360 نتیجه برای نوع مطالعه: مقاله پژوهشی
الهه سامانی جهرم، ماجد رضایی زاده، سمانه ذوالقدری جهرمی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
نانو ذرات نقره کاربرد وسیعی در علوم پزشکی دارند هدف این مطالعه بررسی اثر نانوذرۀ نقره بر تغییرات بافتی تخمدان در موش های تیمارشده با ایزونیازید است. در این پژوهش تجربی از40 سر موش صحرایی مادۀ بالغ استفاده شد که به طور تصادفی به پنچ گروه هشتتایی تقسیم شدند؛ گروه کنترل بدون تیمار بود، گروه شاهد mg/kg 2/0 سرم فیزیولوژی، گروه تجربی1 mg/kg50 داروی ایزونیازید، گروه تجربی2 mg/kg50 داروی ایزونیازید به همراه mg/kg25/0 نانوذرات نقره و گروه تجربی3 mg/kg50 داروی ایزونیازید به همراه mg/kg5/0 نانوذرات نقره دریافت کردند. همۀ تزریق ها برای مدت 15 روز و داروی ایزونیازید بصورت گاواژ و نانوذرۀ نقره به صورت تزریق درون صفاقی تجویز شد. سپس، تمام حیوانات تشریح و بافت تخمدان جدا و در محلول فرمالین 10 درصد قرار داده سپس رنگ آمیزی هماتوکسیلین ائوزین جهت مطالعات بافتی انجام شد. در گروه های تجربی 1، 2 و 3 کاهش در تعداد فولیکول ثانویه و جسم زرد نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. تعداد فولیکول بدوی و فولیکول گراف در گروه تجربی 3 دارای افزایش معناداری نسبت به گروه ایزونیازید است و تعداد فولیکول اولیۀ تکلایه در گروه تجربی 2 و 3 نسبت به گروه تجربی 1 دارای افزایش معنادار است که احتمال دارد در پژوهش حاضر به دلیل مصرف کمترین نانوذرات نقره، خواص سمی آن کمتر در بافت تخمدان بروز کرده باشد. بنابراین، استفاده از نانوذرات در میزان پایین میتواند اثر تخریبی ایزونیازید را بر بافت تخمدان، کاهش دهد.
مریم کشاورزی، اکرم غلامی، زهرا ناظم بکایی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
سردۀ علف هفتبند با 29 گونه در ایران گروهی از گیاهان یکساله و چند ساله را در زیستگاه های مختلف تشکیل میدهد. P. aviculareتشکیل گونه ای پیچیده را داده که تفکیک آن از گونههای P. arenastrum, P. patulum بسیار دشوار است. در این تحقیق تلاش شده است تا با بررسیهای دانه های گرده، سطح فندقه ها، بشرۀ پوشانندۀ گلپوش و برگ، صفات افتراقی برای گونهها فراهم آید. درمجموع 33 جمعیت از 6 گونۀ یکسالۀ علف هفت بند مشتمل بر P. aviculare، P. arenastrum، P. patulum، P. argyrocoleon، P. polycnemoides و P. olivascens بررسی شدند. واحدهای جمعیتی از طبیعت جمعآوری و با میکروسکوپ نوری و الکترونی شدند. بررسی دانههای گرده در تمام گونه های تحت بررسی از نوع منفرد، subprolate یا Prolate spheroidal و سه شیاری هستند. بیشترین تنوع در تزئینات سطحی مشاهده شد. طول محور استوایی، طول محور قطبی، طول شیار، قطر نسبی گرانولها و متوسط فاصلۀ گرانولها سایر صفات افتراقی دانه های گرده بودند. بررسی آماری داده های بشره مؤید آن است که طول و عرض یاخته های بشره و نیز طول یاخته روزنه در گونه های بررسی شده تنوع نشان میدهند. ارتباطی نزدیک بین P. aviculare و P. arenastrum و بین گونه های P. argyrocoleon و P. olivascens دیده شد. موقعیتی متمایز برای گونۀ P. polycnemoides می تواند با ویژگی های بشره مشخص شود. نتایج مشخص کرد که مجموعۀ صفات انتخابی دارای ارزش تاکسونومیکی است.
هاجر خسروی، مهدی رهنما، معصومه اصل روستا،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
ترخون (َ.Artemisia dracunculus L) خواص آنتیاکسیدانی، ضددیابت، ضدباکتریایی و ضدالتهابی دارد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر عصارۀ هیدروالکلی ترخون بر اضطراب و افسردگی در موش های صحرایی نر مواجه شده با استرس مزمن بی حرکتی است. 48 سر موش صحرایی به 6 گروه 8 تایی تقسیم شدند: 1) کنترل، 2) استرس، 3) ترخون 100، 4) ترخون 500، 5) استرس-ترخون 100 و 6) استرس-ترخون 500. گروه های 3، 4 و 6، هرروز 6ساعت به مدت 21 روز متوالی در مقیدکننده قرار گرفتند. گروههای 3 و 5 عصارۀ ترخون را با دوز mg/kg100 و گروههای 4 و6 نیز عصاره را با دوز mg/kg 500 بهمدت 21 روز به صورت گاواژ دریافت نمودند. در پایان دوره آزمون ماز بعلاوه مرتفع و تست شنای اجباری برای سنجش اضطراب و افسردگی حیوانات مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه انجام گرفت و 05/0p< به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد. درصد ورود به بازوی باز و درصد زمان سپری شده در بازوی باز در گروه های استرس-ترخون به طور معنی داری بیشتر از گروه استرس بود (05/0p<). عصارۀ ترخون موجب کاهش معنی دار زمان بی حرکتی در گروه های استرس-ترخون در مقایسه با گروه استرس در تست شنای اجباری شد (01/0p<). نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که عصارۀ هیدروالکلی ترخون، احتمالاً به علت داشتن ترکیبات آنتی اکسیدانی، اضطراب و افسردگی را در موشه ای تحت استرس بی حرکتی کاهش داد.
راضیه کسلخه، عیسی جرجانی، حسین صبوری، میثم حبیبی، علی ستاریان،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
دانۀ گردۀ 7 گونۀ سردۀL. Rubus متعلق به زیرسردۀ L. Rubus از ایران با میکروسکوپ نوری (LM) و میکروسکوپ الکترونی نگارۀ (SEM) تحت بررسی قرار گرفت. طی این مطالعه چهارده خصوصیت مختلف گرده شناسی سنجیده و اندازه گیری شدند. تمامی دانه های گردۀ منفرد، سه شیار منفذی، جورقطب، از نظر اندازه متوسط بودند. سه شکل دانۀ گرده شامل prolate، perprolate و prolate spheroidal در نمونه های یکسان تشخیص داده شد. ساختار شکاف ها معمولاً سه شیار (ectocolpi) و سه منفذ درونی (endoporus) را نشان می دهد شیارها بلند بوده که 70 تا 90 درصد طول محور قطبی را در بر می گیرند. منفذ درونی در ناحیۀ میانی شیار قرار دارد. سطح تزئینات اگزین نشان داده که تمام گونه ها دارای الگویی شیاردار یا مخطط هستند که در برخی گونه ها از جمله R. hyrcanus ، R. persicus و R. sanctus این شیارها تا حدودی مستقیم اند (striate) و برجستگی کمتری دارند ولی در دیگر گونه ها این شیارها به صورت برجسته و چندشاخه (scabrate-striate) در طول محور قطبی گرده ها هستند. صفات دانۀ گرده شاخصی مفید برای جدایی آرایه ها در سطح گونه است. به نظر می رسد ارتباطی بین تنوع دانۀ گرده و رویشگاه های گونه ها نیز وجود دارد.
رقیه اکبری، منیژه پاکروان، علیرضا نقی نژاد،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
گونه های بخشه Batrachium در ایران با استفاده از خصوصیات ریخت شناسی و ریز ریخت شناسی بررسی شده اند. بررسی خصوصیات ریخت شناسی و ریزریخت شناسی برگ ها، گلبرگ و میوه همراه با خصوصیات دانه های گرده در چهارگونه از این سرده شامل R. rionii، R. sphaerospermus ،R. trichophyllum و R. peltatus است. دانه های گرده با استفاده از SEM و LEM تحت بررسی قرار گرفتند. هفت خصوصیت ریخت شناسی با استفاده از روشهای آماری و نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته اند. دانه های گرده در گونه های تحت بررسی دارای گرده های سهشیاری بوده و شکل آن بین گونه های مختلف، متفاوت بود. آرایش و تزئین اِگزین (لایۀ بیرونی گرده) به صورت خارهای ریز بوده و این امر بین چهارگونه مشترک است. نتایج بررسی های آماری مستقل بودن R. sphaerospermus را مورد تأیید قرار داد و شباهت آن با R. peltatus را نیز مشخص کرد. همچنین تنوع درونگونه ای R. trichophyllum در نتایج آماری تأیید شده است.
مهرداد رسولی، عبدالله حاتم زاده، محمود قاسم نژآد، حبیب الله سمیع زاده لاهیجی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
در اکثر نقاط ایران به دلیل وجود شوری آب و خاک مشکلات زیادی در زمینه پرورش چمن در فضای شهری وجود دارد. یکی از راهکارهای مناسب جهت حل این مشکل استفاده از کند کننده های رشد گیاهی از جمله ترینگزاپک اتیل در مدیریت چمن است که بسیار مرسوم و معمول شده است. براین اساس پژوهشی به منظور بررسی کاربرد ترینگزاپک اتیل در شرایط تنش شوری روی سه گونۀ چمن سردسیری آگروستیس، آگروپایرون و فستوکا در شرایط گلخانه ای با خاک لوم شنی انجام شد. نتایج نشان داد محلول پاشی برگی چمن ها با ترینگزاپک اتیل سبب افزایش ویژگی های رشدی، محتوای کلروفیل، کاروتنوئید و میزان پرولین در اندام هوایی شد. در حالی که افزایش میزان شوری (سدیم کلراید) آب آبیاری منجر به کاهش صفات اندازه گیری فوق بجز کاروتنوئید و پرولین در مقایسه با شاهد شد. هر دو تیمار ترینگزاپک اتیل و شوری سبب کاهش معنادار ارتفاع رشد، وزن تر و خشک اندام هوایی شد. چمن آگروستیس بیشترین تحمل به شوری را در بین چمن های تحت مطالعه نشان داد. نتایج این پژوهش نشان داد کاربرد ترینگزاپک اتیل باعث افزایش تحمل به شوری از طریق بهبود کیفیت چمن و درصد برگ سبز، افزایش محتوای کلروفیل و میزان پرولین و کاهش میزان سرزنی چمن ها شد.
نسرین پرورش، مجتبی مرتضوی، مسعود ترک زاده ماهانی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
آنزیم کوتیناز جزء خانوادۀ آنزیمی سرین هیدرولازها بوده که توانایی هیدرولیز انواع استرها و پلی استرهای کوچک مانند کوتین را دارد. کوتین گیاهان از ترکیبات پلی استری هیدروکسی و اپوکسی اسید چرب تشکیل شده است که در مقابل آب نفوذناپذیر است و تنها باکتری های بیماری زای گیاهی قادر به تجزیۀ آن هستند. به منظور شناسایی این مقاومت، در ابتدا میوه های خیار (Cucumis sativus-' C. sativus')، سیب زرد (Golden Delicious apple 'Malus domestica') ، سیب قرمز (Red Delicious apple 'Malus domestica'') و گوجه فرنگی (Solanum lycopersicum Mill. Commun ' S. lycopersicum') تهیه و از پوست این میوه ها به روش کلرفرم متانول، کوتین استخراج و میزان آن در این میوه ها مقایسه شد. سپس، با استفاده از محیط کشتی اختصاصی حاوی کوتین و سنجش فعالیت آنزیمی، جداسازی سویه های تولیدکنندۀ آنزیم انجام شد. از نمونه های غربال شده، DNA استخراج شد و واکنش PCR به کمک پرایمرهای یونیورسال براساس 16s DNA جهت شناسایی نمونه ها انجام گرفت. در ادامۀ مطالعات بیوانفورماتیک، شناسایی و ثبت نمونه ها در ژن بانک انجام شد. نتایج نشان میداد که درصد کوتین استخراجشده در سیب بیشتر است و احتمالاً سیب درمقابل آفات و بیماری ها مقاوم تر است. همچنین، شش سویۀ تولیدکنندۀ آنزیم کوتیناز از جنس Klebsiella و Enterobacter به کمک بررسی فعالیت آنزیمی و محیط کشت اختصاصی حاوی کوتین جداسازی و توالی کدکنندۀ ناحیۀ 16s DNA این باکتری ها در ژن بانک ثبت شد
زهرا روحی، محمدرضا ایمانپور، ولی الله جعفری، وحید تقی زاده،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
مطالعۀ حاضر به منظور اندازه گیری گلوکز، کلسترول و هماتوکریت به عنوان شاخص ارزیابی اثر زیرهسیاه بر سلامت و مقاومت کپورمعمولی نسبت به تنش شوری انجام شد. ماهیان (057/0±457/2 گرم) در چهار گروه با سطوح مختلف صفر، 5/0، 1 و 5/1% زیرۀ سیاه تغذیه شدند. بعد از 56 روز تغذیه، به منظور سنجش گلوکز، کلسترول و هماتوکریت، خون گیری طی پنج مرحله انجام شد (یکبار قبل از تنش و چهار مرحله بعد از تنش). میزان گلوکز، کلسترول و هماتوکریت به طور معنی داری تحت تأثیر شوری قرار گرفت. در روز اول پس از استرس، میزان گلوکز و هماتوکریت در همۀ تیمارها در مقایسه با میزان آنها قبل از استرس به طور معنی داری افزایش یافت. بعد از استرس، میزان کلسترول در همۀ تیمارها در مقایسه با قبل از استرس به طور معنی داری کاهش یافت. میزان هماتوکریت در بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری نداشت. در روز اول پساز استرس، میزان گلوکز در گروه های تغذیه شده با زیرهسیاه در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری افزایش یافت. سطوح گلوکز و هماتوکریت در همۀ تیمارها به تدریج از روز سوم کاهش یافت. بعد از استرس، تفاوت معنی داری در میزان بازماندگی در بین تیمارها مشاهده نشد. با اینحال، بیشترین بازماندگی مربوط به ماهیان تیمارشده با زیرۀ سیاه بود. نتایج نشان داد که مکمل غذایی زیرۀ سیاه، اثر مثبتی بر گلوکز، هماتوکریت و مقاومت کپور معمولی نسبت به تنش شوری دارد.
نسرین نیک مهر، سهیل ایگدری، پریا جلیلی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
ماهی کولیکورا، Alburnus filippii،از خانوادۀ کپورماهیان است و از رودخانه های ارس و سفیدرود و تالاب انزلی دیده شده است. با توجه فقدان اطلاعات کافی در باب ویژگیهای استخوان شناسی، گونۀ A. filippii این تحقیق با هدف توصیف ساختار اسکلتی آن به اجرا درآمد. براي این پژوهش تعداد 20 قطعه ماهی به وسیلۀ دستگاه الکتروشوکر از رودخانۀ اهرچاي صید و پس از تثبیت در فرمالین 10 درصد بافري، براي انجام مطالعات استخوان شناسی رنگ آمیزي و شفاف سازي شدند. سپس، ویژگیهای استخوانی گونۀ A. filippii به تفصیل توصیف و با ساختارهای اسکلتی توصیف شدۀ دیگر گونه های جنس Alburnus مقایسه شد. براساس نتایج، گونۀ A. filippii یافتهها نشان داد مجموعه ای از ویژگیهای استخوانی شامل تیزبودن زائدۀ میانی استخوان فکی، وجود تمایل به بالا در زائدۀ کورونوئید، برآمده بودن حاشیۀ قدامی استخوان فکی لامی، بادبزنی شکل بودن بخش قدامی استخوان قاعده ای لامی، تیزبودن بخش خلفی استخوان پیشومر، کوچک بودن چهارمین قطعه استخوان زیرچشمی و وجود تعداد 11 استخوان پتریگیوفور در ساختار بالۀ پشتی از دیگر گونه های این جنس در ایران تشخیص پذیر است.
یاسمین ناصح، محمدرضا جوهرچی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
در این بررسی، آرایه شناسی سردۀ Lappula Moench از تیرۀ گاوزبانیاندراستانهای خراسان براساس نمونههای وسیع موجود در هرباریوم دانشگاه فردوسی مشهد (FUMH) تحت مطالعه و بازنگری قرارگرفت. مطالعۀ حاضر وجود شش گونه از این سرده را در منطقه تأیید میکند که عبارتند از: Lappula barbata ،L. microcarpa ،L. semiglabra ،L. sessiliflora ،L. sinaica و .L. spinocarpos همچنین، بررسی نمونههایی از این سرده در خراسان که قبلاً تحت عنوان گونۀ L. drobovii به عنوان گزارشی از این منطقه برای فلور ایران ذکرشده بود نشان داده میشود که با ویژگی های آن و با توجه به یکساله بودن، متعلق به گونۀ L. sessiliflora است. بدین سبب وجود گونۀ L. drobovii در ایران رد میشود. کلید شناسایی گونهها، نقشه انتشار و تصاویرمیوه های آنها نیز در این مقاله ارائه شده است.
فرخ قهرمانی نژاد، نجیبه عطایی، عطیه نژادفلاطوری،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
تغییرات اساسی برپایۀ مطالعات متعدد تبارشناختی در ردهبندی نهان دانگان، بازنگری و به روزرسانی مجموعه های فلور هر منطقه را اجتناب ناپذیر میکند. در این مقاله، وضعیت فلور افغانستان مطالعه می شود و ترکیب فلور آن با فلور ایران مقایسه می شود. طبق جمع بندی آخرین مطالعات صورت گرفته تاکنون، مطابق با نظام APG IV، فلور افغانستان شامل 40 راسته، 130 تیره، حدود 1030 سرده و حدود 5065 گونۀ نهان دانه است و فلور ایران 42 راسته، 139 تیره، حدود 1252 سرده و حدود 8090 گونۀ نهان دانه را دربرمی گیرد که از این بین، 39 راسته، 124 تیره، 844 سرده و حدود 1800 گونه بین دو کشور مشترک هستند. پرتیره ترین راسته در افغانستان راستۀ نعناسانان و در ایران راستۀ میخک سانان است. تیرۀ کاسنیان دارای بیش ترین تعداد سرده در هر دو کشور است. به لحاظ تعداد گونه، بزرگ ترین تیرۀ افغانستان تیرۀ کاسنیان ولی بزرگ ترین تیرۀ ایران تیرۀ باقلائیان است. پرگونه ترین سرده های هر دو کشور نیز به ترتیب سردۀ گون و سردۀ هزارخار هستند. بازدانگان در افغانستان 2 راسته، 4 تیره، 7 سرده و 22 گونه دارند و در ایران 2 راسته، 3 تیره، 5 سرده و 17 گونه را شامل می شوند. با افزودن 58 گونه از نهان زادان آوندی برای افغانستان و 60 گونه برای ایران و 311 گونه از خزه گیان برای افغانستان و 534 گونه از خزه گیان برای ایران، درمجموع، تعداد رویان داران در حدود 5460 گونه برای افغانستان و حدود 8700 گونه برای ایران است.
رضا نوروزی، مصباح بابالار، مسعود میرمعصومی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
القای ریشۀ مویین در گیاهان از طریق ورود T-DNA از پلاسمید Agrobacterium rhizogenes به ژنوم سلول های گیاهی انجام می شود. مطالعۀ حاضر با هدف بررسی اثر نوع سویۀ باکتری و گونۀ گیاهی در القای ریشۀ مویین در دو گونۀ بوم ویژۀ ایرانSalvia eremophila) و (Salvia reuterana و پنج گونۀ غیربوم ویژۀ Salvia macrosiphon)، Salvia multicaulis، Salvia nemorosa، Salvia verticellata و (Salvia virigata سردۀ مریمگلی توسط چهار سویۀ باکتری شامل 4A، 15834ATTC، 1724، 2659 به صورت آزمایش فاکتوریل درقالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. ریزنمونه های ساقه و دمبرگ قادر به تولید ریشۀ مویین نبودند، درحالیکه تقریباً تمام ریزنمونه های برگی ریشۀ مویین تولید کردند. ماهیت تراریخت ریشه های مذکور از طریق ردیابی بخشی از ژن rol C واردشده به ژنوم گیاهی به اثبات رسید. نتایج نشان داد که سویه های مختلف A. rhizogenesو گونه های مختلف مریم گلی اثر معنیداری بر تعداد و فراوانی ریشه های مویین دارند. بیشترین تعداد ریشۀ مویین به ازای هر ریزنمونه (12/5 ریشۀ مویین) و بالاترین فراوانی ریشه زایی (82%) در اثر تلقیح گونۀ S. macrosiphon با باکتری سویۀ 15834ATTC بهدست آمد. همچنین، بیشترین تعداد ریشۀ مویین به ازای هر ریزنمونه در گونه های S.eremophila (32/3 ریشۀ مویین) و S. reuterana (92/3 ریشۀ مویین) توسط باکتری4A، در گونه های S. nemorosa (6/2 ریشۀ مویین)، S. multicaulis (36/4 ریشۀ مویین) و verticillata S. ( 5 ریشۀ مویین) توسط سویۀ 2659 و در گونۀ S.virigata (3 ریشۀ مویین) توسط سویۀ 15834ATTC بهدست آمد. به طورکلی، به نظر میرسد نوع گونۀ گیاهی، ریزنمونه و سویۀ باکتریایی مورد استفاده نقش به سزایی در میزان القای ریشۀ مویین در سردۀ مریم گلی دارد.
اکرم تایانلو، صمد زارع، لطیفه کریم زاده باردیی، سروه حسینی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
سندرم تخمدان پلیکیستیک (PCOS) از متداول ترین اختلالات در زنان در سن تولیدمثل است. سندرم متابولیک در 26 تا 46 درصد مبتلایان به PCOS دیده میشود. کبد چرب غیر الکلی(NAFLD) بیان کبدی سندرم متابولیک است. در این مطالعه اثر گزنه بر عملکرد کبد در موش های مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک تحت بررسی قرار گرفت. 120 موش ماده بالغ نژاد ویستار به گروه های کنترل، PCOS و تجربی تقسیم شدند. به گروه مبتلا به تخمدان پلیکیستیک 2 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن استرادیول والرات به صورت زیرپوستی تزریق و پس از تأیید پلی کیستیک بودن تخمدان، این گروه تحت تزریق درون صفاقی عصارۀ گزنه با دوزهای 150,250,450میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن قرار گرفتند. موش ها کشته شدند و نمونه های خونی تحت بررسی قرار گرفتند. داده ها با روش ANOVA و سطح معنی داری 05/0 بررسی شدند. آزمون الایزا و اندازهگیری سطوح CRP نشان دهندۀ کاهش فاکتورهای التهابی در نمونه های PCOS تیمار شده با غلظت های مختلف گزنه نسبت به گروه PCOS بود. به نظر میرسد گزنه با توجه با خواص آنتی اکسیدانی خود باعث کاهش سطوح IL-6 و CRP در گروه های PCOS تیمار شده با عصارۀ گزنه نسبت به گروه PCOS شده است.
علی کولیوندزاده، فرهاد ولیزادگان، محمدرضا زرین دست،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
مهم ترین بخش مغز که در اضطراب نقش دارد، سیستم لیمبیک است که واجد سه بخش مهم هیپوکامپ، آمیگدال و سپتوم است. سیستم سپتوهیپوکامپ، نقش مهمی در تنظیم رفتارهای ترس و اضطراب برعهده دارد. بررسی ها نشان میدهد که سیستم اپیوئیدرژیک نیز در رفتارهای شبه اضطرابی دخیل است. در این مطالعه اثر تزریق هیستامین به هیپوکامپ پشتی و تزریق مواد اپیوئیدرژیک به سپتوم میانی بر رفتارهای شبه اضطرابی در موش ها با استفاده از آزمونElvated Plus Maze (EPM) تحت بررسی قرار گرفت. تزریق µg/rat 5 و 1 هیستامین در هیپوکامپ پشتی اثری بر رفتارهای شبه اضطرابی نداشت، درحالیکه تزریق µg/rat10 هیستامین باعث افزایش درصد زمان ورود و دفعات ورود به بازوی باز شد، که نشان دهندۀ اثر اضطراب زدایی هیستامین است. تزریق مورفین (آگونیست رسپتور µ-اپیوئیدی) به درون سپتوم میانی (µg/rat1) باعث افزایش زمان ورود و دفعات ورود به بازوی باز شد. تزریق مقادیر µg/rat 25/ . و 5/ . مورفین اثری بر اضطراب نداشت. تزریق همزمان مقادیر بیاثر هیستامین (µg/rat1) به هیپوکامپ پشتی و مورفین (µg/rat5/.) به سپتوم میانی باعث افزایش زمان ورود و دفعات ورود به بازوی باز شد. تزریق مقادیر مختلف نالوکسان (µg/rat 4و1،2) به عنوان آنتاگونیست گیرنده های اپیوئیدی به سپتوم میانی در حضور و غیبت مقدار مؤثر هیستامین (µg/rat10) در هیپوکامپ پشتی، تحت بررسی قرار گرفت. تزریق مقدار µg/rat4 نالوکسان به سپتوم میانی درصد زمان گذرانده در بازوی باز و درصد ورود به بازوی باز را کاهش داد، که این یافته ها نشان دهندۀ اثر اضطراب زایی نالوکسان بعد از تزریق به سپتوم میانی بود. تزریق مقدار µg/rat 10 هیستامین به هیپوکامپ پشتی و به طور همزمان تزریق سه مقدار مختلف نالوکسان (µg/rat4و2و1) نشان داد هیستامین اثر اضطراب زایی نالوکسان را با افزایش زمان ورود و تعداد ورود به بازوی باز، تا حدود زیادی خنثی کرد، هرچند در مقدار µg/rat4 نالوکسان این اثر کمتر است. از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که سیستم هیستامینرژیک هیپوکامپ و اپیوئیدرژیک سپتوم میانی درسیستم سپتوهیپوکامپ با هم برهمکنش دارند و برهمکنش این دو سیستم در تعدیل اضطراب دخیل است.
بهناز علیجانپور، مسعود شیدایی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
Salvia L. یکی از سرده های بزرگ ، جهان زی گیاهان گلدار از تیرۀ نعنائیان است که با حدود 1000 گونه در دنیای جدید و قدیم پراکنش دارند و دو مرکز مهم پراکنش آن در آمریکا و جنوب غربی آسیا که در مناطق حاره ای نیمه معتدل است. در فلور ایرانیکا 70 گونه از آن گزارش شده است که 56 گونۀ آن در ایران پراکنش دارند و 20 گونۀ آن بوم ویژۀ ایران هستند. مطالعات ریخت شناسی روی 36 جمعیت از 11 گونۀ این سرده از نواحی البرز مرکزی از نمونه های تازه جمع آوری شده از رویشگاه طبیعی آنها با استفاده از 42 صفت ریختی (کمی و کیفی) انجام گرفت. کلید شناسایی گونه های موجود تهیه شد. تجزیۀ خوشه ای، کلادیستیکی و رسته بندی گونه ها براساس PCA نشان دهندۀ قرابت گونه های این سرده با یکدیگر است.
سیده مریم موسوی کلات، ناصر عباسپور،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
این آزمایش به منظور بررسي تأثير شوري ناشي از کلرید سدیم بر برخي ویژگی های مورفولوژیکی و فيزيولوژيكي چهار رقم کلزا (Brassica napus L.) به نام های طلایه، ساریگل، زرفام و اپرا انجام شد. گیاهان در محلول هوگلند با غلظت یک چهارم و وضعیت گلخانه ای رشد یافتند. هنگامی که گیاهان به مرحلۀ پنج برگی رسیدند، با غلظت های صفر (شاهد)، 50، 75 و 100میلی مولار NaCl تیمار شدند. ۱۴ روز پس از شروع تیمار، مرحلۀ برداشت انجام شد. سپس، طول اندام هوایی و ریشه، محتوای نسبی آب، سطح برگ، میزان فتوسنتز، محتوای کلروفیل و کاروتنوئید برگ ارزیابی شد. نتایج آزمایش ها نشان داد که افزایش شوری موجب کاهش محتوای نسبی آب برگ، طول ریشه و اندام هوایی و سطح برگ میشود. میزان فتوسنتز نیز در ارقام طلایه و ساری گل کاهش و در اپرا و زرفام افزایش یافت. تغییرات القاءشده توسط شوری بر محتوای رنگیزه های فتوسنتزی دارای نوسان بود. درمجموع، نتایج این تحقیق نشان داد که در میان ارقام تحت مطالعه، ارقام اپرا و زرفام نسبت به دو رقم دیگر در فاز رویشی واکنش بهتری تحت تنش شوری داشتند و واکنش رقم ساریگل ضعیف تر از دیگر ارقام بود.
سیده مجیده محمدنژادگنجی، حسین مرادی، علی قنبری، محمد اکبرزاده،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
متابولیت های ثانویه بخش اصلی گیاهان دارویی محسوب میشوند و در پزشکی کاربرد دارند. از طرفی، ژنتیک و محیط دو عامل مهم و تأثیرگذار در کمیت و کیفیت مواد مؤثرۀ گیاهان دارویی هستند. به منظور بررسی تأثیر اختلاف ارتفاع از سطح دریا بر میزان و تنوع متابولیت های ثانویه گیاه اسطوخودوس از دو رویشگاه (بلده و بهشهر) واقع در استان مازندران در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار، نمونه برداری شد. پس از خشک کردن گیاه، اسانس گیری به روش تقطیر با آب صورت پذیرفت. جداسازی و شناسایی ترکیب های موجود در اسانس توسط دستگاه های کروماتوگرافی گازی (GC) و کروماتوگراف گازی متصل شده به طیف سنج جرمی (GC/MS) انجام شد. نتایج این تحقیق به شناسایی 22 و 24 ترکیب منجر شد، که به ترتیب نشان دهندۀ 96/99 درصدو 01/97 درصدکل ترکیبات اسانس نمونه های بلده و بهشهر بودند. ترکیبات شاخص در جمعیت بهشهر: اندوبورنئول (36/22 درصد)، 1و8 سینئول (07/20 درصد)، کامفور (69/8 درصد)، آلفا کادینول (60/7 درصد)،کاریوفیلن اکسید (09/5 درصد) و پروپانال (18/4 درصد) و در جمعیت بلده: بورنئول (78/26 درصد)، 1و8 سینئول(19/20 درصد)، کامفور (59/9 درصد)، آلفا کادینول (80/5 درصد)، کاریوفیلن اکسید (99/4 درصد) و پروپانال (41/3 درصد) بودند. با توجه به وجود اختلاف در میزان بازده و ترکیبات اسانس، می توان نتیجه گرفت که عوامل محیطی (ارتفاع از سطح دریا و غیره) نیز مانند عوامل ژنتیکی میتواند بر تولید و مقادیر ترکیبات شیمیایی موجود در گیاهان دارویی مؤثر واقع می شود و بسته به هدف از کشت و نوع ماده مؤثره، گیاهان دارویی در مناطق متفاوت کشت شوند.
مرضیه بیگم فقیر، عاطفه احمدی گرجی، مهدی حیدری،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
. صفات ریخت شناختی گل در 24 گونه از سردۀ Alchemilla L. در ایران، با استفاده از میکروسکوپ نوری و دیجیتالی تحت مطالعه قرار گرفت. بدین منظور، نمونه های گل ازگونه های مختلف جمع آوری و صفات ریخت شناختی آنها شامل صفات مرتبط به هیپانتیوم، کاسبرگ، دمگل، پرچم برچه اندازهگیری شد. یافته های این تحقیق نشان داد که شکل و طول کاسبرگ اصلی، طول هیپانتیوم، موقعیت کرک روی کاسبرگ و دمگل از جمله صفات با ارزش تشخیصی و مناسب برای تفکیک گونه ها هستند. برای تعیین روابط بین گونهها، از روش های تجزیه مؤلفه های اصلی (PCA) و تحلیل خوشه ای (CA) استفاده شد. برای این کار هفده صفت کمی و کیفی انتخاب شد و تحلیل شدند. نتایج حاصل از روشهای UPGMA و PCA با هم و با ردهبندی رایج همخوانی داشتند.
نادر چاپارزاده، رویا سعیدی فر، لیلا زرندی میاندوآب، محمد پاژنگ،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
در سالهای اخیر، دخالت نیتریک اکساید در فرایندهای مختلف گیاهی از جمله تقلیل اثر مخرب تنش ها مشخص شده است. در محیط شور گیاهان با تنش ثانویه اکسیداتیو مواجه می شوند. این آزمایش برای ارزیابی تأثیر کاربرد خارجی سدیم نیترو پروساید (SNP) به منزلۀ دهندۀ نیتریک اکساید (NO) در تقلیل اثر اکسیداتیو شوری روی اسپندک (.Zygophyllum fabago L) طراحی شد. SNP (200 میکرومولار) به محیط کشت گیاهان در وضعیت شور (200 و 400 میلیمولار NaCl) و غیر شور اضافه شد. رشد، نشانگرهای تنش اکسیداتیو (شاخص پایداری غشای سلولی و غلظت پراکسید هیدروژن)، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان (پراکسیداز و کاتالاز) و همینطور محتوای برخی ترکیبات آنتی اکسیدان (فلاونوییدها و کاروتنوییدها) تعیین شدند. شوری موجب کاهش معنیدار وزن خشک اندام های هوایی و ریشه شد ولی فعالیت آنزیمهای پراکسیداز و کاتالاز را افزایش داد. شوری زیاد موجب افزایش محتوای پراکسید هیدروژن و کاهش میزان کاروتنوییدها در برگها شد. کاربرد برونزای NO در محیط شور موجب افزایش رشد، شاخص پایداری غشا و محتوای فلاونوییدها و کاروتنوییدها شد. کاربرد SNP در محیط شور موجب کاهش معنی دار پراکسید هیدروژن و همین طور فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان تحت مطالعه در برگ ها شد. داده ها حاکی از آن هستند که همکاری سیستم های آنتی اکسیدان اسپندک برای فایق آمدن بر شوری تأثیر می گذارد. همچنین، از داده ها برمی آید که کاربرد خارجی NO برای تقلیل اثر اکسیداتیو شوری در گیاه اسپندک مفید است.
خلیل آق، مجید محمداسمعیلی، حسین حسینی مقدم، حمید مصطفی لو،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
گونۀ Astragalus podolobus یکی از گونههای بومی مراتع قشلاقی است که در مناطق خشک و نیمه خشک شمال گنبدکاووس میروید. جهت بررسی روشهای مؤثر شکستن خواب بذر Astragalus podolobusآزمايشي در قالب طرح کاملاً تصـادفي بـا 15 تيمار و 3 تكرار انجام شد. تيمارها شامل شاهد، اسیدسولفوریک 98 درصد، سرمادهی خشک 10 و 15 روزه، سرمادهی مرطوب 10 و 15 روزه و آب جوش 1، 3، 5، 10 و 15 دقیقه بودند. تجزیۀ واریانس دادهها نشان داد که درصد و سرعت جوانهزنی معنیدار است، اما زمان متوسط جوانهزنی در تیمارهای مختلف معنیدار نبود. نتايج مقایسۀ میانگینها نشان میدهد که درصد جوانهزنی و سرعت جوانهزنی تیمارهای آب جوش بهتر از بقیه تیمارها است و اختلاف معنی داری با تیمارهای دیگر نشان میدهد. همچنین، نتایج این آزمایش نشان میدهد که با کاهش زمان قرارگیری بذرهای در آب جوش، درصد و سرعت جوانهزنی افزایش مییابد، به طوریکه بیشترین میزان درصد و سرعت جوانهزنی در تیمار آبجوش یک دقیقه مشاهده شد. تیمار آب جوش یک دقیقه میتواند درصد جوانهزنی را به 47 درصد و سرعت جوانهزنی را از 43/0 به 09/3 بذر در روز افزایش دهد.