360 نتیجه برای نوع مطالعه: مقاله پژوهشی
محسن علیزاده، نظام آرمند، مریم رحیمی، شکوفه حاجیهاشمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
عصاره جلبکهای دریایی به سبب دارا بودن مواد مغذي فراوان، ظرفیت نگهداری آب بالا، تنظيم کنندههاي رشد گياهي و وجود ریزجانداران مفيد ميتواند خصوصيات فيزيکوشيميايي خاک را بهبود و تأثير مطلوب بر رشد و نمو گياهان داشته باشد. به این منظور آزمایشی با هدف بررسی تأثیر عصاره جلبک قهوهای آسکوفیلوم نودوسوم (Ascophyllum nodosum) بر شاخصهای مورفوفیزیولوژیکی گیاه لوبیا تحت تنش کمبود آب به صورت فاکتوريل در قالب طرح کاملاً تصادفي با سه تکرار به اجراء درآمد. تيمارهاي آزمايش شامل 4 سطح محلول پاشی عصاره جلبک دریایی (0، 2/0، 4/0 و 6/0 درصد حجمی) و 3 سطح تنش کمآبی شامل بدون تنش، تنش ملایم و تنش شدید (به ترتیب آبیاری در سطح 75، 50 و 25 درصد ظرفيت زراعي) بود. نتایج نشان داد که اثرات متقابل تنش و عصاره جلبکی بر صفات مورد بررسی معنیدار نبود اما عصاره جلبک دریایی آسکوفیلوم به تنهایی موجب افزایش معنیدار سطح و تعداد برگ، طول برگ، سطح و طول ریشه، وزن خشک ریشه، محتوای کلروفیل a، b و محتوای کلروفیل کل شد. کاربرد عصاره جلبکی در سطوح 2/0 و 4/0 درصد باعث افزایش معنیدار پارامترهای اندازهگیری شده در مقایسه با شاهد شد. در بررسی اثرات تنش کمآبی مشاهده شد که با افزایش شدت تنش از 75 درصد ظرفیت زراعی به 25 درصد ظرفیت زراعی تمامی صفات مورد بررسی کاهش معنیداری داشت. نتایج این پژوهش نشان داد که محلول پاشی عصاره جلبک دریایی موجب افزایش معنیدار برخی خصوصیات ریخت شناختی و رنگدانههای فتوسنتزی شد, درحالیکه تنش کمآبی سبب کاهش معنیدار شاخصهای مورد بررسی شد.
هبه زیدان، سید مسعود حسینی، علی محمدی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
هدف از این پژوهش افزایش ماندگاری ماست و همچنین بهبود قوام و کاهش آب اندازی با افزودن اسانس ترخون به ماست سنتی بود. در این بررسی ابتدا ماست به روش صنعتی تولید شده و سپس تلقیح اسانس در غلظتهای مختلف (10،25،30 پی پی ام) به ماست انجام شده است. نمونهها طی 3 هفته نگهداری در دو دما (دمای یخچال و دمای اتاق) از نظر ظرفیت نگهداری آب و ارزیابی میکروبی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که غلظتهای مختلف ترخون، دما و مدت زمان نگهداری اثر معنیداری 05/0>p بر ظرفیت نگهداری آب و همچنین شمارش باکتریهای آغازگر، کپک و مخمر دارد. اسانس ترخون موجب کاهش باکتریها، کپک و مخمرهای عامل فساد ماست شد. نتیجهگیری نهایی نشان داد که استفاده از ترخون در نگهداری آب نمونههای ماست مؤثر نبود، اما در تعداد باکتریهای آغازگر و مخمر مؤثر بود. نمونههای ماست با غلظت بالای ترخون، بیشترین امتیاز را از نظر قوام و طعم ترشی به خود اختصاص دادند. در حالی که نمونههای با غلظت پایین ترخون، از نظر طعم ماست بیشترین امتیاز حسی را به خود اختصاص دادند.
سیدمحمدعلی شریعت زاده، زهرا علیزاده،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
ا نانوذرات نقره بواسطه توانایی ایجاد سمیت در تخمدانها، قادرند باروری زنان را تحت تأثیر قرار دهند. هدف از این مطالعه، بررسی نقش حفاظتی جلبک اسپیرولینا پلاتنسیس، در برابر سمیت ایجاد شده با نانوذرات نقره، در تخمدان موشهای نژاد NMRI است. در این مطالعه، 24 رأس موش نژاد NMRI به چهار گروه ششتایی تقسیم شدند: کنترل، نانوذرات نقره (mg/kg/day500)، اسپیرولینا (mg/kg/day300) و نانوذرات نقره + اسپیرولینا (با همان دوزهای تعریف شده). 30 روز پس از تیمار دهانی از طریق گاواژ، پارامترهای بیوشیمیایی اندازهگیری شد و تخمدانهای چپ از نظر استریولوژیکی بررسی شدند. در گروه نانوذرات نقره، مقدار ظرفیت آنتیاکسیدانی تام سرم، غلظت هورمونی، حجم جسم زرد و تعداد فولیکولهای سالم در مقایسه با گروه کنترل، بهطور معنیداری کاهش یافت (P<0/05). در گروه اسپیرولینا، غلظت مالوندیآلدئید و فولیکولهای آترزیشده به طور معنیداری کمتر از گروه کنترل بود (P<0/05). میانگین حجم کل تخمدان، کورتکس، مدولا، انواع فولیکولها و هسته آنها، همچنین ضخامت منطقۀ شفاف در هیچکدام از گروهها اختلاف معنیداری نسبت به گروه کنترل نداشت (P>0/05). اگرچه اسپیرولینا در گروه نانوذرات نقره + اسپیرولینا، نتوانست پارامترهای فوق را تا سطح گروه کنترل جبران کند، اما با کاهش استرس اکسیداتیو، توانست آسیب تخمدانی ناشی از نانوذرات نقره را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد.
حدیقه صائب مهر، فرناز رفیعی، محمدهادی گیویانراد، گلاله مصطفوی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
شناسایی و معرفی دو هورمون تنظیمکننده گیاهی استخراج شده از جلبکهای سارگاسوم موتیکوم و گراسیلاریا کورتیکاتا در جنوب ایران
حدیقه صائب مهر1، فرناز رفیعی2، محمدهادی گیویان راد3 و گلاله مصطفوی4
1گروه بیولوژی دریا، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران؛ 2 گروه بيولوژي دريا، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ایران؛ 3 گروه شیمی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران؛ 4 گروه زیست شناسی، واحد یادگار امام خمینی (ره) شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
مسئول مکاتبات: گلاله مصطفوی، g.mostafavi@iausr.ac.ir؛ golaleh.m@gmail.com
چکیده. در مطالعه حاضر، دو هورمون گیاهی تنظیم کننده، آبسزیک اسید و اکسین، از دو جلبک ماکروسکوپی، یعنی سارگاسوم موتیکوم و گراسیلاریا کورتیکاتا، برای اولین بار استخراج شدند. نمونه برداری هر ماه با سه تکرار از سواحل استان بوشهر واقع در ناحیه شمالی خلیج فارس برای شش ماه متوالی انجام شد. تغییر بیوماس جلبکها و تأثیرات احتمالی تعدادی عوامل محیطی اندازه گیری شدند. فیتوهورمون های استخراج شده با استفاده از روش HPLC جداسازی شدند و از طریق تزریق استانداردها شناسایی شدند. بیشترین مقدار فیتوهورمون ABA در هر دو گونه در آبان رخ داد. همچنین، بیشترین مقدار اکسین در سارگاسوم موتیکوم در اردیبهشت گزارش شد، در حالی که بیشترین مقدار این هورمون در گراسیلاریا کورتیکاتا در دی ماه مشاهده شد. در ماه دی بیشترین میانگین بیوماس در سارگاسوم موتیکوم 679 گرم بر مترمربع بود، در حالیکه کمترین میانگین 20.66 گرم بر مترمربع در ماه شهریور مشاهده شد. علاوه بر این، بیشترین بیوماس متوسط در گراسیلاریا کورتیکاتا 423.33 گرم بر مترمربع در اسفند و کمترین میانگین 158 گرم بر متر مربع در آبان گزارش شد. نتایج آزمون آنوا و چای اسکوِر تفاوت قابل ملاحظه ای را در همه نمونه ها نشان داد. این فیتوهورمونها می توانند در تهیۀ کود مایع جلبکی در مطالعات آتی به کار برده شوند.
واژههای کلیدی. بیوماس جلبکی، آبسزیک اسید، اکسین، استخراج هورمون، جلبکهای ماکروسکوپی
فرشید معماریانی، حمید اجتهادی، علیاصغر ارجمندی، محمدرضا جوهرچی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
گونهPiptatherum ferganense به عنوان گزارش جدیدی برای فلور گندمیان ایران از منطقه حفاظت شده قورخود و کوههای آلاداغ در خراسان شمالی معرفی میشود. دامنه پراکندگی اصلی این گونه در شرق منطقه ایران و تورانی است و با یک جدایی جغرافیایی در شمال شرق ایران یافت شده است. ویژگیهای ریخت شناسی P. ferganense به تصویر کشیده شده و با نزدیکترین خویشاوند خود P. latifolium مقایسه شده است. این گونه با صفاتی مانند آرایش یکنواخت سنبلچهها در گلآذین، پوشینه سرنیزهای، و سیخک کوتاهتر از P. latifolium متمایز میشود. نکاتی درباره آرایهشناسی، اکولوژی، جغرافیای گیاهی و وضعیت حفاظتی این گونه ارایه شده است.
زهره آتشگاهی، فرشید معماریانی، محمدرضا جوهرچی، وحید جعفری پلگرد،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
گونه Halimocnemis commixta به عنوان گزارش جدیدی برای فلور ایران از باقیمانده جنگلهای پسته وحشی در شمال شرق ایران معرفی میشود. این گونه در فضاهای باز بین درختان و بر روی خاکهای شور و به همراه سایر گیاهان شاخص شورپسند دیده میشود. در این مقاله تصاویر این گیاه ارائه و با گونههای خویشاوند نزدیک خود مقایسه میشود. این گونه با گلهای دستهای و میوههای شاخدار نامنظم از گونه خویشاوند H. gamocarpa و با کرکهای کاملا کوتاه و خوابیده از گونه H. pilosa قابل تشخیص است. نکاتی نیز درباره پراکندگی، بوم شناسی و موقعیت حفاظتی این گونه ارائه میشود.
فریده عطار، حسین معروفی، منصور میرتاجالدینی، آرش ستوده،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
دو گونه جدید از سرده کوزینیا شرح داده می شود. کوزینیا برنمولریانا از غرب ایران که بر اساس بعضی صفات کلیدی مانند تعداد گل و برگک و شکل گلآذین در بخشه هاوسکنختی قرار می گیرد. این گونه با گونه نزدیکش یعنی کوزینیا هاوسکنختی و کوزینیا کرکسنسیس مقایسه می شود. دومین گونه جدید به نام کوزینیا سمناننسیس از شمال شرق ایران شرح داده می شود که بر اساس صفاتی چون تعداد گل، ساقه بالدار و شکل برگک در بخشه استنوسفاله قرار می گیرد و با نزدیکترین خویشاوندان خود یعنی گونه های کوزینیا الکسینکوانا و کوزینیا گلوکوپسیس مورد مقایسه قرار می گیرد. عکس های این گونه ها و نقشه های پراکنش ارایه می شوند.
لیدا جلالی رودسری، آذرنوش جعفری، جمیل واعظی، احسان کریمی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
DNA استخراج شده با کیفیت بالا در بدست آمدن باندهای واضح در مرحله الکتروفورز و نتایج صحیح در تعیین توالی نقش مهمی ایفا میکند. معمولا CTAB یکی از روش های رایج برای استخراج DNA است که برای برگهای قدیمی نمونههای هرباریومی سرده تمشکین (Bellevalia) که متابولیت های ثانویه با اثر بازدارندگی دارد مناسب نسیت. برای حل این مسئله، تغییراتی در مراحل مختلف CTAB اعمال شد و ترکیبات زغال فعال، فنل، استات پتاسیم و RNase استفاده شد و آب دیونیزه جایگزین Tris EDTA شد تا ناخالصیها حذف شده و DNA با کیفیت تری بدست آید. دادههای میزان جذب DNA روش جدیدبا روش CTAB در طول موجهای ۲۶۰ و ۲۸۰ نانومتر مقایسه شد. نتایج، تغییر ۱۵تا۸۰ برابری در غلظت DNA را نشان داد. این مطالعه روش اصلاح شدهای را پیشنهاد میکند که امکان استخراج DNA با کیفیت بالاتری نسبت به روش CTAB را از برگهای قدیمی نمونه های هرباریومی Bellevalia امکانپذیر میکند.
بابک حسن خان، پریچهره یغمایی، کاظم پریور، آزاده ابراهیم حبیبی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
آیریزین یک مایوکاین است که بیشتر از عضلات پس از فعالیتهای ورزشی ترشح میشود و در اختلالات متابولیک میزان ترشح آن تغییر میکند. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر متفورمین بر تغییرات سطح آیریزین پلاسما، تغییرات گلوکز خون و مقاومت به انسولین در رتهای نر نژاد اسپراگ - داولی بود که رژیم امولسیون پرچرب حاوی روغن ذرت دریافت میکردند. بیست و چهار سر رت نر، نژاد اسپراگ – داولی به دو گروه کنترل نرمال (n=8) و رژیم پرچرب (n=16) تقسیم و سپس گروه رژیم پر چرب به دو زیر گروه شامل گروه کنترل رژیم پرچرب (n=8) و گروه متفورمین (n=8) تقسیم شدند. گروه کنترل نرمال رژیم استاندارد دریافت نمود. گروه کنترل رژیم پر چرب، رژیم امولسیون پرچرب حاوی روغن ذرت به صورت گاواژ روزانه و به مدت شش هفته و گروه متفورمین، رژیم امولسیون پرچرب همراه با متفورمین (به میزان 250 میلیگرم بر کیلوگرم روزانه) دریافت نمود. در پایان شش هفته میزان گلوکز، انسولین، آیریزین، آدیپونکتین، مقاومت به انسولین HOMA-IR، آنزیمهای کبدی، فاکتور نکروز تومور آلفا (TNF-α)، پروفایل چربی در سرم، پروفایل چربی و پراکسیداسیون لیپیدی در کبد، همچنین میزان بیان ژن PGC-1α با روش Real-time PCR در بافت چربی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشات بافتشناسی کبد شامل رنگ آمیزی هماتوکسیلین – ائوزین به منظور بررسی تجمع چربی در بافت کبد انجام گردید. میزان گلوکز خون، مقاومت به انسولین، آدیپونکتین، سطح آیریزین سرم همچنین پروفایل چربی سرم و کبد در گروه دریافت کننده رژیم پرچرب نسبت به گروه کنترل نرمال از نظر آماری بطورمعنیدار افزایش یافت (P<0/05). تیمار با متفورمین باعث کاهش معنیدار در سطح این پارامترها نسبت به گروه رژیم پرچرب گردید (P<0/05) بعلاوه افزایش در میزان بیان ژن PGC-1α در بافت چربی در این گروه مشاهده شد. با افزایش میزان مقاومت به انسولین در رتهای دریافت کننده رژیم پرچرب، سطح آیریزین سرم نیز افزایش یافت و با کاهش گلوکز و بهبود مقاومت به انسولین توسط متفورمین، سطح آیریزین نیز کاهش پیدا کرد. این نتایج پیشنهاد میکند که ممکن است افزایش سطح آیریزین، یک پاسخ جبرانی در برابر مقاومت به انسولین و اختلال در سوخت و ساز گلوکز باشد. بر این اساس شاید بتوان آیریزین را به عنوان هدفی برای درمان دیابت نوع دو مورد بررسی قرار داد.
مراحم آشنگرف، نسترن وکیلی سهرفروزانی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
در پژوهش حاضر از باکترهای آبزی به عنوان زیست کاتالیزگر برای تبدیل زیستی FeCl3 به نانو ذرات Fe2O3 استفاده شد. در مجموع 25 سویه باکتری آبزی در محیط کشت تریپتیک سوی آگار غنی شده با 10میلی مولار FeCl3 بر اساس تکنیک غنیسازی جداسازی شد. در بین سویههای باکتریهای مورد آزمایش، تنها سویه NV06 قادر به سنتز برون سلولی نانوذرات Fe2O3 بود که در نهایت بر اساس ویژگیهای فنوتیپی و مولکولی به عنوان Alcaligenes sp. strain NV06 مورد شناسایی قرار گرفت. سنتز برون سلولی نانوذرات آهن تولید شده توسط این سویه، تحت شرایط بهینه واکنش مورد بررسی قرار گرفت. نانوذرات سنتز شده توسط سویه باکتریایی NV06، بهوسیله تجزیه و تحلیلهای طیف سنجی UV-Vis، تجزیه و تحلیلهای میکروسکوپ الکترونی روبشی، آزمون طیف سنجی پراش انرژی پرتو ایکس و طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز تعیین خصوصیت شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که نانوذرات میلهای اکسید آهن توسط عصاره عاری از سلول باکتری مذکور، در دمای بهینه 28 درجه سانتیگراد، pH بهینه برابر 6 و در غلظت 10 میلیمولار FeCl3، به مدت 96 ساعت گرماگذاری در دور شیکر rpm150، با میانگین اندازه ابعاد طولی 2/80 نانومتر و میانگین قطری 5/25 نانومتر تولید میشوند. در این پژوهش، برای نخستین بار سنتز برون سلولی نانوذرات اکسیدآهن فریک با اندازه مطلوب از طریق استراتژی عصاره عاری از سلول در سرده Alcaligenes گزارش شد. امید است نتایج این پژوهش بتواند ظرفیتهای بالقوه میکروبهای آبزی بهعنوان زیست کاتالیزگرهای ایمن، ساده و مؤثر در تولید نانوذرات Fe2O3 را معرفی نماید.
گلناز پرویزی فرد، لاله سلوکی، مصطفی زکریازاده، حسین حقایی، سمیه سلطانی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
آلبومین سرم انسانی یکی از مهمترین پروتئینهای خون است که توانایی اتصال به گستره زیادی از ترکیبات و داروهای مختلف را دارا است. از اینرو آگاهی از چگونگی پیوند داروها با آلبومین برای درک بهتر خصوصیات فارماکوکینتیک و فارماکودینامیک داروها حائز اهمیت است. برهمکنش دارو با آلبومین بر روی توزیع، دفع و برهمکنش دارو با بافتهای هدف اثرگذار است. نیکوتینآمید یک مکمل دارویی ایمن و ارزان است که برای پیشگیری و درمان کمبود ویتامین ب3 مصرف میشود. در این پژوهش برای مطالعه مکانیسم برهمکنش مولکولی نیکوتینآمید با آلبومین سرم انسانی از روشهای اسپکتروسکوپی و داکینگ مولکولی استفاده شده است. تاثیر دما، pH های اسیدی/ بازی و حضور یونهای فلزی، اوره و گلوکز روی برهمکنش نیکوتینآمید و آلبومین سرم انسانی بررسی شده است. مطالعات اسپکتروسکوپی نشان دادند که برهمکنش نیکوتینآمید با آلبومین سرم انسانی عمدتاً تحت کنترل نیروهای آبگریز بوده و واکنش بهصورت خودبهخودی است. تعداد جایگاه اتصال و ثابت اتصال بهترتیب برابر با 1 و 104×6/4 (لیتر/مول) است که در حضور گلوکز افزایش مییابند. حضور یونهای فلزی و pH قلیائی ثابت اتصال نیکوتینآمید به آلبومین را کاهش میدهد. نتایج حاصل نشانگر این است که نیکوتینآمید تمایل دارد به نواحی مشابهی که مولکولهایی با دنباله اسیدی به آنها میچسبند، متصل شود. در تفسیر مکانیسم برهمکنش و نیز حضور نیکوتینآمید در پدیدههای مختلف فیزیولوژیکی بدن انسان نتایج میتواند مفید باشد.
نسرین فراست، مسعود شیدایی، حسین ریاحی، فهیمه کوهدار،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
سرده Ulva (کاهوی دریایی)، یکی از با ارزشترین ماکروجلبکهای دریایی است که در مناطق کم عمق ساحلی یافت شده و در آبهای شیرین و شور سراسر جهان انتشار دارد. گونههای Ulva دارای ارزش خوراکی، دارویی و غیره بوده و حاوی ترکیبات مختلفی مانند انواع چربیها، پروتئینها و کاروتنوئیدها هستند. این گونهها دارای تنوع پذیری فنوتیپی بالایی بوده و در شرایط مختلف محیطی تغییر میکنند. در این مطالعه 38 جمعیت از 10 گونه از این سرده از نواحی ساحلی خلیج فارس و دریای عمان، از مناطق مختلف استانهای بوشهر و هرمزگان و یک ناحیه از استان سیستان و بلوچستان ، با بررسیهای ریختشناسی و تشریحی، شناسایی شد و مورد بررسی قرار گرفت. جمعیتهای مختلف تفاوتهایی را در ویژگیهای همچون ارتفاع، شکل و رنگ تال، تعداد پیرنوئید و ابعاد سلول نشان دادند. متابولیتهای مختلفی مانند پروتئین کل، روغن کل، کلروفیل a و b و کاروتنوئیدها در جمعیتهای مختلف، اندازه گیری و مقایسه گردید. نتایج اندازهگیری درصد پروتئین در 10 گونه Ulva نشان داد که بیشترین درصد پروتئین کل متعلق به گونه U. prolifera از جزیره شیف از استان بوشهر با مقدار حدود % 5/26 وزن خشک، در مقایسه با گونههای Ulva مورد مطالعه، و کمترین درصد روغن کل در بین گونهها، متعلق به گونه U. flexousa منطقه هخامنش از استان هرمزگان با حدود % 8/4 مشاهده گردید. با توجه به پروتئین بالا و کالری کم گونههای سرده Ulva و اهمیت یافتن منابع جدید و تجدیدپذیر که در نهایت منجر به ایجاد و توسعه صنایع غذایی و دارویی جدید میگردد، گونههای این سرده، منبع بالقوهای هستند که میتوان از آنها در این راستا بهره برد.
عاطفه شهرکی، خانم مریم محمدی سیچانی، خانم منیره رنجبر،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
باکتریهای ریزوسفری از جمله میکروارگانیسمهای مفید خاکزی هستند که باعث بهبود رشد گیاهان میشوند. این باکتریها با سازوکارهای مختلفی مانند تولید فیتوهورمونهای مختلف و توانایی انحلال فسفات رشد گیاهان افزایش میدهند. هدف از این مطالعه بررسی اثر باکتریهای ریزوسفری بر رشد Carthamus tinctorius به منظور بهبود شاخصهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی آن بود. پنج گونه باکتری ریزوسفری با دانه گیاه گلرنگ آغشته شدند و پس از کاشت دانه ها، شاخصهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه شامل میزان تولید اکسین، انحلال فسفات، رنگدانههای فتوسنتزی، پرولین و مالوندیآلدهید مورد سنجش قرار گرفتند. این تحقیق بهصورت آزمون فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. آنالیز واریانس دادهها پردازش شد و مقایسه میانگینها با آزمون دانکن مطالعه قرار گرفت. براساس یافتههای بهدست آمده در این پژوهش، بیشترین وزن تر ساقه، وزن خشک و تر ریشه به ترتیب در تیمار با باکتری Pseudomonas fluorescens (اکسین 55/23 میکروگرم بر میلیلیتر) و باکتری Bacillus muralis (اکسین 27/22 میکروگرم بر میلیلیتر) مشاهده شد. همچنین مشخص گردید همه باکتریها نسبت به شاهد تأثیر افزایشی بر جوانهزنی دانهها داشتند. بیشترین مقدار مالوندیآلدهید در تیمار با باکتری Bacillus albus حاصل شد و میزان مالوندیآلدهید در تیمارهای با تولید بالای اکسین کاهش یافت. به طور کلی یافتههای حاصل از این پژوهش نشان داد که تیمار دانه گلرنگ با باکتریهای ریزوسفری میتواند تأثیر معناداری بر تحریک رشد این گیاه داشته باشد و باعث بهبود رشد کمی و کیفی این گیاه شود.
انسیه صالح قمری،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
منطقه ریزوسفری شور محیطی بکر برای جداسازی اکتینومیستها با پتانسیل تولید آنزیمهای مقاوم به نمک ارزشمند است. در این مطالعه در مجموع 26 سویه اکتینومیست از ریزوسفر گیاهی حاشیه دشت کویر جداسازی و ارزیابی شد. اکتینومیستهای جدا شده آنزیمهای مختلفی تولید کردند. از این میان 50، 46، 39، 27، 10 و 7 درصد از جدایهها به ترتیب آمیلاز، لیپاز، پروتئاز، ژلاتیناز، لسیتیناز و اوره آز تولید کردند. بیشترین آنزیمهای تولید شده در بین جدایهها آمیلاز، لیپاز و پروتئاز بودند. فعالیت هیدرولیتیک ترکیبی نیز در برخی از سویههای اکتینومیست مشاهده شد. در بین جدایهها، سویه Q1، Q4 وQ11 با بیشترین میزان تنوع تولید آنزیم، شناسایی شدند و تجزیه و تحلیل 16s rRNA آنها بیشترین شباهت را به ترتیب به گونههای Streptomyces scopiformis، Streptomyces argenteolus و Streptomyces manipurensis، نشان دادند. نهایتاً به دلیل تنوع آنزیمی بدست آمده و ارزشمند بودن آنزیمهای باکتریهای هالوفیل در صنعت، به نظر میرسد که اکتینومیستهای جدا شده از این زیستگاه شور به طور بالقوه برای کاربردهای بیوتکنولوژیکی مناسب هستند.
فاطمه خاکدان، اطهرالسادات جوانمرد،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
ریحان یک گیاه دارویی مهم و متعلق به تیره نعنائیان است. این گیاه در درمان بیماریهایی مانند معدهدرد، سردرد، یبوست، تب، عفونتها و همچنین برای تنظیم و کاهش قند خون مورد استفاده قرار میگیرد و دارای ویژگیهای ضد قارچی، ضدباکتریایی و آنتیاکسیدانی است. در پژوهش حاضر اثر تنش خشکی بر غلظت فنولها و فلاونوئیدها و فعالیت آنتیاکسیدانی عصاره برگ سه کولتیوار گیاه ریحان مورد بررسی قرار گرفته است. پس از کشت بذرهای سه کولتیوار گیاه ریحان (میخک، بنفش و سبز) در خاک شنی-لومی و رسیدن گیاهان به مرحله شش برگی، تنش خشکی در سه سطح ۷۵، ۵۰ و ۲۵ درصد ظرفیت زراعی اعمال گردید. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی و با سه تکرار انجام شد. محتوای فنول کل، فلاونوئید کل، فلاونولها و فعالیت آنتیاکسیدانی عصاره برگ گیاهان اندازهگیری شد. بیشترین مقدار هر سه گروه ترکیبات آنتیاکسیدان غیرآنزیمی و فعالیت آنتیاکسیدانی با تفاوت معنیدار در کولتیوار ریحان سبز تحت تنش خشکی ملایم (۷۵ درصد ظرفیت زراعی) مشاهده گردید. فعالیت آنتیاکسیدانی با افزایش غلظت عصاره به صورت معنیداری افزایش یافت. تنش خشکی در نهایت منجر به ایجاد تنش اکسیداتیو در گیاه ریحان میشود و این گیاه برای مقابله با آسیبهای این تنش و حذف گونههای فعال اکسیژن از سازوکارهای آنتیاکسیدانی آنزیمی و غیرآنزیمی استفاده میکند. فنولها، فلاونوئیدها و فلاونولها ترکیبات آنتیاکسیدان قوی هستند که در محافظت گیاهان در برابر تنش اکسیداتیو درگیر هستند. در سه کولتیوار مورد مطالعه ریحان، با افزایش سطح تنش خشکی، غلظت و توانایی این ترکیبات در مهار رادیکالهای آزاد کاهش یافت. در مجموع، به نظر میرسد که هم ژنوتیپ و هم سطح تنش خشکی بر میزان تولید آنتی اکسیدانهای غیرآنزیمی مورد مطالعه و در نتیجه توانایی گیاه در مهار تنش اکسیداتیو مؤثر هستند.
اصغر زمانی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
در این پژوهش، برای اولین بار به بررسی صفات ریزریختشناسی سطح بذر در 15 آرایه، متشکل از 22 نمونه از سرده گلابی (Pyrus L.) با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نگاره (SEM) و میکروسکوپ دیجیتالی DinoLite (DM) در ایران پرداخته شده است. به منظور ارزیابی اثرات احتمالی فاکتورهای اکولوژیکی، نمونههای بذر متعددی از برخی از گونههای پرپراکنش مورد مطالعه قرار گرفت. پس از جمعآوری نمونههای مختلف گلابی از نقاط مختلف پراکنش آنها در یک بازه زمانی حدوداً 10 ساله، شناسایی آنها با استفاده از ابزارهای مختلف گیاهشناسی، بخصوص نمونههای تیپ و منابع گیاهشناسی انجام گرفت. سپس با مشاهده سطح بذرها، صفات کیفی (مثل شکل و تزئینات سطح بذر شامل انواع لاندار، مشبک، منفذدار، برجسته، مخطط و موّاج) و کمّی (مثل ابعاد بذر، ابعاد سلولهای سطح بذر و ضخامت دیوارههای بین سلولها) مختلفی مشخص و مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل آماری دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS انجام گرفت. نتایج به دست آمده از این مطالعات حاکی از تنوع بالای صفات سطح بذر حتی در بین افراد یک گونه است. این نتیجهگیری مشابه بسیاری از نتایج به دست آمده با راهکارهای متفاوت، مؤید پیچیدگی آرایهشناختی این سرده است. با این حال، برخی صفات توصیفی مثل شکل، ابعاد، نوع تزئینات سطح بذر، ابعاد سلولهای سطح بذر و ضخامت دیواره بین سلولهای سطحی، برای اولین بار برای این سرده گزارش میشود.
مائده پریشان، محمود ناطقی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
هدف این تحقیق شناسایی ژن پمپهای MRPA و PGP در ایزولههای بالینی لیشمانیا است. از جملهی این ژنهای دخیل در مقاومت (MRPA) pgpa و (PGP) mdr1 هستند، که محصول آنها به عنوان انتقالدهنده وابسته به ((ABC TransporterATP در افلاکس دارو از سیتوزول به خارج غشا نقش دارند. در این راستا 40 داوطلب مبتلا به سالک به طور اتفاقی انتخاب گردیدند. ابتدا آماستیگوت ها با میکروسکوپ نوری بررسی گردیدند، سپس به محیط کشت دو فازی اختصاصیNNN تلقیح شدند. DNA ها به روش فنل-کلروفرم استخراج شدند و با پرایمرهای اختصاصی ناحیه ITS عامل ایجاد زخم تعیین هویت گردیدند. سپس فراوانی دو پمپ دخیل در مقاومت دارویی به کمک PCR بررسی شد. در این مطالعه ژن mdr1 که پیش از این در سویههای آزمایشگاهی مقاوم شده به دارو نشان داده شده بود، نسبت به pgpa فراوانی بیشتری را دارا بودند که یکی از دلایل افزایش را می توان به علت حضور پمپ MDR درسطح غشای پلاسمایی اشاره کرد، که مواد و دارو را از لایه های داخلی غشای دو لایه لیپیدی به لایه های خارجی انتقال میدهد و غلظت دارو را در داخل سلول کم میکند و باعث مقاومت دارویی میشود در حالیکه پمپ MRPA در غشا اندامک سلولی است.
ندا رضازاده، جواد بهارآرا، خدیجه نژاد شاهرخ آبادی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
سیس پلاتین به عنوان یک داروی شیمی درمانی بدلیل عوارض جانبی در مراحل پیشرفته بیماری مشکلاتی ایجاد میکند. اخیراً گیاه آرتمیزیا بهدلیل داشتن ترکیبات فعال زیستی، اثرات ضد تکثیری و ضد التهابی مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق بررسی اثر ضد سرطانی و آنتی متاستازی گیاه آرتمیزیا و سیس پلاتین به تنهایی و به صورت ترکیبی در رده سلولی A2780 سرطان تخمدان انسان است. زیستایی سلولهای A2780 پس از تیمار با عصاره متانولی اندامهای هوایی آرتمیزیا، سیس پلاتین و تواًم آن توسط آزمون MTT ارزیابی شد و تغییرات ریختشناسی هسته سلول با رنگ آمیزی DAPI بررسی شد. القای آپوپتوز توسط آزمون انکسین، اثرات ضد تهاجمی به وسیله سنجش مهاجرت سلولی و تغییرات سطح بیان ژنهای آپوپتوزی (Bax و P53) و ژنهای درگیر در متاستاز (MMP2 و MMP9) با استفاده از Real-time PCR مورد سنجش قرار گرفت. دادههای آزمایش MTT نشان داد که عصاره آرتمیزیا، سیس پلاتین و تواًم آن منجر به مرگ نیمی از سلولها شدند. تست DAPI و انکسین V، قطعه قطعه شدن DNA و افزایش درصد آپوپتوز سلولی نسبت به گروه کنترل را نشان داد. در آزمون مهاجرت و Real-time PCR غلظتهای تیماری منجر به کاهش تهاجم، افزایش بیان ژنهای آپوپتوزی (Bax و P53) و کاهش بیان ژنهای درگیر در متاستاز (MMP2 و MMP9) در سلولهای سرطانی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که عصاره گیاه آرتمیزیا و داروی سیس پلاتین به تنهایی دارای اثر ضد تکثیری، القا کننده آپوپتوز و دارای اثر آنتی متاستازی مناسب در رده سلولی A2780 است. همچنین، استفاده توأم از این گیاه همراه با سیس پلاتین علاوه بر داشتن اثرات مذکور باعث کاهش غلظت سیس پلاتین و عوارض جانبی ناشی از آن در درمان این بیماری میشود.
راهله احمدپور، رویا قلاوند، سعیدرضا حسین زاده، نظام آرمند،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
جوانهزنی موفق عامل اصلی در استقرار مناسب و عملکرد گیاهچه است. اطلاعات ناشی از نحوه جوانهزنی بذرها در مواجهه با تغییرات دمایی در زمان کاشت، راهکاری برای شناسایی ارقام مناسبتر جهت کشت در منطقه مورد نظر است. به این منظور، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار جهت بررسی تغییرات دمایی بر شاخصهای جوانهزنی و رشدی ارقام پرکاربرد گیاه عدس در دانشگاه خاتم الانبیاء بهبهان طراحی شد. تیمارهای مورد بررسی پنج رقم عدس: گچساران، کیمیا، رباط، زیبا و بیله سوار و دما در سه سطح 20، 25 و 30 درجه سانتیگراد (مشابه با شرایط پاییز استان خوزستان) در نظر گرفته شد. نتایج این مطالعه نشان داد که تمامی ارقام مورد بررسی در دماهای 20 و 30 درجه سانتیگراد نسبت به دمای 25 درجه سانتیگراد کاهش معنیداری در تمامی صفات مورد بررسی (درصد و سرعت جوانهزنی، قدرت جوانهزنی، شاخص بنیه بذر، آندوسپرم مصرفی، طول ساقهچه و ریشهچه، طول گیاهچه، وزن خشک ساقهچه و ریشهچه) داشتند. در برهمکنش اثرات رقم و دما مشاهده شد که رقم بیلهسوار بیشترین شاخصهای جوانهزنی و رشدی را در دمای 25 درجه سانتیگراد نسبت به سایر ارقام مورد بررسی داشت. این برتری در صفاتی نظیر سرعت جوانهزنی، قدرت جوانهزنی، شاخص بنیه بذر، وزن خشک ساقهچه و طول ریشهچه نسبت به سایر ارقام معنیدار بود. رتبه دوم بالاترین شاخصهای جوانهزنی و رشدی به رقم گچساران در شرایط 25 درجه سانتیگراد اختصاص داشت که نسبت به سایر ارقام مورد بررسی (کیمیا، رباط و زیبا) افزایش معنیداری داشت. با توجه به کشت پاییزه عدس و نوسانات دمایی در این فصل (محدوده دمایی 20 تا 30 درجه سانتیگراد)، استفاده از ارقام بیله سوار و گچساران در شرایط دمایی 25 درجه سانتیگراد، به عنوان ارقامی با شاخصهای عملکردی بالاتر نسبت به ارقام زیبا، کیمیا و رباط جهت کشت توصیه میگردد.
مهری فرزندی، رضا خاک ور، ابولقاسم محمدی، توماس راتای،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه داخلی ایران و دومین دریاچه شور دنیا است. برای شناسایی باکتریهای کاملاً شور پسند دریاچه از طریق غربال با مارکرهای مولکولی، طی فصول مختلف سالهای 1397 و 1398 از آب، لجن و خاک مناطق مختلف دریاچه نمونههایی جمعآوری و به آزمایشگاه منتقل گردید. با استفاده از محیطهای کشت عمومی جدایههای باکتریایی از نمونهها جداسازی و برای بررسی تنوع گونهای از نشانگر مولکولی ERIC استفاده گردید. پس از خوشهبندی ژنتیکی گونهها، از هر خوشه یک باکتری بهعنوان نماینده انتخاب و با رمزینهگذاری ناحیه 16srDNA مورد شناسایی قرار گرفتند. تستهای بیوشیمیایی برای تایید نتایج مولکولی انجام گردید. در مجموع، 102 جدایه باکتری از نمونهها جداسازی شد که فقط 29 جدایه بسیار شورپسند بودند. نشانگر مولکولی ERIC نشان داد که جدایهها میتوانند به پنج گروه منتسب شوند. پنج جدایه منتخب از هر خوشه، با آغازگرهای ناحیه 16SrDNA تکثیر و توالییابی شدند که نتایج نشان داد که پنج جدایه منتخب با اطمینان 99 درصد متعلق به گونههای Microbulbifer halophilus،Halomonas salina، Bacillus sonorensis،Salinivibrio costicola و Bacillus aquimaris هستند. نتایج شناسایی مولکولی با نتایج آزمونهای بیوشیمیایی مطابقت داشت.