمت چپ بدن برای هر دو گونه از لحاظ (2D:3D, 2D:4D, 3D:4D) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در هیچ کدام از صفات مورد بررسی در اندامهای حرکتی جلویی و عقبی، اختلاف معنیداری بین افراد نر و ماده در گونه Bufo viridis مشاهده نشد. اما از لحاظ 2D:4D بین افراد نر و ماده در گونه Pelobates syriacus اختلاف معنیدار (040/0P=) وجود داشت و این نسبت در افراد نر بیشتر از مادهها بود. بنابراین، وجود تفاوتهای معنیدار در این انگشتان در گونه Pelobates syriacus هماهنگ با این الگوی تغییرات در بیشتر دوزیستان و دیاپسیدها است.
شیوا شهسواری، زهرا نورمحمدی، مسعود شیدایی، فرح فراهانی، محمدرضا وظیفهشناس،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
میوه انار یکی از مهمترین محصولات باغبانی به دلیل وجود ترکیبات پلی فنل ها، آنتی اکسیدان و ضد قارچی است. در مطالعه حاضر تنوع ریخت شناسی و ترکیبات فیتوشیمیایی هشت رقم تجاری انار مورد بررسی قرار گرفت. چهارده صفت ریخت شناسی و 10 ترکیب شیمیایی اندازهگیری شد. براساس آنالیز مولفه های اصلی، متغیرترین صفات ریخت شناسی میان ارقام انار مورد مطالعه شامل نوک برگ، حاشیه برگ، قدرت رشد و فرم رویشی بود. کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا ترکیباتی شامل کلروژنیک اسید، کافئیک اسید، پارا کوماریکاسید،اسیدیته، محتوی فنولی، فعالیت آنتیاکسیدانی در آبمیوه و پوست میوه توانستند ارقام مورد مطالعه را متمایز کنند. مقایسه دندروگرامUPGMA براساس داده های ریخت شناسی و محتوی شیمیایی عدم تطابق بین آنها را نشان داد. تست مانتل بین صفات ریختی، ترکیبات شیمیایی و فاصله جغرافیایی ارتباط معنی داری را نشان نداد. این نتایج نشان دهنده تفاوت در محتوی ژنتیکی ارقام انار در مناطق مختلف ایران است و تنوعات در صفات مطالعه شده ارتباطی با فاصله جغرافیایی آنها ندارد.
فرهاد مشایخی، سمیه شعبانی، سهیلا طالش ساسانی، زیور صالحی،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
Olig1 و Olig2 دو فاکتور کپی برداری است که نقش تنظیم کنندگی در تمایز و اختصاصی شدن سلولهای اجدادی اولیگودندروسیت بازی میکنند. در این مطالعه اثر میدان الکترومغناطیسی بر غلظت کل پروتئین و بیان Olig1 و Olig2 در کورتکس مغز موش بررسی شد. بیست و یک موش نژاد Balb/c به سه گروه کنترل، تیمار و شم (تعداد 7 موش برای هر گروه) تقسیم شدند. موشهای گروه تیمار درون بوبین (سولنوئید) بطور روزانه در معرض میدان 50 هرتز /1 میلیتسلا برای 6 ساعت در هر روز و به مدت 10 روز قرار داده شد. گروه شم درون همان بوبین ولی بدون میدان الکترومغناطیس قرار داده شد. بعد از اتمام این مدت موشها بیهوش شده و کورتکس مغز آنها برای آنالیز های بعدی جدا گردید. غلظت کل پروتئین و بیان Olig1 و Olig2 به ترتیب توسط اندازه گیری پروتئین Bio-Rad و وسترن بلات بررسی شد. تفاوت معنی داری در غلظت کل پروتئین در کورتکس مغز گروه تیمار در مقایسه با گروههای شم و کنترل دیده نشد. همچنین نشان داده شد که بیان Olig1 و Olig2 در کورتکس مغز موش گروه تیمار در مقایسه با گروههای شم و کنترل بیشتر است. نتیجه گیری میشود که میدان الکترومغناطیسی باعث افزایش بیان Olig1 و Olig2 در کورتکس مغز موش میشود. به علاوه چون Olig1 و Olig2 نقش مهمی در تکوین سلولهای اجدادی اولیگودندروسیت بازی می کند، نتیجه گیری می شود که EMF ممکن است با افزایش بیان Olig1 و Olig2 در تمایز سلولهای اجدادی اولیگودندروسیت نقش داشته باشد. مطالعه بیشتر برای تایید اثر میدان الکترومغناطیسی بر تمایز اولیگودندروسیت ضروری است.
.
فاطمه کبودان، سهیلا طالش ساسانی، سید محسن اصغری،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
سرطان پستان چهارمین سرطان شایع در سراسر جهان است و زمانی اتفاق میافتد که سلولهای پستان به طور غیر قابل کنترلی تقسیم شوند و تومور تشکیل بدهند. رگزایی یکی از عوامل مهم در رشد و حفظ هموستاز سلول در شرایط طبیعی و پاتولوژیک است و VEGFs از مهمترین عوامل موثر در رگزایی هستند. miR-210 از طریق ارتباط با VEGF در رگزایی نقش مهمی ایفا می کند. در این مقاله تغییرات بیان miR-210 در پاسخ به پپتید ضد رگزایی آنتاگونیست VEGFB (موسوم به VEGB1) در موش های ماده نژاد BALB/c، دارای تومور پستان القاء شده با رده سلولی 4T1 مطالعهشد. گروه تحت درمان مقادیر 1mg.kg-1 و 10mg.kg-1 از پپتید و گروه کنترل، PBS را به طریق درون صفاقی (ip) به مدت دو هفته دریافت کردند. چهارده روز پس از تیمار، بافت پستانی از هر دو گروه حیوانات جداسازی و میزان بیان miR-210 بررسی شد. تحلیل آماری نتایج با استفاده از One Way ANOVA بیانگر وجود اختلاف معنادار در میزان بیان miR-210 میان گروههای تیمارشده با مقادیر مختلف VEGB1 بود. همچنین بیان این ژن میان گروههای تیمار شده با پپتید با نمونه های شاهد تفاوت معنی دار داشت ( p<0.05 ). در موش های تیمار شده با یک میلی گرم بر کیلوگرم از VEGB1 میزان بیان miR-210، 42 درصد کاهش بیان داشت، اما کاهش 90 درصدی بیان miR-210 در موش های تیمار شده با 10میلیگرم بر کیلوگرم VEGB1 مشاهده گردید که نشان دهنده عملکرد مهاری پپتید آنتاگونیست VEGB1 در مقادیر مختلف است.
نسترن حیدری،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
نسبت طول انگشتان طی دوران تکوین جنینی سازماندهی شده و ممکن است با قرار گرفتن در معرض هورمونهای استروئیدی جنسی درجات مختلفی از دوشکلی جنسی بین افراد نر و ماده در گروههای مختلف جانوری نشان بدهند. بین تمامی انگشتان یک فرد، نسبت بین انگشتان دوم به چهارم (2D:4D) بیشترین اهمیت را داراست. در این مطالعه، نسبت طول انگشتان دوم تا چهارم در هر دو سمت راست و چپ بدن در اندامهای جلویی (دستها) و عقبی (پاها) بدن در 44 نمونه (شامل 20 نر و 24 ماده) از مارمولکهای گونه blanfordiAcanthodactylus جهت تعیین وجود دوشکلی جنسی در نسبت بین انگشتان نمونهها مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه همچنین دوشکلی جنسی نمونهها از لحاظ دیگر صفات مورفولوژیک (23 صفت متریک و مریستیک) مورد بررسی قرار گرفتند. دوشکلی جنسی در پنج صفت مورفولوژیک متریک و مریستیک مشاهده شد. اما از لحاظ نسبت اندازه انگشتان دست و پا، دوشکلی جنسی در اندازه طول انگشتان صرفاً در 2D:4D در سمت راست بدن در هر دوی اندامهای حرکتی جلویی و عقبی مشاهده گردید. بهطوریکه، اندازه این صفت در نرها بیشتر از مادهها بوده و این اختلاف نیز از لحاظ آماری معنی دار بود (P≤0.05).
آزاده اخوان روفیگر، علی باقری،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
منطقه گلستانکوه با مساحت تقریبی 130 هزار هکتار، در استان اصفهان واقع شده است. مطالعه حاضر با هدف شناسایی فلور این منطقه انجام شد. در مجموع، 620 آرایه متعلق به 303 سرده و 61 تیره شناسایی گردید. کاسنیان با 104 گونه بزرگترین تیره گیاهی منطقه بود و بعد از آن تیرههای باقلائیان، نعنائیان و کلمیان به ترتیب با 63، 60 و 59 گونه رتبههای بعدی را کسب کردند. سرده گون نیز با 33 گونه بزرگترین سرده است. فراوانترین شکل زیستی در منطقه همیکریپتوفیتها با 41 درصد و تروفیتها با 34 درصد هستند، از نظر پراکندگی جغرافیایی، 48 درصد (300 گونه)، به ناحیه ایرانو-تورانی تعلّق دارند. همچنین از بین گیاهان شناسایی شده در منطقه، تعداد 130 گونه (21 درصد) انحصاری ایران محسوب میشوند. با توجه به تنوع گونهای بالا در منطقه گلستانکوه، استفاده از راهکارهای مناسب برای حفاظت از آنها بسیار ضروری به نظر میرسد.
مهدیس معراجی ماسوله مقدم، فرهاد مشایخی، زیبا ظهیری، اکرم عیدی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی پلیمورفیسم ژن MMP-3 و بیان آن در سرم خون در زنان ناباروری است که لقاح مصنوعی و انتقال جنین (In vitro fertilization and embryo transfer) انجام دادهاند. در این مطالعه100 زن نابارور با نتیجه لقاح مصنوعی ناموفق (-IVF) و 100 زن بارور با نتیجه لقاح مصنوعی و حاملگی کلینیکی موفق (IVF+) مورد بررسی قرار گرفتند. پلیمورفیسم ژنی و غلظت سرمی MMP-3 به ترتیب توسط واکنش زنجیرهای پلیمراز (ARMS-PCR) و روش الایزا (ELISA) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر عدم وجود ارتباط بین فراوانی آللی و ژنوتیپی ژن MMP-3 در دو گروه مورد مطالعه است. همچنین نشان داده شد که کاهش معنیداری در غلظت MMP-3 بین دو گروه وجود دارد (000002/0P=). نتایج نشان داد میزان سرمی MMP-3 در ژنوتیپهای AA، AC و CC در گروه IVF- به ترتیب مقادیر 86، 33/65 و 33 ng/ml است. به طور کلی نتیجهگیری میشود که ارتباط معناداری بین پلیمورفیسم پروموتر ژن MMP-3 با دو گروه IVF+ و -IVF وجود ندارد، در حالی که کاهش معناداری در سطح پروتئین سرمی MMP-3 در گروه -IVF در مقایسه با گروه IVF+ وجود دارد. همچنین نشان دادیم که ژنوتیپ CC با کاهش غلظت سرمی MMP-3 در ارتباط است و ممکن است در نتیجه لقاح مصنوعی و انتقال جنین نقش داشته باشد.
مائده پریشان، محمود ناطقی،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده
هدف این تحقیق شناسایی ژن پمپهای MRPA و PGP در ایزولههای بالینی لیشمانیا است. از جملهی این ژنهای دخیل در مقاومت (MRPA) pgpa و (PGP) mdr1 هستند، که محصول آنها به عنوان انتقالدهنده وابسته به ((ABC TransporterATP در افلاکس دارو از سیتوزول به خارج غشا نقش دارند. در این راستا 40 داوطلب مبتلا به سالک به طور اتفاقی انتخاب گردیدند. ابتدا آماستیگوت ها با میکروسکوپ نوری بررسی گردیدند، سپس به محیط کشت دو فازی اختصاصیNNN تلقیح شدند. DNA ها به روش فنل-کلروفرم استخراج شدند و با پرایمرهای اختصاصی ناحیه ITS عامل ایجاد زخم تعیین هویت گردیدند. سپس فراوانی دو پمپ دخیل در مقاومت دارویی به کمک PCR بررسی شد. در این مطالعه ژن mdr1 که پیش از این در سویههای آزمایشگاهی مقاوم شده به دارو نشان داده شده بود، نسبت به pgpa فراوانی بیشتری را دارا بودند که یکی از دلایل افزایش را می توان به علت حضور پمپ MDR درسطح غشای پلاسمایی اشاره کرد، که مواد و دارو را از لایه های داخلی غشای دو لایه لیپیدی به لایه های خارجی انتقال میدهد و غلظت دارو را در داخل سلول کم میکند و باعث مقاومت دارویی میشود در حالیکه پمپ MRPA در غشا اندامک سلولی است.
لیلا غلامی، فرنوش عطاری، محمود تلخابی، فاطمه سعادتپور،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
سرطان پستان شایع ترین سرطان و از مهمترین دلایل مرگ و میر برای زنان در سراسر جهان است. نوع سهگانه منفی، تهاجمیترین نوع سرطان پستان بوده و شیمیدرمانی تنها گزینه درمانی برای آن است. سلولهای سرطانی حتی درصورت برخورداری کافی از اکسیژن مسیر گلیکولیز را انتخاب میکنند و فعالیت این مسیر نقش مهمی در ایجاد سرطان ایفا میکند. درنتیجه هدف قرار دادن گلیکولیز میتواند استراتژی موثری برای از بین بردن سلولهای سرطانی باشد. در مطالعه حاضر اثر مهارکننده گلیکولیز به نام دیکلرواستات (DCA) روی القای آپوپتوز در سلولهای سرطان پستان سهگانه منفی به نام MDA-MB-231 سنجیده شده و بیان ژنهای ضدآپوپتوزی و miRNAهای انکوژن نیز بررسی شده است. نتایج آزمون MTT نشان داد که این دارو به صورت وابسته به غلظت موجب کاهش بقای سلولی میشود بهطوریکه غلظت 50 میلیمولار از این دارو بقای سلولی را تا %50 کاهش میدهد. نتایج آزمون انکسین/PI نشان داد که تیمار سلولها با DCA موجب افزایش %32 سلولهای آپوپتوزی نسبت به گروه کنترل میشود. نتایج آزمون چرخه سلولی نیز افزایش دوبرابری سلولها در مرحله Sub-G1 در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل را نشان داد. درنهایت کاهش بیان ژنهای ضدآپوپتوزی Bcl2l1 و Mcl1 و همچنین کاهش بیان miR21 و miR27a به عنوان microRNAهای مهارکننده آپوپتوز در اثر تیمار با DCA مشاهده شد. نتایج ما نشان داد که DCA به عنوان مهارکننده گلیکولیز باعث کاهش تکثیر و القای آپوپتوز در سلولهای سرطان پستان سه گانه منفی میشود که القای آپوپتوز از طریق کاهش بیان ژنهای بقای سلولی و miRNAهای انکوژن صورت میگیرد.
المیرا شکوهی، امید سفالیان، علی اصغری، سعید خماری، بهروز اسماعیلپور، حامد افلاطونی،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
نخود یکی از مهمترین گیاهان تیره بقولات بوده و در جیره غذایی از اهمیت زیادی برخوردار است. بهمنظور بررسی تنوع ژنتیکی، آزمایشی با 18 ژنوتیپ نخود در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی اجرا شد. پس از خوگیری گیاهان به سرما، تیمار یخزدگی در دماهای 6-، 8- و 10- اعمال شد و دمای 50 درصد کشندگی (LT50) آنها با تبدیل پروبیت تعیین شد. قبل و بعد از مرحله خوگیری نمونه برگی برداشت و میزان محتوای نسبی آب برگ، رنگیزههای فتوسنتزی، پرولین، قند محلول، درصد پروتئین، کاتالاز، پراکسیداز، پلیفنولاکسیداز و شاخص سبزینگی اندازهگیری شد. نتایج تجزیه واریانس صفات فیزیولوژیکی نشان داد که تمامی صفات مورد بررسی به غیر از میزان کلروفیلa، کلروفیلb، و پلی فنول پراکسیداز، از نظر شرایط خوگیری در سطح 1 درصد با یکدیگر تفاوت معنیدار داشتند. در صفات کلروفیلa، کلروفیلb، و پلی فنول پراکسیداز از نظر شرایط خوگیری در سطح 5 درصد با یکدیگر تفاوت معنیدار داشتند. ارقام مورد بررسی از نظر صفات کلروفیلa، کلروفیل کل و شاخص سبزینگی دارای تفاوت معنیدار بودند. در اثر متقابل شرایط × رقم نیز از میان کلیه صفات مورد بررسی کاتالاز و شاخص سبزینگی با هم تفاوت معنیدار داشتند. ژنوتیپ 5 با کمترین مقدار LT50 (86/8-) و بالاترین درصد زندهمانی (%80) مقاومترین و ژنوتیپ 10 با بیشترین مقدار LT50 (57/3-) و کمترین درصد زندهمانی به همراه ژنوتیپ 15 حساسترین ژنوتیپها به یخزدگی شناخته شدند. به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی، DNA استخراج و با استفاده از 21 آغازگر مختلف ISSR مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل بیانگر وجود پلیمورفیسم (چند شکلی) در میان این ارقام بود. در مجموع 101 نوار واضح تولید شد، که از این میان 94 نوار چندشکل بودند. محتوای اطلاعات چند شکلی (PIC) در محدوده 332/0 (آغازگر 7) تا 049/0 (آغازگر16) بود. میزان تنوع ژنی بین 126/0 تا 977/0 متغیر بود. تجزیه و تحلیل کلاستر ژنوتیپها با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و به روش UPGMA انجام شد و 18 ژنوتیپ گیاه نخود در 3 گروه دستهبندی شدند.
دکتر سید رضا هاشمی، خانم نگین اخوندپور، دکتر ایوب فرهادی، مهندس الناز عربیان،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
این پژوهش به منظور پاسخ ژنهای موثر در مرگ برنامه ریزی شده سلول (BAX و Bcl2) در سلولهای کبدی و روده در جوجه های گوشتی تغذیه شده نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت در شرایط القاء تنش گرمایی حاد انجام گردید. آزمایشی با استفاده از 450 قطعه جوجه گوشتی یکروزه در پنج تیمار و شش تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) تیمار شاهد، 2) تیمار شاهد مکمل شده با 1 درصد کلینوپتیلولیت ، 3) تیمار شاهد مکمل شده با 1 درصد کلینوپتیلولیت پوشش داده شده با 5/0 درصد نانونقره، 4) تیمار شاهد مکمل شده با 15/0 درصد اسیداُرگانیک و 5) تیمار شاهد مکمل شده با 1 درصد کلینوپتیلولیت پوشش داده شده با 5/0 درصد نانونقره و 15/0 درصد اسیداُرگانیک بودند. نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت با استفاده از تکنیکهای XRF و FTIR مورد بررسی قرار گرفت. به منظور القا تنش حرارتی، پرندگان به مدت یک هفته در آخرین هفته دوره پرورش تحت تاثیر تنش گرمایی قرار گرفتند و در روز آخر تنش، نمونه های کبد و روده جهت بررسی بیان ژن استحصال گردید. نتایج این آزمایش نشان میدهد که تیمارهای کلینوپتیلولیت و نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت (NS) و اثر افزایشی بر بیانBcl2 و BAX دارند و این در حالی است که این اثر در تیمار اسید اُرگانیک دیده نشد. در مجموع میتوان بیان داشت که چنانچه از نانوذراتنقره در تغذیه دام و طیور استفاده میگردد بهتر است از مکمل اسید اُرگانیک جهت کاهش اثرات جانبی نانونقره استفاده گردد.
این پژوهش به منظور پاسخ ژنهای موثر در مرگ برنامه ریزی شده سلول (BAX و Bcl2) در سلولهای کبدی و روده در جوجه های گوشتی تغذیه شده نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت در شرایط القاء تنش گرمایی حاد انجام گردید. آزمایشی با استفاده از 450 قطعه جوجه گوشتی یکروزه در پنج تیمار و شش تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) تیمار شاهد، 2) تیمار شاهد مکمل شده با 1 درصد کلینوپتیلولیت ، 3) تیمار شاهد مکمل شده با 1 درصد کلینوپتیلولیت پوشش داده شده با 5/0 درصد نانونقره، 4) تیمار شاهد مکمل شده با 15/0 درصد اسیداُرگانیک و 5) تیمار شاهد مکمل شده با 1 درصد کلینوپتیلولیت پوشش داده شده با 5/0 درصد نانونقره و 15/0 درصد اسیداُرگانیک بودند. نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت با استفاده از تکنیکهای XRF و FTIR مورد بررسی قرار گرفت. به منظور القا تنش حرارتی، پرندگان به مدت یک هفته در آخرین هفته دوره پرورش تحت تاثیر تنش گرمایی قرار گرفتند و در روز آخر تنش، نمونه های کبد و روده جهت بررسی بیان ژن استحصال گردید. نتایج این آزمایش نشان میدهد که تیمارهای کلینوپتیلولیت و نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت (NS) و اثر افزایشی بر بیانBcl2 و BAX دارند و این در حالی است که این اثر در تیمار اسید اُرگانیک دیده نشد. در مجموع میتوان بیان داشت که چنانچه از نانوذراتنقره در تغذیه دام و طیور استفاده میگردد بهتر است از مکمل اسید اُرگانیک جهت کاهش اثرات جانبی نانونقره استفاده گردد.