جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای آپوپتوز

مریم رحیمی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

گزارش شده که ۱، ۲۵دی هیدروکسی ویتامین  یک شکل فعال ویتامینD رشد تعدادی از سلول­های سرطانی پوست، پروستات، سینه، کولون و لوسمی را مهار می­کند. والپروئیک اسید، به عنوان یک مهارکنندۀ قوی هیستون داستیلاز، همچنین نقش مهمی در مهار تکثیر سلول­های تومور ایفا می­کند. با این حال، تا کنون هیچ گزارشی در مورد همکاری بین والپروئیک اسید و ۱، ۲۵دی هیدروکسی ویتامین  برای اثر ضد سرطانی وجود ندارد. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی این بود که آیا دوزهای کم۱، ۲۵دی هیدروکسی ویتامین  سمیت والپروئیک اسید را تقویت می­کند و آیا این عمل از طریق مکانیزم های آپوپتوز انجام می­گیرد. در این مطالعه سلول هایHL-۶۰  با غلظت های مختلف والپروئیک اسید و ۱، ۲۵دی هیدروکسی ویتامین  به تنهایی و در ترکیب با یکدیگر در ۲۴ساعت تیمار شدند. درصد زنده بودن سلول­ها به روش MTT سنجیده شد و سپس برای بررسی نوع مرگ سلولی از رنگ ­آمیزی Hoechst استفاده شد. مطالعه حاضر نشان داد که۱، ۲۵دی هیدروکسی ویتامین  اثر آنتی توموری والپروئیک اسید را افزایش می­دهد. همچنین نتایج حاصل از رنگ آمیزی سلول­ها نشان داد که والپروئیک اسید و ۱، ۲۵دی هیدروکسی ویتامین  باعث القاء آپوپتوز در سلول­های HL-۶۰ می­شوند. در کل ترکیب جدید والپروئیک اسید و ۱، ۲۵دی هیدروکسی ویتامین  هم افزایی اثر ضد تکثیری و القاء آپوپتوز در روی سلول­های سرطانی HL-۶۰ را نشان داد. 

کریم مهنام، فاطمه میراحمدی باباحیدری،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

پروتئین XIAP يکی از اعضای پروتئین‌های مهارکننده آپوپتوز يا مرگ برنامه‌ریزی‌شده یاخته (خانواده IAP) است. پروتئین XIAP نقش باارزشی در مهار آپوپتوز بازی می‌کند و دربرگیرندۀ سه دومین BIR (Baculoviral IAP Repeat) است. دومین سوم اين پروتئين يعني BIR۳ به‌طور مستقیم به پايانه N پروتئين کاسپاز ۹ متصل می‌شود و آپوپتوز را مهار می‌کند. نشان داده‌شده است که چهار اسیدآمینه پایانة N پروتئين SMAC يعني AVPI می‌توانند به BIR۳ متصل شوند و آن را مهار کنند و بنابراین، آپوپتوز را به راه‌اندازند. در اين پژوهش ۱۵ پپتيد به دومین BIR۳ داک شده‌اند و سپس ۱۰ نانوثانیه شبیه‌سازی دینامیک مولکولی روی هر کمپلکس به‌دست‌آمده از داکینگ انجام شد. سپس از روش مکانیک مولکولی پوازی بولتزمن سطح در دسترس حلال (MM/PBSA) برای برآورد انرژي اتصال آزاد پپتیدها به دومين BIR۳ استفاده شد. نتایج روش MM/PBSA هماهنگی نسبی با روش داکینگ وهماهنگی خوبی با نتایج تجربی موجود داشتند. نتایج نشان داد که بهترین پپتیدها با کمترین انرژي آزاد اتصال عبارت‌اند از ATPF و AKPW و ARPF. همچنين بررسی پيوندهای ميان اين پپتيدها و دومین BIR۳ در ساختار نهايي کمپلکس‌ها آشکار کرد که لوسين ۳۰۷ و ترئونین ۳۰۸ و گلوتامات ۳۱۴ و تيروزين ۳۲۴ دومين BIR۳ برای اتصال پپتیدها ضروری هستند. نتایج تفکیک انرژي آزاد و تعیین سهم باقی‌مانده‌های شکاف دومين BIR۳ در اتصال به اين پپتيدها در طول شبیه‌سازی نيز هماهنگ با نتايج پیشین بود و نقش همان باقی‌مانده‌ها را در اتصال نشان می‌داد. همچنين گرایش بالای این پپتیدها نسبت به پپتيد طبيعي ((AVPI و مقایسه آنها با ساير پپتيدها آشکار می‌کند که وجود بار مثبت در جايگاه دوم پپتيد و وجود گروه هیدروفوب آروماتيک در جایگاه چهارم پپتيد باعث افزايش قدرت اتصال پپتيد می‌شود.
سجاد فرخیار، جواد بهارآرا، طیبه رمضانی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده

امروزه استفاده از فرآورده‌های زیستی در زمینه های مختلف مورد توجه قرار دارد. فرآورده های طبیعی در مقایسه با داروهای شیمیایی دارای عوارض جانبی کمتر بوده و تهیه آنان نیز به مراتب آسانتر از آن مواد است. از این رو بر آن شدیم تا در پژوهش حاضر اثرات ضد سرطانی عصاره تام الکلی ستاره شکننده دریایی را مورد بررسی قرار دهیم. جهت مطالعه آثار ضد سرطانی این عصاره از رده­ی سلولی MCF-۷ استفاده شد. جهت ارزیابی سمیت از روش‌های زیست پذیری سلول‌ها و رنگ آمیزی اکریدین اورنج اتیدیوم بروماید و از کیت تشخیصی انکسین V استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون MTT نشان داد که این عصاره به صورت وابسته به دوز و زمان به مهار تکثیر و مرگ سلولی منجر می‌شود. غلظتی که به مرگ نیمی از سلول‌ها منجر می‌شود ۱۵۰ میکروگرم/میلی لیتر(IC۵۰) است. القای آپوپتوز در این غلظت با تست اکریدین اورنج تایید گردید. نتایج تست انکسین V هم موید القای آپوپتوز به صورت وابسته به زمان در این غلظت بود به طوری که سلول های تیمار شده با غلظت ۱۵۰ میکروگرم/ میلی لیتر  برای مدت زمان۲۴ ساعت به مقدار ٪ ۰۲/۲۹ در مرحله آپوپتوز انتهایی قرار داشتند و فقط ٪ ۷۷/۲ سلول ها دچار نکروز شده بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که عصاره تام الکلی ستاره شکننده خلیج فارس دارای توانایی القای آپوپتوزیس در سلول‌های رده MCF-۷ است. این اثرات می‌تواند به علت وجود ترکیبات فعال زیستی از جمله ساپونین‌، نفتاکوییون‌ها و کارتنویید‌ها باشد. نتایج این پژوهش نشان دادکه ستاره شکننده دریایی می تواند اثرات مفیدی بر مهار سرطان داشته باشد. بنابراین می‌توان از این فرآورده طبیعی دریایی به عنوان مکملی در درمان و پیشگیری از بیماری سرطان استفاده کرد.
 
کتایون میمندی، محمد مهدی یعقوبی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده

در این تحقیق اثر سمّی عصاره­های آبی و اتانولی ناز سفید (Sedum album L.) بر دو سلول سرطان معده (AGS) و پستان (MCF-۷) انسان بررسی شد. ناز سفید از روستای دلیر شهرستان چالوس نمونه­برداری شد و هشت غلظت مختلف از عصاره ­های آبی و اتانولی به ­مدت ۴۸ ساعت بر سلول­ های سرطانی اعمال شد. اثر کشندگی و مهاری عصاره ­ها روی سلول­ ها به روش ­های MTT، BrdU و TUNEL بررسی شد. یافته ­ها نشان داد هر دو عصارۀ اثر وابسته به غلظتِ ضد تکثیر سلول و القای آپوپتوز دارند. نتایج MTT نشان داد سلول AGS نسبت به سلول MCF-۷ متحمل کشندگی بیشتری شده بود و اثر عصارۀ اتانولی قوی­ تر از عصارۀ آبی بود. داده­ های روش BrdU نشان داد در بالاترین غلظت عصارۀ آبی، تکثیر سلول AGS به ۵۰ درصد و تکثیر سلول MCF-۷ به ۴۳ درصد کاهش یافت. همچنین عصارۀ اتانولی در بالاترین غلظت، تکثیر دو سلول AGS و MCF-۷ را به ترتیب به ۷۵ درصد و ۶۰ درصد کاهش داد. نتایج روش TUNEL نیز حاکی از آن بود که ۵۲ درصد از سلول­ های AGS و ۱۲درصد از سلول­های MCF-۷ تحت تیمار با عصارۀ اتانولی دچار آپوپتوز شدند. عصارۀ آبی نیز در دو سلول فوق به ­ترتیب ۲۸ درصد و ۲۵ درصد آپوپتوز القا کرد. هم مهار تکثیر سلول و هم القای مرگ، از راهکارهای مطلوب محققان در درمان سرطان هستند. شناسایی ترکیبات موجود در ناز سفید و بررسی اثر آنها در مدل­ های حیوانی سرطان می­ تواند به درک بیشتر خواص ضد سرطانی این گیاه کمک کند.
 


ندا تکیه معروف، ناهید ابوطالب، مریم ناصرالاسلامی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

نانوذرات سوپر پارامغناطیس اکسیدآهن، پیشرفت­های گسترده­ای را در نانوتکنولوژی ایجاد کرده است. خصوصیات منحصر به فرد این ذرات موجب گسترش روزافزون کاربرد آن­ها در زمینه­های مختلف از جمله حوزه­های پزشکی شده است. یکی از این کاربرد­ها، امکان تجزیه و تحلیل غیرتهاجمی برای ردیابی سلول­ها است. با این حال، احتمال ایجاد سمیت در سلول­ها توسط این نانوذرات گزارش شده است. با توجه به این­که آسیب سلولی ناشی از نانوذرات اکسید­آهن وابسته به غلظت است، بنابراین پیدا کردن غلظت مناسب نانوذرات اکسید آهن برای جلوگیری از آسیب سلولی یا مرگ سلولی ناشی از آپوپتوز بسیار مهم است. هدف از این مطالعه یافتن غلظتی از نانوذرات سوپر پارامغناطیس اکسیدآهن است که منجر به ایجاد آپوپتوز در سلول­ها نشود. اين مطالعه با هدف بررسی اثر غلظت­های مختلف نانوذره اکسید­آهن بر بقای سلول، تاثیر بر افزایش بیان ژن دخیل در آپوپتوز در سلول­های بنیادی مزانشيمي مشتق از غشای آمنیوتیک انسان مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت. ابتدا سلول­هاي بنیادي از بافت غشای آمنیوتیک انسانی استخراج و کشت داده شدند و جهت اثبات ویژگی مولتی پوتنت بودن این سلول­ها به رده­های سلولی چربی، استخوانی و غضروفی متمایز شدند. سپس درصد زنده­مانی سلول­های تیمار شده با غلظت­های مختلف نانوذره اکسید­آهن (۲۰۰، ۱۵۰، ۱۰۰، ۵۰، ۰ میکروگرم در میلی­لیتر) در بازه زمانی ۲۴ و ۴۸ ساعت به روش MTT مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس اثر غلظت­های ۰، ۱۰۰،۱۵۰ و ۲۰۰ میکروگرم بر میلی­لیتر از نانوذره بعد از ۲۴ ساعت در hAMSCs از نظر بیان ژن p۵۳ با روش Real-time PCR سنجیده شد. سلول های hAMSC استخراج شده در کشت دو بعدی ظاهری دوکی شکل داشتند که در بررسی مارکرهای سطحی توسط فلوسایتومتری، مشخص شد که این سلول­ها CD۲۹، CD۹۰ و CD۱۰۵ را بیان کرده و در مقابل CD۳۴ و CD۴۵ را قادر به بیان نبودند. نتایج حاصل از بررسی توانایی چند توانی hAMSCs نشان داد که این سلول­ها قابلیت تمایز به رده­های سلول­های چربی، استخوانی و غضروفی را دارا هستند. نانوذره اکسید­آهن در غلظت ۵۰ و ۱۰۰ میکروگرم در میلی­لیتر در مدت زمان ۲۴ ساعت تاثیری معنادار بر بقا سلول­ها نداشت. در حالی­که از غلظت ۱۵۰ به بعد بقا سلولی به شکل قابل ملاحظه­ای کاهش یافت (%۴/۱±۴۲، ۰۰۱/۰ >P ). نتایج حاصل از آنالیز Real-time PCR نشان داد که بیان ژن p۵۳ ناشی از مواجه سلول با نانوذره با غلظت­های ۱۵۰ میکروگرم در میلی­لیتر (۱/۰±۴/۲، ۰۰۱/۰ >P ) و ۲۰۰ میکروگرم در میلی­لیتر (۱۱/۰±۱/۴، ۰۰۱/۰ >P ) به شکل قابل ملاحظه­ای افزایش می‌یابد. با توجه به نتایج، نانوذرات مورد استفاده در این مطالعه در غلظت ۱۰۰ میکروگرم در میلی­لیتر برای ردیابی سلول­ها مناسب هستند.
منا مطهری نیا، محمد نبیونی،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

 سرطان ریه دومین سرطان شایع است. ناکارآمد بودن درمان­ها و عوارض جانبی داروهای شیمی درمانی، اهمیت مسیر درمان را صدچندان می­نماید. هدف این مطالعه بررسی اثر کورکومین و مقایسه اثر آن با داروی سیس­پلاتین و نیز اثر ترکیب همزمان آن­ها بر رده سلولی Calu-۶ و بیان ژن Cdc۴۲ است. رده سلولی اپی­تلیالی Calu-۶ رده سلولی کارسینومای ریه انسان است که قبل و بعد از تیمار با دوز  µg/ml ۰/۵ تا ۸ کورکومین و  µg/ml ۰/۱ تا ۵۰ سیس‌­پلاتین و تیمار با ترکیب هر دو طی ۲۴ و ۴۸ ساعت، شمارش و میزان بقای سلولی به‌وسیله روش MTT بررسی شد. برای بررسی آپوپتوز و تغییر بیان ژن Cdc۴۲، که یک GTPase از خانواده Rho ها است و در سرطان­های مختلف افزایش می­یابد، از تکنیک­های فلوسایتومتری و Real time PCR استفاده و داده­ها توسط نرم­افزارهای GraphPad prism، Flowing software، Linreg، Excel و Rest آنالیز شد. در سلول­های تیمار شده با دوز µg/ml ۰/۶۷ کورکومین و µg/ml ۱/۷ سیس­‌پلاتین (کمترین دوزهای موثر) طی ۲۴ ساعت کاهش زنده مانی سلول­ها و همچنین القای مرگ سلولی نیز مشاهده شد به‌طوریکه بیشترین مقدار آپوپتوز اولیه و آپوپتوز با تاخیر به ترتیب مربوط به تیمار با کورکومین و ترکیب همزمان کورکومین و سیس­پلاتین بود. همچنین هم سیس­پلاتین و هم کورکومین باعث بروز تغییرات مورفولوژیکی در سلول­ها شدند. نتایج آنالیز ژن نشان داد کورکومین و سیس­پلاتین باعث کاهش بیان ژن Cdc۴۲ می­شوند. در تمامی موارد اثرات سینرژیک کورکومین و سیس­پلاتین مشاهده شد. بنابراین کورکومین می تواند گزینه خوبی برای استفاده ترکیبی با داروهای شیمی­درمانی به منظور کاهش دوز مصرفی دارو و کاهش عوارض جانبی آنها باشد.
 


دکتر سید رضا هاشمی، خانم نگین اخوندپور، دکتر ایوب فرهادی، مهندس الناز عربیان،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده

این پژوهش به منظور پاسخ ژن­­های موثر در مرگ برنامه ریزی شده سلول (BAX  و Bcl۲) در سلول­های کبدی و روده در جوجه های گوشتی تغذیه شده  نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت در شرایط القاء تنش گرمایی حاد انجام گردید. آزمایشی با استفاده از ۴۵۰ قطعه جوجه گوشتی یکروزه در پنج تیمار و شش تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: ۱) تیمار شاهد، ۲) تیمار شاهد مکمل شده با ۱ درصد  کلینوپتیلولیت  ، ۳) تیمار شاهد مکمل شده با ۱ درصد  کلینوپتیلولیت   پوشش داده شده با ۵/۰ درصد نانونقره، ۴) تیمار شاهد مکمل شده با ۱۵/۰ درصد اسیداُرگانیک و ۵) تیمار شاهد مکمل شده  با ۱ درصد کلینوپتیلولیت  پوشش داده شده با ۵/۰ درصد نانونقره و ۱۵/۰ درصد اسیداُرگانیک بودند. نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت با استفاده از تکنیکهای XRF و FTIR  مورد بررسی قرار گرفت. به منظور القا تنش حرارتی، پرندگان به مدت یک هفته در آخرین هفته دوره پرورش تحت تاثیر تنش گرمایی قرار گرفتند و در روز آخر تنش، نمونه های کبد و روده جهت بررسی بیان ژن استحصال گردید. نتایج این آزمایش نشان می‌دهد که تیمارهای کلینوپتیلولیت  و نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت (NS) و اثر افزایشی بر بیانBcl۲  و BAX دارند و این در حالی است که این اثر در تیمار اسید اُرگانیک دیده نشد. در مجموع میتوان بیان داشت که چنانچه از نانوذرات­نقره در تغذیه دام و طیور استفاده می­گردد بهتر است از مکمل اسید اُرگانیک جهت کاهش اثرات جانبی نانونقره استفاده گردد.
این پژوهش به منظور پاسخ ژن­­های موثر در مرگ برنامه ریزی شده سلول (BAX  و Bcl۲) در سلول­های کبدی و روده در جوجه های گوشتی تغذیه شده  نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت در شرایط القاء تنش گرمایی حاد انجام گردید. آزمایشی با استفاده از ۴۵۰ قطعه جوجه گوشتی یکروزه در پنج تیمار و شش تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: ۱) تیمار شاهد، ۲) تیمار شاهد مکمل شده با ۱ درصد  کلینوپتیلولیت  ، ۳) تیمار شاهد مکمل شده با ۱ درصد  کلینوپتیلولیت   پوشش داده شده با ۵/۰ درصد نانونقره، ۴) تیمار شاهد مکمل شده با ۱۵/۰ درصد اسیداُرگانیک و ۵) تیمار شاهد مکمل شده  با ۱ درصد کلینوپتیلولیت  پوشش داده شده با ۵/۰ درصد نانونقره و ۱۵/۰ درصد اسیداُرگانیک بودند. نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت با استفاده از تکنیکهای XRF و FTIR  مورد بررسی قرار گرفت. به منظور القا تنش حرارتی، پرندگان به مدت یک هفته در آخرین هفته دوره پرورش تحت تاثیر تنش گرمایی قرار گرفتند و در روز آخر تنش، نمونه های کبد و روده جهت بررسی بیان ژن استحصال گردید. نتایج این آزمایش نشان می‌دهد که تیمارهای کلینوپتیلولیت  و نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت (NS) و اثر افزایشی بر بیانBcl۲  و BAX دارند و این در حالی است که این اثر در تیمار اسید اُرگانیک دیده نشد. در مجموع میتوان بیان داشت که چنانچه از نانوذرات­نقره در تغذیه دام و طیور استفاده می­گردد بهتر است از مکمل اسید اُرگانیک جهت کاهش اثرات جانبی نانونقره استفاده گردد.
 

عسل تفنگچی مهیاری، گلاله مصطفوی، سیده مهدخت مداح،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده

سرطان معده به عنوان یکی از شایع­ترین انواع سرطان­هاست که منجر به مرگ و میر افراد  بسیاری در سر تا سر جهان می­شود. گونه­های Nepeta  به دلیل طعم و عطر خاص خود در صنایع غذایی مورد توجه قرار گرفته­اند. با توجه به وجود ترکیبات فنلی در این جنس، هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر سیتوتوکسیک عصاره گونه های Nepeta binaludensis و N. glomerulosa   بر روی رده سلولی AGS سرطان معده و نیز بررسی تغییرات بیان ژن BAX بود. هر دو گونه نپتا از کوه­های بینالود خراسان جمع­آوری شد و عصاره هیدروالکلی آنها به روش خیساندن استخراج گردید. مقادیر اسید کافئیک  و اسید رزمارینیک با استفاده از دستگاه HPLC اندازه گیری شد. اثر سیتوتوکسیک عصاره­ها با تست MTT و بررسی وقوع آپوپتوز با رنگ آمیزی DAPI مورد ارزیابی قرار گرفت. تغییرات  بیان ژنBAX  به کمک Real time-PCR، مورد سنجش قرار گرفت. مقدار IC۵۰ پس از ۴۸ ساعت، برای عصاره گونه N. binaludensis  ۳,۷۰، میلی گرم بر میل لیتر و برای عصاره گونه N.glomerulosa ۶,۹۲ میلی گرم بر میلی لیتر بدست آمد. القای آپوپتوز تحت هر دو تیمار مشاهده شد؛ اما افزایش معنی دار بیان ژن BAX نسبت به گروه کنترل تحت تاثیر عصاره N. binaludensis که مقدار بیشتری اسید رزمارینیک داشت، مشاهده گردید. بنابراین، استفاده از عصاره این دو گونه می­تواند در مهار رشد سلول­های سرطانی معده موثر باشد. عصاره N. binaludensis، با افزایش معنی­دار بیان ژن BAX موجب القای آپوپتوز در سلول­های سرطان معده شده است و عملکرد موثرتری نسبت به عصاره N. glomerulosa داشته است.
 

صفحه ۱ از ۱     

Creative Commons Licence
This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License.




کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته‌های نوین در علوم زیستی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Nova Biologica Reperta

Designed & Developed by : Yektaweb